وقتي كبد گرفتار چربي ميشود
نوشته : زير نظر: دکتر سلطانعلي محبوب استاد و قائم مقام موسسه آموزش عالي ربع رشيدي تهيه وتنظيم: اميد توپچيان
کليات
بيماري کبد چرب غيرالکلي (NAFLD) با تجمع چربي در کبد در افراديکه مقادير قابل ملاحظهاي الکل مصرف ميکنند مشخص ميشود. امروزه اين بيماري به يک مشکل بهداشت عمومي مبدل شده است، به طوريکه تنها در آمريکا حدود 70 ميليون نفر به اين بيماري مبتلا هستند. اين بيماري بهطور معمول (اما نه هميشه) با اضافه وزن همراه است. ديابت يا مقاومت به انسولين و سطوح بالاي کلسترول يا تريگليسيريد از ديگر عواملي هستند که در ابتلا به اين بيماري نقش کليدي دارند. در صورتي که مصرف چربي غذايي يا توليد چربي در داخل بدن از مصرف چربي بيشتر باشد، اين امر منجر به تجمع چربي به صورت تريگليسيريد در بافتهاي بدن و نيز کبد ميشود. مصرف زياد کربوهيدراتها نيز ميتواند از طريق کاهش مصرف چربيهاي بدني در تجمع چربي کبدي موثر باشد. تشخيص کبد چرب عمدتا به کمک سونوگرافي کبدي انجام ميشود. در اغلب موارد سطوح آنزيمهاي کبدي نيز افزايش مييابد.
عوامل خطر ابتلا به بيمارے
سندروم متابوليک مهمترين عامل در ابتلا بهNAFLD است. به طوري که اين بيماري را تظاهر کبدي سندروم متابوليک مينامند. از ساير عوامل موثر در ابتلا به اين بيماري ميتوان به استفاده از برخي داروها مانند آميودارون، گلوكوكورتيكوئيدها، تاموكسيفن، ايزونيازيد، برخي اعمال جراحي مانند گاستروپلاستي و باي پس معدي، ليپوديستروفي، تيروزينمي، آبتاليپوپروتئينمي، تغذيه وريدي و ليپوديستروفي اشاره نمود.
شيوع
شيوع اين بيماري در ايالات متحده، در مردان 3 تا 5 برابر زنان است. در افراد مديترانه اي اغلب مبتلايان به NAFLD مردان هستند (70 درصد). NAFLD در پسران چاق نسبت به دختران بيشتر است (44 درصد در مقابل 7 درصد). خطر ابتلا به بيماري اغلب در دهههاي سوم و چهارم زندگي بيشتر است. مطالعهاي در ايران در سال 1382 شيوع کبد چرب را 8/32 درصد گزارش کرد.
مبتلايان به دليل پيشرفت اين بيماري به سمت بيماريهاي قلبي- عروقي، مرگ و مير بالايي دارند. خطر بيماريهاي قلبي _عروقي در اين بيماران 2 برابر افراد معمولي است. چاقي در 70 تا 100 درصد مبتلايان وجود دارد و وزن اغلب بيماران 10 تا 40 درصد بالاتر از وزن ايده ال است.
مداخلات درمانے
رهيافت سنتي درمان بر پايه کاهش مقاومت انسوليني، استرس اکسيداتيو و ساير فاکتورها است. استراتژيهاي درماني حول محورهاي زير است:
1) شناسايي و درمان شرايط متابوليکي مرتبط با اين بيماري مانند ديابت، هيپرليپيدمي، فشار خون بالا و چاقي
2) بهبود مقاومت انسوليني از طريق کاهش وزن، ورزش و دارو درماني
3) استفاده از عوامل محافظت کننده از کبد مانند آنتياکسيدانها
هدف کلي در درمان، پيشگيري از پيشرفت به سيروز و نقص کبدي است. چاقي، مقاومت انسوليني، ديابت نوع 2 و ديسليپيدمي ريسک فاکتورهاي اصلي NAFLD هستند.
روشهاي کاهش وزن در اين بيماران عبارتند از رژيم غذايي، ورزش، عوامل دارويي يا جراحي بارياتريک(باي پس معدي).
افزايش فعاليت فيزيکي و بهبود کارايي قلبي- عروقي بهطور معکوسي با NAFLD ارتباط دارند. اين برنامه بايد بر پايه محدوديت کالري و افزايش ورزش هوازي و تمرينات مقاومتي باشد. هدف اوليه کاهش 10 درصد وزن از طريق افزايش تمرينات فيزيکي و محدوديت انرژي دريافتي است که بايد به مدت 6 ماه ادامه يابد. کاهش وزن از طريق محدوديت انرژي منجر به کاهش محتواي تري گليسيريد کبدي ميشود.
کاهش وزن 500 گرم در هفته در کودکان و 1600 گرم در هفته براي بزرگسالان پيشنهاد شده است.
کاهش وزن خيلي شديد (استفاده از رژيمهاي بسيار کم کالري و يا جراحي بارياتريک) منجر به عدم تعادل شيميايي و متابوليک و افزايش خطر استئاتوهپاتيت يا اختلال کبدي ميشود.
درمانهاے دارويے و جراحے
ارتباط قوي مابين NAFLD و مقاومت انسوليني وجود دارد.
متفورمين: يک عامل دي متيل بي گوانيد است و گلوکونئوژنز کبدي، ليپوژنز کبد، استئاتوز و التهاب و جذب گلوکز از دستگاه گوارش را کاهش و حساسيت انسوليني را افزايش ميدهد.
تيازوليدين ديونها: حساسيت انسوليني را افزايش ميدهند. اثرات ضدالتهابي دارند. اثرات جانبي اين داروها در مطالعات کلينيکي افزايش وزن بوده است و افزايش چربي بدني مهمترين عامل در افزايش وزن اين بيماران بود.
ويتامين E: يک آنتي اکسيدان غيراختصاصي است که غشاي سلولي را از پراکسيداسيون ليپيدي حفظ ميکند. در مطالعات حيواني اين ويتامين حساسيت انسوليني را در ديابت نوع 2، افراد غير ديابتي و بيماران مبتلا به پرفشاري خون افزايش داده است.
منيزيم: تخليه منيزيم در سلولهاي معمولي با افزايش مقاومت انسوليني همراه است. منيزيم ميتواند به عنوان يک آنتياکسيدان عمل کند.
کوآنزيم Q10 : از اجزاي محلول در چربي است. غشاهاي بيولوژيک را به طور مستقيم (از طريق پيشگيري از پراکسيداسيون ليپيدي) و غير مستقيم (از طريق احياي ساير آنتي اکسيدانها مانند اسکوربات و α توکوفرول) محافظت ميکند. سميت زايي داروها براي کبد و قلب را در هنگام درمان سرطان کاهش ميدهد. با توجه به نقش مهم کوآنزيم Q10 در اکسيداسيون اسيدهاي چرب و دفاع آنتي اکسيداني پيشنهاد ميشود تا در درمان NAFLD از آن استفاده شود.
اورسوداکسي کوليک اسيد: يک اسيد صفراوي آبدوست است که در درمان سيروز صفراوي اوليه و ساير علل کلستازيس به کار ميرود. ممکن است از طريق به حداقل رساندن مسموميتزايي اسيدهاي صفراوي آبگريز، کاهش استرس اکسيداتيو و صدمه به سلولهاي کبدي به عنوان يک محافظت کننده کبدي عمل کند.
لوزارتان: احتمال ميرود در پاتوژنز فيبروز و مقاومت انسوليني نقشي برعهده داشته باشد. درمان با Losartan (آنتاگونيست گيرنده آنژيوتانسين II ) مقادير آلانين ترانسفراز سرمي و مارکرهاي فيبروز کبدي را بهبود بخشيده است.
جراحي بارياتريک
برخي مطالعات، بهبود استئاتوز، التهاب و فيبروز پس از اين عمل جراحي را نشان دادهاند. جراحي بارياتريک در افراد مبتلا به NAFLD با چاقي کشنده و يا مرگ و ميرزايي مرتبط با چاقي مانند سندروم آپنه در هنگام خواب به عنوان رويکرد درماني مطرح شده است.
جهت کاهش وزن در حال حاضر تنها دو داروي سيبوترامين و اورليستات براي استفاده طولاني مدت قابل توصيه هستند.
راهنمايےهاے رژيم غذايے
راهنماييهاي زير ميتوانند در کنترل اين بيماري کمک کرده و علاوه بر آن سطوح چربيهاي خون را کاهش داده و به دستيابي به وزن نرمال کمک کنند:
مصرف روغنها و کرههاي گياهي را تا حد ممکن کاهش دهيد.
از مصرف غذاهاي سرخکردني پرهيز کنيد و تا حد ممکن از روشهايي مانند بريان کردن، آبپز کردن، بخارپز کردن و يا ماکروويو استفاده نماييد.
چربيهاي گوشت و پوست مرغ را قبل از پختن جدا کنيد.
مصرف سبزيجات (خام و پخته) را افزايش دهيد.
در هر وعده غذايي در صورت امکان از سبزي خوردن و يا سالاد استفاده نماييد.
مصرف نمک در هنگام تهيه غذا و نيز نمک افزوده به غذا را کاهش دهيد.
مصرف گوشت ماهي را افزايش دهيد (در صورت امکان 2 بار يا بيشتر در هفته).
تا حد امکان از گوشت سفيد (مانند گوشت مرغ و ماهي) به جاي گوشت قرمز (مانند گوشت گوساله و گوسفند) استفاده کنيد.
مصرف سس مايونز و چاشنيها مانند خردل را کاهش دهيد.
از لبنيات کم چرب ( مانند ماست کم چرب يا شير کم چرب ) استفاده کنيد.
مصرف نانهاي روغني را کاهش دهيد.
مصرف تخم مرغ را کاهش دهيد (زرده تخم مرغ حاوي کلسترول بالايي است).
از مصرف ماستهاي خامه اي و يا پنير ليقوان تا حد امکان خودداري نماييد.
از محصولات کنسرو شده (به دليل محتواي چربي و نمک زياد) کمتر استفاده کنيد.
مصرف روغنها، بهويژه روغنهاي اشباع شده [که در غذاهايي مانند انواع گوشتها به ويژه گوشت گوسفند و گوساله و لبنيات پرچرب ( مانند شير بز، پنير ليقوان و ماستهاي خامهاي و پرچرب) وجود دارند] و روغنهاي جامد را کاهش دهيد.
مصرف قندهاي ساده (مانند شکر، مربا، عسل و شربت) را کاهش دهيد.
مصرف غذاهاي غني از کربوهيدرات ساده (مانند کيک و شيريني) و نيز مصرف تنقلات شيرين (مانند آبنبات، شکلات، بستني، سانديس و کمپوت ميوه) را تا حد امکان کاهش دهيد.
مصرف نوشابهها را کاهش دهيد.
مصرف امعا و احشا (مانند دل، جگر، کله، پاچه و سيرابي) را تا حد امکان کاهش دهيد.
مصرف غذاهاي حاضري مانند همبرگر، پيتزا و چلوکباب را به دليل وجود چربي و نمک زياد کاهش دهيد.
استعمال دخانيات مانند سيگار را کاهش داده و در صورت امکان از مصرف آن اجتناب کنيد.
منبع: دنیای تغذیه ش 104
بيماري کبد چرب غيرالکلي (NAFLD) با تجمع چربي در کبد در افراديکه مقادير قابل ملاحظهاي الکل مصرف ميکنند مشخص ميشود. امروزه اين بيماري به يک مشکل بهداشت عمومي مبدل شده است، به طوريکه تنها در آمريکا حدود 70 ميليون نفر به اين بيماري مبتلا هستند. اين بيماري بهطور معمول (اما نه هميشه) با اضافه وزن همراه است. ديابت يا مقاومت به انسولين و سطوح بالاي کلسترول يا تريگليسيريد از ديگر عواملي هستند که در ابتلا به اين بيماري نقش کليدي دارند. در صورتي که مصرف چربي غذايي يا توليد چربي در داخل بدن از مصرف چربي بيشتر باشد، اين امر منجر به تجمع چربي به صورت تريگليسيريد در بافتهاي بدن و نيز کبد ميشود. مصرف زياد کربوهيدراتها نيز ميتواند از طريق کاهش مصرف چربيهاي بدني در تجمع چربي کبدي موثر باشد. تشخيص کبد چرب عمدتا به کمک سونوگرافي کبدي انجام ميشود. در اغلب موارد سطوح آنزيمهاي کبدي نيز افزايش مييابد.
عوامل خطر ابتلا به بيمارے
سندروم متابوليک مهمترين عامل در ابتلا بهNAFLD است. به طوري که اين بيماري را تظاهر کبدي سندروم متابوليک مينامند. از ساير عوامل موثر در ابتلا به اين بيماري ميتوان به استفاده از برخي داروها مانند آميودارون، گلوكوكورتيكوئيدها، تاموكسيفن، ايزونيازيد، برخي اعمال جراحي مانند گاستروپلاستي و باي پس معدي، ليپوديستروفي، تيروزينمي، آبتاليپوپروتئينمي، تغذيه وريدي و ليپوديستروفي اشاره نمود.
شيوع
شيوع اين بيماري در ايالات متحده، در مردان 3 تا 5 برابر زنان است. در افراد مديترانه اي اغلب مبتلايان به NAFLD مردان هستند (70 درصد). NAFLD در پسران چاق نسبت به دختران بيشتر است (44 درصد در مقابل 7 درصد). خطر ابتلا به بيماري اغلب در دهههاي سوم و چهارم زندگي بيشتر است. مطالعهاي در ايران در سال 1382 شيوع کبد چرب را 8/32 درصد گزارش کرد.
مبتلايان به دليل پيشرفت اين بيماري به سمت بيماريهاي قلبي- عروقي، مرگ و مير بالايي دارند. خطر بيماريهاي قلبي _عروقي در اين بيماران 2 برابر افراد معمولي است. چاقي در 70 تا 100 درصد مبتلايان وجود دارد و وزن اغلب بيماران 10 تا 40 درصد بالاتر از وزن ايده ال است.
مداخلات درمانے
رهيافت سنتي درمان بر پايه کاهش مقاومت انسوليني، استرس اکسيداتيو و ساير فاکتورها است. استراتژيهاي درماني حول محورهاي زير است:
1) شناسايي و درمان شرايط متابوليکي مرتبط با اين بيماري مانند ديابت، هيپرليپيدمي، فشار خون بالا و چاقي
2) بهبود مقاومت انسوليني از طريق کاهش وزن، ورزش و دارو درماني
3) استفاده از عوامل محافظت کننده از کبد مانند آنتياکسيدانها
هدف کلي در درمان، پيشگيري از پيشرفت به سيروز و نقص کبدي است. چاقي، مقاومت انسوليني، ديابت نوع 2 و ديسليپيدمي ريسک فاکتورهاي اصلي NAFLD هستند.
روشهاي کاهش وزن در اين بيماران عبارتند از رژيم غذايي، ورزش، عوامل دارويي يا جراحي بارياتريک(باي پس معدي).
افزايش فعاليت فيزيکي و بهبود کارايي قلبي- عروقي بهطور معکوسي با NAFLD ارتباط دارند. اين برنامه بايد بر پايه محدوديت کالري و افزايش ورزش هوازي و تمرينات مقاومتي باشد. هدف اوليه کاهش 10 درصد وزن از طريق افزايش تمرينات فيزيکي و محدوديت انرژي دريافتي است که بايد به مدت 6 ماه ادامه يابد. کاهش وزن از طريق محدوديت انرژي منجر به کاهش محتواي تري گليسيريد کبدي ميشود.
کاهش وزن 500 گرم در هفته در کودکان و 1600 گرم در هفته براي بزرگسالان پيشنهاد شده است.
کاهش وزن خيلي شديد (استفاده از رژيمهاي بسيار کم کالري و يا جراحي بارياتريک) منجر به عدم تعادل شيميايي و متابوليک و افزايش خطر استئاتوهپاتيت يا اختلال کبدي ميشود.
درمانهاے دارويے و جراحے
ارتباط قوي مابين NAFLD و مقاومت انسوليني وجود دارد.
متفورمين: يک عامل دي متيل بي گوانيد است و گلوکونئوژنز کبدي، ليپوژنز کبد، استئاتوز و التهاب و جذب گلوکز از دستگاه گوارش را کاهش و حساسيت انسوليني را افزايش ميدهد.
تيازوليدين ديونها: حساسيت انسوليني را افزايش ميدهند. اثرات ضدالتهابي دارند. اثرات جانبي اين داروها در مطالعات کلينيکي افزايش وزن بوده است و افزايش چربي بدني مهمترين عامل در افزايش وزن اين بيماران بود.
ويتامين E: يک آنتي اکسيدان غيراختصاصي است که غشاي سلولي را از پراکسيداسيون ليپيدي حفظ ميکند. در مطالعات حيواني اين ويتامين حساسيت انسوليني را در ديابت نوع 2، افراد غير ديابتي و بيماران مبتلا به پرفشاري خون افزايش داده است.
منيزيم: تخليه منيزيم در سلولهاي معمولي با افزايش مقاومت انسوليني همراه است. منيزيم ميتواند به عنوان يک آنتياکسيدان عمل کند.
کوآنزيم Q10 : از اجزاي محلول در چربي است. غشاهاي بيولوژيک را به طور مستقيم (از طريق پيشگيري از پراکسيداسيون ليپيدي) و غير مستقيم (از طريق احياي ساير آنتي اکسيدانها مانند اسکوربات و α توکوفرول) محافظت ميکند. سميت زايي داروها براي کبد و قلب را در هنگام درمان سرطان کاهش ميدهد. با توجه به نقش مهم کوآنزيم Q10 در اکسيداسيون اسيدهاي چرب و دفاع آنتي اکسيداني پيشنهاد ميشود تا در درمان NAFLD از آن استفاده شود.
اورسوداکسي کوليک اسيد: يک اسيد صفراوي آبدوست است که در درمان سيروز صفراوي اوليه و ساير علل کلستازيس به کار ميرود. ممکن است از طريق به حداقل رساندن مسموميتزايي اسيدهاي صفراوي آبگريز، کاهش استرس اکسيداتيو و صدمه به سلولهاي کبدي به عنوان يک محافظت کننده کبدي عمل کند.
لوزارتان: احتمال ميرود در پاتوژنز فيبروز و مقاومت انسوليني نقشي برعهده داشته باشد. درمان با Losartan (آنتاگونيست گيرنده آنژيوتانسين II ) مقادير آلانين ترانسفراز سرمي و مارکرهاي فيبروز کبدي را بهبود بخشيده است.
جراحي بارياتريک
برخي مطالعات، بهبود استئاتوز، التهاب و فيبروز پس از اين عمل جراحي را نشان دادهاند. جراحي بارياتريک در افراد مبتلا به NAFLD با چاقي کشنده و يا مرگ و ميرزايي مرتبط با چاقي مانند سندروم آپنه در هنگام خواب به عنوان رويکرد درماني مطرح شده است.
جهت کاهش وزن در حال حاضر تنها دو داروي سيبوترامين و اورليستات براي استفاده طولاني مدت قابل توصيه هستند.
راهنمايےهاے رژيم غذايے
راهنماييهاي زير ميتوانند در کنترل اين بيماري کمک کرده و علاوه بر آن سطوح چربيهاي خون را کاهش داده و به دستيابي به وزن نرمال کمک کنند:
مصرف روغنها و کرههاي گياهي را تا حد ممکن کاهش دهيد.
از مصرف غذاهاي سرخکردني پرهيز کنيد و تا حد ممکن از روشهايي مانند بريان کردن، آبپز کردن، بخارپز کردن و يا ماکروويو استفاده نماييد.
چربيهاي گوشت و پوست مرغ را قبل از پختن جدا کنيد.
مصرف سبزيجات (خام و پخته) را افزايش دهيد.
در هر وعده غذايي در صورت امکان از سبزي خوردن و يا سالاد استفاده نماييد.
مصرف نمک در هنگام تهيه غذا و نيز نمک افزوده به غذا را کاهش دهيد.
مصرف گوشت ماهي را افزايش دهيد (در صورت امکان 2 بار يا بيشتر در هفته).
تا حد امکان از گوشت سفيد (مانند گوشت مرغ و ماهي) به جاي گوشت قرمز (مانند گوشت گوساله و گوسفند) استفاده کنيد.
مصرف سس مايونز و چاشنيها مانند خردل را کاهش دهيد.
از لبنيات کم چرب ( مانند ماست کم چرب يا شير کم چرب ) استفاده کنيد.
مصرف نانهاي روغني را کاهش دهيد.
مصرف تخم مرغ را کاهش دهيد (زرده تخم مرغ حاوي کلسترول بالايي است).
از مصرف ماستهاي خامه اي و يا پنير ليقوان تا حد امکان خودداري نماييد.
از محصولات کنسرو شده (به دليل محتواي چربي و نمک زياد) کمتر استفاده کنيد.
مصرف روغنها، بهويژه روغنهاي اشباع شده [که در غذاهايي مانند انواع گوشتها به ويژه گوشت گوسفند و گوساله و لبنيات پرچرب ( مانند شير بز، پنير ليقوان و ماستهاي خامهاي و پرچرب) وجود دارند] و روغنهاي جامد را کاهش دهيد.
مصرف قندهاي ساده (مانند شکر، مربا، عسل و شربت) را کاهش دهيد.
مصرف غذاهاي غني از کربوهيدرات ساده (مانند کيک و شيريني) و نيز مصرف تنقلات شيرين (مانند آبنبات، شکلات، بستني، سانديس و کمپوت ميوه) را تا حد امکان کاهش دهيد.
مصرف نوشابهها را کاهش دهيد.
مصرف امعا و احشا (مانند دل، جگر، کله، پاچه و سيرابي) را تا حد امکان کاهش دهيد.
مصرف غذاهاي حاضري مانند همبرگر، پيتزا و چلوکباب را به دليل وجود چربي و نمک زياد کاهش دهيد.
استعمال دخانيات مانند سيگار را کاهش داده و در صورت امکان از مصرف آن اجتناب کنيد.
منبع: دنیای تغذیه ش 104
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر