مطالعههاي
مختلفي نشان داده رژيم غذايي افراد تحت تاثير وضعيت اقتصادي آنهاست يعني
الگوي تغذيه افراد با وضعيت اقتصادي آنها ارتباط تنگاتنگي دارد. طبقاتي از
اجتماع که درآمد کمي دارند، بيشترين کالري دريافتي خود را از کربوهيدراتها
تامين ميکنند و در برنامهغذايي طبقات مرفه جامعه، بيشتر منابع پروتئيني
وجود دارد...
اين
قضيه دلايل روشني دارد؛ از آنجا که منابع غذايي حاوي کربوهيدراتها
ارزانتر و در دسترستر هستند، افراد کمدرآمد به اين گروه غذايي روي
ميآورند. بارها بيان شده تغذيه سالم
3 شرط اساسي دارد؛ تنوع (يعني از همه گروههاي غذايي مصرف شود)، تعادل (يعني در مصرف موادغذايي مختلف تعادل برقرار باشد و زيادهروي نشود)، تناسب (يعني موادغذايي متناسب با وضعيت فيزيولوژيک بدن مصرف شوند.)
3 شرط اساسي دارد؛ تنوع (يعني از همه گروههاي غذايي مصرف شود)، تعادل (يعني در مصرف موادغذايي مختلف تعادل برقرار باشد و زيادهروي نشود)، تناسب (يعني موادغذايي متناسب با وضعيت فيزيولوژيک بدن مصرف شوند.)
دسترسي
به اين 3 اصل در صورتي قابل تحقق خواهد بود که حداقلهاي اقتصادي براي
خانوادهها فراهم باشد. زماني که درآمد خانوادهاي زير خطر فقر است، تمام
معادلات به هم ميخورد و همه تلاش خانواده فقط برطرف کردن گرسنگي است و
اينکه چه کار کنيم تا سير شويم. در اين صورت ديگر ارزش غذايي خوراکيها در
نظر گرفته نميشود و ميزان املاح?و ويتامين موادغذايي اهميت خود را از دست
ميدهد و بيشتر غذاها شکم پرکن خواهند بود. نتايج مطالعههاي مختلف هم در
کشور ما و هم در دنيا نشان داده شيوع چاقي و اضافهوزن در طبقات پايين
جامعه بيشتر ديده ميشود و يکي از مهمترين عوامل آن وضعيت اقتصادي خانواده
است. در اين گروه مصرف مواد پرکالري و فقير از نظر مواد مغذي بسيار بالاست
و اين رژيم غذايي بد باعث شيوع و ابتلا به انواع بيماريهاي واگيردار و
غيرواگير خواهد شد. اگر دقت کنيم، درمييابيم در طبقات پايين اجتماع، تراکم
افراد و تعداد اعضاي خانواده نيز بيشتر است و تغذيه نامناسبي که سيستم
ايمني را تحتتاثير قرار ميدهد، شيوع بيماريهاي عفوني را افزايش ميدهد.
نتايج
مطالعهها نشان داده برخي از عفونتها عوارض بيماريهاي واگيردار را بيشتر
ميکند بنابراين سياستها بايد به گونهاي باشد که به اين قشر از جامعه که
تعدادشان کم نيست، آسيب کمتري وارد شود. اگر با ديد اقتصاد کلان نيز به
موضوع نگاه کنيم، در درازمدت اين وضعيت هزينه درمان و سلامت افراد را بيشتر
ميکند.
بحث
ديگري که در سبد غذايي مطرح است، انتخاب گروههاي غذايي است. توصيه ميشود
اگر خانواده حداقل درآمد مکفي را دارد، از گروههاي اصلي غذايي يعني
لبنيات، گوشت، حبوبات، تخممرغ، نان، غلات، چربيها و شيرينيهاي مفيد در
حد لازم استفاده کند.
گروه
نان و غلات شامل انواع نان، سيبزميني، ماکاروني و ذرت است و اين گروه
نشاسته زيادي دارند. بايد بدانيد ارزش غذايي اين مواد تقريبا يکسان است و
ميتوانيد با توجه به شرايط اقتصادي خود آنها را انتخاب کنيد.
گروه
پروتئينها يا گوشتها شامل انواع گوشت سفيد يا قرمز و حبوبات است حتي
پنير و سفيده تخممرغ نيز به دليل پروتئين بالا در اين تقسيمبندي جاي
ميگيرند.
از
آنجا که قيمت گوشت بالاست، ميتوان مصرف آن را به هفتهاي يک تا دو بار
محدود و به جاي آن از حبوبات و سويا استفاده کرد. سويا منبع خوب فيبر، آهن و
استروژنهاي گياهي و بسيار مناسب است و بايد تحت هر شرايطي جزو سبد غذايي
خانوار قرار گيرد.
در
گروه لبنيات شير و ماست کمچرب بايد استفاده شود. به افرادي که به هر
دليلي نميتوانند آنها را مصرف کنند، توصيه ميشود تحت نظر پزشک متخصص از
مکمل کلسيم استفاده کنند. خوشبختانه ارزش غذايي سبزيها و ميوهها تابعي
از قيمتشان نيست يعني برخي از ميوهها قيمت پاييني دارند ولي ارزش غذايي
آنها پايين نيست و ميتوان آنها را مطابق شرايط اقتصادي انتخاب کرد.
چربيها و شيرينيهاي مضر نيز تحت هر شرايط اقتصادي بايد در کمترين ميزان ممکن مصرف شوند.
برخي
از عادتهاي بد غذايي در بين مردم وجود دارد که بيشتر مربوط به صبحانه
است. مثلا برخي افراد در وعده صبحانه، آبميوه و کيک يا يک شيرکاکائو با
بيسکويت را ترجيح ميدهند، در حالي که اين صبحانه هم گرانتر است و هم ارزش
غذايي کمتري از لبنيات دارد، بنابراين توصيه ميشود چنين عادتهاي غذايي
نادرستي را که از هيچ لحاظ به صرفه نيست، کنار بگذاريد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر