افسردگي يكي از شايعترين بيماريهاي اعصاب و روان است كه به خاطر مبتلايان بيشمار در سراسر جهان، به آن «سرماخوردگي رواني» ميگويند. داروهاي فراواني براي درمان اين بيماري خلقي وجود دارد كه روانپزشكان براساس معيارهاي گوناگوني آنها را تجويز ميكنند. اين داروها نيز مانند هر داروي ديگري عوارض جانبي ناخوشايندي دارند كه يكي از شايعترين آنها چاقي است. در واقع عوارض اين داروها زودتر از اثراتشان ظاهر ميگردد و مثلا بيمار بدون اينكه خلقش بهبود يابد، تنها وزنش اضافه ميشود و همين ممكن است باعث شود دارويش را قطع كند. در اينجا برخي از علل بروز چاقي را در اثر مصرف داروهاي ضدافسردگي مرور ميكنيم. البته كسي به درستي نميداند كه علت چاقكننده بودن اين داروها چيست و نظريههاي گوناگوني در اين مورد مطرح شده است.
دلايل احتمالي چاقكنندگي داروهاي ضدافسردگي
افزايش مقاومت به انسولين
تاثير روي عملكرد هيپوتالاموس
اثر روي عملكرد سيستم عصبي سمپاتيك
افزايش مقاومت به انسولين
تعدادي از پژوهشها نشان دادهاند كه افزايش مقاومت به انسولين ميتواند يكي از دلايل بروز چاقي در بيماراني باشد كه داروهاي ضدافسردگي ميخورند. برخي داروهاي ضدافسردگي روي آنزيمهاي خاصي تاثير ميكنند كه در فرآيند اثر انسولين روي سلولها دخالت دارند و همين ميتواند باعث افزايش مقاومت سلولها به انسولين شود.
تاثير روي عملكرد هيپوتالاموس
اين تاثير ميتواند به خاطر اثر روي سطوح فسفو-AMPK در هيپوتالاموس هم باشد. AMPK با «لپتين»، هورموني كه ميزان اشتهاي فرد را تنطيم ميكند، ارتباط دارد. وقتي سطوح AMPK در بدن بالا برود، مانع عملكرد لپتين شده و اجازه نميدهد اشتها مهار شود؛ بنابراين بيمار بيش از اندازه ميخورد و چاق ميشود.
تاثير روي عملكرد سيستم عصبي سمپاتيك (SNS)
داروهاي ضدافسردگي باعث كاهش عملكرد سيستم عصبي سمپاتيك ميشوند. SNS روي ارگانها و سيستمهاي گوناگون در بدن تاثير ميگذارد و ميزان كالريسوزي و مصرف انرژي را در آن ارگان يا سيستم افزايش ميدهد. كسي كه عملكرد SNS او به طور طبيعي بالاست، متابوليسم سريعتري دارد و برعكس اين مطلب هم صدق ميكند. برخي داروهاي ضدافسردگي اجازه نميدهند مواد انتقالدهنده پيامهاي عصبي (نوروترنسميترها) به همان عصبي كه از آن آمدهاند، باز گردند. مثالي از اين داروها «بازدارندههاي انتخابي بازجذب دوباره سروتونين» هستند كه به اختصار به آنها SSRIها ميگويند. عملكرد اين داروها به گونهاي است كه باعث ميشود سروتونين بين سيناپسهاي سلولهاي عصبي باقي بماند و آن نورون را همچنان تحريك كند. اين اتفاق براي تمام نورونهاي بدن ميافتد و تنها به نورونهاي مغز محدود نيست. اگر اين مواد انتقالدهنده پيامهاي عصبي كه در اينجا بيشتر منظور ما سروتونين است، همچنان گيرندههاي نورونهاي هدف را تحريك كنند، گيرندهها به تدريج حساسيت خود را نسبت به عملكرد مواد انتقالدهنده پيامهاي عصبي از دست ميدهند. اگر اين نظريه درست باشد، عملكرد سيستم سمپاتيك كمكم كند خواهد شد (زيرا ارگانها و سيستمهايي كه SNS هدف قرار داده بود، كمتر تحريك ميشوند)؛ در نتيجه روند متابوليسم هم كند شده و كالري كلي در بدن كمتر مصرف ميشود و فرد علي رغم اينكه مانند قبل غذا ميخورد، چاق خواهد شد.
منبع: دنیای سلامت ش ۶۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر