جام جم آنلاين: منيزيم چهارمين ماده معدني از نظر فراواني در بدن بعد از كلسيم، پتاسيم و سديم است و از نظر فراواني درون سلولي، منيزيم بعد از پتاسيم در جايگاه دوم قرار دارد.
ميزان كلي منيزيم در بدن حدود 25 گرم است. 50 تا 60 درصد، منيزيم بدن در استخوانبندي، 20 تا 30 درصد آن در عضلات و كمتر از يك درصد آن در خون يافت ميشود.
منيزيم به طور عمده درون سلول هاست و بيش از 300 واكنش آنزيمي بدن به حضور منيزيم نياز دارد. منيزيم براي تعداد زيادي از اعمال متابوليك ضروري است، زيرا آنزيمهاي نيازمند منيزيم در متابوليسم كربوهيدرات، چربي، پروتئين و الكتروليتها دخالت دارند.
وجود منيزيم براي انتقال، ذخيره و مصرف انرژي حياتي است. به علاوه منيزيم نقش اساسي در رشد سلولها، توليد مثل و ساختار و نفوذپذيري غشاي سلولي دارد.
به علت متنوع بودن نقش منيزيم در بدن جانداران، كمبود آن به شكلهاي گوناگون از جمله اختلالات الكتروليتها (كلسيم و پتاسيم)، متابوليك، عصبي، عضلاني و قلبي ـ عروقي پديدار ميشود.
سبزيجات سبز مانند اسفناج منبع خوبي براي منيزيم است. برخي حبوبات مانند لوبيا و نخود، دانهها و مغزها و غلات سبوسدار نيز منيزيم دارند.
در اروپا ميزان مصرف روزانه توصيه شده منيزيم براي بزرگسالان 375 ميليگرم در روز است. موسسه پزشكي آمريكا وابسته به آكادمي ملي علوم كه ميزان توصيه شده مصرف منيزيم را مشخص ميكند سه معيار اعلام كرده است.
- ميزان مجاز توصيه شده ميزان مصرف پيشنهادي در هر روز براي تامين نيازهاي بدن است.
- مصرف كافي در صورت عدم دسترسي به اطلاعات علمي كافي براي اعلام ميزان مجاز توصيهشده مورد استفاده قرار ميگيرد.
- حداكثر ميزان مصرف قابل تحمل، بيشترين ميزان مصرف در هر روز كه باعث آسيب به سلامت نشود را بيان ميكند.
عوارض باليني كمبود منيزيم
مصرف منيزيم به ميزان آن در رژيم غذايي بستگي دارد. در كشورهاي صنعتي در دهههاي اخير، كاهش قابل توجهي در مصرف منيزيم ديده ميشود.
به اين ترتيب، ميزان جذب منيزيم از طريق غذا ممكن است به اندازهاي نباشد كه جلوي بروز اختلالات ناشي از كمبود منيزيم را بگيرد.
براي مثال، دو مطالعه پيمايشي در فرانسه نشان داد كه72 درصد از مردان 92-15 سال و 83 درصد از زنان 90-10 سال مصرف منيزيمي كمتر از ميزان توصيه شده دارند. به جز رژيم غذايي، علتهاي ديگري نيز براي كمبود منيزيم وجود دارد. از جمله اينكه سلامت روده و كليهها ميتواند بشدت بر ميزان منيزيم اثر بگذارد.
منيزيم از رودهها و البته نزديك به 50 درصد منيزيم خوراكي جذب ميشود. اختلالات گوارشي مانند اسهال ميتواند توانايي بدن براي جذب منيزيم را كاهش دهد. كليهها نيز مقدار زيادي از منيزيم ترشح شده را بازجذب ميكنند.
كليههاي سالم ميتوانند دفع ادراري منيزيم را كاهش دهند تا كمبود خوراكي آن را جبران كنند. با اين حال، برخي داروها مانند مدرها و آنتيبيوتيكها و تركيبهاي شيميايي، ابتلا به بيماريهايي نظير ديابت ميتواند باعث افزايش دفع منيزيم از ادرار شود.
علائم زودرس كمبود منيزيم شامل مواردي همچون كاهش اشتها، تهوع و استفراغ و خستگي و ضعف ميشود.
البته با تشديد كمبود منيزيم كرختي، گزگز، افزايش انقباض و گرفتگي عضلاني، تغييرات رواني مانند اضطراب و تحريكپذيري، بينظمي در ضربان قلب و... هم در فرد ايجاد ميشود.
كمبود شديد منيزيم ميتواند به كمبود كلسيم و پتاسيم در خون منجر شود كه موجب ايجاد اختلال در آهنگ ضربان قلب ميشود.
چه كساني به مكمل منيزيم نياز دارند؟
استفاده از مكمل منيزيم هنگامي ضروري است كه بنا بر شواهد باليني يا ابتلا به برخي بيماريها، اختلالات ناشي از كمبود منيزيم در حال وقوع يا محتمل باشد: در مواردي مثل كاهش مصرف منيزيم، سوءجذب به دليل اختلالات گوارشي يا دفع بيش از اندازه به دليل مصرف داروهاي مدر و برخي آنتيبيوتيكها يا داروهاي ضدسرطان يا ابتلا به بيماريهايي همچون ديابت كنترل نشده (به علت افزايش دفع ادراري منيزيم) و استرس (به علت افزايش ترشح هورمون استرس، آدرنالين، كه دفع ادراري منيزيم را افزايش ميدهد).
اعتياد به الكل به علل گوناگون، از جمله سوءتغذيه و افزايش ادرار، كمبود كلسيم يا پتاسيم كه اغلب با كمبود منيزيم همراه است، افزايش تحريكپذيري و گرفتگي عضلات، افزايش سن به علت كاهش مصرف غذا، كاهش جذب رودهاي و افزايش دفع، اختلالات قاعدگي و سندروم پيشقاعدگي براي تنظيم ناپايداري عاطفي، تكانههاي عصبي و انقباضات دردناك عضلاني، اختلالات رفتاري در كودكان بويژه اختلال كاهش توجه يا بيشفعالي براي كنترل رفتارهاي بيشفعالي.
نقش مكمل منيزيم در بهبود عملكرد بدن
مكمل خوراكي منيزيم ميتواند علائم مربوط به طيفي از بيماريها را كه احتمالا ناشي از كمبود منيزيم هستند، بخوبي بهبود بخشد، از جمله:
سندروم پيشقاعدگي (PMS): اصطلاح سندروم پيش قاعدگي (PMS) به مجموعه علائم خلقي، جسمي و شناختي اطلاق ميشود كه در فاز دوم چرخه قاعدگي (تا دو هفته پيش از شروع خونروش) رخ ميدهد و پس از آغاز خونروش فروكش ميكند. علائم پيش قاعدگي 20 درصد از زنان در سن باروري را آزار ميدهد.
معيارهاي تشخيصي سندروم پيش قاعدگي از سوي كالج متخصصان زنان و زايمان آمريكا تعيين شده است.
افزايش استروژن در گردش ميتواند علت كاهش در ميزان منيزيم پلاسما باشد، زيرا اين هورمون جذب و مصرف منيزيم توسط بافت نرم و استخوان را افزايش ميدهد.
چند مطالعه نشانگر سطوح پايين منيزيم در بافت زنان دچار سندروم پيش قاعدگي و نيز اثربخشي درمان با منيزيم خوراكي (400 ـ 200 ميلي گرم در روز) به تنهايي يا در تركيب با ويتامين B6 است. پس از دو دوره درمان، منيزيم باعث بهبود معناداري در احتباس مايع، خلق منفي و تحريكپذيري بيماران شد.
مطالعات اخير همچنين شواهدي مبني بر سودبخشي ويتامين B6 در كاهش علائم روحي يا جسمي سندروم پيش قاعدگي به دست ميدهند. مشخص شده است كه منيزيم و ويتامين B6 در بهبود علائم اضطرابي سندروم پيش قاعدگي اثر هم افزايي دارند.
يائسگي: پوكي استخوان و شكستگيهاي ناشي از آن نگراني مهمي براي بهداشت عمومي، بويژه با توجه به افزايش سن جوامع است. تخمين زده ميشود خطر تمام عمر شكستگي براي زنان يائسه نزديك به 40درصد است. در افراد سالمند، شكستگي لگن با حدود 20 درصد مرگ و مير همراه است و افرادي كه زنده ميمانند نيز در معرض هزينههاي سنگين مراقبتهاي پرستاري هستند. يكي از فاكتورهاي خطر براي پوكي استخوان در زنان يائسه نبود استروژن است.
استروژن به عنوان آنتاگونيست هورمون پاراتيروئيد (PTH) عمل ميكند. اين هورمون باعث افزايش از دست رفتن كلسيم از استخوانها و افزايش جذب كلسيم از روده، از طريق تحريك فعاليت ويتامين D ميشود. به اين ترتيب، استروژن با مهار اثر هورمون پاراتيروييد باعث حفظ استخوانها ميشود.
در زنان يائسه، كاهش استروژن سبب تسريع در از دست رفتن كلسيم وابسته به سن، به دليل افزايش اثر PTH از يك سو و كاهش اثر ويتامين D براي جذب كلسيم از روده از سوي ديگر ميشود.
علاوه بر اين، كمبود منيزيم در زنان يائسه دچار پوكي استخوان شايع است.بنابراين، هم يائسگي و هم كمبود منيزيم هر دو بر استخوان تاثير منفي دارند.
استرس: واژه استرس هر روز بيشتر از گذشته در معناهاي گوناگون به كار گرفته ميشود. برخي دانشمندان آن را بيماري شهرنشيني مينامند. استرس پاسخ آماده باش بدن به محركهاي جسمي، رواني، اجتماعي يا عاطفي است كه تحريكپذيري، فعاليت آدرنرژيك و ترشح هورموني (كورتيكوستروئيد) را در بر ميگيرد.
استرس يك تجربه شخصي است. بيشتر استرسي كه ما تجربه ميكنيم به درك ما از وضعيتمان بستگي دارد بنابراين، منابع استرس در افراد گوناگون تفاوتهاي چشمگيري دارد.
استرس ميتواند حاد (گذرا، در نتيجه شرايط خاص) يا مزمن (طولاني، به علت يك وضعيت پايدار يا ويژگيهاي فردي) باشد.
استرس ميتواند مثبت (سازگاري با شرايط تازه، افزايش عملكرد) يا منفي (موجب اضطراب و احتمالا احساس درماندگي و افسردگي و...) (پاسخ جنگ يا گريز) باشد.
استرس منفي، يا به اصطلاح نگراني، ميتواند مشكلات متعددي به همراه آورد. اگر استرس مدت طولاني برجا بماند يا مرتب تكرار شود، ميتواند دفاع ايمونولوژيك را تضعيف كند، خطر بيماري قلبي را افزايش دهد و باعث پيري زودرس شود.
بر اساس دادههاي آژانس اروپايي ايمني و تندرستي، بيش از 30 درصد كارگران اروپايي از استرس ناشي از كار رنج ميبرند. مشخص شده است بيش از 22 درصد بيماريهاي قلبي مردان وزنان را ميتوان به استرس كاري نسبت داد. (بتازگي يك مطالعه مبتني بر جمعيت در شمال ايتاليا نشان داد 59 درصد از شركتكنندگان دچار اختلالات روانتني (شامل خلق تحريك پذير، اضطراب، علائم كاركردي جسمي، اخلاقزدايي، فوبيا و..) مرتبط با استرس و نگراني بودند.
استرس يك پاسخ آماده باش است كه آزادسازي كاته كول آمينها (مانند آدرنالين) و كورتيكوستروئيدها را افزايش ميدهد. فشار خون، ضربان قلب و گلوكز خون را بالا ميبرد.
اثرات آدرنرژيك استرس رواني باعث شيفت منيزيم از فضاي درون سلولي به بيرون سلول ميشود كه خود منجر به افزايش دفع ادراري منيزيم و در نهايت كاهش ذخايز منيزيم بدن ميشود. بنابراين استرس، چهفيزيكي (فعاليت، گرما، سرما، ضربه و...) و چه عاطفي (درد، اضطراب، هيجان يا افسردگي) نياز به منيزيم را افزايش ميدهد.
كمبود منيزيم در سلولهاي عصبي ممكن است سبب افزايش تحريك پذيري عصبي-عضلاني (سندروم كزاز)، اضطراب، بيخوابي و سرانجام افسردگي ماژور شود.
اضطراب، بيخوابي: اختلالات اضطرابي شايعترين اختلالات در روانپزشكي هستند. نزديك به هشت درصد بيماراني كه به پزشك مراجعه ميكنند اختلال اضطرابي فراگير دارند. مطالعات نشان ميدهد فراواني تمام عمر آن شش - پنج درصد است. اختلال اضطرابي فراگير در زنان دو برابر مردان گزارش ميشود و بيشتر در ميانسالي مشاهده ميشود، به گونهاي كه ميزان فراواني آن در زنان بعد از 35 سالگي و در مردان بعد از 45سالگي افزايش مييابد. تخمين زده ميشود بروز آن در افراد مسن بيشتر است و به 7.3 درصد ميرسد.
اضطراب نيز با افزايش آزادسازي كاتهكولآمين همراه است كه همگام با كورتيكوستروئيدها، مسوول افزايش دفع ادراري منيزيم است.
به علاوه، افزايش سفتي عضلاني ناشي از اضطراب ميتواند به ازدسترفتن منيزيم كمك كند. نخوابيدن طولانيمدت كه اغلب از اضطراب ناشي ميشود، باعث افزايش فعاليت دستگاه عصبي سمپاتيك و به دنبال آن كاهش منيزيم سرم ميشود.
به علاوه، مشاهده شده است كه مكمل خوراكي منيزيم تغييرات نوارمغز هنگام خواب و تغييرات شبانه هورمونها را كه در پيري عادي (افراد 60-80 ساله) ديده ميشود، معكوس ميكند. تغييرات اعمال شده از سوي منيزيم مشابه اثرات ليتيوم، پركاربردترين تثبيت كننده خلق بوده است.
اختلالات رفتاري كودكان: اختلال كاهش توجه / بيشفعالي (ADHD) اختلال رفتاري شايعي در كودكان است كه ميتواند تكامل عاطفي و اجتماعي آنان را تحت تاثير قرار دهد. تخمين زده ميشود سه درصد كودكان معيارهاي ADHD را برآورده ميكنند. اين بهآن معناست كه در كلاسي با 25-30 دانشآموز، دستكم يك نفر احتمالا به ADHD مبتلاست.
علائم اين اختلال شامل اشكال در تمركز و توجه، اشكال در كنترل رفتار و بيشفعالي است. برخلاف انتظار، داروهاي محرك اغلب براي كاهش علائم اين اختلال موثر هستند اگرچه احتمال سوءمصرف و عوارض جانبي آنها وجود دارد.
اين در حالي است كه مطالعات، اثربخشي درمان با منيزيم و ويتامين B6 در كودكان دچار اختلالات عصبي ـ رفتاري را تاييد ميكند.
گرفتگي عضلات پا در بارداري: كاهش منيزيم اغلب با كاهش پتاسيم و كلسيم نيز همراه است. افزايش تحريكپذيري عصبي ـ عضلاني نشانه شايعي از تخليه ذخاير منيزيم بدن است. بيماران ممكن است بهرغم نرمال بودن غلظت كلسيم يونيزه، نشانه تروسو (اسپاسم كف دست يا پا به دنبال فشار دادن اندام در سطح عروق يا اعصاب اصلي تنه) يا نشانه شووستك (انقباض عضلات لب و صورت به دنبال ضربه ملايم روي عصب تمپوروفاسيال) داشته باشند. تخليه شديدتر ذخاير ميتواند منجر به نيستاگموس افقي (حركات آونگي غيرارادي، سريع و ريز چشم)، كزاز (انقباض غيرارادي عضلات) و تشنج شود.
گرفتگي پا امري شايع در بارداري است: تا 30 درصد زنان باردار ممكن است دچار گرفتگي عضلات پا شوند. منشا اين وضعيت بخوبي شناخته نشده است، اما ممكن است كاهش منيزيم در ايجاد آن نقش داشته باشد زيرا نياز بدن به منيزيم در بارداري افزايش مييابد.
چند روش درماني پيشنهاد شده است، از جمله نمكهاي كلسيم، سديم و منيزيم، مكملهاي مولتي ويتامين و مواد معدني، داروهاي ضد صرع، كينين به تنهايي يا همراه با تئوفيلين، ورزشهاي كششي و...
به علاوه، از آنجا كه منيزيم نقش اساسي در تامين و مصرف انرژي دارد، ورزش باعث افزايش نياز و مصرف منيزيم ميشود.
منيزيم ميتواند با اثر بر دستگاههاي عصبي و عضلاني بر انتقال تكانههاي عصبي و انقباض عضلاني اثرگذار باشد. بنابراين، كمبود منيزيم باعث افزايش رفلكسها ميشود.
حفظ تندرستي در سايه منيزيم
MAGNE-B6 فرآوردهاي دارويي حاوي منيزيم و ويتامين B6 است كه نخستين بار سال 1970 در فرانسه وارد بازار شد. در حال حاضر اين فرآورده در بيش از 40 كشور دنيا مجوز ورود به بازار را دارد.
ماده موثر ®MAGNE-B6 نمك منيزيم با فراهم آوري زيستي است.
ماده معدني منيزيم به فراواني در بدن يافت ميشود و در شمار بسياري از فرآيندهاي فيزيولوژيك نقش دارد، بنابراين براي حفظ تندرستي ضروري است.
در حالت عادي منيزيم از راه غذا وارد بدن ميشود، اما ميزان منيزيم موجود در اغلب غذاها كافي نيست.
در اين ميان® MAGNE-B6 براي درمان يا پيشگيري از علائم ناشي از كمبود منيزيم، چه به دليل جذب ناكافي و چه به دليل دفع بيش از معمول، به كار ميرود بنابراين در حالي كه كمبود منيزيم ميتواند به طيف گستردهاي از اختلالات دستگاههاي عصبي و عصبي ـ عضلاني (گوارشي، قلبي و...) منجر شود، مكملهاي منيزيم ميتوانند اين علائم را بهبود ببخشند.
®MAGNE-B6 منيزيم را به شكل محلول تامين ميكند تا جذب (فراهم آوري زيستي) بهتري در رودهها داشته باشد (در حالي كه نمكهاي غير محلول منيزيم مانند اكسيد منيزيم يا كربنات منيزيم اين ويژگي را ندارند).به اين ترتيب، ذخاير منيزيم بدن زودتر تامين ميشود. تركيب منيزيم با ويتامين B6 باعث افزايش فراهمآوري زيستي و جذب بافتي آن ميشود و از آنجا كه كمبود همزمان منيزيم و ويتامين B6 به فراواني ديده ميشود، اين دو تركيب اغلب با هم تجويز ميشوند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر