به گزارش سرویس فرهنگی - اجتماعی بی باک، نشریه الکترونیک چارقد نشریه الکترونیکی چارقد در مطلبی به قلم فاطمه خوش نما نوشت: عکسش را که دیدم، ناراحت شدم ولی اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که بخواهد اینقدر اذیتم کند، مدام از صبح تا شب جلوی چشمانم رژه میرود. انگار یک جایی در گوشه و کنار مغزم جاگیر شده است، و همان‌جا بست نشسته و خیال تکان خوردن هم ندارد.

راه میروم، میبینمش. غذا می‌خورم، می‌بینمش. کتاب می‌خوانم، انگار وسط صفحه کتاب نشسته و همینطور بر و بر نگاهم می‌کند. حتی گفتم چشم‌هایم را ببندم تا شاید توی آن تاریکی برود و دیگر پیدایش نشود ولی فایده ندارد که ندارد. گفتم بیایم این‌جا و بنویسم شاید دست از سرم بردارد.


"ایزابل کارو" را می‌گویم. مانکن معروف فرانسوی، دختری زیبا و جذاب که همه تلاشش این بود که معروف‌ترین مانکن فرانسه باشد و شد. ایزابل معروف‌ترین و خوشگل‌ترین مانکن فرانسه شد. اما حالا این عکسی که من از او دیدم همان ایزابل است هنوز در اوج جوانی است اما روی لبه مرگ ایستاده است.