تحقيقات علمي گسترده در كشورهاي مختلف جهان، اين واقعيت را به اثبات رساندهاند كه تغذيه نقش بسيار مهمي در حفظ سلامت، پيشگيري از بيماريها و طول عمر انسان برعهده دارد. البته عوامل ديگري هم در اين مورد موثرند، ولي تغذيه در اين ارتباط از اهميت ويژهاي برخوردار است.
با پيشرفت علم، دانشمندان به تازههاي شگفتانگيزي در مورد تاثير تغذيه در حفظ سلامت انسان دست يافتهاند، بنابراين در جهان امروز كه اطلاعات به سرعت به كشورها و ممالك مختلف انتقال مييابد، قاعدتا بايد بسياري از بيماريهاي شايع در جوامع مختلف، ريشهكن شود و مردم از سلامت بيشتري برخوردار باشند، در حالي كه شواهد و نتايج حاصل از تحقيقات گوناگون در اقصي نقاط جهان، خلاف اين امر را نشان ميدهند و حتي امروزه شاهد بروز و شيوع بسياري از بيماريهاي مزمن از قبيل اختلالات قلبي – عروقي و سكتههاي گسترده ناشي از آن، سرطان، ديابت، افزايش فشارخون، چربيهاي نامطلوب خون و... در جوامع مختلف هستيم.
ريشه اين ناهماهنگي علم با سلامت را در كجا بايد جستجو كرد؟ مسلما تغيير شيوه زندگي، به خصوص در جوامع پيشرفته و صنعتي، مهمترين علت اين ناهماهنگي است كه مستقيما بر الگوي غذايي خانوادهها تاثير ميگذارد، ولي نكته كليدي و مهم در اين ماجرا نقش مادران در فعاليتهاي خانه است كه تصميمگير، برنامهريز و مجري تغذيه در خانواده هستند. آگاهي و نگرش خانمها در مورد تغذيه نقش بسيار مهم و سازندهاي در شكلگيري الگوي غذايي خانواده برعهده دارد. حال اين سوال پيش ميآيد كه در قدم اول، آگاهي مادران و خانمهاي خانهدار در ارتباط با تغذيه چگونه است؟ به عبارت ديگر، مادران به هنگام انتخاب و خريد ماده غذايي، برنامهريزي جهت تهيه غذا، شكلگيري رفتارهاي تغذيهاي خانواده و... تا چه ميزان گامهاي خود را آگاهانه و مطمئن برميدارند؟
عادات غذايي، كه مهمترين و موثرترين عامل در تعيين وضعيت تغذيهاي افراد است، از خانواده منشاء ميگيرد، بنابراين براي تغيير عادات غذايي نادرست، نقطه موثر و كليدي، آگاهي و نگرش مادران نسبت به تغذيه است.
در اين ارتباط بهتر است ابتدا از انتخاب غذايي شروع كنيم و توجه نماييم كه مادران عزيز در مورد انتخاب غذايي براي خانواده چه فاكتورهايي را در نظر ميگيرند و كداميك از مواد غذايي را جهت تغذيه خانواده، در اولويت قرار ميدهند.
آيا اولويت فاكتورهاي انتخابي مادران، علايق و تمايلات غذايي كودكان و خانواده است يا قيمت مواد غذايي به عنوان يك عامل مهم عمل ميكند؟ موادي كه وفور بيشتري در هر فصل و ايام در بازار دارند (مسأله دسترسي) در اولويت قرار ميگيرند يا اينكه به نيازهاي تغذيهاي خانواده بهاي بيشتري ميدهند؟ بنابراين بايد هر يك از اين عوامل را مورد بررسي قرار داد:
1- توجه به علايق و تمايلات غذايي كودكان و اعضاء خانواده
مهمترين عامل انتخاب غذايي، تمايل و علاقه فرد نسبت به مواد غذايي است و اين تمايل اكثرا در مورد كودكان و نوجوانان، نامناسب ميباشد و اين مشكلي است كه در اغلب اوقات، مادران با آن روبهرو هستند.
اين دسته از مادران اظهار ميدارند كه با وجود تلاش فراوان در فراهم كردن الگوي غذايي مناسب براي كودكانشان، آنها توجه و علاقهاي به مصرف اين الگوها نشان نميدهند. از موادي كه خود به آنها تمايل دارند (مانند غذاهاي آماده (Fast Foods)، نوشابههاي گازدار، چيپس، پفك و غيره) استفاده مينمايند. اين مسأله حائز اهميت زيادي است كه بايد با آن به درستي و با تدبير فراوان مقابله نمود.
تلاش مادران در برنامهريزي صحيح غذايي چنانچه با مقاومت و مخالفت كودكان مواجه شود، نميتواند نتيجه مثبتي در بر داشته باشد، به اضافه آنكه موجب بيزاري و امتناع بيشتر كودكان و نوجوانان در پيروي از برنامه غذايي صحيح ميشود.
چاره چيست؟ براي حل اين مشكل چه بايد كرد؟
مهمترين كليد در حل اين مشكل آن است كه كودكان و نوجوانان، با ميل و رغبت، مواد غذايي مفيد و داراي ارزش تغذيهاي بالا را انتخاب نمايند. اين امر ممكن نيست مگر آنكه مادران، فرزندان خود را با نيازهاي تغذيهايشان آشنا نمايند و آگاهي آنان را نسبت به تاثير مواد غذايي ضروري و مفيد در حفظ سلامتي، تامين رشد، افزايش قدرت يادگيري و حافظه و پيشگيري از بيماريها افزايش دهند. در اين صورت، تلاش مادر بينتيجه نخواهد ماند و فرزندان او با ميل و رغبت از الگوي غذايي صحيح و مفيد استفاده خواهند كرد.
2- قيمت مواد غذايي
يكي از عوامل مهم در مورد انتخاب مواد غذايي در هر خانواده، مسأله اقتصادي است. حتي با آگاهي از خواص تغذيهاي مواد غذايي مفيد، چنانچه قيمت اين مواد گران باشد و در حد توان مالي خانواده نباشد، امكان خريد و استفاده از آنها مقدور نيست و اين مسأله موجب محدود شدن افراد در مصرف برخي از مواد غذايي مفيد و ضروري خواهد شد. براي حل اين مشكل لازم است افرادي كه نقش كليدي در تغذيه خانواده برعهده دارند (مانند مادر، پدر يا ساير اشخاصي كه غذاي خانوار را خريداري و تهيه ميكنند)، از ليست جانشيني مواد غذايي آگاهي داشته باشند. برخي از مواد خوراكي با داشتن ارزش تغذيهاي مشابه، داراي قيمت ارزانتري نسبت به ساير مواد هستند، بنابراين ميتوان در صورت گران بودن قيمت برخي مواد در بعضي فصول، از مواد ارزانتري كه ميتوانند از نظر تغذيهاي جانشين آنها شوند، استفاده كرد. مثلا ميتوان به جاي گوشت قرمز (در صورت بالا بودن قيمت آن)، از تخممرغ، مرغ، لبنيات يا مخلوط غلات و حبوبات استفاده كرد. عدس پلو، خوراك لوبيا چيتي يا عدسي با نان، آبگوشت بدون چربي (در صورت استفاده از مقدار كم گوشت در آن) نيز ميتوانند جانشينهاي مناسبي براي گوشت قرمز باشند. همچنين در صورت گران بودن قيمت مركبات در فصول خاص، ميتوان جهت تامين
ويتامينC از گوجهفرنگي يا سبزيجات داراي برگ سبز استفاده نمود.
نكته قابل توجه در اينجا آن است كه برخي افراد تصور ميكنند كه به عنوان مثال ارزش تغذيهاي ميوههاي درشت بيش از ميوههاي ريز است، مثلا پرتقال درشت داراي ارزش بالاتري نسبت به پرتقال كوچك است و يا در مورد ماهي، بعضي افراد تصور ميكنند كه لازم است از ماهي سفيد يا آزاد كه قيمت گرانتري دارد استفاده شود، در صورتي كه اين باور صحيح نيست و ميوههاي كوچك هم چنانچه تازه و سالم باشند (يعني لهشده، پلاسيده و... نباشند)، خواص تغذيهاي مشابهي با ميوههاي درشت دارند. همچنين ماهيهايي كه در دريا زندگي ميكنند، ارزش تغذيهاي آنها تفاوت زيادي با يكديگر ندارد، بنابراين ميتوان مواد خوراكي ارزانتر را جانشين مواد گرانقيمت نمود و از خواص تغذيهاي آنها بهره برد.
3- مسأله وفور يا كمبود برخي مواد غذايي در بعضي فصول
در بعضي از فصول سال، دسترسي به برخي مواد غذايي مشكل و يا امكانناپذير است. همانگونه كه اشاره شد، در اين موارد ميتوان موادي را كه به وفور در دسترس قرار دارند، جانشين مواد كمياب نمود (در صورتي كه داراي ارزش تغذيهاي مشابه باشند)، به عنوان مثال، چنانچه در بعضي از ماههاي سال گوجهفرنگي به آساني در دسترس همگان قرار نداشته باشد يا قيمت آن بالا باشد، ميتوان براي تامين ويتامين A از هويج (كه در تمام اوقات به وفور قابل دسترس است و قيمت آن هم هميشه مناسب ميباشد) استفاده كرد. به همين ترتيب ميتوان بسياري از مواد غذايي را جانشين يكديگر نمود.
4- نيازهاي تغذيهاي خانواده
نيازهاي تغذيهاي خانواده از عواملي است كه بايد در اولويت اول انتخاب غذايي قرار گيرد، زيرا نقش بسيار مهم و سازندهاي در شكلگيري الگوي غذايي برعهده دارد. نيازهاي تغذيهاي براي افراد خانواده، در سنين و شرايط مختلف متفاوت است، مثلا نياز كودكان دبستاني با اطفال زير 5 سال، نوجوانان با بزرگسالان، مردان با زنان، مادران باردار و شيرده با خانمهاي معمولي، و ورزشكاران با افرادي كه تحرك جسمي زيادي ندارند، متفاوت است. در اينجا است كه مسؤوليت مادران در انتخاب غذايي و تنظيم الگوي غذايي براي خانواده، هر چه بيشتر شفاف ميشود.
فردي كه وظيفه تنظيم برنامه غذايي خانوار را به عهده دارد، بايد نگاهي عميق و دقيق بر تمام اين مسائل داشته باشد و نيازهاي تغذيهاي افراد خانواده را در اولويت قرار دهد. به اين ترتيب، چنانچه اظهار نماييم كه براي بهبود وضعيت تغذيه افراد جامعه، لازم است ابتدا سعي در افزايش آگاهي و بهبود نگرش مادران نسبت به تغذيه داشته باشيم، سخني به گزاف نگفتهايم.
اولين گام جهت برنامهريزي تغذيهاي خانواده انتخاب غذايي است و چنانچه اين مرحله به خوبي و به طور صحيح انجام نشود، افراد جامعه هرگز نخواهند توانست از سلامت كامل و مقاومت كافي در برابر بيماريها برخوردار شوند و به اين ترتيب جامعهاي رنجور، ناتوان، آسيبپذير و غيرفعال را تشكيل خواهند داد.
الگوي غذايي سنتي كشورمان بسيار سالمتر، مفيدتر و ارزانتر از الگوي غذايي متداول امروزي ميباشد.
نگاهي به غذاهاي سنتي متداول در جامعه نشان ميدهد كه اين الگوي غذايي شامل استفاده از حبوبات به مقدار كافي در برنامه غذايي، جانشين كردن تخممرغ و نيز مخلوط غلات و حبوبات به جاي گوشت، استفاده از ماست و دوغ به جاي نوشابههاي گازدار بر سر هر سفره ايراني، استفاده از سبزي خوردن همراه غذا، مصرف ميوههاي تازه فصل به جاي آبميوههاي آماده در طول روز و به طور كلي استفاده از غذاها و ميانوعدههاي خانگي و تازه به جاي غذاها و ميانوعدههاي آماده سرخكرده و پرنمك يا پرشكر بوده است.
اما پس از مرحله انتخاب غذايي، گام مهم بعدي، آمادهسازي، طبخ و نگهداري مواد خوراكي است.
اين قسمت نيز مانند مرحله قبل، از اهميت ويژهاي برخوردار است و چنانچه به درستي و با آگاهي كامل انجام نشود، ميتواند موجب هدر رفتن قسمت عمدهاي از مواد مغذي موجود در غذا و كاهش شديد ارزش تغذيهاي مواد غذايي شود.
آگاهي افراد در مورد نحوه صحيح آمادهسازي، طبخ و نگهداري مواد غذايي بسيار مهم ميباشد و لازم است مادران عزيز كه در اين مورد نقش كليدي را در خانواده بر عهده دارند، آموزشهاي لازم را كه تحت نظر و مديريت متخصصين و اساتيد علم تغذيه تهيه و تنظيم و به وسيله رسانههاي گروهي به جامعه ارائه ميشود، فرا گيرند.
مرحله سوم، عادات و رفتارهاي تغذيهاي است كه چنانچه به طرز نامناسب و غلط توسط افراد اعمال گردد، ميتواند لطمات مهم و جدي به سلامت شخص وارد سازد.
در شماره بعدي مجله، درباره دو گام ضروري يعني آمادهسازي و طبخ و نگهداري، و رفتارهاي تغذيهاي بحث و بررسي خواهيم داشت.
منبع : دنیای تغذیه ش 93
با پيشرفت علم، دانشمندان به تازههاي شگفتانگيزي در مورد تاثير تغذيه در حفظ سلامت انسان دست يافتهاند، بنابراين در جهان امروز كه اطلاعات به سرعت به كشورها و ممالك مختلف انتقال مييابد، قاعدتا بايد بسياري از بيماريهاي شايع در جوامع مختلف، ريشهكن شود و مردم از سلامت بيشتري برخوردار باشند، در حالي كه شواهد و نتايج حاصل از تحقيقات گوناگون در اقصي نقاط جهان، خلاف اين امر را نشان ميدهند و حتي امروزه شاهد بروز و شيوع بسياري از بيماريهاي مزمن از قبيل اختلالات قلبي – عروقي و سكتههاي گسترده ناشي از آن، سرطان، ديابت، افزايش فشارخون، چربيهاي نامطلوب خون و... در جوامع مختلف هستيم.
ريشه اين ناهماهنگي علم با سلامت را در كجا بايد جستجو كرد؟ مسلما تغيير شيوه زندگي، به خصوص در جوامع پيشرفته و صنعتي، مهمترين علت اين ناهماهنگي است كه مستقيما بر الگوي غذايي خانوادهها تاثير ميگذارد، ولي نكته كليدي و مهم در اين ماجرا نقش مادران در فعاليتهاي خانه است كه تصميمگير، برنامهريز و مجري تغذيه در خانواده هستند. آگاهي و نگرش خانمها در مورد تغذيه نقش بسيار مهم و سازندهاي در شكلگيري الگوي غذايي خانواده برعهده دارد. حال اين سوال پيش ميآيد كه در قدم اول، آگاهي مادران و خانمهاي خانهدار در ارتباط با تغذيه چگونه است؟ به عبارت ديگر، مادران به هنگام انتخاب و خريد ماده غذايي، برنامهريزي جهت تهيه غذا، شكلگيري رفتارهاي تغذيهاي خانواده و... تا چه ميزان گامهاي خود را آگاهانه و مطمئن برميدارند؟
عادات غذايي، كه مهمترين و موثرترين عامل در تعيين وضعيت تغذيهاي افراد است، از خانواده منشاء ميگيرد، بنابراين براي تغيير عادات غذايي نادرست، نقطه موثر و كليدي، آگاهي و نگرش مادران نسبت به تغذيه است.
در اين ارتباط بهتر است ابتدا از انتخاب غذايي شروع كنيم و توجه نماييم كه مادران عزيز در مورد انتخاب غذايي براي خانواده چه فاكتورهايي را در نظر ميگيرند و كداميك از مواد غذايي را جهت تغذيه خانواده، در اولويت قرار ميدهند.
آيا اولويت فاكتورهاي انتخابي مادران، علايق و تمايلات غذايي كودكان و خانواده است يا قيمت مواد غذايي به عنوان يك عامل مهم عمل ميكند؟ موادي كه وفور بيشتري در هر فصل و ايام در بازار دارند (مسأله دسترسي) در اولويت قرار ميگيرند يا اينكه به نيازهاي تغذيهاي خانواده بهاي بيشتري ميدهند؟ بنابراين بايد هر يك از اين عوامل را مورد بررسي قرار داد:
1- توجه به علايق و تمايلات غذايي كودكان و اعضاء خانواده
مهمترين عامل انتخاب غذايي، تمايل و علاقه فرد نسبت به مواد غذايي است و اين تمايل اكثرا در مورد كودكان و نوجوانان، نامناسب ميباشد و اين مشكلي است كه در اغلب اوقات، مادران با آن روبهرو هستند.
اين دسته از مادران اظهار ميدارند كه با وجود تلاش فراوان در فراهم كردن الگوي غذايي مناسب براي كودكانشان، آنها توجه و علاقهاي به مصرف اين الگوها نشان نميدهند. از موادي كه خود به آنها تمايل دارند (مانند غذاهاي آماده (Fast Foods)، نوشابههاي گازدار، چيپس، پفك و غيره) استفاده مينمايند. اين مسأله حائز اهميت زيادي است كه بايد با آن به درستي و با تدبير فراوان مقابله نمود.
تلاش مادران در برنامهريزي صحيح غذايي چنانچه با مقاومت و مخالفت كودكان مواجه شود، نميتواند نتيجه مثبتي در بر داشته باشد، به اضافه آنكه موجب بيزاري و امتناع بيشتر كودكان و نوجوانان در پيروي از برنامه غذايي صحيح ميشود.
چاره چيست؟ براي حل اين مشكل چه بايد كرد؟
مهمترين كليد در حل اين مشكل آن است كه كودكان و نوجوانان، با ميل و رغبت، مواد غذايي مفيد و داراي ارزش تغذيهاي بالا را انتخاب نمايند. اين امر ممكن نيست مگر آنكه مادران، فرزندان خود را با نيازهاي تغذيهايشان آشنا نمايند و آگاهي آنان را نسبت به تاثير مواد غذايي ضروري و مفيد در حفظ سلامتي، تامين رشد، افزايش قدرت يادگيري و حافظه و پيشگيري از بيماريها افزايش دهند. در اين صورت، تلاش مادر بينتيجه نخواهد ماند و فرزندان او با ميل و رغبت از الگوي غذايي صحيح و مفيد استفاده خواهند كرد.
2- قيمت مواد غذايي
يكي از عوامل مهم در مورد انتخاب مواد غذايي در هر خانواده، مسأله اقتصادي است. حتي با آگاهي از خواص تغذيهاي مواد غذايي مفيد، چنانچه قيمت اين مواد گران باشد و در حد توان مالي خانواده نباشد، امكان خريد و استفاده از آنها مقدور نيست و اين مسأله موجب محدود شدن افراد در مصرف برخي از مواد غذايي مفيد و ضروري خواهد شد. براي حل اين مشكل لازم است افرادي كه نقش كليدي در تغذيه خانواده برعهده دارند (مانند مادر، پدر يا ساير اشخاصي كه غذاي خانوار را خريداري و تهيه ميكنند)، از ليست جانشيني مواد غذايي آگاهي داشته باشند. برخي از مواد خوراكي با داشتن ارزش تغذيهاي مشابه، داراي قيمت ارزانتري نسبت به ساير مواد هستند، بنابراين ميتوان در صورت گران بودن قيمت برخي مواد در بعضي فصول، از مواد ارزانتري كه ميتوانند از نظر تغذيهاي جانشين آنها شوند، استفاده كرد. مثلا ميتوان به جاي گوشت قرمز (در صورت بالا بودن قيمت آن)، از تخممرغ، مرغ، لبنيات يا مخلوط غلات و حبوبات استفاده كرد. عدس پلو، خوراك لوبيا چيتي يا عدسي با نان، آبگوشت بدون چربي (در صورت استفاده از مقدار كم گوشت در آن) نيز ميتوانند جانشينهاي مناسبي براي گوشت قرمز باشند. همچنين در صورت گران بودن قيمت مركبات در فصول خاص، ميتوان جهت تامين
ويتامينC از گوجهفرنگي يا سبزيجات داراي برگ سبز استفاده نمود.
نكته قابل توجه در اينجا آن است كه برخي افراد تصور ميكنند كه به عنوان مثال ارزش تغذيهاي ميوههاي درشت بيش از ميوههاي ريز است، مثلا پرتقال درشت داراي ارزش بالاتري نسبت به پرتقال كوچك است و يا در مورد ماهي، بعضي افراد تصور ميكنند كه لازم است از ماهي سفيد يا آزاد كه قيمت گرانتري دارد استفاده شود، در صورتي كه اين باور صحيح نيست و ميوههاي كوچك هم چنانچه تازه و سالم باشند (يعني لهشده، پلاسيده و... نباشند)، خواص تغذيهاي مشابهي با ميوههاي درشت دارند. همچنين ماهيهايي كه در دريا زندگي ميكنند، ارزش تغذيهاي آنها تفاوت زيادي با يكديگر ندارد، بنابراين ميتوان مواد خوراكي ارزانتر را جانشين مواد گرانقيمت نمود و از خواص تغذيهاي آنها بهره برد.
3- مسأله وفور يا كمبود برخي مواد غذايي در بعضي فصول
در بعضي از فصول سال، دسترسي به برخي مواد غذايي مشكل و يا امكانناپذير است. همانگونه كه اشاره شد، در اين موارد ميتوان موادي را كه به وفور در دسترس قرار دارند، جانشين مواد كمياب نمود (در صورتي كه داراي ارزش تغذيهاي مشابه باشند)، به عنوان مثال، چنانچه در بعضي از ماههاي سال گوجهفرنگي به آساني در دسترس همگان قرار نداشته باشد يا قيمت آن بالا باشد، ميتوان براي تامين ويتامين A از هويج (كه در تمام اوقات به وفور قابل دسترس است و قيمت آن هم هميشه مناسب ميباشد) استفاده كرد. به همين ترتيب ميتوان بسياري از مواد غذايي را جانشين يكديگر نمود.
4- نيازهاي تغذيهاي خانواده
نيازهاي تغذيهاي خانواده از عواملي است كه بايد در اولويت اول انتخاب غذايي قرار گيرد، زيرا نقش بسيار مهم و سازندهاي در شكلگيري الگوي غذايي برعهده دارد. نيازهاي تغذيهاي براي افراد خانواده، در سنين و شرايط مختلف متفاوت است، مثلا نياز كودكان دبستاني با اطفال زير 5 سال، نوجوانان با بزرگسالان، مردان با زنان، مادران باردار و شيرده با خانمهاي معمولي، و ورزشكاران با افرادي كه تحرك جسمي زيادي ندارند، متفاوت است. در اينجا است كه مسؤوليت مادران در انتخاب غذايي و تنظيم الگوي غذايي براي خانواده، هر چه بيشتر شفاف ميشود.
فردي كه وظيفه تنظيم برنامه غذايي خانوار را به عهده دارد، بايد نگاهي عميق و دقيق بر تمام اين مسائل داشته باشد و نيازهاي تغذيهاي افراد خانواده را در اولويت قرار دهد. به اين ترتيب، چنانچه اظهار نماييم كه براي بهبود وضعيت تغذيه افراد جامعه، لازم است ابتدا سعي در افزايش آگاهي و بهبود نگرش مادران نسبت به تغذيه داشته باشيم، سخني به گزاف نگفتهايم.
اولين گام جهت برنامهريزي تغذيهاي خانواده انتخاب غذايي است و چنانچه اين مرحله به خوبي و به طور صحيح انجام نشود، افراد جامعه هرگز نخواهند توانست از سلامت كامل و مقاومت كافي در برابر بيماريها برخوردار شوند و به اين ترتيب جامعهاي رنجور، ناتوان، آسيبپذير و غيرفعال را تشكيل خواهند داد.
الگوي غذايي سنتي كشورمان بسيار سالمتر، مفيدتر و ارزانتر از الگوي غذايي متداول امروزي ميباشد.
نگاهي به غذاهاي سنتي متداول در جامعه نشان ميدهد كه اين الگوي غذايي شامل استفاده از حبوبات به مقدار كافي در برنامه غذايي، جانشين كردن تخممرغ و نيز مخلوط غلات و حبوبات به جاي گوشت، استفاده از ماست و دوغ به جاي نوشابههاي گازدار بر سر هر سفره ايراني، استفاده از سبزي خوردن همراه غذا، مصرف ميوههاي تازه فصل به جاي آبميوههاي آماده در طول روز و به طور كلي استفاده از غذاها و ميانوعدههاي خانگي و تازه به جاي غذاها و ميانوعدههاي آماده سرخكرده و پرنمك يا پرشكر بوده است.
اما پس از مرحله انتخاب غذايي، گام مهم بعدي، آمادهسازي، طبخ و نگهداري مواد خوراكي است.
اين قسمت نيز مانند مرحله قبل، از اهميت ويژهاي برخوردار است و چنانچه به درستي و با آگاهي كامل انجام نشود، ميتواند موجب هدر رفتن قسمت عمدهاي از مواد مغذي موجود در غذا و كاهش شديد ارزش تغذيهاي مواد غذايي شود.
آگاهي افراد در مورد نحوه صحيح آمادهسازي، طبخ و نگهداري مواد غذايي بسيار مهم ميباشد و لازم است مادران عزيز كه در اين مورد نقش كليدي را در خانواده بر عهده دارند، آموزشهاي لازم را كه تحت نظر و مديريت متخصصين و اساتيد علم تغذيه تهيه و تنظيم و به وسيله رسانههاي گروهي به جامعه ارائه ميشود، فرا گيرند.
مرحله سوم، عادات و رفتارهاي تغذيهاي است كه چنانچه به طرز نامناسب و غلط توسط افراد اعمال گردد، ميتواند لطمات مهم و جدي به سلامت شخص وارد سازد.
در شماره بعدي مجله، درباره دو گام ضروري يعني آمادهسازي و طبخ و نگهداري، و رفتارهاي تغذيهاي بحث و بررسي خواهيم داشت.
منبع : دنیای تغذیه ش 93
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر