بيماري كه با تشخيص به موقع درمان ميشود
نوشته : تحريريه دنياي سلامت
همه
ما، اغلب نگران اين مسأله هستيم كه ظاهرمان ناخوشايند نباشد. اين مسأله در
جواني و نوجواني شدت بيشتري دارد؛ زيرا با قدم گذاشتن به مرحله بلوغ،
تغييرات فيزيكي در بدن ايجاد ميشود و اين تغييرات همواره دگرگونيهاي
روحي- رواني را نيز در پي دارند و گاه روابط اجتماعي را نيز تحت تأثير قرار
ميدهند. چاقي يكي از نگرانيهاي اصلي نوجوانان و جوانان، خصوصا دخترهاست.
اختلال خوردن يك مبحث روانشناسي است كه غالبا باعث بروز چاقي و لاغري و به
وجود آمدن برخي تنشها ميشود. اين اختلال كه شامل كماشتهايي بيش از حد و
پراشتهايي كاذب است، در هر دو مورد موجب تغييرات وزني بسيار زياد ميشود و
روي عملكرد بدن اثرات منفي ميگذارد. پدر و مادرها ميتوانند كمك زيادي در
اين مورد به نوجوانان خود كنند تا با افزايش حس خود دوستي در فرزندشان از
بروز مشكلات حاد در آينده جلوگيري شود.اختلالات خوردن
اختلال در خوردن به عادتهاي نادرست غذا خوردن مربوط ميشود كه ميتواند عملكرد معمولي جسم را دچار اختلال كند. اين مسأله در ميان دخترها شايعتر از پسرهاست و بهطور ميانگين از هر 100 دختر نوجوان 1-2 نفر با آن درگير است. ولي متأسفانه اين بيماري براي مدتها از ديد خانوادهها پنهان ميماند. افرادي كه به اختلال در خوردن از نوع كماشتهايي بيش از حد دچار هستند، ترس زيادي از اضافه وزن دارند و دائما نگران نامتناسب شدن اندام خود ميباشند، به همين دليل ميكوشند همواره خود را بسيار لاغر نگه دارند. برخي از اين افراد با كمترين مقدار غذا سر ميكنند و برخي ديگر بيش از حد ورزش كرده و تا جايي كه ممكن است كالري كمتري جذب بدن خود ميكنند. در واقع، كم خوردن نوعي وسواس فكري در آنها ايجاد ميكند و هميشه دغدغه لاغرتر شدن دارند. اختلال خوردن از نوع پرخوري نيز همانند كمخوري موجب تغييرات بسيار در وزن افراد ميشود. هر دو نوع اختلال شبيه هم هستند و تنها اختلاف آنها در چاق و لاغر بودنشان است. هر دو نوع اختلال ميتوانند به عادتهاي سخت زندگي مبدل شوند و براي درمان نياز به كمك گرفتن از افراد متخصص دارند.
دلايل
دلايل اصلي اختلال در خوردن هنوز به طور كامل مشخص نيست، اما به هر
حال، مجموعهاي از عوامل رواني، ژنتيكي، اجتماعي و خانوادگي موجب بروز آن
ميشوند. برخي از پژوهشگران معتقدند كه تصاوير مد در مجلات و ساير
رسانهها، باعث افزايش اين مسأله ميشود. تصاوير افرادي كه اندامهاي لاغر
دارند، ممكن است اين فكر را در برخي نوجوانان ايجاد كند كه براي زيباتر شدن
بايد خود را تا ميتوانند لاغر كنند و اين مسأله در پسرها با تلاش زياد و
استفاده از برخي مكملها و داروها براي حجيم شدن ماهيچهها و بزرگتر شدن
اندام، بروز ميكند. بيشتر نوجواناني كه به اختلال در خوردن دچار هستند،
اعتماد به نفس پاييني دارند و بيش از هر چيزي به وزن خود اهميت ميدهند.
تأثيرات
اختلال در خوردن نتيجه شرايط روحي و رفتاري افراد است كه ميتواند به
مشكلات جدي فيزيكي نيز بينجامد. برخي از اين مشكلات عبارتند از: كمآبي
شديد بدن، مشكلات كليوي و ناراحتيهاي قلبي. اختلال خوردن در مرحله حاد
ميتواند به سوءتغذيه و حتي مرگ ختم شود. در كماشتهايي شديد، گرسنگي
زياد اثرات مخرب زير را به همراه دارد: كاهش بيش از حد فشار خون كاهش
ضربان قلب ريزش موها و شكنندگي ناخنها نامنظم شدن قاعدگي سردرد و عدم
توانايي لازم براي تمركز كمخوني التهاب مفاصل شكنندگي استخوانها اختلال در خوردن از نوع پراشتهايي كاذب نيز با استفراغ كردن پيدرپي و از دست دادن مواد مغذي بدن، آسيبهاي جدي زيرا را به همراه دارد: دلدردهاي مداوم آسيبديدگي معده و كليهها خرابي دندانها (در اثر تماس اسيد معده با سطح دندانها) نامنظم شدن قاعدگي از دست دادن پتاسيم (اين مسأله ميتواند به بيماري قلبي و حتي مرگ بينجامد.)
علائم
نوجوانان و جواناني كه بهطور خودآگاه و مرتب خود را با ديگران مقايسه
ميكنند و دائما راجع به رژيمهاي غذايي حرف ميزنند، الزاما به اختلال در
خوردن دچار نيستند. اين نوع اختلال علائم فيزيكي و رفتاري غيرطبيعي دارد.
مثلا افرادي كه كماشتهايي شديد دارند: بسيار لاغر و نحيف ميشوند؛ تا جايي كه ناي حركت كردن ندارند. با خوردن غذا دچار آزار روحي ميشوند.
مرتبا خود را وزن ميكنند. مرتبا در حال شمردن كالريهاي غذا هستند. فقط برخي غذاها را ميخورند و از خوردن گوشت، برنج، نان و ... خودداري ميكنند. زياد ورزش ميكنند. احساس چاقي ميكنند، در حالي كه چاق نيستند. فعاليتهاي اجتماعي خود را كم ميكنند و خصوصا در جشنها و مهمانيهايي كه بايد غذا بخورند، حضور نمييابند. به خاطر كاهش انرژي بدنشان افسرده ميشوند. بيش از ديگران احساس سرما ميكنند.
افرادي كه به پراشتهايي كاذب دچار هستند، معمولا علائم زير را دارند:
ترس از اضافه وزن و چاقي نارضايتي هميشگي از اندام و سايز خود دستشويي رفتن بلافاصله پس از خوردن غذا مصرف مرتب داروهاي ضد يبوست و ملين دوري از اجتماع
نتيجه
شايد با خواندن اين مطالب به اين فكر افتاده باشيد كه احتمالا يكي از
نزديكانتان به اين اختلال دچار است. اگر اينگونه باشد، بايد به او كمك
كنيد تا مشكلش برطرف شود. افرادي كه دچار اختلال در خوردن هستند، معمولا
رفتارهاي تهاجمي و پرخاشگرانه دارند. برخي از آنها قبول ندارند كه بيمارند؛
بنابراين كمك كردن به اين افراد وقتي كه خودشان مشكل خود را باور ندارند،
سختتر خواهد بود. ممكن است فردي در مرحله حاد بيماري بوده و به سوءتغذيه
دچار شده باشد كه در اين صورت لازم است در بيمارستان بستري شود و تحت نظارت
ويژه قرار گيرد. عملكرد شما راجع به اندام خود حتما روي اطرافيانتان
تاثير ميگذارد. اگر بيش از حد به اين مساله بپردازيد، به ديگران، خصوصا
فرزندانتان نيز سرايت ميكند. غذا خوردن همواره لذتي به همراه دارد و
افرادي كه به اين اختلال دچار هستند، از اين لذت محرومند و اغلب احساس
خستگي زياد ميكنند. اين افراد در ابتدا با كم خوردن يا استفراغ كردن
غذايي كه خوردهاند، آرامش يافته و راحت ميشوند؛ ولي در مرحله بعدي دچار
استرس و عذاب وجدان ميگردند. براي مقابله با اين مشكل بايد خانواده يك
برنامه غذايي مناسب و منظم داشته باشد. اين برنامه غذايي مجموعه متنوعي از
مواد غذايي سالم است. اگر يكي از اطرافيان شما دچار اختلال در خوردن از نوع
پرخوري است، هرگز با او جنگ نكنيد و مرتب زيادهروي او را در خوردن گوشزد
ننماييد؛ زيرا عذاب وجدان او بيشتر ميشود. آنها كنترلي روي مقدار غذايي كه
ميخورند ندارند و بسياري مواقع نميتوانند جلوي خود را بگيرند و نخورند.
پرخوري كاذب معمولا در افراد چاق بروز ميكند. به ياد داشته باشيد كه
اختلال در خوردن با اختلالات ديگر متفاوت است. و مهمترين مساله براي بهبود
آن، تقويت روحيه خود دوستي و حس اعتماد به نفس ميباشد. اهميت دادن به
ساير ويژگيهاي فردي، مثل شخصيت، تواناييها و استعدادهاي منحصر به فرد، از
توجه بيش از حد فرد به اندام و ظاهرش ميكاهد. اين مسأله بايد به جايي
برسد كه بين تمام اين موارد تعادل ايجاد شود.منبع: دنیای سلامت ش ۶۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر