سميه مقصودعلي/توصيهها و هشدارهاي دكتر نسرين اميدوار درباره تغذيه دانشآموزان
حوالي
7،6 سالگي يعني همان دوران ورود كودكان به مدرسه، زمان مهمي است. از طرفي
كودك در حال رشد جسمي است و به سرعت به مرحله پيش بلوغ و بلوغ نزديك
ميشود و نيازهاي تغذيهاي خاص خود را دارد...
از
سوي ديگر اين دوره سني زمان مهمي براي يادگيري دانش و رفتارهاي اجتماعي
است. كودكي كه وارد مدرسه ميشود براي آنكه هم رشد جسمي خوبي داشته باشد و
هم ميزان يادگيرياش در حد مطلوب و مناسب باشد بايد غذاي كافي، متنوع و
منظمي بخورد. كودكي كه گرسنه باشد يادگيري و تمركز كافي ندارد. پس تنها
مصرف 3 وعده غذاي اصلي در اين سن كافي نيست و ميانوعدهها نقش مهمي پيدا
ميكنند. در گفتوگويي با دكتر نسرين اميدوار، متخصص تغذيه و رژيمدرماني و
استاد دانشگاه انستيتو تحقيقات تغذيه كشور و دانشگاه علوم پزشكي شهيد
بهشتي از ايشان خواستيم ما را در اين زمينه راهنمايي كنند.
سلامت: والديني كه فرزند دانشآموز دارند بايد چه نكتههاي تغذيهاي را مد نظر بگيرند تا رشد جسمي و ذهني فرزندشان خوب باشد؟
آنچه مهم است، دريافت وعدههاي غذايي در فواصل منظم و با تنوع كافي است. در
يك دانشآموز مهمترين وعده غذايي صبحانه است که بدن را براي فعاليت
روزانه آماده ميكند و بايد حاوي گروههايي از جمله لبنيات، نان و غلات،
ميوه و سبزيها، آبميوهها و مغزدانهها باشد. طبيعتا بعد از صبحانه در
طول روز، كودكان به يك ميانوعده نياز دارند.
اين ميانوعده بايد انرژي
كافي را به بدن كودك برساند و در عين حال موادمغذي موردنياز او را تامين
كند. لقمههايي مثل نان و پنير و گردو، ميوهها و آبميوههاي تازه و
سبزيهايي مثل هويج يا خيار گزينه?هاي مفيد و مناسبي هستند. ميوه و سبزيها
هم از نظر رنگ و هم از نظر ترد بودن ميتوانند جايگزين بسياري از
ميانوعدههاي ترد صنعتي شوند. بعد از صبحانه و ميانوعده صبح، داشتن وقت
مناسب براي صرف ناهار نيز اهميت فراواني دارد. اگر كودك براي ناهار به خانه
برميگردد، حضور حداقل يكي از اعضاي خانواده هنگام صرف اين وعده الزامي
است. بعد از استراحت و بازي، مصرف ميانوعده عصر و در نهايت شام با تنوع
بالا و به اندازه كافي ضروري است.
سلامت: اما حضور كودك در مدرسه و گرايش به برخي عادتهاي غذايي ناصحيح مانع از تغذيه كامل و درست او ميشود. اينطور نيست؟
درست
است. اين دوره زمان بسيار مهمي در شكلگيري رفتارهاي تغذيهاي كودكان است و
ارائه الگوهاي غذايي اهميت بالايي دارد. در اين ميان هم خانواده و هم
جامعه نقش مهمي ايفا ميكنند. در اين سن كودكان بهتدريج ميآموزند و
برنامههايي كه در مدارس و رسانهها وجود دارد از جمله برنامه?هاي کودک و
تبليغات تلويزيوني، مجلهها و كتبي كه در اختيار آنها قرار ميگيرد و
قوانين بوفه مدارس، الگوها را به كودك بهطور غيرمستقيم ديكته ميكنند،
بنابراين لازم است در تمام اين برنامهها به دريافت موادغذايي سالم، تازه و
متنوع تاكيد شود.
سلامت: کمبود کدام مواد غذايي در دانشآموزان شايعتر است؟
همانطور
كه ميدانيد سن ورود به مدرسه، مرحله پيش بلوغ است كه اگر در آن كودك
ذخاير كافي داشته باشد در دوران بلوغ رشد كافي خواهد داشت. موادمغذي خاصي
كه در اين دوران به آن تاكيد ميشود علاوه بر دريافت انرژي و پروتئين،
كلسيم، آهن، روي، ويتامين?هاي A ،D و گروه B است. بهترين منابع كلسيم،
لبنيات، مغزدانهها و سبزيهاي خانواده كلم است. آهن نيز ريزمغذياي است كه
اهميت بالايي دارد و در انواع گوشتها و ميوههاي خشكي مانند كشمش و مويز
وجود دارد. روي نيز در منابع حيواني به وفور يافت ميشود و مورد نياز است و
خانوادهها بايد در تامين آنها كوشا باشند. نگراني جديدي كه امروزه در
مورد كودكان دبستاني وجود دارد مساله كمبود ويتامين D است كه در جذب كلسيم و
سلامت استخوانهاي كودكان اهميت دارد و وجود آن براي نشاط و رشد كودك
ضرورت دارد. بنابراين، غنيسازي موادغذايي از جمله لبنيات و روغن با
ويتامينD در حال حاضر يكي از ضروريتهاي كشور است. همچنين كودكان دچار
كمبود موادمغذي مثل ويتامين A و C هستند كه در ميوهها و سبزيها به وفور
يافت ميشوند. با ورود به مدرسه توجه والدين نسبت به مصرف منابع غذايي اين
موادمغذي توسط كودك كمتر ميشود در حالي كه اين ويتامينها در رشد و جذب و
دسترسي كافي موادمغذي مثل آهن ضروري هستند.
سلامت: نگراني عمدتا درباره بچههاي چاق و بچههاي لاغر و كوتاه قد است. چه توصيه كاربردي براي اصلاح تغذيه اين كودكان داريد؟
بچههاي
كموزن معمولا در مناطق محرومتر با درآمد پايين و در شهرستانهاي کوچک
بيشتر ديده ميشوند و بچههاي چاق معمولا در شهرهاي بزرگ ساكن هستند. بخش
قابلتوجهي از مشكلهاي وزن و رشد در كودكان به الگوي غذايي خانواده
برميگردد. اگر در خانوادهاي موادغذايي چرب مصرف شود و ميزان مصرف ميوه و
سبزيها پايين باشد و در عين حال بچهها فعاليت بدني كمي داشته باشند،
احتمال چاق شدن آنها بالا ميرود، بنابراين، بهتر است در اينگونه موارد
نگاهي مجدد به شيوه زندگي كل خانواده بيندازيم. در مواردي كه كودكي كموزن
است اگر به دلايل اجتماعي و اقتصادي دستيابي خانواده به برخي موادغذايي
محدود است، توصيه ميشود در سطح جامعه و مدارس با اجراي برخي برنامهها به
خانواده كمك كرد به طور مثال، عرضه موادغذايي با ارزش در مدارس مناطق محروم
با قيمت پايينتر ميتواند موثر باشد. البته خانواده بايد توجه كند كه
نداشتن برنامه غذايي منظم يا هلههولهخوري و عدم دريافت منابع غذايي مفيد
شانس كموزني و كوتاه قدي را در كودكان بالا ميبرد. اگر دانشآموزي،
برنامه منظم غذايي دارد اما بياشتهاست ميتوان از طريق موادغذايي
موردعلاقهاش و جذاب كردن ظاهر غذا، او را به خوردن علاقهمند كرد. از سوي
ديگر، توجه به اين مساله نيز لازم است و آن اينكه مصرف غذاهاي كمانرژي يا
كمارزش در كنار تحرك بالا، ميتواند مانع از رشد كافي كودكان شود.
سلامت: حرف آخر؟
مهمترين
ناراحتي كه دانشآموزان به آن مبتلا ميشوند، انواع سرماخوردگي و ضعف است.
بالا بردن توان ايمني و جسمي كودكان به كمك تغذيه كافي و دريافت به اندازه
ويتامين C و A كه منبع مهم آنها ميوه و سبزيها هستند، ميتواند در اين
ميان كمككننده باشد. مصرف لبنيات كافي و ساده بهخصوص از نوع كمچرب نيز اهميت فراواني دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر