نوشته : مريم آريافر كارشناس تغذيه، كارشناس ارشد صنايع غذايي
عفونتهاي
بيمارستاني به عفونتهايي گفته ميشود كه افراد بستري در ايام اقامت خود
در بيمارستان به آن مبتلا ميشوند و علايم آن در بيمارستان و يا پس از مرخص
شدن از بيمارستان آشكار ميگردد. اين نوع عفونتها نه فقط به بيماران بلكه
به هر فردي كه با بيماران تماس دارد (نظير كارمندان، عيادتكنندگان،
كارگران و غيره) انتقال مييابند و خطري براي انتشار عفونت در جامعه هستند،
زيرا گاهي علايم و نشانههاي بيماري در هنگام مرخص شدن بيمار بروز نميكند
و برخي از اين بيماران، پاتوژنهاي بيماريزا را با خود دارند و به اين
ترتيب، موجب بروز بيماري عفوني درجامعه ميشوند.
به طوركلي، شيوع عفونتهاي بيمارستاني به شدت بيماريهاي زمينهاي در فرد نيز بستگي دارد، به طوري كه بيماراني كه دفاع طبيعي بدن آنها مختل شده است، بيشتر در معرض خطر هستند. برعكس، بيماراني كه در هنگام پذيرش به بيمارستان، شدت بيماري كمتري دارند، شانس كمتري براي ابتلا به عفونت بيمارستاني دارند.
افراد بستري شده در بيمارستان، استعداد زيادي براي ابتلا به عفونت دارند و تاكنون امكان آن وجود نداشته است كه بيماران را بتوان بر عليه عفونتهاي بيمارستاني ايمن كرد. به طور كلي، تعداد زيادي از بيماران ضعيف مبتلا به عفونت، به علت داشتن مقاومت كم، نسبت به ساير عفونتها هم آسيبپذير ميباشند.
عوامل مستعدكننده عفونتهاي بيمارستاني، شامل سن (خيلي جوان يا خيلي پير)، عوامل آناتوميك، جراحي، سوختگي، وجود اجسام خارجي مانند كاتتر، عوامل متابوليكي مانند ديابت و بيماريهايي چون سوء تغذيه و اختلال در سنتز ايمونوگلوبولين ميباشند.
اقدامات اصولي كه براي كنترل عفونتهاي بيمارستاني و جلوگيري از انتشار آنها در بيمارستانها به كار ميروند، شامل جداسازي از آلودگي، استفاده از مواد ضدعفونيكننده، استريل كردن، ايزوله كردن بيماران و استفاده از آنتيبيوتيك ميباشد.
در ميان استراتژيهاي به كار رفته در جلوگيري از بروز عفونتهاي بيمارستاني و يا درمان اين موارد، مطلبي كه به آن كمتر پرداخته شده، افزايش سطح ايمني و مقاومت بدن بيماران با اصلاح الگوي تغذيه و استفاده از مكملهاي تغذيهاي مناسب ميباشد.
در سالهاي اخير و با پيشرفت علم تغذيه، تلاشهاي فراواني در جهت اصلاح الگوي تغذيه عموم مردم و به ويژه بيماران صورت گرفته و ثابت شده كه با تغذيه مناسب، بسياري از بيماريها قابل كنترل و درمان ميباشند.
در اين راستا نشان داده شده است كه سوءتغذيه به طور غير وابسته و مستقلي مسؤول افزايش مرگ و ميرهاي بيمارستاني ناشي از مواردي چون عفونت، زخمهاي فشاري و تاخير در بهبود زخم ميباشد و تمامي اين موارد باعث افزايش طول مدت بستري شدن بيماران و ميزان مرگ و مير ميگردند.
تغذيه و عفونت، بسيار با هم تداخل دارند. مطالعات متعددي هم تاييدكننده اين مورد ميباشند كه بروز عفونت و مخصوصا عفونتهاي بيمارستاني، از مشكلات ناشي از سوء تغذيه ميباشد.
از ريسك فاكتورهاي عفونتهاي بيمارستاني، سوءتغذيه، ديابت و چاقي است كه به ترتيب، به بررسي آنها ميپردازيم:
1- سوءتغذيه:
ارتباط قابل ملاحظهاي بين وضعيت تغذيهاي بيماران و شيوع عفونتهاي بيمارستاني وجود دارد. وضعيت تغذيهاي و سوءتغذيه بيماران توسط متغيرهاي گوناگوني از جمله ارزيابي ميزان غذاي مصرف شده، وزن بدن، ميزان كاهش وزن، دادههاي آنتروپومتريك، پروتئينهاي كبدي و آناليز توده بدني ارزيابي ميگردد.
سن بالاي 60 سال، بستري بودن بيش از 15 روز در بيمارستان، وجود عفونت و سرطان، از ريسك فاكتورهاي ابتلا به سوءتغذيه ميباشند. شيوع عفونت در بخشهاي آي.سي.يو، نشاندهنده اهميت اين مسأله در اين بيماران ميباشد. اكثر بيماران بستري در آي.سي.يو، دچار سوءتغذيه مخفي ميباشند كه اين امر ميتواند مدت حضور آنها را در آي.سي.يو طولانيتر نمايد.
افزايش سن در ارتباط با افزايش خطر كمبودهاي تغذيهاي و تغيير سيستم ايمني ميباشد. كمبودهاي تغذيهاي باعث بدي عملكرد سيستم ايمني ميگردند. استفاده از مكملهاي تغذيهاي، باعث افزايش ذخاير و جبران كمبودهاي مواد مغذي بدن و افزايش ظرفيت ايمني بدن ميشود. برخي از مكملهاي تغذيهاي باعث كاهش نامنظميهاي سيستم ايمني ناشي از استرسهاي وارده به بدن ميگردند. اين مكملها داراي ويتامين، املاح و آنتياكسيدانهايي چون ويتامينهاي E, C و بتا-كاروتن و سلنيوم، روي، فروكتوز، اوليگو ساكاريدها و اسيدهاي چرب با زنجيره متوسط و روغن كانولا ميباشند.
شناسايي زود هنگام سوءتغذيه به عنوان يك نشانگر مستقل و ريسك فاكتور در بروز عفونت و همچنين انجام غربالگري و تشخيص به موقع بيماران در معرض خطر، راهي مناسب براي كاهش شيوع زياد عفونتهاي بيمارستاني ميباشد.
2- ديابت:
ديابت، دومين ريسك فاكتور بروز عفونتهاي بيمارستاني مخصوصا در افراد كانديد جراحي ميباشد. افزايش قند خون در دوره قبل از عمل، يك نشانگر دگرگوني مزمن متابوليكي است و يك فاكتور وابسته در افزايش خطر عفونت ميباشد.
وجود سابقه ديابت باعث افزايش خطر بروز عفونت بعد از جراحي به ميزان 7/2 برابر ميگردد، زيرا فاگوسيتوز و باكتريكشي لكوسيتها در افراد ديابتي كاهش مييابد. گاهي اوقات اين عملكرد سلولي با تزريق انسولين بهبود مييابد، بنابراين كنترل قند خون در دوران قبل از عمل باعث كاهش خطر عفونت محل جراحي در افراد ديابتي ميگردد.
3- چاقي:
طبقهبندي افراد چاق براساس وزن بدن و شاخص توده بدني يا BMI ميباشد كه به صورت وزن (KG) تقسيم بر مجذور قد اندازهگيري ميگردد و BMI بالاتر از 25 نشانگر چاقي ميباشد. چاقي از ريسك فاكتورهاي بسياري از بيماريهاي مزمن از جمله بيماريهاي قلبي‑عروقي و ساير بيماريها و حتي عفونت ميباشد كه ممكن است باعث افزايش مرگ و مير گردد. مكانيسمهاي فراواني باعث مستعد شدن فرد چاق نسبت به عفونتهاي بيمارستاني و يا ساير عفونتها ميگردد و ارتباط مستقيمي بين BMI بالا و عفونتهاي محل جراحي مشاهده شده است.
بافت چربي به طور فعالي در واكنشهاي التهابي و ايمني نقش دارد و باعث توليد و آزاد شدن فاكتورهاي پيش التهابي و ضدالتهابي ميگردد. در اين ميان، هورمون لپتين بسيار موثر است و كمبود ژنتيكي آن در انسان باعث افزايش مرگ و مير در اثر بروز عفونت ميگردد. چاقي باعث كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن ميگردد و برعكس هم همينطور، كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن باعث بروز چاقي ميگردد. از آنجايي كه در افراد چاق، سطح لپتين خون پايين است، ميزان بروز عفونت در آنها بالاتر است. لپتين از طرفي باعث تنظيم هموستازي انرژي از طريق جلوگيري از دريافت زياد غذا و افزايش مصرف انرژي در بدن ميگردد و از طرف ديگر باعث تعديل سيستم واكنش ايمني از طريق تاثير بر تيموس و محافظت تيموسيتها در برابر آپوپتوزيز، تنظيم تعداد و فعاليت سلولهاي تي، جلوگيري از توليد اينترلوكينها، تاثير بر ماكروفاژها و تعديل فاگوسيتوز و توليد سيتوكينها و... ميگردد.
از ديگر عوامل مستعدكننده افراد چاق نسبت به عفونت:
كاهش سطح گلوتامين و آرژنين.
مشكل بودن انجام فعاليتهايي چون استحمام و فعاليت بدني.
افزايش عفونتهاي محل جراحي به دلايل طولانيشدن زمان عمل، Retraction و عدم تعادل هموستاتيك.
كاهش اكسيژناسيون بافت زير پوستي و مستعد شدن زخمها در برابر عفونت.
تاثير چاقي بر مكانيك ششها و كاهش ظرفيت ورزش و افزايش مقاومت راههاي تنفسي و افزايش كار تنفسي كه بر عملكرد ماهيچههاي تنفسي اثر دارد و خطر پنوموني ناشي از آسپيراسيون را در اين افراد بالا ميبرد.
كم بودن HDL-كلسترول و وجود بيماريهاي ريوي باعث افزايش خطر عفونت دستگاه تنفس ميگردد. بدي عملكرد سيستم ايمني در افراد چاق، مهمترين عامل بيشتر بودن عفونت در افراد چاق است.
اثر برخي فاكتورهاي تغذيهاي در افزايش قواي ايمني
امگا-3:
ثابت شده است كه اسيدهاي چرب امگا-3 واسيدهاي چرب ضروري نقش محافظي در سيستم ايمني دارند و باعث ايجاد اثرات ضدالتهابي مخصوصا كاهش نوتروفيلها، كاهش توليد سوپر اكسيدها و كاهش توليد سيتوكينهاي پيش التهابي ميگردند. از طرفي كاهش دريافت اسيدهاي چرب ضروري مانند اسيد لينولئيك و آلفا لينولئيك اسيد باعث كاهش وزن تيموس و طحال و توقف واكنشهاي ايمني سلولي و توليد آنتيباديها ميگردد. مكانيسمهايي كه اسيدهاي چرب از طريق آنها باعث تغيير سيستم ايمني و پاسخهاي التهابي ميگردند، به شرح زيرمي باشند: تغيير در ساختمان و تركيب غشا، تغيير در عملكرد غشا و سيگنالها و تغيير در بيان ژني سلولي. مصرف 2 گرم در روز اسيدهاي چرب ضروري بدون هيچ عارضهاي باعث تقويت سيستم ايمني ميگردد.
آرژنين:
آرژنين، يك اسيدآمينه نيمه ضروري در پستانداران ميباشد و اگر دريافت رژيمي آن كافي نباشد، در شرايط استرس، تراما و Sepsis، به يك اسيدآمينه ضروري تبديل ميگردد. اين اسيد آمينه نقش مهمي در بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن (از سنتز پروتئين تا ذخيره انرژي) دارد. در طي 15 سال اخير، نقش آن در سيستم ايمني به اثبات رسيده است. آرژنين براي رشد طبيعي و تكثير لنفوسيتها مورد نياز ميباشد و در شرايط كمبود آرژنين، كاهش واكنشهاي ميتوژني مشاهده شده است. اين اسيدآمينه بر فعاليت سلولهاي T اثر گذار است و باعث افزايش ميتوژنز آنها ميگردد. همينطور باعث افزايش ماكروفاژها و افزايش سيتوتوكسيسيتي سلولهاي كشنده طبيعي ميگردد. استفاده از مكملهاي غني شده با دي پپتيد آلانين – گلوتامين، باعث كاهش ميزان عفونت و بهبود تحمل متابوليكي ميگردد.
روي:
عنصر روي نقش مهمي در سيستم ايمني (از پوست گرفته تا تنظيم عملكرد لنفوسيتها)، نوتروفيلها و سلولهاي كشنده طبيعي دارد و كمبود آن باعث افزايش حساسيت فرد در برابر پاتوژنهاي گوناگون ميگردد. كمبود روي باعث تخريب سلولهاي اپيدرمي، ضايعات پوستي و همچنين كاهش غلظت لنفوسيتها و كاهش عملكرد لنفوسيتهاي B و T ميشود. روي يك تعديلكننده قوي مقاومت بدن نسبت به عفونت ميباشد و استفاده از مكمل روي باعث كاهش شيوع عفونتها و به ويژه عفونتهاي تنفسي ميگردد.
گلوتامين:
گلوتامين، فراوانترين اسيد آمينه آزاد در بدن و تعديلكننده مهم بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن است. در انسان سالم، اين اسيدآمينه يك اسيدآمينه ضروري به حساب نميآيد، ولي در شرايط استرس ميزان نياز به آن بالا ميرود. گلوتامين مهمترين منبع سوختي براي آنتروسيتها، ماكروفاژها، لنفوسيتها و ساير سلولهاي سيستم ايمني ميباشد. گلوتامين در محلولها ناپايدار است و سريعا به تركيبات حلقوي چون پيروگلوتاميك اسيد و آمونياك تبديل ميگردد، بنابراين بايد از آن به شكل دي پپتيد در مكملها استفاده شود. افزايش استفاده از گلوتامين در افرادي كه به صورت مزمن بيمار بودهاند، مشاهده ميشود و كمبود آن باعث تخريب سيستم ايمني و افزايش ميزان عفونت ميگردد. افزودن گلوتامين به تغذيه انترال و وريدي بيماران، باعث بهبود عملكرد T-cells و افزايش قدرت باكتريكشي نوتروفيلها ميگردد. يك مطالعه نشان داد كه افزودن گلوتامين به مايع وريدي تغذيه بيماران، باعث افزايش حيات بعد از 6 ماه (از 23 درصد به 57 درصد) و كاهش مدت زمان ماندن در آي.سي.يو شده است و مصرف 30 گرم از آن در روز، براي بيماران دچار عفونت شديد و پنوموني و عفونت خون توصيه ميشود.
نتيجهگيري:
با توجه به نقش ثابت شده تغذيه در كاهش ميزان عفونتهاي بيمارستاني، راهكارهايي بدين شرح ارائه ميگردد: شناسايي بيماران دچار سوء تغذيه و سعي در جهت جبران كمبودهاي تغذيهاي قبل از انجام فرآيندهاي درماني و بعد از آن، كنترل قندخون بيماران ديابتي، كاهش وزن بيماران چاق، استفاده از مكملهاي غذايي همچون IMPACT و immun-Aid جهت تقويت سيستم ايمني بيماران، چرا كه بسياري از تحقيقات نتايج مطلوبي از مصرف اينگونه مكملها در كاهش عفونتهاي بيمارستاني عنوان كردهاند.
افزودن برخي مواد مغذي به تغذيه اين افراد كه داراي اثرات ايمونولوژيكي ميباشند، مانند آرژنين، گلوتامين، نوكلئوتيدها و اسيدهاي چرب امگا-3 كه نقش مهمي در تنظيم فعاليتهاي سيستم ايمني دارند و افزايشدهنده قواي ايمني ميباشند.
استفاده از گاواژ پر پروتئين غني شده با آرژنين، آنتياكسيدانها و فيبر باعث كاهش عفونتهاي ناشي از كاتتر نسبت به گاواژهاي پر پروتئين معمولي در بيماران بستري در ICU شده است.
همچنين استفاده از فرمولاهاي تقويتكننده سيستم ايمني كه حاوي آرژنين، m-RNA و امگا-3 هستند، باعث كاهش مرگ و مير بيماران سپتيك بستري در ICU شده است.عفونتهاي بيمارستاني به عفونتهايي گفته ميشود كه افراد بستري در ايام اقامت خود در بيمارستان به آن مبتلا ميشوند و علايم آن در بيمارستان و يا پس از مرخص شدن از بيمارستان آشكار ميگردد. اين نوع عفونتها نه فقط به بيماران بلكه به هر فردي كه با بيماران تماس دارد (نظير كارمندان، عيادتكنندگان، كارگران و غيره) انتقال مييابند و خطري براي انتشار عفونت در جامعه هستند، زيرا گاهي علايم و نشانههاي بيماري در هنگام مرخص شدن بيمار بروز نميكند و برخي از اين بيماران، پاتوژنهاي بيماريزا را با خود دارند و به اين ترتيب، موجب بروز بيماري عفوني درجامعه ميشوند.
به طوركلي، شيوع عفونتهاي بيمارستاني به شدت بيماريهاي زمينهاي در فرد نيز بستگي دارد، به طوري كه بيماراني كه دفاع طبيعي بدن آنها مختل شده است، بيشتر در معرض خطر هستند. برعكس، بيماراني كه در هنگام پذيرش به بيمارستان، شدت بيماري كمتري دارند، شانس كمتري براي ابتلا به عفونت بيمارستاني دارند.
افراد بستري شده در بيمارستان، استعداد زيادي براي ابتلا به عفونت دارند و تاكنون امكان آن وجود نداشته است كه بيماران را بتوان بر عليه عفونتهاي بيمارستاني ايمن كرد. به طور كلي، تعداد زيادي از بيماران ضعيف مبتلا به عفونت، به علت داشتن مقاومت كم، نسبت به ساير عفونتها هم آسيبپذير ميباشند.
عوامل مستعدكننده عفونتهاي بيمارستاني، شامل سن (خيلي جوان يا خيلي پير)، عوامل آناتوميك، جراحي، سوختگي، وجود اجسام خارجي مانند كاتتر، عوامل متابوليكي مانند ديابت و بيماريهايي چون سوء تغذيه و اختلال در سنتز ايمونوگلوبولين ميباشند.
اقدامات اصولي كه براي كنترل عفونتهاي بيمارستاني و جلوگيري از انتشار آنها در بيمارستانها به كار ميروند، شامل جداسازي از آلودگي، استفاده از مواد ضدعفونيكننده، استريل كردن، ايزوله كردن بيماران و استفاده از آنتيبيوتيك ميباشد.
در ميان استراتژيهاي به كار رفته در جلوگيري از بروز عفونتهاي بيمارستاني و يا درمان اين موارد، مطلبي كه به آن كمتر پرداخته شده، افزايش سطح ايمني و مقاومت بدن بيماران با اصلاح الگوي تغذيه و استفاده از مكملهاي تغذيهاي مناسب ميباشد.
در سالهاي اخير و با پيشرفت علم تغذيه، تلاشهاي فراواني در جهت اصلاح الگوي تغذيه عموم مردم و به ويژه بيماران صورت گرفته و ثابت شده كه با تغذيه مناسب، بسياري از بيماريها قابل كنترل و درمان ميباشند.
در اين راستا نشان داده شده است كه سوءتغذيه به طور غير وابسته و مستقلي مسؤول افزايش مرگ و ميرهاي بيمارستاني ناشي از مواردي چون عفونت، زخمهاي فشاري و تاخير در بهبود زخم ميباشد و تمامي اين موارد باعث افزايش طول مدت بستري شدن بيماران و ميزان مرگ و مير ميگردند.
تغذيه و عفونت، بسيار با هم تداخل دارند. مطالعات متعددي هم تاييدكننده اين مورد ميباشند كه بروز عفونت و مخصوصا عفونتهاي بيمارستاني، از مشكلات ناشي از سوء تغذيه ميباشد.
از ريسك فاكتورهاي عفونتهاي بيمارستاني، سوءتغذيه، ديابت و چاقي است كه به ترتيب، به بررسي آنها ميپردازيم:
1- سوءتغذيه:
ارتباط قابل ملاحظهاي بين وضعيت تغذيهاي بيماران و شيوع عفونتهاي بيمارستاني وجود دارد. وضعيت تغذيهاي و سوءتغذيه بيماران توسط متغيرهاي گوناگوني از جمله ارزيابي ميزان غذاي مصرف شده، وزن بدن، ميزان كاهش وزن، دادههاي آنتروپومتريك، پروتئينهاي كبدي و آناليز توده بدني ارزيابي ميگردد.
سن بالاي 60 سال، بستري بودن بيش از 15 روز در بيمارستان، وجود عفونت و سرطان، از ريسك فاكتورهاي ابتلا به سوءتغذيه ميباشند. شيوع عفونت در بخشهاي آي.سي.يو، نشاندهنده اهميت اين مسأله در اين بيماران ميباشد. اكثر بيماران بستري در آي.سي.يو، دچار سوءتغذيه مخفي ميباشند كه اين امر ميتواند مدت حضور آنها را در آي.سي.يو طولانيتر نمايد.
افزايش سن در ارتباط با افزايش خطر كمبودهاي تغذيهاي و تغيير سيستم ايمني ميباشد. كمبودهاي تغذيهاي باعث بدي عملكرد سيستم ايمني ميگردند. استفاده از مكملهاي تغذيهاي، باعث افزايش ذخاير و جبران كمبودهاي مواد مغذي بدن و افزايش ظرفيت ايمني بدن ميشود. برخي از مكملهاي تغذيهاي باعث كاهش نامنظميهاي سيستم ايمني ناشي از استرسهاي وارده به بدن ميگردند. اين مكملها داراي ويتامين، املاح و آنتياكسيدانهايي چون ويتامينهاي E, C و بتا-كاروتن و سلنيوم، روي، فروكتوز، اوليگو ساكاريدها و اسيدهاي چرب با زنجيره متوسط و روغن كانولا ميباشند.
شناسايي زود هنگام سوءتغذيه به عنوان يك نشانگر مستقل و ريسك فاكتور در بروز عفونت و همچنين انجام غربالگري و تشخيص به موقع بيماران در معرض خطر، راهي مناسب براي كاهش شيوع زياد عفونتهاي بيمارستاني ميباشد.
2- ديابت:
ديابت، دومين ريسك فاكتور بروز عفونتهاي بيمارستاني مخصوصا در افراد كانديد جراحي ميباشد. افزايش قند خون در دوره قبل از عمل، يك نشانگر دگرگوني مزمن متابوليكي است و يك فاكتور وابسته در افزايش خطر عفونت ميباشد.
وجود سابقه ديابت باعث افزايش خطر بروز عفونت بعد از جراحي به ميزان 7/2 برابر ميگردد، زيرا فاگوسيتوز و باكتريكشي لكوسيتها در افراد ديابتي كاهش مييابد. گاهي اوقات اين عملكرد سلولي با تزريق انسولين بهبود مييابد، بنابراين كنترل قند خون در دوران قبل از عمل باعث كاهش خطر عفونت محل جراحي در افراد ديابتي ميگردد.
3- چاقي:
طبقهبندي افراد چاق براساس وزن بدن و شاخص توده بدني يا BMI ميباشد كه به صورت وزن (KG) تقسيم بر مجذور قد اندازهگيري ميگردد و BMI بالاتر از 25 نشانگر چاقي ميباشد. چاقي از ريسك فاكتورهاي بسياري از بيماريهاي مزمن از جمله بيماريهاي قلبي‑عروقي و ساير بيماريها و حتي عفونت ميباشد كه ممكن است باعث افزايش مرگ و مير گردد. مكانيسمهاي فراواني باعث مستعد شدن فرد چاق نسبت به عفونتهاي بيمارستاني و يا ساير عفونتها ميگردد و ارتباط مستقيمي بين BMI بالا و عفونتهاي محل جراحي مشاهده شده است.
بافت چربي به طور فعالي در واكنشهاي التهابي و ايمني نقش دارد و باعث توليد و آزاد شدن فاكتورهاي پيش التهابي و ضدالتهابي ميگردد. در اين ميان، هورمون لپتين بسيار موثر است و كمبود ژنتيكي آن در انسان باعث افزايش مرگ و مير در اثر بروز عفونت ميگردد. چاقي باعث كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن ميگردد و برعكس هم همينطور، كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن باعث بروز چاقي ميگردد. از آنجايي كه در افراد چاق، سطح لپتين خون پايين است، ميزان بروز عفونت در آنها بالاتر است. لپتين از طرفي باعث تنظيم هموستازي انرژي از طريق جلوگيري از دريافت زياد غذا و افزايش مصرف انرژي در بدن ميگردد و از طرف ديگر باعث تعديل سيستم واكنش ايمني از طريق تاثير بر تيموس و محافظت تيموسيتها در برابر آپوپتوزيز، تنظيم تعداد و فعاليت سلولهاي تي، جلوگيري از توليد اينترلوكينها، تاثير بر ماكروفاژها و تعديل فاگوسيتوز و توليد سيتوكينها و... ميگردد.
از ديگر عوامل مستعدكننده افراد چاق نسبت به عفونت:
كاهش سطح گلوتامين و آرژنين.
مشكل بودن انجام فعاليتهايي چون استحمام و فعاليت بدني.
افزايش عفونتهاي محل جراحي به دلايل طولانيشدن زمان عمل، Retraction و عدم تعادل هموستاتيك.
كاهش اكسيژناسيون بافت زير پوستي و مستعد شدن زخمها در برابر عفونت.
تاثير چاقي بر مكانيك ششها و كاهش ظرفيت ورزش و افزايش مقاومت راههاي تنفسي و افزايش كار تنفسي كه بر عملكرد ماهيچههاي تنفسي اثر دارد و خطر پنوموني ناشي از آسپيراسيون را در اين افراد بالا ميبرد.
كم بودن HDL-كلسترول و وجود بيماريهاي ريوي باعث افزايش خطر عفونت دستگاه تنفس ميگردد. بدي عملكرد سيستم ايمني در افراد چاق، مهمترين عامل بيشتر بودن عفونت در افراد چاق است.
اثر برخي فاكتورهاي تغذيهاي در افزايش قواي ايمني
امگا-3:
ثابت شده است كه اسيدهاي چرب امگا-3 واسيدهاي چرب ضروري نقش محافظي در سيستم ايمني دارند و باعث ايجاد اثرات ضدالتهابي مخصوصا كاهش نوتروفيلها، كاهش توليد سوپر اكسيدها و كاهش توليد سيتوكينهاي پيش التهابي ميگردند. از طرفي كاهش دريافت اسيدهاي چرب ضروري مانند اسيد لينولئيك و آلفا لينولئيك اسيد باعث كاهش وزن تيموس و طحال و توقف واكنشهاي ايمني سلولي و توليد آنتيباديها ميگردد. مكانيسمهايي كه اسيدهاي چرب از طريق آنها باعث تغيير سيستم ايمني و پاسخهاي التهابي ميگردند، به شرح زيرمي باشند: تغيير در ساختمان و تركيب غشا، تغيير در عملكرد غشا و سيگنالها و تغيير در بيان ژني سلولي. مصرف 2 گرم در روز اسيدهاي چرب ضروري بدون هيچ عارضهاي باعث تقويت سيستم ايمني ميگردد.
آرژنين:
آرژنين، يك اسيدآمينه نيمه ضروري در پستانداران ميباشد و اگر دريافت رژيمي آن كافي نباشد، در شرايط استرس، تراما و Sepsis، به يك اسيدآمينه ضروري تبديل ميگردد. اين اسيد آمينه نقش مهمي در بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن (از سنتز پروتئين تا ذخيره انرژي) دارد. در طي 15 سال اخير، نقش آن در سيستم ايمني به اثبات رسيده است. آرژنين براي رشد طبيعي و تكثير لنفوسيتها مورد نياز ميباشد و در شرايط كمبود آرژنين، كاهش واكنشهاي ميتوژني مشاهده شده است. اين اسيدآمينه بر فعاليت سلولهاي T اثر گذار است و باعث افزايش ميتوژنز آنها ميگردد. همينطور باعث افزايش ماكروفاژها و افزايش سيتوتوكسيسيتي سلولهاي كشنده طبيعي ميگردد. استفاده از مكملهاي غني شده با دي پپتيد آلانين – گلوتامين، باعث كاهش ميزان عفونت و بهبود تحمل متابوليكي ميگردد.
روي:
عنصر روي نقش مهمي در سيستم ايمني (از پوست گرفته تا تنظيم عملكرد لنفوسيتها)، نوتروفيلها و سلولهاي كشنده طبيعي دارد و كمبود آن باعث افزايش حساسيت فرد در برابر پاتوژنهاي گوناگون ميگردد. كمبود روي باعث تخريب سلولهاي اپيدرمي، ضايعات پوستي و همچنين كاهش غلظت لنفوسيتها و كاهش عملكرد لنفوسيتهاي B و T ميشود. روي يك تعديلكننده قوي مقاومت بدن نسبت به عفونت ميباشد و استفاده از مكمل روي باعث كاهش شيوع عفونتها و به ويژه عفونتهاي تنفسي ميگردد.
گلوتامين:
گلوتامين، فراوانترين اسيد آمينه آزاد در بدن و تعديلكننده مهم بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن است. در انسان سالم، اين اسيدآمينه يك اسيدآمينه ضروري به حساب نميآيد، ولي در شرايط استرس ميزان نياز به آن بالا ميرود. گلوتامين مهمترين منبع سوختي براي آنتروسيتها، ماكروفاژها، لنفوسيتها و ساير سلولهاي سيستم ايمني ميباشد. گلوتامين در محلولها ناپايدار است و سريعا به تركيبات حلقوي چون پيروگلوتاميك اسيد و آمونياك تبديل ميگردد، بنابراين بايد از آن به شكل دي پپتيد در مكملها استفاده شود. افزايش استفاده از گلوتامين در افرادي كه به صورت مزمن بيمار بودهاند، مشاهده ميشود و كمبود آن باعث تخريب سيستم ايمني و افزايش ميزان عفونت ميگردد. افزودن گلوتامين به تغذيه انترال و وريدي بيماران، باعث بهبود عملكرد T-cells و افزايش قدرت باكتريكشي نوتروفيلها ميگردد. يك مطالعه نشان داد كه افزودن گلوتامين به مايع وريدي تغذيه بيماران، باعث افزايش حيات بعد از 6 ماه (از 23 درصد به 57 درصد) و كاهش مدت زمان ماندن در آي.سي.يو شده است و مصرف 30 گرم از آن در روز، براي بيماران دچار عفونت شديد و پنوموني و عفونت خون توصيه ميشود.
نتيجهگيري:
با توجه به نقش ثابت شده تغذيه در كاهش ميزان عفونتهاي بيمارستاني، راهكارهايي بدين شرح ارائه ميگردد: شناسايي بيماران دچار سوء تغذيه و سعي در جهت جبران كمبودهاي تغذيهاي قبل از انجام فرآيندهاي درماني و بعد از آن، كنترل قندخون بيماران ديابتي، كاهش وزن بيماران چاق، استفاده از مكملهاي غذايي همچون IMPACT و immun-Aid جهت تقويت سيستم ايمني بيماران، چرا كه بسياري از تحقيقات نتايج مطلوبي از مصرف اينگونه مكملها در كاهش عفونتهاي بيمارستاني عنوان كردهاند.
افزودن برخي مواد مغذي به تغذيه اين افراد كه داراي اثرات ايمونولوژيكي ميباشند، مانند آرژنين، گلوتامين، نوكلئوتيدها و اسيدهاي چرب امگا-3 كه نقش مهمي در تنظيم فعاليتهاي سيستم ايمني دارند و افزايشدهنده قواي ايمني ميباشند.
استفاده از گاواژ پر پروتئين غني شده با آرژنين، آنتياكسيدانها و فيبر باعث كاهش عفونتهاي ناشي از كاتتر نسبت به گاواژهاي پر پروتئين معمولي در بيماران بستري در ICU شده است.
همچنين استفاده از فرمولاهاي تقويتكننده سيستم ايمني كه حاوي آرژنين، m-RNA و امگا-3 هستند، باعث كاهش مرگ و مير بيماران سپتيك بستري در ICU شده است.عفونتهاي بيمارستاني به عفونتهايي گفته ميشود كه افراد بستري در ايام اقامت خود در بيمارستان به آن مبتلا ميشوند و علايم آن در بيمارستان و يا پس از مرخص شدن از بيمارستان آشكار ميگردد. اين نوع عفونتها نه فقط به بيماران بلكه به هر فردي كه با بيماران تماس دارد (نظير كارمندان، عيادتكنندگان، كارگران و غيره) انتقال مييابند و خطري براي انتشار عفونت در جامعه هستند، زيرا گاهي علايم و نشانههاي بيماري در هنگام مرخص شدن بيمار بروز نميكند و برخي از اين بيماران، پاتوژنهاي بيماريزا را با خود دارند و به اين ترتيب، موجب بروز بيماري عفوني درجامعه ميشوند.
به طوركلي، شيوع عفونتهاي بيمارستاني به شدت بيماريهاي زمينهاي در فرد نيز بستگي دارد، به طوري كه بيماراني كه دفاع طبيعي بدن آنها مختل شده است، بيشتر در معرض خطر هستند. برعكس، بيماراني كه در هنگام پذيرش به بيمارستان، شدت بيماري كمتري دارند، شانس كمتري براي ابتلا به عفونت بيمارستاني دارند.
افراد بستري شده در بيمارستان، استعداد زيادي براي ابتلا به عفونت دارند و تاكنون امكان آن وجود نداشته است كه بيماران را بتوان بر عليه عفونتهاي بيمارستاني ايمن كرد. به طور كلي، تعداد زيادي از بيماران ضعيف مبتلا به عفونت، به علت داشتن مقاومت كم، نسبت به ساير عفونتها هم آسيبپذير ميباشند.
عوامل مستعدكننده عفونتهاي بيمارستاني، شامل سن (خيلي جوان يا خيلي پير)، عوامل آناتوميك، جراحي، سوختگي، وجود اجسام خارجي مانند كاتتر، عوامل متابوليكي مانند ديابت و بيماريهايي چون سوء تغذيه و اختلال در سنتز ايمونوگلوبولين ميباشند.
اقدامات اصولي كه براي كنترل عفونتهاي بيمارستاني و جلوگيري از انتشار آنها در بيمارستانها به كار ميروند، شامل جداسازي از آلودگي، استفاده از مواد ضدعفونيكننده، استريل كردن، ايزوله كردن بيماران و استفاده از آنتيبيوتيك ميباشد.
در ميان استراتژيهاي به كار رفته در جلوگيري از بروز عفونتهاي بيمارستاني و يا درمان اين موارد، مطلبي كه به آن كمتر پرداخته شده، افزايش سطح ايمني و مقاومت بدن بيماران با اصلاح الگوي تغذيه و استفاده از مكملهاي تغذيهاي مناسب ميباشد.
در سالهاي اخير و با پيشرفت علم تغذيه، تلاشهاي فراواني در جهت اصلاح الگوي تغذيه عموم مردم و به ويژه بيماران صورت گرفته و ثابت شده كه با تغذيه مناسب، بسياري از بيماريها قابل كنترل و درمان ميباشند.
در اين راستا نشان داده شده است كه سوءتغذيه به طور غير وابسته و مستقلي مسؤول افزايش مرگ و ميرهاي بيمارستاني ناشي از مواردي چون عفونت، زخمهاي فشاري و تاخير در بهبود زخم ميباشد و تمامي اين موارد باعث افزايش طول مدت بستري شدن بيماران و ميزان مرگ و مير ميگردند.
تغذيه و عفونت، بسيار با هم تداخل دارند. مطالعات متعددي هم تاييدكننده اين مورد ميباشند كه بروز عفونت و مخصوصا عفونتهاي بيمارستاني، از مشكلات ناشي از سوء تغذيه ميباشد.
از ريسك فاكتورهاي عفونتهاي بيمارستاني، سوءتغذيه، ديابت و چاقي است كه به ترتيب، به بررسي آنها ميپردازيم:
1- سوءتغذيه:
ارتباط قابل ملاحظهاي بين وضعيت تغذيهاي بيماران و شيوع عفونتهاي بيمارستاني وجود دارد. وضعيت تغذيهاي و سوءتغذيه بيماران توسط متغيرهاي گوناگوني از جمله ارزيابي ميزان غذاي مصرف شده، وزن بدن، ميزان كاهش وزن، دادههاي آنتروپومتريك، پروتئينهاي كبدي و آناليز توده بدني ارزيابي ميگردد.
سن بالاي 60 سال، بستري بودن بيش از 15 روز در بيمارستان، وجود عفونت و سرطان، از ريسك فاكتورهاي ابتلا به سوءتغذيه ميباشند. شيوع عفونت در بخشهاي آي.سي.يو، نشاندهنده اهميت اين مسأله در اين بيماران ميباشد. اكثر بيماران بستري در آي.سي.يو، دچار سوءتغذيه مخفي ميباشند كه اين امر ميتواند مدت حضور آنها را در آي.سي.يو طولانيتر نمايد.
افزايش سن در ارتباط با افزايش خطر كمبودهاي تغذيهاي و تغيير سيستم ايمني ميباشد. كمبودهاي تغذيهاي باعث بدي عملكرد سيستم ايمني ميگردند. استفاده از مكملهاي تغذيهاي، باعث افزايش ذخاير و جبران كمبودهاي مواد مغذي بدن و افزايش ظرفيت ايمني بدن ميشود. برخي از مكملهاي تغذيهاي باعث كاهش نامنظميهاي سيستم ايمني ناشي از استرسهاي وارده به بدن ميگردند. اين مكملها داراي ويتامين، املاح و آنتياكسيدانهايي چون ويتامينهاي E, C و بتا-كاروتن و سلنيوم، روي، فروكتوز، اوليگو ساكاريدها و اسيدهاي چرب با زنجيره متوسط و روغن كانولا ميباشند.
شناسايي زود هنگام سوءتغذيه به عنوان يك نشانگر مستقل و ريسك فاكتور در بروز عفونت و همچنين انجام غربالگري و تشخيص به موقع بيماران در معرض خطر، راهي مناسب براي كاهش شيوع زياد عفونتهاي بيمارستاني ميباشد.
2- ديابت:
ديابت، دومين ريسك فاكتور بروز عفونتهاي بيمارستاني مخصوصا در افراد كانديد جراحي ميباشد. افزايش قند خون در دوره قبل از عمل، يك نشانگر دگرگوني مزمن متابوليكي است و يك فاكتور وابسته در افزايش خطر عفونت ميباشد.
وجود سابقه ديابت باعث افزايش خطر بروز عفونت بعد از جراحي به ميزان 7/2 برابر ميگردد، زيرا فاگوسيتوز و باكتريكشي لكوسيتها در افراد ديابتي كاهش مييابد. گاهي اوقات اين عملكرد سلولي با تزريق انسولين بهبود مييابد، بنابراين كنترل قند خون در دوران قبل از عمل باعث كاهش خطر عفونت محل جراحي در افراد ديابتي ميگردد.
3- چاقي:
طبقهبندي افراد چاق براساس وزن بدن و شاخص توده بدني يا BMI ميباشد كه به صورت وزن (KG) تقسيم بر مجذور قد اندازهگيري ميگردد و BMI بالاتر از 25 نشانگر چاقي ميباشد. چاقي از ريسك فاكتورهاي بسياري از بيماريهاي مزمن از جمله بيماريهاي قلبي‑عروقي و ساير بيماريها و حتي عفونت ميباشد كه ممكن است باعث افزايش مرگ و مير گردد. مكانيسمهاي فراواني باعث مستعد شدن فرد چاق نسبت به عفونتهاي بيمارستاني و يا ساير عفونتها ميگردد و ارتباط مستقيمي بين BMI بالا و عفونتهاي محل جراحي مشاهده شده است.
بافت چربي به طور فعالي در واكنشهاي التهابي و ايمني نقش دارد و باعث توليد و آزاد شدن فاكتورهاي پيش التهابي و ضدالتهابي ميگردد. در اين ميان، هورمون لپتين بسيار موثر است و كمبود ژنتيكي آن در انسان باعث افزايش مرگ و مير در اثر بروز عفونت ميگردد. چاقي باعث كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن ميگردد و برعكس هم همينطور، كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن باعث بروز چاقي ميگردد. از آنجايي كه در افراد چاق، سطح لپتين خون پايين است، ميزان بروز عفونت در آنها بالاتر است. لپتين از طرفي باعث تنظيم هموستازي انرژي از طريق جلوگيري از دريافت زياد غذا و افزايش مصرف انرژي در بدن ميگردد و از طرف ديگر باعث تعديل سيستم واكنش ايمني از طريق تاثير بر تيموس و محافظت تيموسيتها در برابر آپوپتوزيز، تنظيم تعداد و فعاليت سلولهاي تي، جلوگيري از توليد اينترلوكينها، تاثير بر ماكروفاژها و تعديل فاگوسيتوز و توليد سيتوكينها و... ميگردد.
از ديگر عوامل مستعدكننده افراد چاق نسبت به عفونت:
كاهش سطح گلوتامين و آرژنين.
مشكل بودن انجام فعاليتهايي چون استحمام و فعاليت بدني.
افزايش عفونتهاي محل جراحي به دلايل طولانيشدن زمان عمل، Retraction و عدم تعادل هموستاتيك.
كاهش اكسيژناسيون بافت زير پوستي و مستعد شدن زخمها در برابر عفونت.
تاثير چاقي بر مكانيك ششها و كاهش ظرفيت ورزش و افزايش مقاومت راههاي تنفسي و افزايش كار تنفسي كه بر عملكرد ماهيچههاي تنفسي اثر دارد و خطر پنوموني ناشي از آسپيراسيون را در اين افراد بالا ميبرد.
كم بودن HDL-كلسترول و وجود بيماريهاي ريوي باعث افزايش خطر عفونت دستگاه تنفس ميگردد. بدي عملكرد سيستم ايمني در افراد چاق، مهمترين عامل بيشتر بودن عفونت در افراد چاق است.
اثر برخي فاكتورهاي تغذيهاي در افزايش قواي ايمني
امگا-3:
ثابت شده است كه اسيدهاي چرب امگا-3 واسيدهاي چرب ضروري نقش محافظي در سيستم ايمني دارند و باعث ايجاد اثرات ضدالتهابي مخصوصا كاهش نوتروفيلها، كاهش توليد سوپر اكسيدها و كاهش توليد سيتوكينهاي پيش التهابي ميگردند. از طرفي كاهش دريافت اسيدهاي چرب ضروري مانند اسيد لينولئيك و آلفا لينولئيك اسيد باعث كاهش وزن تيموس و طحال و توقف واكنشهاي ايمني سلولي و توليد آنتيباديها ميگردد. مكانيسمهايي كه اسيدهاي چرب از طريق آنها باعث تغيير سيستم ايمني و پاسخهاي التهابي ميگردند، به شرح زيرمي باشند: تغيير در ساختمان و تركيب غشا، تغيير در عملكرد غشا و سيگنالها و تغيير در بيان ژني سلولي. مصرف 2 گرم در روز اسيدهاي چرب ضروري بدون هيچ عارضهاي باعث تقويت سيستم ايمني ميگردد.
آرژنين:
آرژنين، يك اسيدآمينه نيمه ضروري در پستانداران ميباشد و اگر دريافت رژيمي آن كافي نباشد، در شرايط استرس، تراما و Sepsis، به يك اسيدآمينه ضروري تبديل ميگردد. اين اسيد آمينه نقش مهمي در بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن (از سنتز پروتئين تا ذخيره انرژي) دارد. در طي 15 سال اخير، نقش آن در سيستم ايمني به اثبات رسيده است. آرژنين براي رشد طبيعي و تكثير لنفوسيتها مورد نياز ميباشد و در شرايط كمبود آرژنين، كاهش واكنشهاي ميتوژني مشاهده شده است. اين اسيدآمينه بر فعاليت سلولهاي T اثر گذار است و باعث افزايش ميتوژنز آنها ميگردد. همينطور باعث افزايش ماكروفاژها و افزايش سيتوتوكسيسيتي سلولهاي كشنده طبيعي ميگردد. استفاده از مكملهاي غني شده با دي پپتيد آلانين – گلوتامين، باعث كاهش ميزان عفونت و بهبود تحمل متابوليكي ميگردد.
روي:
عنصر روي نقش مهمي در سيستم ايمني (از پوست گرفته تا تنظيم عملكرد لنفوسيتها)، نوتروفيلها و سلولهاي كشنده طبيعي دارد و كمبود آن باعث افزايش حساسيت فرد در برابر پاتوژنهاي گوناگون ميگردد. كمبود روي باعث تخريب سلولهاي اپيدرمي، ضايعات پوستي و همچنين كاهش غلظت لنفوسيتها و كاهش عملكرد لنفوسيتهاي B و T ميشود. روي يك تعديلكننده قوي مقاومت بدن نسبت به عفونت ميباشد و استفاده از مكمل روي باعث كاهش شيوع عفونتها و به ويژه عفونتهاي تنفسي ميگردد.
گلوتامين:
گلوتامين، فراوانترين اسيد آمينه آزاد در بدن و تعديلكننده مهم بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن است. در انسان سالم، اين اسيدآمينه يك اسيدآمينه ضروري به حساب نميآيد، ولي در شرايط استرس ميزان نياز به آن بالا ميرود. گلوتامين مهمترين منبع سوختي براي آنتروسيتها، ماكروفاژها، لنفوسيتها و ساير سلولهاي سيستم ايمني ميباشد. گلوتامين در محلولها ناپايدار است و سريعا به تركيبات حلقوي چون پيروگلوتاميك اسيد و آمونياك تبديل ميگردد، بنابراين بايد از آن به شكل دي پپتيد در مكملها استفاده شود. افزايش استفاده از گلوتامين در افرادي كه به صورت مزمن بيمار بودهاند، مشاهده ميشود و كمبود آن باعث تخريب سيستم ايمني و افزايش ميزان عفونت ميگردد. افزودن گلوتامين به تغذيه انترال و وريدي بيماران، باعث بهبود عملكرد T-cells و افزايش قدرت باكتريكشي نوتروفيلها ميگردد. يك مطالعه نشان داد كه افزودن گلوتامين به مايع وريدي تغذيه بيماران، باعث افزايش حيات بعد از 6 ماه (از 23 درصد به 57 درصد) و كاهش مدت زمان ماندن در آي.سي.يو شده است و مصرف 30 گرم از آن در روز، براي بيماران دچار عفونت شديد و پنوموني و عفونت خون توصيه ميشود.
نتيجهگيري:
با توجه به نقش ثابت شده تغذيه در كاهش ميزان عفونتهاي بيمارستاني، راهكارهايي بدين شرح ارائه ميگردد: شناسايي بيماران دچار سوء تغذيه و سعي در جهت جبران كمبودهاي تغذيهاي قبل از انجام فرآيندهاي درماني و بعد از آن، كنترل قندخون بيماران ديابتي، كاهش وزن بيماران چاق، استفاده از مكملهاي غذايي همچون IMPACT و immun-Aid جهت تقويت سيستم ايمني بيماران، چرا كه بسياري از تحقيقات نتايج مطلوبي از مصرف اينگونه مكملها در كاهش عفونتهاي بيمارستاني عنوان كردهاند.
افزودن برخي مواد مغذي به تغذيه اين افراد كه داراي اثرات ايمونولوژيكي ميباشند، مانند آرژنين، گلوتامين، نوكلئوتيدها و اسيدهاي چرب امگا-3 كه نقش مهمي در تنظيم فعاليتهاي سيستم ايمني دارند و افزايشدهنده قواي ايمني ميباشند.
استفاده از گاواژ پر پروتئين غني شده با آرژنين، آنتياكسيدانها و فيبر باعث كاهش عفونتهاي ناشي از كاتتر نسبت به گاواژهاي پر پروتئين معمولي در بيماران بستري در ICU شده است.
همچنين استفاده از فرمولاهاي تقويتكننده سيستم ايمني كه حاوي آرژنين، m-RNA و امگا-3 هستند، باعث كاهش مرگ و مير بيماران سپتيك بستري در ICU شده است.
منبع: دنیای تغذیه ش ۹۱
به طوركلي، شيوع عفونتهاي بيمارستاني به شدت بيماريهاي زمينهاي در فرد نيز بستگي دارد، به طوري كه بيماراني كه دفاع طبيعي بدن آنها مختل شده است، بيشتر در معرض خطر هستند. برعكس، بيماراني كه در هنگام پذيرش به بيمارستان، شدت بيماري كمتري دارند، شانس كمتري براي ابتلا به عفونت بيمارستاني دارند.
افراد بستري شده در بيمارستان، استعداد زيادي براي ابتلا به عفونت دارند و تاكنون امكان آن وجود نداشته است كه بيماران را بتوان بر عليه عفونتهاي بيمارستاني ايمن كرد. به طور كلي، تعداد زيادي از بيماران ضعيف مبتلا به عفونت، به علت داشتن مقاومت كم، نسبت به ساير عفونتها هم آسيبپذير ميباشند.
عوامل مستعدكننده عفونتهاي بيمارستاني، شامل سن (خيلي جوان يا خيلي پير)، عوامل آناتوميك، جراحي، سوختگي، وجود اجسام خارجي مانند كاتتر، عوامل متابوليكي مانند ديابت و بيماريهايي چون سوء تغذيه و اختلال در سنتز ايمونوگلوبولين ميباشند.
اقدامات اصولي كه براي كنترل عفونتهاي بيمارستاني و جلوگيري از انتشار آنها در بيمارستانها به كار ميروند، شامل جداسازي از آلودگي، استفاده از مواد ضدعفونيكننده، استريل كردن، ايزوله كردن بيماران و استفاده از آنتيبيوتيك ميباشد.
در ميان استراتژيهاي به كار رفته در جلوگيري از بروز عفونتهاي بيمارستاني و يا درمان اين موارد، مطلبي كه به آن كمتر پرداخته شده، افزايش سطح ايمني و مقاومت بدن بيماران با اصلاح الگوي تغذيه و استفاده از مكملهاي تغذيهاي مناسب ميباشد.
در سالهاي اخير و با پيشرفت علم تغذيه، تلاشهاي فراواني در جهت اصلاح الگوي تغذيه عموم مردم و به ويژه بيماران صورت گرفته و ثابت شده كه با تغذيه مناسب، بسياري از بيماريها قابل كنترل و درمان ميباشند.
در اين راستا نشان داده شده است كه سوءتغذيه به طور غير وابسته و مستقلي مسؤول افزايش مرگ و ميرهاي بيمارستاني ناشي از مواردي چون عفونت، زخمهاي فشاري و تاخير در بهبود زخم ميباشد و تمامي اين موارد باعث افزايش طول مدت بستري شدن بيماران و ميزان مرگ و مير ميگردند.
تغذيه و عفونت، بسيار با هم تداخل دارند. مطالعات متعددي هم تاييدكننده اين مورد ميباشند كه بروز عفونت و مخصوصا عفونتهاي بيمارستاني، از مشكلات ناشي از سوء تغذيه ميباشد.
از ريسك فاكتورهاي عفونتهاي بيمارستاني، سوءتغذيه، ديابت و چاقي است كه به ترتيب، به بررسي آنها ميپردازيم:
1- سوءتغذيه:
ارتباط قابل ملاحظهاي بين وضعيت تغذيهاي بيماران و شيوع عفونتهاي بيمارستاني وجود دارد. وضعيت تغذيهاي و سوءتغذيه بيماران توسط متغيرهاي گوناگوني از جمله ارزيابي ميزان غذاي مصرف شده، وزن بدن، ميزان كاهش وزن، دادههاي آنتروپومتريك، پروتئينهاي كبدي و آناليز توده بدني ارزيابي ميگردد.
سن بالاي 60 سال، بستري بودن بيش از 15 روز در بيمارستان، وجود عفونت و سرطان، از ريسك فاكتورهاي ابتلا به سوءتغذيه ميباشند. شيوع عفونت در بخشهاي آي.سي.يو، نشاندهنده اهميت اين مسأله در اين بيماران ميباشد. اكثر بيماران بستري در آي.سي.يو، دچار سوءتغذيه مخفي ميباشند كه اين امر ميتواند مدت حضور آنها را در آي.سي.يو طولانيتر نمايد.
افزايش سن در ارتباط با افزايش خطر كمبودهاي تغذيهاي و تغيير سيستم ايمني ميباشد. كمبودهاي تغذيهاي باعث بدي عملكرد سيستم ايمني ميگردند. استفاده از مكملهاي تغذيهاي، باعث افزايش ذخاير و جبران كمبودهاي مواد مغذي بدن و افزايش ظرفيت ايمني بدن ميشود. برخي از مكملهاي تغذيهاي باعث كاهش نامنظميهاي سيستم ايمني ناشي از استرسهاي وارده به بدن ميگردند. اين مكملها داراي ويتامين، املاح و آنتياكسيدانهايي چون ويتامينهاي E, C و بتا-كاروتن و سلنيوم، روي، فروكتوز، اوليگو ساكاريدها و اسيدهاي چرب با زنجيره متوسط و روغن كانولا ميباشند.
شناسايي زود هنگام سوءتغذيه به عنوان يك نشانگر مستقل و ريسك فاكتور در بروز عفونت و همچنين انجام غربالگري و تشخيص به موقع بيماران در معرض خطر، راهي مناسب براي كاهش شيوع زياد عفونتهاي بيمارستاني ميباشد.
2- ديابت:
ديابت، دومين ريسك فاكتور بروز عفونتهاي بيمارستاني مخصوصا در افراد كانديد جراحي ميباشد. افزايش قند خون در دوره قبل از عمل، يك نشانگر دگرگوني مزمن متابوليكي است و يك فاكتور وابسته در افزايش خطر عفونت ميباشد.
وجود سابقه ديابت باعث افزايش خطر بروز عفونت بعد از جراحي به ميزان 7/2 برابر ميگردد، زيرا فاگوسيتوز و باكتريكشي لكوسيتها در افراد ديابتي كاهش مييابد. گاهي اوقات اين عملكرد سلولي با تزريق انسولين بهبود مييابد، بنابراين كنترل قند خون در دوران قبل از عمل باعث كاهش خطر عفونت محل جراحي در افراد ديابتي ميگردد.
3- چاقي:
طبقهبندي افراد چاق براساس وزن بدن و شاخص توده بدني يا BMI ميباشد كه به صورت وزن (KG) تقسيم بر مجذور قد اندازهگيري ميگردد و BMI بالاتر از 25 نشانگر چاقي ميباشد. چاقي از ريسك فاكتورهاي بسياري از بيماريهاي مزمن از جمله بيماريهاي قلبي‑عروقي و ساير بيماريها و حتي عفونت ميباشد كه ممكن است باعث افزايش مرگ و مير گردد. مكانيسمهاي فراواني باعث مستعد شدن فرد چاق نسبت به عفونتهاي بيمارستاني و يا ساير عفونتها ميگردد و ارتباط مستقيمي بين BMI بالا و عفونتهاي محل جراحي مشاهده شده است.
بافت چربي به طور فعالي در واكنشهاي التهابي و ايمني نقش دارد و باعث توليد و آزاد شدن فاكتورهاي پيش التهابي و ضدالتهابي ميگردد. در اين ميان، هورمون لپتين بسيار موثر است و كمبود ژنتيكي آن در انسان باعث افزايش مرگ و مير در اثر بروز عفونت ميگردد. چاقي باعث كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن ميگردد و برعكس هم همينطور، كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن باعث بروز چاقي ميگردد. از آنجايي كه در افراد چاق، سطح لپتين خون پايين است، ميزان بروز عفونت در آنها بالاتر است. لپتين از طرفي باعث تنظيم هموستازي انرژي از طريق جلوگيري از دريافت زياد غذا و افزايش مصرف انرژي در بدن ميگردد و از طرف ديگر باعث تعديل سيستم واكنش ايمني از طريق تاثير بر تيموس و محافظت تيموسيتها در برابر آپوپتوزيز، تنظيم تعداد و فعاليت سلولهاي تي، جلوگيري از توليد اينترلوكينها، تاثير بر ماكروفاژها و تعديل فاگوسيتوز و توليد سيتوكينها و... ميگردد.
از ديگر عوامل مستعدكننده افراد چاق نسبت به عفونت:
كاهش سطح گلوتامين و آرژنين.
مشكل بودن انجام فعاليتهايي چون استحمام و فعاليت بدني.
افزايش عفونتهاي محل جراحي به دلايل طولانيشدن زمان عمل، Retraction و عدم تعادل هموستاتيك.
كاهش اكسيژناسيون بافت زير پوستي و مستعد شدن زخمها در برابر عفونت.
تاثير چاقي بر مكانيك ششها و كاهش ظرفيت ورزش و افزايش مقاومت راههاي تنفسي و افزايش كار تنفسي كه بر عملكرد ماهيچههاي تنفسي اثر دارد و خطر پنوموني ناشي از آسپيراسيون را در اين افراد بالا ميبرد.
كم بودن HDL-كلسترول و وجود بيماريهاي ريوي باعث افزايش خطر عفونت دستگاه تنفس ميگردد. بدي عملكرد سيستم ايمني در افراد چاق، مهمترين عامل بيشتر بودن عفونت در افراد چاق است.
اثر برخي فاكتورهاي تغذيهاي در افزايش قواي ايمني
امگا-3:
ثابت شده است كه اسيدهاي چرب امگا-3 واسيدهاي چرب ضروري نقش محافظي در سيستم ايمني دارند و باعث ايجاد اثرات ضدالتهابي مخصوصا كاهش نوتروفيلها، كاهش توليد سوپر اكسيدها و كاهش توليد سيتوكينهاي پيش التهابي ميگردند. از طرفي كاهش دريافت اسيدهاي چرب ضروري مانند اسيد لينولئيك و آلفا لينولئيك اسيد باعث كاهش وزن تيموس و طحال و توقف واكنشهاي ايمني سلولي و توليد آنتيباديها ميگردد. مكانيسمهايي كه اسيدهاي چرب از طريق آنها باعث تغيير سيستم ايمني و پاسخهاي التهابي ميگردند، به شرح زيرمي باشند: تغيير در ساختمان و تركيب غشا، تغيير در عملكرد غشا و سيگنالها و تغيير در بيان ژني سلولي. مصرف 2 گرم در روز اسيدهاي چرب ضروري بدون هيچ عارضهاي باعث تقويت سيستم ايمني ميگردد.
آرژنين:
آرژنين، يك اسيدآمينه نيمه ضروري در پستانداران ميباشد و اگر دريافت رژيمي آن كافي نباشد، در شرايط استرس، تراما و Sepsis، به يك اسيدآمينه ضروري تبديل ميگردد. اين اسيد آمينه نقش مهمي در بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن (از سنتز پروتئين تا ذخيره انرژي) دارد. در طي 15 سال اخير، نقش آن در سيستم ايمني به اثبات رسيده است. آرژنين براي رشد طبيعي و تكثير لنفوسيتها مورد نياز ميباشد و در شرايط كمبود آرژنين، كاهش واكنشهاي ميتوژني مشاهده شده است. اين اسيدآمينه بر فعاليت سلولهاي T اثر گذار است و باعث افزايش ميتوژنز آنها ميگردد. همينطور باعث افزايش ماكروفاژها و افزايش سيتوتوكسيسيتي سلولهاي كشنده طبيعي ميگردد. استفاده از مكملهاي غني شده با دي پپتيد آلانين – گلوتامين، باعث كاهش ميزان عفونت و بهبود تحمل متابوليكي ميگردد.
روي:
عنصر روي نقش مهمي در سيستم ايمني (از پوست گرفته تا تنظيم عملكرد لنفوسيتها)، نوتروفيلها و سلولهاي كشنده طبيعي دارد و كمبود آن باعث افزايش حساسيت فرد در برابر پاتوژنهاي گوناگون ميگردد. كمبود روي باعث تخريب سلولهاي اپيدرمي، ضايعات پوستي و همچنين كاهش غلظت لنفوسيتها و كاهش عملكرد لنفوسيتهاي B و T ميشود. روي يك تعديلكننده قوي مقاومت بدن نسبت به عفونت ميباشد و استفاده از مكمل روي باعث كاهش شيوع عفونتها و به ويژه عفونتهاي تنفسي ميگردد.
گلوتامين:
گلوتامين، فراوانترين اسيد آمينه آزاد در بدن و تعديلكننده مهم بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن است. در انسان سالم، اين اسيدآمينه يك اسيدآمينه ضروري به حساب نميآيد، ولي در شرايط استرس ميزان نياز به آن بالا ميرود. گلوتامين مهمترين منبع سوختي براي آنتروسيتها، ماكروفاژها، لنفوسيتها و ساير سلولهاي سيستم ايمني ميباشد. گلوتامين در محلولها ناپايدار است و سريعا به تركيبات حلقوي چون پيروگلوتاميك اسيد و آمونياك تبديل ميگردد، بنابراين بايد از آن به شكل دي پپتيد در مكملها استفاده شود. افزايش استفاده از گلوتامين در افرادي كه به صورت مزمن بيمار بودهاند، مشاهده ميشود و كمبود آن باعث تخريب سيستم ايمني و افزايش ميزان عفونت ميگردد. افزودن گلوتامين به تغذيه انترال و وريدي بيماران، باعث بهبود عملكرد T-cells و افزايش قدرت باكتريكشي نوتروفيلها ميگردد. يك مطالعه نشان داد كه افزودن گلوتامين به مايع وريدي تغذيه بيماران، باعث افزايش حيات بعد از 6 ماه (از 23 درصد به 57 درصد) و كاهش مدت زمان ماندن در آي.سي.يو شده است و مصرف 30 گرم از آن در روز، براي بيماران دچار عفونت شديد و پنوموني و عفونت خون توصيه ميشود.
نتيجهگيري:
با توجه به نقش ثابت شده تغذيه در كاهش ميزان عفونتهاي بيمارستاني، راهكارهايي بدين شرح ارائه ميگردد: شناسايي بيماران دچار سوء تغذيه و سعي در جهت جبران كمبودهاي تغذيهاي قبل از انجام فرآيندهاي درماني و بعد از آن، كنترل قندخون بيماران ديابتي، كاهش وزن بيماران چاق، استفاده از مكملهاي غذايي همچون IMPACT و immun-Aid جهت تقويت سيستم ايمني بيماران، چرا كه بسياري از تحقيقات نتايج مطلوبي از مصرف اينگونه مكملها در كاهش عفونتهاي بيمارستاني عنوان كردهاند.
افزودن برخي مواد مغذي به تغذيه اين افراد كه داراي اثرات ايمونولوژيكي ميباشند، مانند آرژنين، گلوتامين، نوكلئوتيدها و اسيدهاي چرب امگا-3 كه نقش مهمي در تنظيم فعاليتهاي سيستم ايمني دارند و افزايشدهنده قواي ايمني ميباشند.
استفاده از گاواژ پر پروتئين غني شده با آرژنين، آنتياكسيدانها و فيبر باعث كاهش عفونتهاي ناشي از كاتتر نسبت به گاواژهاي پر پروتئين معمولي در بيماران بستري در ICU شده است.
همچنين استفاده از فرمولاهاي تقويتكننده سيستم ايمني كه حاوي آرژنين، m-RNA و امگا-3 هستند، باعث كاهش مرگ و مير بيماران سپتيك بستري در ICU شده است.عفونتهاي بيمارستاني به عفونتهايي گفته ميشود كه افراد بستري در ايام اقامت خود در بيمارستان به آن مبتلا ميشوند و علايم آن در بيمارستان و يا پس از مرخص شدن از بيمارستان آشكار ميگردد. اين نوع عفونتها نه فقط به بيماران بلكه به هر فردي كه با بيماران تماس دارد (نظير كارمندان، عيادتكنندگان، كارگران و غيره) انتقال مييابند و خطري براي انتشار عفونت در جامعه هستند، زيرا گاهي علايم و نشانههاي بيماري در هنگام مرخص شدن بيمار بروز نميكند و برخي از اين بيماران، پاتوژنهاي بيماريزا را با خود دارند و به اين ترتيب، موجب بروز بيماري عفوني درجامعه ميشوند.
به طوركلي، شيوع عفونتهاي بيمارستاني به شدت بيماريهاي زمينهاي در فرد نيز بستگي دارد، به طوري كه بيماراني كه دفاع طبيعي بدن آنها مختل شده است، بيشتر در معرض خطر هستند. برعكس، بيماراني كه در هنگام پذيرش به بيمارستان، شدت بيماري كمتري دارند، شانس كمتري براي ابتلا به عفونت بيمارستاني دارند.
افراد بستري شده در بيمارستان، استعداد زيادي براي ابتلا به عفونت دارند و تاكنون امكان آن وجود نداشته است كه بيماران را بتوان بر عليه عفونتهاي بيمارستاني ايمن كرد. به طور كلي، تعداد زيادي از بيماران ضعيف مبتلا به عفونت، به علت داشتن مقاومت كم، نسبت به ساير عفونتها هم آسيبپذير ميباشند.
عوامل مستعدكننده عفونتهاي بيمارستاني، شامل سن (خيلي جوان يا خيلي پير)، عوامل آناتوميك، جراحي، سوختگي، وجود اجسام خارجي مانند كاتتر، عوامل متابوليكي مانند ديابت و بيماريهايي چون سوء تغذيه و اختلال در سنتز ايمونوگلوبولين ميباشند.
اقدامات اصولي كه براي كنترل عفونتهاي بيمارستاني و جلوگيري از انتشار آنها در بيمارستانها به كار ميروند، شامل جداسازي از آلودگي، استفاده از مواد ضدعفونيكننده، استريل كردن، ايزوله كردن بيماران و استفاده از آنتيبيوتيك ميباشد.
در ميان استراتژيهاي به كار رفته در جلوگيري از بروز عفونتهاي بيمارستاني و يا درمان اين موارد، مطلبي كه به آن كمتر پرداخته شده، افزايش سطح ايمني و مقاومت بدن بيماران با اصلاح الگوي تغذيه و استفاده از مكملهاي تغذيهاي مناسب ميباشد.
در سالهاي اخير و با پيشرفت علم تغذيه، تلاشهاي فراواني در جهت اصلاح الگوي تغذيه عموم مردم و به ويژه بيماران صورت گرفته و ثابت شده كه با تغذيه مناسب، بسياري از بيماريها قابل كنترل و درمان ميباشند.
در اين راستا نشان داده شده است كه سوءتغذيه به طور غير وابسته و مستقلي مسؤول افزايش مرگ و ميرهاي بيمارستاني ناشي از مواردي چون عفونت، زخمهاي فشاري و تاخير در بهبود زخم ميباشد و تمامي اين موارد باعث افزايش طول مدت بستري شدن بيماران و ميزان مرگ و مير ميگردند.
تغذيه و عفونت، بسيار با هم تداخل دارند. مطالعات متعددي هم تاييدكننده اين مورد ميباشند كه بروز عفونت و مخصوصا عفونتهاي بيمارستاني، از مشكلات ناشي از سوء تغذيه ميباشد.
از ريسك فاكتورهاي عفونتهاي بيمارستاني، سوءتغذيه، ديابت و چاقي است كه به ترتيب، به بررسي آنها ميپردازيم:
1- سوءتغذيه:
ارتباط قابل ملاحظهاي بين وضعيت تغذيهاي بيماران و شيوع عفونتهاي بيمارستاني وجود دارد. وضعيت تغذيهاي و سوءتغذيه بيماران توسط متغيرهاي گوناگوني از جمله ارزيابي ميزان غذاي مصرف شده، وزن بدن، ميزان كاهش وزن، دادههاي آنتروپومتريك، پروتئينهاي كبدي و آناليز توده بدني ارزيابي ميگردد.
سن بالاي 60 سال، بستري بودن بيش از 15 روز در بيمارستان، وجود عفونت و سرطان، از ريسك فاكتورهاي ابتلا به سوءتغذيه ميباشند. شيوع عفونت در بخشهاي آي.سي.يو، نشاندهنده اهميت اين مسأله در اين بيماران ميباشد. اكثر بيماران بستري در آي.سي.يو، دچار سوءتغذيه مخفي ميباشند كه اين امر ميتواند مدت حضور آنها را در آي.سي.يو طولانيتر نمايد.
افزايش سن در ارتباط با افزايش خطر كمبودهاي تغذيهاي و تغيير سيستم ايمني ميباشد. كمبودهاي تغذيهاي باعث بدي عملكرد سيستم ايمني ميگردند. استفاده از مكملهاي تغذيهاي، باعث افزايش ذخاير و جبران كمبودهاي مواد مغذي بدن و افزايش ظرفيت ايمني بدن ميشود. برخي از مكملهاي تغذيهاي باعث كاهش نامنظميهاي سيستم ايمني ناشي از استرسهاي وارده به بدن ميگردند. اين مكملها داراي ويتامين، املاح و آنتياكسيدانهايي چون ويتامينهاي E, C و بتا-كاروتن و سلنيوم، روي، فروكتوز، اوليگو ساكاريدها و اسيدهاي چرب با زنجيره متوسط و روغن كانولا ميباشند.
شناسايي زود هنگام سوءتغذيه به عنوان يك نشانگر مستقل و ريسك فاكتور در بروز عفونت و همچنين انجام غربالگري و تشخيص به موقع بيماران در معرض خطر، راهي مناسب براي كاهش شيوع زياد عفونتهاي بيمارستاني ميباشد.
2- ديابت:
ديابت، دومين ريسك فاكتور بروز عفونتهاي بيمارستاني مخصوصا در افراد كانديد جراحي ميباشد. افزايش قند خون در دوره قبل از عمل، يك نشانگر دگرگوني مزمن متابوليكي است و يك فاكتور وابسته در افزايش خطر عفونت ميباشد.
وجود سابقه ديابت باعث افزايش خطر بروز عفونت بعد از جراحي به ميزان 7/2 برابر ميگردد، زيرا فاگوسيتوز و باكتريكشي لكوسيتها در افراد ديابتي كاهش مييابد. گاهي اوقات اين عملكرد سلولي با تزريق انسولين بهبود مييابد، بنابراين كنترل قند خون در دوران قبل از عمل باعث كاهش خطر عفونت محل جراحي در افراد ديابتي ميگردد.
3- چاقي:
طبقهبندي افراد چاق براساس وزن بدن و شاخص توده بدني يا BMI ميباشد كه به صورت وزن (KG) تقسيم بر مجذور قد اندازهگيري ميگردد و BMI بالاتر از 25 نشانگر چاقي ميباشد. چاقي از ريسك فاكتورهاي بسياري از بيماريهاي مزمن از جمله بيماريهاي قلبي‑عروقي و ساير بيماريها و حتي عفونت ميباشد كه ممكن است باعث افزايش مرگ و مير گردد. مكانيسمهاي فراواني باعث مستعد شدن فرد چاق نسبت به عفونتهاي بيمارستاني و يا ساير عفونتها ميگردد و ارتباط مستقيمي بين BMI بالا و عفونتهاي محل جراحي مشاهده شده است.
بافت چربي به طور فعالي در واكنشهاي التهابي و ايمني نقش دارد و باعث توليد و آزاد شدن فاكتورهاي پيش التهابي و ضدالتهابي ميگردد. در اين ميان، هورمون لپتين بسيار موثر است و كمبود ژنتيكي آن در انسان باعث افزايش مرگ و مير در اثر بروز عفونت ميگردد. چاقي باعث كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن ميگردد و برعكس هم همينطور، كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن باعث بروز چاقي ميگردد. از آنجايي كه در افراد چاق، سطح لپتين خون پايين است، ميزان بروز عفونت در آنها بالاتر است. لپتين از طرفي باعث تنظيم هموستازي انرژي از طريق جلوگيري از دريافت زياد غذا و افزايش مصرف انرژي در بدن ميگردد و از طرف ديگر باعث تعديل سيستم واكنش ايمني از طريق تاثير بر تيموس و محافظت تيموسيتها در برابر آپوپتوزيز، تنظيم تعداد و فعاليت سلولهاي تي، جلوگيري از توليد اينترلوكينها، تاثير بر ماكروفاژها و تعديل فاگوسيتوز و توليد سيتوكينها و... ميگردد.
از ديگر عوامل مستعدكننده افراد چاق نسبت به عفونت:
كاهش سطح گلوتامين و آرژنين.
مشكل بودن انجام فعاليتهايي چون استحمام و فعاليت بدني.
افزايش عفونتهاي محل جراحي به دلايل طولانيشدن زمان عمل، Retraction و عدم تعادل هموستاتيك.
كاهش اكسيژناسيون بافت زير پوستي و مستعد شدن زخمها در برابر عفونت.
تاثير چاقي بر مكانيك ششها و كاهش ظرفيت ورزش و افزايش مقاومت راههاي تنفسي و افزايش كار تنفسي كه بر عملكرد ماهيچههاي تنفسي اثر دارد و خطر پنوموني ناشي از آسپيراسيون را در اين افراد بالا ميبرد.
كم بودن HDL-كلسترول و وجود بيماريهاي ريوي باعث افزايش خطر عفونت دستگاه تنفس ميگردد. بدي عملكرد سيستم ايمني در افراد چاق، مهمترين عامل بيشتر بودن عفونت در افراد چاق است.
اثر برخي فاكتورهاي تغذيهاي در افزايش قواي ايمني
امگا-3:
ثابت شده است كه اسيدهاي چرب امگا-3 واسيدهاي چرب ضروري نقش محافظي در سيستم ايمني دارند و باعث ايجاد اثرات ضدالتهابي مخصوصا كاهش نوتروفيلها، كاهش توليد سوپر اكسيدها و كاهش توليد سيتوكينهاي پيش التهابي ميگردند. از طرفي كاهش دريافت اسيدهاي چرب ضروري مانند اسيد لينولئيك و آلفا لينولئيك اسيد باعث كاهش وزن تيموس و طحال و توقف واكنشهاي ايمني سلولي و توليد آنتيباديها ميگردد. مكانيسمهايي كه اسيدهاي چرب از طريق آنها باعث تغيير سيستم ايمني و پاسخهاي التهابي ميگردند، به شرح زيرمي باشند: تغيير در ساختمان و تركيب غشا، تغيير در عملكرد غشا و سيگنالها و تغيير در بيان ژني سلولي. مصرف 2 گرم در روز اسيدهاي چرب ضروري بدون هيچ عارضهاي باعث تقويت سيستم ايمني ميگردد.
آرژنين:
آرژنين، يك اسيدآمينه نيمه ضروري در پستانداران ميباشد و اگر دريافت رژيمي آن كافي نباشد، در شرايط استرس، تراما و Sepsis، به يك اسيدآمينه ضروري تبديل ميگردد. اين اسيد آمينه نقش مهمي در بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن (از سنتز پروتئين تا ذخيره انرژي) دارد. در طي 15 سال اخير، نقش آن در سيستم ايمني به اثبات رسيده است. آرژنين براي رشد طبيعي و تكثير لنفوسيتها مورد نياز ميباشد و در شرايط كمبود آرژنين، كاهش واكنشهاي ميتوژني مشاهده شده است. اين اسيدآمينه بر فعاليت سلولهاي T اثر گذار است و باعث افزايش ميتوژنز آنها ميگردد. همينطور باعث افزايش ماكروفاژها و افزايش سيتوتوكسيسيتي سلولهاي كشنده طبيعي ميگردد. استفاده از مكملهاي غني شده با دي پپتيد آلانين – گلوتامين، باعث كاهش ميزان عفونت و بهبود تحمل متابوليكي ميگردد.
روي:
عنصر روي نقش مهمي در سيستم ايمني (از پوست گرفته تا تنظيم عملكرد لنفوسيتها)، نوتروفيلها و سلولهاي كشنده طبيعي دارد و كمبود آن باعث افزايش حساسيت فرد در برابر پاتوژنهاي گوناگون ميگردد. كمبود روي باعث تخريب سلولهاي اپيدرمي، ضايعات پوستي و همچنين كاهش غلظت لنفوسيتها و كاهش عملكرد لنفوسيتهاي B و T ميشود. روي يك تعديلكننده قوي مقاومت بدن نسبت به عفونت ميباشد و استفاده از مكمل روي باعث كاهش شيوع عفونتها و به ويژه عفونتهاي تنفسي ميگردد.
گلوتامين:
گلوتامين، فراوانترين اسيد آمينه آزاد در بدن و تعديلكننده مهم بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن است. در انسان سالم، اين اسيدآمينه يك اسيدآمينه ضروري به حساب نميآيد، ولي در شرايط استرس ميزان نياز به آن بالا ميرود. گلوتامين مهمترين منبع سوختي براي آنتروسيتها، ماكروفاژها، لنفوسيتها و ساير سلولهاي سيستم ايمني ميباشد. گلوتامين در محلولها ناپايدار است و سريعا به تركيبات حلقوي چون پيروگلوتاميك اسيد و آمونياك تبديل ميگردد، بنابراين بايد از آن به شكل دي پپتيد در مكملها استفاده شود. افزايش استفاده از گلوتامين در افرادي كه به صورت مزمن بيمار بودهاند، مشاهده ميشود و كمبود آن باعث تخريب سيستم ايمني و افزايش ميزان عفونت ميگردد. افزودن گلوتامين به تغذيه انترال و وريدي بيماران، باعث بهبود عملكرد T-cells و افزايش قدرت باكتريكشي نوتروفيلها ميگردد. يك مطالعه نشان داد كه افزودن گلوتامين به مايع وريدي تغذيه بيماران، باعث افزايش حيات بعد از 6 ماه (از 23 درصد به 57 درصد) و كاهش مدت زمان ماندن در آي.سي.يو شده است و مصرف 30 گرم از آن در روز، براي بيماران دچار عفونت شديد و پنوموني و عفونت خون توصيه ميشود.
نتيجهگيري:
با توجه به نقش ثابت شده تغذيه در كاهش ميزان عفونتهاي بيمارستاني، راهكارهايي بدين شرح ارائه ميگردد: شناسايي بيماران دچار سوء تغذيه و سعي در جهت جبران كمبودهاي تغذيهاي قبل از انجام فرآيندهاي درماني و بعد از آن، كنترل قندخون بيماران ديابتي، كاهش وزن بيماران چاق، استفاده از مكملهاي غذايي همچون IMPACT و immun-Aid جهت تقويت سيستم ايمني بيماران، چرا كه بسياري از تحقيقات نتايج مطلوبي از مصرف اينگونه مكملها در كاهش عفونتهاي بيمارستاني عنوان كردهاند.
افزودن برخي مواد مغذي به تغذيه اين افراد كه داراي اثرات ايمونولوژيكي ميباشند، مانند آرژنين، گلوتامين، نوكلئوتيدها و اسيدهاي چرب امگا-3 كه نقش مهمي در تنظيم فعاليتهاي سيستم ايمني دارند و افزايشدهنده قواي ايمني ميباشند.
استفاده از گاواژ پر پروتئين غني شده با آرژنين، آنتياكسيدانها و فيبر باعث كاهش عفونتهاي ناشي از كاتتر نسبت به گاواژهاي پر پروتئين معمولي در بيماران بستري در ICU شده است.
همچنين استفاده از فرمولاهاي تقويتكننده سيستم ايمني كه حاوي آرژنين، m-RNA و امگا-3 هستند، باعث كاهش مرگ و مير بيماران سپتيك بستري در ICU شده است.عفونتهاي بيمارستاني به عفونتهايي گفته ميشود كه افراد بستري در ايام اقامت خود در بيمارستان به آن مبتلا ميشوند و علايم آن در بيمارستان و يا پس از مرخص شدن از بيمارستان آشكار ميگردد. اين نوع عفونتها نه فقط به بيماران بلكه به هر فردي كه با بيماران تماس دارد (نظير كارمندان، عيادتكنندگان، كارگران و غيره) انتقال مييابند و خطري براي انتشار عفونت در جامعه هستند، زيرا گاهي علايم و نشانههاي بيماري در هنگام مرخص شدن بيمار بروز نميكند و برخي از اين بيماران، پاتوژنهاي بيماريزا را با خود دارند و به اين ترتيب، موجب بروز بيماري عفوني درجامعه ميشوند.
به طوركلي، شيوع عفونتهاي بيمارستاني به شدت بيماريهاي زمينهاي در فرد نيز بستگي دارد، به طوري كه بيماراني كه دفاع طبيعي بدن آنها مختل شده است، بيشتر در معرض خطر هستند. برعكس، بيماراني كه در هنگام پذيرش به بيمارستان، شدت بيماري كمتري دارند، شانس كمتري براي ابتلا به عفونت بيمارستاني دارند.
افراد بستري شده در بيمارستان، استعداد زيادي براي ابتلا به عفونت دارند و تاكنون امكان آن وجود نداشته است كه بيماران را بتوان بر عليه عفونتهاي بيمارستاني ايمن كرد. به طور كلي، تعداد زيادي از بيماران ضعيف مبتلا به عفونت، به علت داشتن مقاومت كم، نسبت به ساير عفونتها هم آسيبپذير ميباشند.
عوامل مستعدكننده عفونتهاي بيمارستاني، شامل سن (خيلي جوان يا خيلي پير)، عوامل آناتوميك، جراحي، سوختگي، وجود اجسام خارجي مانند كاتتر، عوامل متابوليكي مانند ديابت و بيماريهايي چون سوء تغذيه و اختلال در سنتز ايمونوگلوبولين ميباشند.
اقدامات اصولي كه براي كنترل عفونتهاي بيمارستاني و جلوگيري از انتشار آنها در بيمارستانها به كار ميروند، شامل جداسازي از آلودگي، استفاده از مواد ضدعفونيكننده، استريل كردن، ايزوله كردن بيماران و استفاده از آنتيبيوتيك ميباشد.
در ميان استراتژيهاي به كار رفته در جلوگيري از بروز عفونتهاي بيمارستاني و يا درمان اين موارد، مطلبي كه به آن كمتر پرداخته شده، افزايش سطح ايمني و مقاومت بدن بيماران با اصلاح الگوي تغذيه و استفاده از مكملهاي تغذيهاي مناسب ميباشد.
در سالهاي اخير و با پيشرفت علم تغذيه، تلاشهاي فراواني در جهت اصلاح الگوي تغذيه عموم مردم و به ويژه بيماران صورت گرفته و ثابت شده كه با تغذيه مناسب، بسياري از بيماريها قابل كنترل و درمان ميباشند.
در اين راستا نشان داده شده است كه سوءتغذيه به طور غير وابسته و مستقلي مسؤول افزايش مرگ و ميرهاي بيمارستاني ناشي از مواردي چون عفونت، زخمهاي فشاري و تاخير در بهبود زخم ميباشد و تمامي اين موارد باعث افزايش طول مدت بستري شدن بيماران و ميزان مرگ و مير ميگردند.
تغذيه و عفونت، بسيار با هم تداخل دارند. مطالعات متعددي هم تاييدكننده اين مورد ميباشند كه بروز عفونت و مخصوصا عفونتهاي بيمارستاني، از مشكلات ناشي از سوء تغذيه ميباشد.
از ريسك فاكتورهاي عفونتهاي بيمارستاني، سوءتغذيه، ديابت و چاقي است كه به ترتيب، به بررسي آنها ميپردازيم:
1- سوءتغذيه:
ارتباط قابل ملاحظهاي بين وضعيت تغذيهاي بيماران و شيوع عفونتهاي بيمارستاني وجود دارد. وضعيت تغذيهاي و سوءتغذيه بيماران توسط متغيرهاي گوناگوني از جمله ارزيابي ميزان غذاي مصرف شده، وزن بدن، ميزان كاهش وزن، دادههاي آنتروپومتريك، پروتئينهاي كبدي و آناليز توده بدني ارزيابي ميگردد.
سن بالاي 60 سال، بستري بودن بيش از 15 روز در بيمارستان، وجود عفونت و سرطان، از ريسك فاكتورهاي ابتلا به سوءتغذيه ميباشند. شيوع عفونت در بخشهاي آي.سي.يو، نشاندهنده اهميت اين مسأله در اين بيماران ميباشد. اكثر بيماران بستري در آي.سي.يو، دچار سوءتغذيه مخفي ميباشند كه اين امر ميتواند مدت حضور آنها را در آي.سي.يو طولانيتر نمايد.
افزايش سن در ارتباط با افزايش خطر كمبودهاي تغذيهاي و تغيير سيستم ايمني ميباشد. كمبودهاي تغذيهاي باعث بدي عملكرد سيستم ايمني ميگردند. استفاده از مكملهاي تغذيهاي، باعث افزايش ذخاير و جبران كمبودهاي مواد مغذي بدن و افزايش ظرفيت ايمني بدن ميشود. برخي از مكملهاي تغذيهاي باعث كاهش نامنظميهاي سيستم ايمني ناشي از استرسهاي وارده به بدن ميگردند. اين مكملها داراي ويتامين، املاح و آنتياكسيدانهايي چون ويتامينهاي E, C و بتا-كاروتن و سلنيوم، روي، فروكتوز، اوليگو ساكاريدها و اسيدهاي چرب با زنجيره متوسط و روغن كانولا ميباشند.
شناسايي زود هنگام سوءتغذيه به عنوان يك نشانگر مستقل و ريسك فاكتور در بروز عفونت و همچنين انجام غربالگري و تشخيص به موقع بيماران در معرض خطر، راهي مناسب براي كاهش شيوع زياد عفونتهاي بيمارستاني ميباشد.
2- ديابت:
ديابت، دومين ريسك فاكتور بروز عفونتهاي بيمارستاني مخصوصا در افراد كانديد جراحي ميباشد. افزايش قند خون در دوره قبل از عمل، يك نشانگر دگرگوني مزمن متابوليكي است و يك فاكتور وابسته در افزايش خطر عفونت ميباشد.
وجود سابقه ديابت باعث افزايش خطر بروز عفونت بعد از جراحي به ميزان 7/2 برابر ميگردد، زيرا فاگوسيتوز و باكتريكشي لكوسيتها در افراد ديابتي كاهش مييابد. گاهي اوقات اين عملكرد سلولي با تزريق انسولين بهبود مييابد، بنابراين كنترل قند خون در دوران قبل از عمل باعث كاهش خطر عفونت محل جراحي در افراد ديابتي ميگردد.
3- چاقي:
طبقهبندي افراد چاق براساس وزن بدن و شاخص توده بدني يا BMI ميباشد كه به صورت وزن (KG) تقسيم بر مجذور قد اندازهگيري ميگردد و BMI بالاتر از 25 نشانگر چاقي ميباشد. چاقي از ريسك فاكتورهاي بسياري از بيماريهاي مزمن از جمله بيماريهاي قلبي‑عروقي و ساير بيماريها و حتي عفونت ميباشد كه ممكن است باعث افزايش مرگ و مير گردد. مكانيسمهاي فراواني باعث مستعد شدن فرد چاق نسبت به عفونتهاي بيمارستاني و يا ساير عفونتها ميگردد و ارتباط مستقيمي بين BMI بالا و عفونتهاي محل جراحي مشاهده شده است.
بافت چربي به طور فعالي در واكنشهاي التهابي و ايمني نقش دارد و باعث توليد و آزاد شدن فاكتورهاي پيش التهابي و ضدالتهابي ميگردد. در اين ميان، هورمون لپتين بسيار موثر است و كمبود ژنتيكي آن در انسان باعث افزايش مرگ و مير در اثر بروز عفونت ميگردد. چاقي باعث كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن ميگردد و برعكس هم همينطور، كمبود لپتين و مقاومت نسبت به آن باعث بروز چاقي ميگردد. از آنجايي كه در افراد چاق، سطح لپتين خون پايين است، ميزان بروز عفونت در آنها بالاتر است. لپتين از طرفي باعث تنظيم هموستازي انرژي از طريق جلوگيري از دريافت زياد غذا و افزايش مصرف انرژي در بدن ميگردد و از طرف ديگر باعث تعديل سيستم واكنش ايمني از طريق تاثير بر تيموس و محافظت تيموسيتها در برابر آپوپتوزيز، تنظيم تعداد و فعاليت سلولهاي تي، جلوگيري از توليد اينترلوكينها، تاثير بر ماكروفاژها و تعديل فاگوسيتوز و توليد سيتوكينها و... ميگردد.
از ديگر عوامل مستعدكننده افراد چاق نسبت به عفونت:
كاهش سطح گلوتامين و آرژنين.
مشكل بودن انجام فعاليتهايي چون استحمام و فعاليت بدني.
افزايش عفونتهاي محل جراحي به دلايل طولانيشدن زمان عمل، Retraction و عدم تعادل هموستاتيك.
كاهش اكسيژناسيون بافت زير پوستي و مستعد شدن زخمها در برابر عفونت.
تاثير چاقي بر مكانيك ششها و كاهش ظرفيت ورزش و افزايش مقاومت راههاي تنفسي و افزايش كار تنفسي كه بر عملكرد ماهيچههاي تنفسي اثر دارد و خطر پنوموني ناشي از آسپيراسيون را در اين افراد بالا ميبرد.
كم بودن HDL-كلسترول و وجود بيماريهاي ريوي باعث افزايش خطر عفونت دستگاه تنفس ميگردد. بدي عملكرد سيستم ايمني در افراد چاق، مهمترين عامل بيشتر بودن عفونت در افراد چاق است.
اثر برخي فاكتورهاي تغذيهاي در افزايش قواي ايمني
امگا-3:
ثابت شده است كه اسيدهاي چرب امگا-3 واسيدهاي چرب ضروري نقش محافظي در سيستم ايمني دارند و باعث ايجاد اثرات ضدالتهابي مخصوصا كاهش نوتروفيلها، كاهش توليد سوپر اكسيدها و كاهش توليد سيتوكينهاي پيش التهابي ميگردند. از طرفي كاهش دريافت اسيدهاي چرب ضروري مانند اسيد لينولئيك و آلفا لينولئيك اسيد باعث كاهش وزن تيموس و طحال و توقف واكنشهاي ايمني سلولي و توليد آنتيباديها ميگردد. مكانيسمهايي كه اسيدهاي چرب از طريق آنها باعث تغيير سيستم ايمني و پاسخهاي التهابي ميگردند، به شرح زيرمي باشند: تغيير در ساختمان و تركيب غشا، تغيير در عملكرد غشا و سيگنالها و تغيير در بيان ژني سلولي. مصرف 2 گرم در روز اسيدهاي چرب ضروري بدون هيچ عارضهاي باعث تقويت سيستم ايمني ميگردد.
آرژنين:
آرژنين، يك اسيدآمينه نيمه ضروري در پستانداران ميباشد و اگر دريافت رژيمي آن كافي نباشد، در شرايط استرس، تراما و Sepsis، به يك اسيدآمينه ضروري تبديل ميگردد. اين اسيد آمينه نقش مهمي در بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن (از سنتز پروتئين تا ذخيره انرژي) دارد. در طي 15 سال اخير، نقش آن در سيستم ايمني به اثبات رسيده است. آرژنين براي رشد طبيعي و تكثير لنفوسيتها مورد نياز ميباشد و در شرايط كمبود آرژنين، كاهش واكنشهاي ميتوژني مشاهده شده است. اين اسيدآمينه بر فعاليت سلولهاي T اثر گذار است و باعث افزايش ميتوژنز آنها ميگردد. همينطور باعث افزايش ماكروفاژها و افزايش سيتوتوكسيسيتي سلولهاي كشنده طبيعي ميگردد. استفاده از مكملهاي غني شده با دي پپتيد آلانين – گلوتامين، باعث كاهش ميزان عفونت و بهبود تحمل متابوليكي ميگردد.
روي:
عنصر روي نقش مهمي در سيستم ايمني (از پوست گرفته تا تنظيم عملكرد لنفوسيتها)، نوتروفيلها و سلولهاي كشنده طبيعي دارد و كمبود آن باعث افزايش حساسيت فرد در برابر پاتوژنهاي گوناگون ميگردد. كمبود روي باعث تخريب سلولهاي اپيدرمي، ضايعات پوستي و همچنين كاهش غلظت لنفوسيتها و كاهش عملكرد لنفوسيتهاي B و T ميشود. روي يك تعديلكننده قوي مقاومت بدن نسبت به عفونت ميباشد و استفاده از مكمل روي باعث كاهش شيوع عفونتها و به ويژه عفونتهاي تنفسي ميگردد.
گلوتامين:
گلوتامين، فراوانترين اسيد آمينه آزاد در بدن و تعديلكننده مهم بسياري از فرآيندهاي متابوليكي بدن است. در انسان سالم، اين اسيدآمينه يك اسيدآمينه ضروري به حساب نميآيد، ولي در شرايط استرس ميزان نياز به آن بالا ميرود. گلوتامين مهمترين منبع سوختي براي آنتروسيتها، ماكروفاژها، لنفوسيتها و ساير سلولهاي سيستم ايمني ميباشد. گلوتامين در محلولها ناپايدار است و سريعا به تركيبات حلقوي چون پيروگلوتاميك اسيد و آمونياك تبديل ميگردد، بنابراين بايد از آن به شكل دي پپتيد در مكملها استفاده شود. افزايش استفاده از گلوتامين در افرادي كه به صورت مزمن بيمار بودهاند، مشاهده ميشود و كمبود آن باعث تخريب سيستم ايمني و افزايش ميزان عفونت ميگردد. افزودن گلوتامين به تغذيه انترال و وريدي بيماران، باعث بهبود عملكرد T-cells و افزايش قدرت باكتريكشي نوتروفيلها ميگردد. يك مطالعه نشان داد كه افزودن گلوتامين به مايع وريدي تغذيه بيماران، باعث افزايش حيات بعد از 6 ماه (از 23 درصد به 57 درصد) و كاهش مدت زمان ماندن در آي.سي.يو شده است و مصرف 30 گرم از آن در روز، براي بيماران دچار عفونت شديد و پنوموني و عفونت خون توصيه ميشود.
نتيجهگيري:
با توجه به نقش ثابت شده تغذيه در كاهش ميزان عفونتهاي بيمارستاني، راهكارهايي بدين شرح ارائه ميگردد: شناسايي بيماران دچار سوء تغذيه و سعي در جهت جبران كمبودهاي تغذيهاي قبل از انجام فرآيندهاي درماني و بعد از آن، كنترل قندخون بيماران ديابتي، كاهش وزن بيماران چاق، استفاده از مكملهاي غذايي همچون IMPACT و immun-Aid جهت تقويت سيستم ايمني بيماران، چرا كه بسياري از تحقيقات نتايج مطلوبي از مصرف اينگونه مكملها در كاهش عفونتهاي بيمارستاني عنوان كردهاند.
افزودن برخي مواد مغذي به تغذيه اين افراد كه داراي اثرات ايمونولوژيكي ميباشند، مانند آرژنين، گلوتامين، نوكلئوتيدها و اسيدهاي چرب امگا-3 كه نقش مهمي در تنظيم فعاليتهاي سيستم ايمني دارند و افزايشدهنده قواي ايمني ميباشند.
استفاده از گاواژ پر پروتئين غني شده با آرژنين، آنتياكسيدانها و فيبر باعث كاهش عفونتهاي ناشي از كاتتر نسبت به گاواژهاي پر پروتئين معمولي در بيماران بستري در ICU شده است.
همچنين استفاده از فرمولاهاي تقويتكننده سيستم ايمني كه حاوي آرژنين، m-RNA و امگا-3 هستند، باعث كاهش مرگ و مير بيماران سپتيك بستري در ICU شده است.
منبع: دنیای تغذیه ش ۹۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر