نوشته : ندا بهنامآرا دانشجوی کارشناسي ارشد شهید بهشتی
شاید شما هم بارها برایتان اتفاق افتاده باشد که در جشنها و میهمانیها به محض اینکه دستتان به سمت میوه و شیرینی رفته، یکی از حاضران کالری ماده مورد نظر را (به صورت درست یا نادرست) با صدای بلند گفته و شما را از مصرف آن ماده برحذر داشته است. گاهی این افراد پا را فراتر از آن نیز نهاده و شروع به پند و اندرز شما در مورد ضررهای احتمالی آن ماده میکنند. متأسفانه به تازگی و در چند سال اخیر با افزایش آگاهی مردم، عده زیادی دچار وسواس تغذیهای شده و در حال پرت شدن از آن طرف بام هستند و بدین ترتیب لذت خوردن را که از بزرگترین لذتهای بشر است بر خود و دیگران حرام کرده، به گونهای که حتی موقع خوردن موادغذایی مورد نیاز بدن نیز پیوسته عذاب وجدان دارند که مبادا گِرمي بیش از نیاز بدن، از آن ماده استفاده کنند و بدین گونه هم خود و هم اطرافیانشان را دچار استرس کرده و کلافه میکنند. این وضعیت در بین زنان بیشتر است، به گونهای که بعد از احوالپرسی شروع به اظهار نظر در مورد وزن و اندام یکدیگر کرده، به یکدیگر القا میکنند که او چاق یا لاغر شده و در صورت تشخیص چاقی برای طرف مقابل طومار بالا بلندی تجویز کرده، بخور و نخورهایی توصيه میکنند که دیدنی و شنیدنی است، اما اگر متوجه شوند که طرف مقابل وزنش کم شده و کاهش وزن پیدا کرده، شروع به مدح و ثنای او کرده و اعتراف میگیرند که بگو چه کار کردی که لاغر شدی؟