
در این راستا مطالعه ای برگرفته از international journal of obesityبه پژوهش پیرامون سلامت روان در دوران کودکی و تاثیر آن بر چاقی بزرگسالی پرداخته است.
طبق تجزیه و تحلیل های ثانویه 1970 مطالعه همزمان در انگلستان که از طریق مدل رگرسیون لجستیک ارزیابی گردید، پیش بینی خطر ابتلاء به چاقی در سالهای 26، 30 و 34 سالگی به فرضیه های پیش بینی شده و عوامل ذیل ارتباط داده شد:گزارش عملکرد روانی کودک در سن 5 و 10 سالگی توسط مادر و معلم کودک، رفتار کلی کودک، مشکلات عاطفی یا بیش فعالی و همچنین عملکرد روانی مادر.
در این مطالعه دیده شدتمامی مشکلات رفتاری در سن 5 سالگی باعث افزایش خطر ابتلاء به چاقی در سنین 30 و 34 سالگی گشته است و تداوم این مشکلات در طول دوران کودکی خطر ابتلاء به چاقی را بیشتر افزایش می دهد. همچنین مشاهده شد بی توجهی و بیش فعالی در سن 10 سالگی بطور مشابه باعث افزایش احتمال ابتلاء به چاقی در سن 30 سالگی می گردد. مشکلات رفتاری مزمن در سنین 5 و 10 سالگی نیز می تواند در افزایش خطر ابتلاء به چاقی در سن 30 سالگی موثر باشد. اما اختلالات عاطفی دوران کودکی و عملکرد روحی روانی مادر ارتباطی با چاقی این افراد در بزرگسالی نداشته است.
نکته عملی:شواهد حاکی از آنند که کودکان با مشکلات رفتاری زود هنگام و مداوم بخصوص مشکلاتی از قبیل بی توجهی و بیش فعالی در اوایل و اواسط دوران کودکی در معرض افزایش خطر ابتلاء به چاقی در دوران بزرگسالی هستند. ارتقاء سلامت روان کودک و نوجوان و رفاه حال آنان بخش مهمی از استراتژی های پیشگیری از چاقی در آینده را تشکیل می دهند. همچنین توصیه می گردد ترویج تغذیه سالم و فعالیت بدنی بخشی از پیشگیری ثانویه و استراتژی های مدیریت برای درمان کودکان متلاء به اختلالات رفتاری مخرب قرار گیرد.
منبع: International Journal of Obesity 2011.253
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر