نوشته : برليانت بزرگمهر
درمان لاغري

اين داروها به علت آنكه موجب بيشتر شدن اشتها شده و شخص لاغر كه اكثراً كماشتها و يا حتي بياشتها نسبت به غذا خوردن است را تشويق و ترغيب به استفاده از آن ميكند، ولي اشكال اين داروها آن است كه به محض قطع كردن و عدم استفاده از آن مجدداً شخص كماشتها و شايد حتي كماشتهاتر از قبل ميشود. ضمناً بعد از مدتي، اثرات قرص كاهش يافته و اشتها به تدريج كمتر ميشود.
به اضافه آنكه در هر حال مصرف قرص يك امر طبيعي نيست و چنانچه در درازمدت ادامه يابد ممكن است به علت عوارض جانبي، اثرات نامطلوبي بر سلامت شخص داشته باشد. پس چاره چيست و در قبال كمخوري و لاغري و عوارض ناشي از آن، چه بايد كرد؟
عوارض لاغري
در كتب و مقالات علمي مختلف بيشتر در مورد چاقي و عوارض آن بحث و گفتگو شده و كمتر به عوارض لاغري و راههاي درمان پرداخته شده است.
حال ببينيم آيا اصولاً لاغري يك عارضه است يا يك حالت طبيعي در بعضي افراد محسوب ميشود. لازم به ذكر است كه لاغري هم مانند چاقي نشانه يك عارضه و اختلال در بدن است و بايد به آن توجه شود.
لاغري ميتواند اختلالاتي به شرح زير در انسان ايجاد كند:
اصولاً لاغري يك علامت است و اكثرا نشانه وجود اختلالي در بدن ميباشد، به معناي ديگر، لاغري به طور معمول معلولي است از وجود مشكلي در بدن، به خصوص چنانچه لاغري با ضعف، ناتواني و آسيبپذيري همراه باشد.
كمبود انرژي دريافتي توسط افراد لاغر نسبت به نياز آنان به اين فاكتور غذايي (عاملي كه موجب لاغري آنها ميشود) موجب ميگردد كه انرژي لازم براي انجام اعمال حياتي داخلي بدنشان، تأمين نشود و در نتيجه اختلالاتي در اين اعمال ايجاد ميشود.
افراد لاغر اكثراً داراي عضلاتي ضعيف و ناتوان هستند و در واقع مبتلا به تحليل عضلاني ميباشند، زيرا به علت كمبود دريافت انرژي، پروتئين در بدن آنان سوخته و توليد انرژي مينمايد تا اين كمبود انرژي را جبران كند، در نتيجه تحليل عضلاني ايجاد ميشود.
چون افراد لاغر اكثراً مقدار كافي انرژي از طريق غذا دريافت نميكنند و معمولاً رژيمهاي كمكالري، حاوي مواد مغذي كافي، براي تأمين نيازهاي شخص نيستند، بنابراين افراد لاغر معمولاً مقاومت كافي در برابر بيماريها ندارند و نسبت به عفونتها آسيبپذير هستند.
افراد لاغر حتي چنانچه مقدار كافي غذا ميل كنند ممكن است به علت اختلالات گوارشي نتوانند غذاي مصرفي را به خوبي هضم و جذب نمايند، بنابراين در اينجا است كه با وجود دريافت كافي غذا، مواد غذايي به ميزان لازم به بدن آنها نميرسد و در معرض كمبودهاي تغذيهاي قرار ميگيرند.
گاه لاغري نشانهاي از اختلالات هورموني است كه ايجاد عوارض مختلف در فرد لاغر ميكنند. ممكن است ساير بيماريهاي جسمي نيز منجر به لاغري شوند و سلامت شخص را به خطر بيندازند.
ولي لاغري عمدتاً به علت بياشتهايي عصبي ناشي از استرس و آشفتگيهاي روحي است كه منجر به كماشتهايي و نخوردن غذاي كافي ميشود.
افراد لاغر اكثراً خسته، سست و كمانرژي هستند و اين امر بيشتر در مورد افراد لاغر، رنجور و ناتوان صدق ميكند. در نتيجه كارآيي آنان كاهش يافته و نميتوانند فرد مفيد و موفقي در جامعه باشند.
شخص لاغر، معمولاً از اندام خود راضي نيست و به نظرش ميرسد كه هيچ لباسي به تن او برازنده و مناسب نميباشد و همين امر ميتواند در او ايجاد ناراحتي و عدم رضايت از خود بنمايد كه اينحالت ممكن است منجر به مشكلات روحي و خلقي در شخص شود و از او فرد ناراضي، خشمگين و پرخاشگر يا شخصي منزوي، درونگرا و افسرده بسازد.
حال ببينيم آيا اصولاً لاغري يك عارضه است يا يك حالت طبيعي در بعضي افراد محسوب ميشود. لازم به ذكر است كه لاغري هم مانند چاقي نشانه يك عارضه و اختلال در بدن است و بايد به آن توجه شود.
لاغري ميتواند اختلالاتي به شرح زير در انسان ايجاد كند:
اصولاً لاغري يك علامت است و اكثرا نشانه وجود اختلالي در بدن ميباشد، به معناي ديگر، لاغري به طور معمول معلولي است از وجود مشكلي در بدن، به خصوص چنانچه لاغري با ضعف، ناتواني و آسيبپذيري همراه باشد.
كمبود انرژي دريافتي توسط افراد لاغر نسبت به نياز آنان به اين فاكتور غذايي (عاملي كه موجب لاغري آنها ميشود) موجب ميگردد كه انرژي لازم براي انجام اعمال حياتي داخلي بدنشان، تأمين نشود و در نتيجه اختلالاتي در اين اعمال ايجاد ميشود.
افراد لاغر اكثراً داراي عضلاتي ضعيف و ناتوان هستند و در واقع مبتلا به تحليل عضلاني ميباشند، زيرا به علت كمبود دريافت انرژي، پروتئين در بدن آنان سوخته و توليد انرژي مينمايد تا اين كمبود انرژي را جبران كند، در نتيجه تحليل عضلاني ايجاد ميشود.
چون افراد لاغر اكثراً مقدار كافي انرژي از طريق غذا دريافت نميكنند و معمولاً رژيمهاي كمكالري، حاوي مواد مغذي كافي، براي تأمين نيازهاي شخص نيستند، بنابراين افراد لاغر معمولاً مقاومت كافي در برابر بيماريها ندارند و نسبت به عفونتها آسيبپذير هستند.
افراد لاغر حتي چنانچه مقدار كافي غذا ميل كنند ممكن است به علت اختلالات گوارشي نتوانند غذاي مصرفي را به خوبي هضم و جذب نمايند، بنابراين در اينجا است كه با وجود دريافت كافي غذا، مواد غذايي به ميزان لازم به بدن آنها نميرسد و در معرض كمبودهاي تغذيهاي قرار ميگيرند.
گاه لاغري نشانهاي از اختلالات هورموني است كه ايجاد عوارض مختلف در فرد لاغر ميكنند. ممكن است ساير بيماريهاي جسمي نيز منجر به لاغري شوند و سلامت شخص را به خطر بيندازند.
ولي لاغري عمدتاً به علت بياشتهايي عصبي ناشي از استرس و آشفتگيهاي روحي است كه منجر به كماشتهايي و نخوردن غذاي كافي ميشود.
افراد لاغر اكثراً خسته، سست و كمانرژي هستند و اين امر بيشتر در مورد افراد لاغر، رنجور و ناتوان صدق ميكند. در نتيجه كارآيي آنان كاهش يافته و نميتوانند فرد مفيد و موفقي در جامعه باشند.
شخص لاغر، معمولاً از اندام خود راضي نيست و به نظرش ميرسد كه هيچ لباسي به تن او برازنده و مناسب نميباشد و همين امر ميتواند در او ايجاد ناراحتي و عدم رضايت از خود بنمايد كه اينحالت ممكن است منجر به مشكلات روحي و خلقي در شخص شود و از او فرد ناراضي، خشمگين و پرخاشگر يا شخصي منزوي، درونگرا و افسرده بسازد.
گامهاي مؤثر در درمان تغذيهاي لاغري
اولين گام، كشف علت يا علل لاغري است. بدون كشف علل لاغري و رفع آنها، هرگز شخص در مداواي لاغري خود موفق نخواهد بود.
گام دوم، رفع علت يا علل ايجادكننده لاغري است. گاه مشكلات جسمي باعث بروز كماشتهايي و لاغري ميشوند.
برخي اوقات به علت افزايش سوخت مواد انرژيزا در بدن، شخص غذاي كافي ميل ميكند، ولي چون سوخت بالا است، لاغر ميشود. اين حالت به علت تغييرات هورموني در انسان رخ ميدهد.
گاهي عوارضي مانند كمخوني، وجود عفونت در بدن، تب و ساير عوارض عفوني ميتوانند موجب كماشتهايي، كم غذا خوردن و لاغري بشوند.
در هر حال، علت كم اشتهايي و لاغري هر چه باشد بايد پس از شناخت آن، هر چه سريعتر در فكر رفع مشكل و درمان بيماري و اختلال برآمد.
يكي از عوامل مهم بروز لاغري، اختلال در هضم و جذب مواد غذايي و در نتيجه دفع غذاي مصرفي از بدن، بدون آنكه مورد استفاده سلولها قرار گيرد، ميباشد. بسياري از افراد لاغر، به علت ناراحتيهاي گوارشي و ايجاد نفخ و سنگيني در دستگاه گوارش و دل درد يا اسهال، مواد مغذي مصرفي را بدون استفاده بدن، دفع ميكنند و يا از ترس ابتلا به مشكلات گوارشي، تمايلي به غذا خوردن ندارند و بياشتها ميشوند، يا از خوردن غذا امتناع ميكنند.
اقدام مهمي كه براي اين قبيل افراد ضروري ميباشد، درمان قطعي و كامل اختلالات گوارشي است تا بتوانند اشتهاي كافي براي صرف غذا را به دست آورند و ضمناً غذاي مصرفي هم به خوبي در بدنشان مورد استفاده قرار گيرد.
اما شايد بتوان گفت كه مهمترين و جديترين علت لاغري، عوامل رواني است. افراد لاغر معمولاً اشخاص حساس، زودرنج و آسيبپذير در برابر مشكلات هستند و بيش از افراد معمولي دچار آشفتگيهاي روحي و استرس ميشوند.
اختلالات روحي در اشخاص دو نوع واكنش ايجاد ميكند، در بعضيها موجب پرخوري عصبي ميشود و در برخي ديگر ايجاد كمخوري عصبي مينمايد كه افراد لاغر معمولاً از اين دستهاند.
بنابراين حفظ آرامش روحي، مقاوم بودن در برابر مسائل زندگي و داشتن روحيه قوي در رويارويي با هر مشكلي، مهمترين و اساسيترين گام جهت رفع بياشتهايي عصبي و مقابله و مبارزه با لاغري است.
پس از رفع علل ايجادكننده لاغري، يا در واقع علل اصلي كه لاغري معلول آن است، بايد به درمان تغذيهاي لاغري پرداخته شود.
گام دوم، رفع علت يا علل ايجادكننده لاغري است. گاه مشكلات جسمي باعث بروز كماشتهايي و لاغري ميشوند.
برخي اوقات به علت افزايش سوخت مواد انرژيزا در بدن، شخص غذاي كافي ميل ميكند، ولي چون سوخت بالا است، لاغر ميشود. اين حالت به علت تغييرات هورموني در انسان رخ ميدهد.
گاهي عوارضي مانند كمخوني، وجود عفونت در بدن، تب و ساير عوارض عفوني ميتوانند موجب كماشتهايي، كم غذا خوردن و لاغري بشوند.
در هر حال، علت كم اشتهايي و لاغري هر چه باشد بايد پس از شناخت آن، هر چه سريعتر در فكر رفع مشكل و درمان بيماري و اختلال برآمد.
يكي از عوامل مهم بروز لاغري، اختلال در هضم و جذب مواد غذايي و در نتيجه دفع غذاي مصرفي از بدن، بدون آنكه مورد استفاده سلولها قرار گيرد، ميباشد. بسياري از افراد لاغر، به علت ناراحتيهاي گوارشي و ايجاد نفخ و سنگيني در دستگاه گوارش و دل درد يا اسهال، مواد مغذي مصرفي را بدون استفاده بدن، دفع ميكنند و يا از ترس ابتلا به مشكلات گوارشي، تمايلي به غذا خوردن ندارند و بياشتها ميشوند، يا از خوردن غذا امتناع ميكنند.
اقدام مهمي كه براي اين قبيل افراد ضروري ميباشد، درمان قطعي و كامل اختلالات گوارشي است تا بتوانند اشتهاي كافي براي صرف غذا را به دست آورند و ضمناً غذاي مصرفي هم به خوبي در بدنشان مورد استفاده قرار گيرد.
اما شايد بتوان گفت كه مهمترين و جديترين علت لاغري، عوامل رواني است. افراد لاغر معمولاً اشخاص حساس، زودرنج و آسيبپذير در برابر مشكلات هستند و بيش از افراد معمولي دچار آشفتگيهاي روحي و استرس ميشوند.
اختلالات روحي در اشخاص دو نوع واكنش ايجاد ميكند، در بعضيها موجب پرخوري عصبي ميشود و در برخي ديگر ايجاد كمخوري عصبي مينمايد كه افراد لاغر معمولاً از اين دستهاند.
بنابراين حفظ آرامش روحي، مقاوم بودن در برابر مسائل زندگي و داشتن روحيه قوي در رويارويي با هر مشكلي، مهمترين و اساسيترين گام جهت رفع بياشتهايي عصبي و مقابله و مبارزه با لاغري است.
پس از رفع علل ايجادكننده لاغري، يا در واقع علل اصلي كه لاغري معلول آن است، بايد به درمان تغذيهاي لاغري پرداخته شود.
راهنماي كاربردي افراد لاغر
افراد لاغري كه ميخواهند افزايش وزن
پيدا كنند (يعني رژيم چاقي بگيرند) جهت دستيابي به سلامت بيشتر و تأمين
نيازهاي تغذيهاي خود، بايد تحت نظر رژيم شناس به اينكار اقدام كنند.
در رژيمهاي چاقي بايد تعداد وعدههاي غذايي را افزايش و مقدار غذاي مصرفي در هر وعده را كاهش داد زيرا افراد لاغر و كماشتها قادر به مصرف غذاي زياد در يك وعده نيستند و غذاي سنگين در وعدههاي محدود موجب نفرت و دلزدگي آنان از غذا خوردن ميشود كه اين امر كماشتهايي آنان را تشديد ميكند. ضمناً مصرف غذاي زياد در وعدههاي محدود باعث تشديد ناراحتيهاي گوارشي و بروز نفخ و دل درد و سنگيني دستگاه گوارش در آنها ميشود و گاه اسهال نيز پيامد آن است.
استفاده از مواد پر كالري و كمحجم مانند كره، عسل، خرما، مربا و امثال آن ميتواند مقدار قابل توجهي انرژي به بدن آنها برساند بدون آنكه باعث پر شدن زياد معده و بروز اختلالات گوارشي در آنان بشود.
آجيل از نوع بدون نمك، از موادي است كه بسيار پركالري بوده و ضمناً از ارزش تغذيهاي بالايي نيز برخوردار است، پس بهتر است حتماً در رژيمهاي چاقي گنجانده شود، ولي آجيل را نبايد نزديك وعدههاي اصلي غذايي مصرف كرد، زيرا اشتها را براي صرف غذاي اصلي كور ميكند. اصولاً هيچ نوع ميان وعدهاي را نبايد نزديك ناهار يا شام مصرف نمود.
آبميوههاي تازه، به شرط آنكه بلافاصله پس از آب گرفتن ميوه، مصرف شوند، مفيد بوده و علاوه بر تأمين ويتامينهاي مورد نياز، در افزايش وزن نيز مؤثر هستند.
برنج، نان، سيبزميني، ماكاروني و ساير مواد نشاستهاي در افزايش وزن تأثير زيادي دارند و علاوه بر آن، حاوي برخي مواد مغذي مورد نياز بدن نيز هستند.
شخص لاغر هرگز نبايد بشقاب خود را پر از غذا بنمايد، زيرا اين كار موجب بيرغبتي و دلزدگي او از غذا ميشود، بلكه بهتر است بشقابش را از غذا نيمه پر (سرخالي) كند و تدريجاً غذا را در بشقاب خود بكشد و اينكار را چند بار تكرار كند.
مصرف آب، نوشابه يا ساير نوشيدنيها همراه غذا موجب پر شدن معده از مايعات شده و احساس سيري به شخص ميدهد، ضمناً باعث رقيق شدن شيرههاي گوارشي ميشود و در نتيجه، غذا به خوبي در دستگاه گوارش شخص هضم و جذب نميشود، پس بايد از نوشيدن مايعات همراه يا قبل از غذا، پرهيز شود.
هنگام غذا خوردن، هرگز نبايد شخص به دليل تلفن كردن، آوردن چيزي بر سر سفره يا هر علت ديگري، از سر سفره بلند شود، زيرا اين كار باعث كماشتهايي او ميشود.
بايد از بحث و گفتگو، ديدن تلويزيون، گوش كردن به راديو، يا هر كار ديگري كه حواس فرد را به خود معطوف ميكند پرهيز شود.
تمام توجه شخص بايد به غذا جلب شود و فرد هنگام غذا خوردن، به هيچ چيز ديگر توجه و فكر نكند.
غذاي شخص لاغر بايد بسيار خوش رنگ و بو و اشتهابرانگيز باشد.
سفره غذا لازم است به زيبائي تزئين شود و غذا در يك محيط آرام و دوستانه و همراه افراد مورد علاقه صرف گردد.
بايد از يكنواختي برنامه غذايي احتراز شود.
اطرافيان شخص كماشتها و لاغر در ترغيب و تشويق او به غذا خوردن بسيار مؤثرند.
اميد است با بكار بردن ترفندهاي فوق، شخص لاغر بتواند در رساندن وزن خود به حد طبيعي و هر چه بيشتر سلامت، شاداب و با نشاط بودن موفق شود.
در رژيمهاي چاقي بايد تعداد وعدههاي غذايي را افزايش و مقدار غذاي مصرفي در هر وعده را كاهش داد زيرا افراد لاغر و كماشتها قادر به مصرف غذاي زياد در يك وعده نيستند و غذاي سنگين در وعدههاي محدود موجب نفرت و دلزدگي آنان از غذا خوردن ميشود كه اين امر كماشتهايي آنان را تشديد ميكند. ضمناً مصرف غذاي زياد در وعدههاي محدود باعث تشديد ناراحتيهاي گوارشي و بروز نفخ و دل درد و سنگيني دستگاه گوارش در آنها ميشود و گاه اسهال نيز پيامد آن است.
استفاده از مواد پر كالري و كمحجم مانند كره، عسل، خرما، مربا و امثال آن ميتواند مقدار قابل توجهي انرژي به بدن آنها برساند بدون آنكه باعث پر شدن زياد معده و بروز اختلالات گوارشي در آنان بشود.
آجيل از نوع بدون نمك، از موادي است كه بسيار پركالري بوده و ضمناً از ارزش تغذيهاي بالايي نيز برخوردار است، پس بهتر است حتماً در رژيمهاي چاقي گنجانده شود، ولي آجيل را نبايد نزديك وعدههاي اصلي غذايي مصرف كرد، زيرا اشتها را براي صرف غذاي اصلي كور ميكند. اصولاً هيچ نوع ميان وعدهاي را نبايد نزديك ناهار يا شام مصرف نمود.
آبميوههاي تازه، به شرط آنكه بلافاصله پس از آب گرفتن ميوه، مصرف شوند، مفيد بوده و علاوه بر تأمين ويتامينهاي مورد نياز، در افزايش وزن نيز مؤثر هستند.
برنج، نان، سيبزميني، ماكاروني و ساير مواد نشاستهاي در افزايش وزن تأثير زيادي دارند و علاوه بر آن، حاوي برخي مواد مغذي مورد نياز بدن نيز هستند.
شخص لاغر هرگز نبايد بشقاب خود را پر از غذا بنمايد، زيرا اين كار موجب بيرغبتي و دلزدگي او از غذا ميشود، بلكه بهتر است بشقابش را از غذا نيمه پر (سرخالي) كند و تدريجاً غذا را در بشقاب خود بكشد و اينكار را چند بار تكرار كند.
مصرف آب، نوشابه يا ساير نوشيدنيها همراه غذا موجب پر شدن معده از مايعات شده و احساس سيري به شخص ميدهد، ضمناً باعث رقيق شدن شيرههاي گوارشي ميشود و در نتيجه، غذا به خوبي در دستگاه گوارش شخص هضم و جذب نميشود، پس بايد از نوشيدن مايعات همراه يا قبل از غذا، پرهيز شود.
هنگام غذا خوردن، هرگز نبايد شخص به دليل تلفن كردن، آوردن چيزي بر سر سفره يا هر علت ديگري، از سر سفره بلند شود، زيرا اين كار باعث كماشتهايي او ميشود.
بايد از بحث و گفتگو، ديدن تلويزيون، گوش كردن به راديو، يا هر كار ديگري كه حواس فرد را به خود معطوف ميكند پرهيز شود.
تمام توجه شخص بايد به غذا جلب شود و فرد هنگام غذا خوردن، به هيچ چيز ديگر توجه و فكر نكند.
غذاي شخص لاغر بايد بسيار خوش رنگ و بو و اشتهابرانگيز باشد.
سفره غذا لازم است به زيبائي تزئين شود و غذا در يك محيط آرام و دوستانه و همراه افراد مورد علاقه صرف گردد.
بايد از يكنواختي برنامه غذايي احتراز شود.
اطرافيان شخص كماشتها و لاغر در ترغيب و تشويق او به غذا خوردن بسيار مؤثرند.
اميد است با بكار بردن ترفندهاي فوق، شخص لاغر بتواند در رساندن وزن خود به حد طبيعي و هر چه بيشتر سلامت، شاداب و با نشاط بودن موفق شود.
منبع: دنیای تغذیه ش۱۲۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر