کودکی که در ۲ سالگی به این رشد می رسد، ممکن است از نظر قدی و وزنی از همسالان خود بزرگ تر باشد اما نباید در این شرایط کودک دیگری را با وی مقایسه کرد. تفاوت شتاب رشد در کودکان در بیشتر موارد باعث می شود، والدین درباره رشد کودکان به خطا بیفتند و حساسیت و نگرانی خود را از این مقایسه ها به کودک منتقل کنند. این تصور نادرست یک نتیجه خواهد داشت و آن به هم خوردن الگوی طبیعی غذایی کودک است. والدین به جای احترام به نظر کودک و میل او به غذا، در بیشتر موارد او را وادار به غذاخوردن می کنند، پاداش های بیجا برای غذا خوردن وی در نظر می گیرند و نگرانی های خود را به کودک منتقل می کنند. بنابراین ضروری است والدین نسبت به این تفاوت ها آگاه باشند و به هنگام تهیه الگوی تغذیه ای، به این تفاوت ها توجه کنند.عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به این که در ابتدا بهتر است توجه والدین را به ۳ اصل اساسی در این زمینه جلب کنیم، تصریح می کند: اولین اصل اساسی در رژیم غذایی کودک، تهیه غذای سالم است. یعنی والدین وظیفه دارند غذای سالم برای کودک تهیه کنند و در اختیار وی قرار دهند.
به عنوان مثال والدین ممکن است پفک و میوه در اختیار کودک قرار دهند و او ممکن است پفک را انتخاب کند. اما اگر ۳ میوه مختلف در اختیار او قرار دهند، ممکن است یکی از میوه ها را انتخاب کند و میوه را بخورد. بنابراین تهیه غذای متنوع سالم اصل اول است. در گام بعدی زمان مناسب برای خوردن مواد غذایی است. به عبارتی اگر مواد غذایی سالم را در زمان نامناسب به کودک بدهیم، ممکن است میل به خوردن آن نداشته باشد. اگر کودک به اندازه کافی گرسنه نباشد، بهترین انتخاب ها ثمری ندارد و اجبار کردن کودک به خوردن در چنین شرایطی کاملا اشتباه است. از آن جا که کودکان معده کوچکی دارند، زود گرسنه و زود هم سیر می شوند. بنابراین نباید آن ها را تا وعده غذایی بزرگسالان منتظر گذاشت؛ بهترین کار این است که وعده های غذایی بیشتری برای آن ها در نظر گرفت و در هر وعده کودک را آزاد گذاشت تا هر قدر دوست دارد یا میل دارد، غذا بخورد. او به محض سیر شدن دست از خوردن می کشد اما ممکن است چند ساعت بعد دوباره گرسنه شود. دکترجعفریان درباره سومین اصلی که والدین باید در تغذیه کودک به آن توجه کنند نیز می گوید: فضای مناسب برای غذا خوردن هم اصل بسیار اساسی است.
غذای مناسب باید در شرایط و فضای مناسبی در اختیار کودک قرار بگیرد، در محیطی که تنش و جر و بحث وجود دارد، در میهمانی که سر و صدا زیاد است و یا در خودرو، کودک نمی تواند غذایش را به خوبی میل کند. فضای آرام و بدون استرس و تا حد ممکن با حضور اعضای خانواده در بهبود تغذیه کودک بسیار موثر است. اگر والدین این اصول را رعایت می کنند باید به آن چه کودک می خورد احترام بگذارند و روی کم خوردن یا زیاد خوردن او سخت گیری نکنند. کودک ممکن است متناسب با اشتهایی که دارد کمتر یا بیشتر بخورد و لازم نیست والدین درباره حجم غذای کودک دائم به او تذکر دهند. سخت گیری بیش از حد والدین در چنین مواردی ممکن است به بدغذایی یا کم اشتهایی کودک منجر شود. مواردی که بیان شد درباره کودکان سالمی است که با رعایت این نکات می توانند تغذیه خوبی داشته باشند اما دسته ای از کودکان ممکن است دچار سوءجذب، اختلالات گوارشی، کم خونی و دیگر بیماری ها باشند. در چنین مواردی لازم است کودک تحت نظر متخصص قرار بگیرد و مشکلات جسمانی اش ارزیابی و مداخلات تغذیه ای انجام شود.
نکته این جاست که تصور عموم والدین این است که کودک باید به خوبی غذا بخورد زیرا در دوران رشد قرار دارد و خودشان کمترین اهمیتی به رژیم غذایی شان نمی دهند، در صورتی که کودک از والدین الگو می گیرد و می بیند که آن ها چه نوع غذاهایی می خورند، بنابراین اگر والدین می خواهند رژیم غذایی کودک خود را اصلاح کنند، باید از رژیم غذایی خودشان شروع کنند. از طرفی، تغییر و اصلاح رژیم غذایی قطعاً دشوار و لازم است والدین این سختی را به جان بخرند تا رژیم غذایی کودک بهبود پیدا کند. وقتی پفک، شکلات و شیرینی و نوشابه به وفور در منزل وجود دارد، نمی توان توقع داشت کودک این مواد را نخورد. بهترین راهکار در این موارد، این است که حجم این مواد غذایی را در طول زمان کم کنیم. به عنوان مثال اگر عادت داریم هفته ای ۴بار نوشابه بخوریم آن را به ۳بار و تا یک ماه بعد به یک نوشابه برسانیم. تغییر عادت های غذایی باید طی یک دوره ۶ماهه انجام شود تا بازگشت نداشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر