نوشته : دكتر سيد ضياالدين مظهري


در شماره قبلي ملاحظه فرموديد كه كمخونيهاي ناشي از فقر آهن اثرات متفاوت و ضايعات متعددي را موجب ميگردد كه تاثير آن در دوران مختلف زندگي و حالات فيزيولوژيكي خاص، متمايز از يكديگر ميباشند. براي آگاهي بيشتر شما موارد زير را به اطلاع ميرسانيم تا هيچ خانمي قبل از برطرف ساختن كم خوني احتمالي خود اقدام به بارداري ننمايد زيرا:
الف) بانوان باردار حتي آنهايي كه قبل از آغاز حاملگي دچار كم خوني نبودهاند در دوران بارداري بخصوص در اواسط و اواخر دوره آبستني در معرض كمخوني قرار ميگيرند تا چه رسد به خانمهايي كه با زمينه كمخونيهاي قبل بارور گرديدهاند زيرا در طي بارداري، مايعات كلي بدن و حجم خون افزايش پيدا كرده و اندامهاي مختلف بدن مادر به موازات روند رشد مداوم و پيوسته جنين و ضمايم زايماني مختلف، نياز بيشتري به آهن پيدا مينمايند كه گاهي در سه ماهه سوم يا بين شش تا نه ماهگي مقدار آن به 5 برابر ايام قبل از بارداري ميرسد طبعا تامين چنين نياز افزوده شدهاي تنها از طريق بهبود كيفيت تغذيه مادر امكانپذير نخواهد بود و لازم است با صلاحديد متخصص مربوطه مكمل ياري آهن در زمان مقتضي آغاز گردد تا از زايمان زودرس، تولد نوزاد كم وزن و به خطر افتادن سلامتي مادر و كودك جلوگيري به عمل آيد.
ب) دوران شيرخوارگي
ذخيره آهن نوزاداني كه از مادر سالم در پايان دوره حاملگي با وزن متعادل به دنيا ميآيند و به مدت شش ماه به طور انحصاري از شير مادر بهرهمند ميگردند و تغذيه تكميلي آنها به موازات بهرهمندي كامل از شير مادر نه زودتر و نه ديرتر از شش ماهگي شروع ميشود، در نيم سال اول زندگي (با وجود سرعت رشد شگرف نوزاد كه وزن زمان تولدش به دو برابر ميرسد) از نظر خونسازي مشكلي پيدا نخواهند نمود ولی با شروع سيستماتيك غذاهاي تكميلي، آهنياري كودك نيز شروع و حداقل تا پايان 2 سالگي بايد ادامه پيدا نمايد. ولي در مواردي كه در زير نام برده شدهاند شرط احتياط و پيگيري خاص لازم ميباشد چون كودكان كم خون وقتي به سن مدرسه ميرسند حتي اگر در اين سن كم خون هم نباشند باز IQ يا ضريب هوشي پايينتري نسبت به نوزادان و كودكان غير كم خون همزاد خود خواهند داشت.
1- كودكاني كه با وزن متناسب و در پايان دوره حاملگي متولد گرديدهاند ولي بند ناف آنها پيش از موقع و قبل از افتادن ضربان بندناف بسته شده باشد، احتمال خطر ابتلا به فقر آهن را دارا ميباشند چرا كه به علت محروم شدن نوزاد از يك سوم كل حجم خونش جدا در معرض خطر قرار دارند.
2- نوزاداني كه با وزن كمتر از 2500 گرم يا از مادران خيلي كم خون به دنيا آمدهاند در معرض ابتلا به كم خوني در زندگي بعد از تولد خود ميباشند.
3- نوزاداني كه بعد از تولد به هر دليل و علتي از شير مادر خود محروم گرديده و يا از شيرخشك يا شيرهاي ديگ تغذيه شدهاند به طور جدي در معرض خطر ابتلا به كمخوني قرار دارند..
4- عدم شروع به موقع غذاهاي تكميلي چه زودتر از موقع يا ديرتر از شش ماهگي.
5- عدم اعتنا به آهنياري همگام با شروع غذاي كمكي و ادامه آن حداقل تا پايان دو سالگي.
توجه: فقر آهن در فاصله زماني 6 تا 12 ماهگي و يك تا پايان دو سالگي كودك كه داراي رشد سريع و تقسيم سلولي به طور تصاعدي همراه با افزايش حجم سلولهاي تازه به وجود آمده ميباشند بسيار شايعتر و زيانبارتر ميباشد از اين جهت است كه مكمل ياري در اين دوران بسيار پراهميت ميباشد.
ج) همانطوري كه قبلا نيز تاكيد نموده بوديم در فرآيند پيش بلوغ و دوران بلوغ به علت افزايش مجدد جهش رشد و افزايش سريع قد و وزن نياز به آهن افزايش مييابد لذا توجه به تامين آهن به مقدار لازم و كافي چه از طريق بهبود تغذيه و يا در صورت لزوم با مكمل ياري توصيه ميشود. ضمنا به دختر خانمهايي كه در مرحله بيش بلوغ و بلوغ قرار دارند اخطار ميگردد هرگونه امسال در خوردن و پيروي از رژيمهاي لاغري غيرمتعادل، آنها را در معرض نارساييهاي مختلف از جمله كمخونيهاي پايدار و تبعات آن قرار خواهد داد.
د) ساير علل افزايشدهنده نياز به مقدار آهن دريافتي روزانه همانند ابتلا به انگلهاي مختلف و يا خونريزيها به هر شكل و دليل، زايمانهاي مكرر و بدون رعايت فاصله توصيه شده، عفونتها به هر شكل و صورتي، بيماريهاي مزمن، مصرف بعضي از داروها بخصوص در ميانسالان و سالمندان و انجام جراحيهاي پي در پي، اختلالات معده و اشكال جذب در رودهها.
آشنايي با روشهاي تشخيص آزمايشگاهي كم خوني فقر آهن
W.B.C تعداد سلولهاي سفيد خون، محدوده قابل قبول 10000-4000 در ميكروليتر
RBC تعداد سلولهاي قرمز خون محدوده قابل قبول در خانمها 000/200/5 -000/200/4 در ميكروليتر
RBC سلولهاي قرمز خون محدوده قابل قبول در آقايان 000/300/6-000/500/4 در ميكروليتر
جدول يافتههاي آزمايشگاهي در طبقهبندي آنميها و تفسير يافتهها و تشخيص رويدادها
در كم خوني: ميزان هموگلوبين واقعي خون كمتر از حد طبيعي ميباشد.
نمايانگر كاهش ذخيره آهن: افت ميزان فريتين سرم از حد طبيعي ميباشد.
فقر آهن و تهي شدن ذخاير آن: زماني است كه ميزان هموگلوبين، طبيعي است و ميزان فريتين سرم و MCV كمتر از حد طبيعي ميباشد.
كمخوني فقر آهن: زماني است كه ميزان فريتين سرم، شاخصهاي هموگلوبين و MCV كمتر از حد طبيعي باشد.
آنمي ميكروسيتيك: مقدار MCV پايينتر از حد نرمال است.
آنمي ماكروسيتيك: مقدار MCV بالاتر ار حد نرمال است.
آنمي نورموسيتيك هتروژن: MCV طبيعي و RDW مقدارش بالاتر ميباشد عامل آن ممكن است آنمي فقر آهن، هموگلوبينوپاتي ميلوفيبروزیس، آنمي سيدروپلاستيك باشد.
آنمي نورموسيتيك هموژن: MCV نرمال و RDW بالاتر ميباشد علت آن ممكن است كمبود آهن، بتاتالاسمي Hbs، هموگلوبين H، فراگمانتاسيون گلبول قرمز
آنمي ميكروسيتيك هموژن: MCV پايين و RDW نرمال به علت تالاسمي هتروزيگوت
آنمي ماكروسيتيك هتروژن: بيماري مزمن، MCV بالا و RDW بالا احتمالا به علت كمبود فولات، ويتامين B12 و يا آنمي هموليتيك، آگلوتيشن
ماكروسيتيك هموژن: MCV بالا و RDW نرمال (آنمي آپلاستيك پره لوسمي).
گرچه ميزان هموگلوبين (Hb) و هماتوكريت (Hct) به عنوان شاخصهاي كمخوني لازم است ولي كافي نميباشند. چرا كه ميزان طبيعي هموگلوبين اعلام شده دليل رد كمخوني نميباشد گرچه متداولترين روش براي ارزيابي وضعيت آهن تعيين ميزان هموگلوبين و هماتوكريت ميباشد ولي فاكتورهاي ديگري نيز ميبايد در كنار آنها مورد توجه قرار داده شوند چرا كه اغلب، ميزان هموگلوبين به طور مستقيم و مستقل اندازهگيري نميشود و در بيشتر موارد، با تعيين ميزان هماتوكريت و تقسيم آن به عدد 3، مقدار هموگلوبين حدس زده ميشود كه طبيعتا در اغلب موارد، به علت تورم گلبولهاي قرمز يا برعكس چروكيدگي آنها ممكن است تحت تاثير بيماريها يا مصرف دارو يا مواد مختلف تاثيرگذار ديگر اتفاق افتاده باشد. در نتيجه حجم گلبولهاي قرمز تغيير كرده و در نتيجه اندازهگيري را دچار اشتباه ميكند براي مثال كمخوني ناشي از كمبود اسيدفوليك كه منجر به آنمي مگالوپلاستيك ميشود (بزرگي سلولهاي خوني) بر ميزان به دست آمده از تقسيم هماتوكريت به عدد 3 واقعيت موجود را منعكس نخواهد ساخت لذا از پارامترهاي زير نيز در جهت تفسير و تحليل نتايج اعلام شده آزمايشگاهها نيز بايد استفاده نمود.
حجم متوسط گلبول قرمز كه به صورت اختصاري MCV گزارش ميشود و عبارت ميباشد از Mean corpuscular volume محدوده طبيعي حجم گلبولهاي قرمز در افراد بالغ مابين 96-80 فمتوليتر (FL) ميباشد و در مواردي كه گلبولهاي قرمز، ميكروسيتيك يا ريزنقش ميباشند مقدار آن پايين و در صورت ماكروسيتيك بودن آنها بالاتر از حد نرمال ميباشد. در مورد كودكان به صورت سرانگشتي ميزان طبيعي MCV مساوي خواهد بود با سن بر حسب سال بعلاوه عدد 70 میباشد.
MCV، مقدار وزن هموگلوبين در يك گلبول قرمز را نشان ميدهد و عبارت است از Mean corpuscular hemoglobin و واحد محاسبه آن پيكوگرم ميباشد. هر پيكوگرم معادل 10 به توان 12- گرم ميباشد. محدوده طبيعي آن مابين 31-27 پيكوگرم ميباشد.
غلظت متوسط هموگلوبين گلبولهاي قرمز MCHC يا به عبارت كامل Mean corpuscular hemoglobin concentration نام دارد مقدار محدوده طبيعي آن مابين 36-32 گرم در صد سيسي پكسل (Packed cell) ميباشد. در اسفروسيتوز ارثي نوزادان، مقدار آن بالا است و احتمال افزايش آن در هموگلوبين داسي شكل نيز وجود دارد ولي مقدار آن در آنميهاي ميكروستيك ناشي از فقرآهن پايينتر از حد متعارف ميباشد.
RDW يا Red cell distribution
يك پارامتر با ارزش ديگري ميباشد كه تغييرات اندازه گلبولهاي قرمز را به تصوير ميكشد. در موارد آنيزوسيتوز، افزايش رتيكولوسيتها، نوزادان و هموليز و كمبود آهن مقدار آن افزايش مييابد ولي در تالاسمي مينور تعداد آن نرمال يا پايينتر است و در مسموميت با سرب مقدار آن كاهش مييابد محدوده طبيعي RDW، مابين 5/14-5/11 ميباشد.
رتيكولوسيتها
گلبولهاي قرمز نارس ميباشند كه نشانهاي از اريتروپويزيس ميباشد؛ در شمارش رتيكولوسيتها تعيين ميشود آيا آنمي در اثر كمبود توليد گلبول قرمز يا افزايش تخريب آن يا از دست دادن گلبول قرمز است البته افزايش تعداد رتيكولوسيتها ميبايد در ارتباط با درجه آنميها مورد تفسير قرار داده شود؛ مقدار طبيعي تعداد رتيكولوسيتها در خون حدود يك درصد ميباشد.
هموگلوبين:
شاخص تعيينكنندهاي براي تعيين وضعيت كم خوني يا عدم ابتلا به كم خوني تلقي ميشود (در صورتي كه به طور مستقل اندازهگيري شده باشد)؛ محدوده قابل قبول ميزان هموگلوبين براي خانمها 16-12 و براي آقايان 18-14 گرم در دسيليتر ميباشد؛ البته با توجه به روش به كار برده شده حداقل و حداكثر ميزان قابل قبول اعلام شده ممكن است تفاوتهايي داشته باشد كه هر آزمايشگاهي اين ميزان را در برگههاي آزمايشگاه خود ذكر مينمايد.
منبع: دنیای تغذیه ش 63
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر