
مجمع ملي استئوپروز تخمينزده است كه حدود 44 ميليون نفر بالاي 50 سال در ايالات متحده آمريكا به پوكي استخوان مبتلا هستند يا در معرض ابتلا به آن قرار دارند.
اگرچه 68 درصد اين افراد را زنان تشكيل ميدهند، اما اين تعداد هم در زنان و هم در مردان در حال افزايش است.
براساس آنچه در وبسايت webmed آمده ويژگي استئوپروز يا پوكي استخوان، كاهش تراكم و مقاومت استخوانهاست كه با شكستگي آنها همراه ميشود.
در عمل، استئوپروز موجب ميشود استخوانها به ظاهر سوراخ سوراخ (اسفنجي) به نظر رسيده و از استحكام و قوام آنها كاسته شده و در نتيجه نتوانند فشارهاي وارد بر خود را تحمل كنند.
شكستگيها ميتوانند به صورت تركخوردگي (مانند شكستگي گردن استخوان ران) يا خردشدگي (مانند خردشدگيهاي مهرههاي ستون فقرات در نتيجه تحمل وزن) باشند.
ستون فقرات، سر و گردن استخوان ران، دندهها و مچ دستها از جمله مكانهاي شايع اينگونه شكستگيها به شمار ميروند.
با اين حال، چنين شكستگيهايي در هر نقطه ديگري از بدن نيز ميتوانند پيش آيند. چنين است كه بدون بروز علامتي همچون درد، ممكن است بيمار سالها از وضعيت خود بيخبر باقي بماند.
شكستگي در مهرهها ميتواند درد خنجر مانندي را موجب شود كه از وسط و پشت به اطراف تير ميكشد. با گذشت زمان، درد مداوم در ناحيه كمر و لگن جاي دردهاي لحظهاي را گرفته، از بلندي مهرهها كاسته شده و در نهايت كمر، شكل كماني به خود ميگيرد (قوز پشت كه بيشتر در خانمهاي مسن ديده ميشود.
پوك شدن استخوان
ممكن است بيماري، سالها بدون علامت و خود بيمار از آن بيخبر باشد، زيرا تا زماني كه شكستگي در استخوانها ظاهر نشده باشد، علامتي نيز وجود نخواهد داشت.
تقريبا در 20 درصد بانوان سالمندي كه دچار شكستگي مهرههاي ستون فقرات شدهاند، شكستگي ديگري را نيز شاهد خواهيم بود.از سوي ديگر، بسياري از تركهاي بسيار ريز (به اصطلاح مويي) بدون درد است و از نظر پنهان ميمانند. علاوه بر درد كه علامت شايع بيماري است، به جريان افتادن لختههاي خون در سياهرگهاي بزرگ اندامهاي تحتاني (بيشتر نزد 30 درصدي كه به دليل ادامه بيماري تا سنين بالا سرانجام وابسته به تخت ميشوند) نيز موجب آمبولي ريه (به دام افتادن لختهها در وريدهاي ريز ريهها كه عواقب و عوارض مهمي را به دنبال دارند) ميشود.
پوكي استخوان چرا مهم است؟
از هر دو خانم، يك نفر سرانجام دچار شكستگي استخوان به خاطر پوكي استخوان خواهد شد. هزينه درمان جمعيتي چنين بالا، بسيار زياد است و تنها در ايالات متحده هزينه درمان مستقيم اين بيماران (صرفنظر از هزينههاي غيرمستقيم مانند غيبت از كار و عدم كارآمدي) به بيش از يك ميليارد دلار در سال ميرسد.
بد نيست اشاره كنيم كه تقريبا يك سوم كساني كه دچار شكستگي سر و گردن استخوان ران ميشوند، هيچگاه از بستر برنميخيزند و تنها يك سوم آنها به زندگي عادي و فعال گذشته بازميگردند.
با مسنتر شدن جمعيت، ضايعات ناشي از استئوپروز نيز افزايشي تصاعدي خواهد يافت. روشن است كه آثار و زيان اقتصادي ناشي از اين بيماري در آينده ابعاد غولآسايي پيدا خواهد كرد.
عوامل موثر بر استحكام استخوانها
به طور كلي، هر چه تراكم استخوان بيشتر باشد، از استحكام بيشتري برخوردار خواهد بود. عوامل ژنتيكي نقش تعيينكنندهاي در استحكام استخوانها دارند، اما خود نيز از عوامل محيطي و داروها تاثير ميپذيرند.
به عنوان مثال، استخوانهاي مردان و سياهپوستان محكمتر از زنان و سفيدپوستان هستند. تراكم استخواني در دوران كودكي شكل گرفته و اين فرآيند تا حدود 25 سالگي به اوج خود ميرسد.
طي 10 سال آينده، اين وضعيت حفظ ميشود، اما پس از 35 سالگي، استخوانها به طور طبيعي سالانه سه تا پنج درصد از تراكم خود را از دست ميدهند.
در خانمها، استروژن نقش بسيار مهمي در حفظ تراكم استخوانها دارد و هم از اينروست كه پس از يائسگي و افت سطح استروژن بدن، كاهش تراكم استخوانها نيز شدت مييابد.
در اين زمان، خانمها سالانه دو تا چهار درصد تراكم استخوانهايشان را از دست ميدهند! به اين ترتيب، در يك دوره 10 ساله، 25 تا 30 درصد از تراكم استخوانها كاسته شده و اين خود عامل مهمي در بروز بيشتر استئوپروز نزد خانمهاي مسن به شمار ميرود.
علاوه بر اينها، عوامل رفتاري همچون اعتياد به سيگار، شيوه زندگي توام با بيحركتي، مصرف غذاهاي كم كلسيم و به طور كلي بدغذايي و سوءتغذيه نيز از عواملي هستند كه فرآيند بروز بيماري را تسريع ميكنند.
در مردان نيز، افت سطح تستوسترون (يا هورمون مردانگي كه در برخي بيماريها و يا اعمال جراحي به خاطر برخي سرطانها پيش ميآيد) همين ضايعات را به دنبال دارد.
تشخيص بيماري استئوپروز با روش تصويربرداري تحت عنوان اسكن تمام استخوانها با عكسهاي راديولوژي تاييد ميشود.
از پيشرفت بيماري جلوگيري كنيد
جلوگيري از پيشرفت بيماري، به سه روش صورت ميگيرد. نخست به بيمار توصيه ميشود حتيالمقدور شيوه زندگي و عادات روزمره خود را تغيير دهد؛ مثلا سيگار را كنار گذارد، روزانه به ميزان معيني ورزش كند، از برخي غذاهاي مفيد بيشتر استفاده كند و... قدم دوم، تجويز كلسيم خوراكي (روزانه 1000 ميليگرم براي مردان و زنان در سنين پيش از يائسگي و نيز خانمهايي كه در دوران يائسگي از استروژن استفاده ميكنند و 1500 ميليگرم براي خانمهاي يائسهاي كه از استروژن استفاده نميكنند)، ويتامين D (مثلا روزانه يك يا دو قرص يا كپسول از مولتيويتامينهاي موجود كه اكثرا داراي ويتامين D هستند) و استروژن است كه همه نقش حمايتي و كاستن از سرعت پيشرفت بيماري را دارند.
قدم بعد، استفاده از داروهايي است كه مانع از كاهش تراكم استخوان و بروز شكستگيها ميشوند. از جمله اين داروها ميتوان Risedronate (با نام تجاري Actonel،( Ibandronate (با نام تجاري Boniva) يا Zoledronate با نام تجاري (Reclast) را نام برد كه جملگي مانع كنده شدن كلسيم از بدنه استخوان ميشوند.
گروه ديگر داروها همچون Raloxifene (با نام تجاري Evista) ، با تقليد از استروژن، آثار مفيد آن را عايد بدن ميكنند، در حالي كه زياني از آن نصيب بدن نميشود.
كلسيتونين (با اسامي تجاري Calcimar يا Miacalcin) وTeriparatide (با نام تجاري Forteo كه شكل ساخته شده هورمون پاراتيروئيد در آزمايشگاه است) نيز در درمان استئوپروز كاربرد دارند.
نگار كرميان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر