نوشته : دکتر احمدرضا درستی متخصص تغذيه و رژيم درمانی عضو هيأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
ه در اين حال فقط 5/2-5/1 متر از روده کوچک باقی میماند)، سوء جذب مایعات و مواد مغذی اتفاق میافتد که به آن سندرم روده كوتاه (SBS) گفته میشود. روده کوچک سالم بهطور معمول حدود
8 متر طول دارد. گرچه روده كوچك سالم توان بالایی دارد، اما برداشت 40 تا 60 درصد آن برحسب محل برداشت و شرايط ديگر ممکن است به عوارض متعدد منجر شود. برداشت بخش انتهايی روده کوچک (ایلئوم دیستال) مهمترین اثر را بر افزایش خطر SBS دارد، درحالی که برداشت روده بزرگ (كولون) به تنهایی، منجر به SBS نمیشود.
بهدنبال برداشت قسمت بزرگی از روده در بزرگسالان بهعلت هر يک از بیماریهای كرون، آنتریت ناشی از تابش اشعه، سكته مزانتریك، بیماری بدخیم و پیچخوردگی روده باریك، خطر رهیدراتاسیون ناشی از اختلالات الکتروليت و همچنين سوءتغذيه وجود خواهد داشت. در اطفال، بیشترین موارد SBS ناشی از ناهنجاریهای مادرزادی سیستم معدی- رودهای، فقدان سوراخ در روده باریك، پیچخوردگی روده باریك و یا آنتروكولیت نكروزی میباشد.
سوء جذب ریزمغذیها و درشتمغذیها، عدم تعادل مایعات و الكترولیتها، كاهش وزن و نارسایی در رشد بچهها از عوارض آشکار SBS است. ممکن است افزایش ترشح معده، سنگهای اگزالاتی كلیوی، سنگهای كلسترول صفراوی، و ندرتاً اسیدوز لاكتیك نیز رخ دهد. شدت سوء جذب به ميزان وسعت عوارض و درجه وابستگی به استفاده از تغذیه وریدی، طول و محل جراحی روده، سن بیمار در زمان عمل، و سلامت قسمت باقیمانده دستگاه معدی- رودهای بستگی دارد.
برداشتن ژژنوم به وسیله جراحی
معمولاً قسمت اعظم هضم و جذب غذا و مواد مغذی در 100 سانتیمتر ابتدایی روده كوچك (دئودنوم) انجام میگیرد. موادی كه پس از آن برای هضم و جذب باقی میمانند، مقادیر كمی از قندها، نشاسته مقاوم، فیبر، لیپیدها، فیبرهای غذایی و مایعات هستند. بعد از برداشتن بخش وسطی روده کوچک (ژژنوم)، بخش انتهايی روده کوچک يا ایلئوم بعد از طی یك دوره سازگاری قادر به انجام وظایف ژژنوم خواهد بود. حركت ایلئوم در قیاس با حركات ژژنوم، نسبتاً كند است و هورمونهای ترشح شده در ایلئوم و كولون به آهسته كردن تخلیه و كاهش سرعت ترشحات معدی كمك میكنند. چون برداشت ژژنوم منجر به كاهش سطح تماس و كوتاهتر شدن مسیر عبور روده میشود، ظرفیت عملكرد جذب ریزمغذیها، مقادیر زیادی از قندها (بهویژه لاكتوز) و نيز لیپیدها كاهش مییابد.
برداشتن ایلئوم به وسیله جراحی
برداشتن قسمت بزرگی از بخش انتهايی روده کوچک يا ایلئوم (به ویژه ایلئوم دیستال) معمولاً عوارض عمده پزشكی و تغذیهای را به دنبال دارد. ایلئوم دیستال تنها محل جذب كمپلكس «ویتامین B12- فاكتور داخلی» و نمكهای صفراوی است. معمولاً قسمت اعظم مایعات خوردهشده و مترشحه به داخل دستگاه معدی- رودی نيز در ایلئوم جذب میشود.
اگرچه به نظر میرسد كه سوءجذب نمكهای صفراوی یك مشكل نسبتاً بیخطر باشد، اما بهطور بالقوه نتایج جدی را در پی دارد. اگر ایلئوم نتواند نمكهای صفراوی ترشح شده به داخل سیستم معدی- رودی را دوباره بازگردش كند، تولید كبدی قادر به حفظ ذخایر كافی نمكهای صفراوی یا ترشحات برای امولسیفیه كردن چربیها نخواهد بود. لیپازهای معده و لوزالمعده قادر به هضم و تبدیل مقادیری از تریگلیسیریدها به اسیدهای چرب و مونوگلیسیریدها هستند، اما بدون تشكیل مقادیر كافی میسل به وسیله نمكهای صفراوی، چربیها به میزان كمتری جذب میشوند. این امر میتواند منجر به سوء جذب چربیها و ویتامینهای محلول در چربی A، D و E شود. به علاوه سوء جذب اسیدهای چرب موجب تركیب آنها با كاتیونهاي دوظرفیتی (مانند كلسیم، روی و منیزیم) برای تشكیل صابونهای مواد معدنی- اسید چرب گرديده و به سوءجذب این نوع مواد مغذی منجر میشود.
اگزالات بهطور معمول به كاتیونهای دوظرفیتی باند میشود. عدم جذب مواد در دستگاه گوارش موجب افزايش جذب اگزالات در كولون شده و اين امر موجب هیپراگزالوری و افزایش سنگهای اگزالات كلیوی میشود. دهیدراسیون نسبی و تغلیظ ادرار نيز كه در نتیجه جراحی ایلئوم شایع هستند، ممكن است خطر تشكیل سنگ را بیشتر افزایش دهند.
در نبود ايلئوم و حتی زمانی که كولون برداشته نشده باشد، سوء جذب نمكهای صفراوی ترشح شده میتواند به عنوان محركی برای مخاط کولون عمل كند كه بیش از جذب مايعات و الکتروليتها، آنها را به داخل لومن ترشح کند و ضمنا حرکات کولون نيز افزایش میيابد.
مصرف رژیمهای حاوی چربی بالا در كسانی كه ایلئوم آنها برداشته شده، ولی كولون آنها دستنخورده است، میتواند به تشكیل هیدروكسی اسیدهای چرب منجر شود كه میتواند ترشح مایعات را نیز افزایش دهد.
چون در نتیجه برداشت ایلئوم، نسبت اسیدهای صفراوی، فسفولیپید و كلسترول در ترشحات صفراوی تغییر میكند، ممکن است سنگهای كلسترول صفراوی تشكیل شوند. وابستگی به تغذیه وریدی ممكن است به دلیل كاستن تحریكاتی كه برای تخلیه صفرا از مجرای آن ضروری هستند، خطر ته نشینی صفراوی ثانویه را بیشتر افزایش دهد.
اسیدوزلاكتیك یك عارضه نسبتا نادر است كه فقط در سندرم شدید روده كوتاه (SBS) و باقی ماندن كولون رخ میدهد. مشكل، ناشی از دریافت زیاد و سوءجذب كربوهیدرات است. اسیدوز متابولیك و تولید d-لاكتات ناشی از تخمیر كربوهیدرات، تولید SCFAs، كاهش PH كولون و تكثیر میكروبهای كولون مقاوم به اسید (كه تولید d- لاكتات مینمایند) اتفاق میافتد. اين مشكل با درمان اسیدوز متابولیك و كاهش دریافت قندها (و كل كربوهیدراتها) برطرف میگردد.
نتایج برداشت ایلئوم عبارتند از:
عبور سریع محتویات روده؛
كاهش سطح جذب مایعات؛
سوء جذب كمپلكس «ویتامین B12- فاكتورداخلی»؛
سوء جذب نمكهای صفراوی؛
ناكافی بودن نمكهای صفراوی برای محلول كردن، هضم کردن و جذب چربی، كه به از دست دادن چربی و مواد مغذی محلول در چربی منجر میشود؛
كاهش ترشح نمكهای صفراوی به داخل كولون به دلیل كاهش جذب مجدد؛
تشكیل هیدروكسی اسیدهای چرب از چربیهایی كه به خوبی جذب نشدهاند، به وسیله باكتریهای كولون كه منجر به كاهش جذب مایعات و الكترولیت میشود؛
سوء جذب كلسیم، منیزیم و روی به دلیل تشكیل صابونهای غیرمحلول با اسیدهای چربِ آزاد كه به خوبی جذب نشدهاند.
افزایش خطر سنگهای اگزالات به دلیل افزایش جذب كولونی اگزالات كه معمولاً به كلسیم، روی و منیزیم باند میشود.
فاكتورهای مؤثر بر روند سندرم روده كوتاه عبارتند از:
طول باقیمانده روده كوچك؛
عدم وجود ایلئوم، بهویژه یكسوم دیستال؛
عدم وجود دریچه ایلئوستال؛
عدم وجود كولون؛
بیماری در بخشهای باقیمانده دستگاه معدی- رودهای؛
التهاب روده ناشی از تابش اشعه؛
وجود سوء تغذیه؛
سن بالاتر در هنگام جراحی.
منبع: دنیای تغذیه ش 102
در شماره آينده به بيان درمانهاي پزشكي و تغذيهاي سندرم روده كوتاه ميپردازيم.
8 متر طول دارد. گرچه روده كوچك سالم توان بالایی دارد، اما برداشت 40 تا 60 درصد آن برحسب محل برداشت و شرايط ديگر ممکن است به عوارض متعدد منجر شود. برداشت بخش انتهايی روده کوچک (ایلئوم دیستال) مهمترین اثر را بر افزایش خطر SBS دارد، درحالی که برداشت روده بزرگ (كولون) به تنهایی، منجر به SBS نمیشود.
بهدنبال برداشت قسمت بزرگی از روده در بزرگسالان بهعلت هر يک از بیماریهای كرون، آنتریت ناشی از تابش اشعه، سكته مزانتریك، بیماری بدخیم و پیچخوردگی روده باریك، خطر رهیدراتاسیون ناشی از اختلالات الکتروليت و همچنين سوءتغذيه وجود خواهد داشت. در اطفال، بیشترین موارد SBS ناشی از ناهنجاریهای مادرزادی سیستم معدی- رودهای، فقدان سوراخ در روده باریك، پیچخوردگی روده باریك و یا آنتروكولیت نكروزی میباشد.
سوء جذب ریزمغذیها و درشتمغذیها، عدم تعادل مایعات و الكترولیتها، كاهش وزن و نارسایی در رشد بچهها از عوارض آشکار SBS است. ممکن است افزایش ترشح معده، سنگهای اگزالاتی كلیوی، سنگهای كلسترول صفراوی، و ندرتاً اسیدوز لاكتیك نیز رخ دهد. شدت سوء جذب به ميزان وسعت عوارض و درجه وابستگی به استفاده از تغذیه وریدی، طول و محل جراحی روده، سن بیمار در زمان عمل، و سلامت قسمت باقیمانده دستگاه معدی- رودهای بستگی دارد.
برداشتن ژژنوم به وسیله جراحی
معمولاً قسمت اعظم هضم و جذب غذا و مواد مغذی در 100 سانتیمتر ابتدایی روده كوچك (دئودنوم) انجام میگیرد. موادی كه پس از آن برای هضم و جذب باقی میمانند، مقادیر كمی از قندها، نشاسته مقاوم، فیبر، لیپیدها، فیبرهای غذایی و مایعات هستند. بعد از برداشتن بخش وسطی روده کوچک (ژژنوم)، بخش انتهايی روده کوچک يا ایلئوم بعد از طی یك دوره سازگاری قادر به انجام وظایف ژژنوم خواهد بود. حركت ایلئوم در قیاس با حركات ژژنوم، نسبتاً كند است و هورمونهای ترشح شده در ایلئوم و كولون به آهسته كردن تخلیه و كاهش سرعت ترشحات معدی كمك میكنند. چون برداشت ژژنوم منجر به كاهش سطح تماس و كوتاهتر شدن مسیر عبور روده میشود، ظرفیت عملكرد جذب ریزمغذیها، مقادیر زیادی از قندها (بهویژه لاكتوز) و نيز لیپیدها كاهش مییابد.
برداشتن ایلئوم به وسیله جراحی
برداشتن قسمت بزرگی از بخش انتهايی روده کوچک يا ایلئوم (به ویژه ایلئوم دیستال) معمولاً عوارض عمده پزشكی و تغذیهای را به دنبال دارد. ایلئوم دیستال تنها محل جذب كمپلكس «ویتامین B12- فاكتور داخلی» و نمكهای صفراوی است. معمولاً قسمت اعظم مایعات خوردهشده و مترشحه به داخل دستگاه معدی- رودی نيز در ایلئوم جذب میشود.
اگرچه به نظر میرسد كه سوءجذب نمكهای صفراوی یك مشكل نسبتاً بیخطر باشد، اما بهطور بالقوه نتایج جدی را در پی دارد. اگر ایلئوم نتواند نمكهای صفراوی ترشح شده به داخل سیستم معدی- رودی را دوباره بازگردش كند، تولید كبدی قادر به حفظ ذخایر كافی نمكهای صفراوی یا ترشحات برای امولسیفیه كردن چربیها نخواهد بود. لیپازهای معده و لوزالمعده قادر به هضم و تبدیل مقادیری از تریگلیسیریدها به اسیدهای چرب و مونوگلیسیریدها هستند، اما بدون تشكیل مقادیر كافی میسل به وسیله نمكهای صفراوی، چربیها به میزان كمتری جذب میشوند. این امر میتواند منجر به سوء جذب چربیها و ویتامینهای محلول در چربی A، D و E شود. به علاوه سوء جذب اسیدهای چرب موجب تركیب آنها با كاتیونهاي دوظرفیتی (مانند كلسیم، روی و منیزیم) برای تشكیل صابونهای مواد معدنی- اسید چرب گرديده و به سوءجذب این نوع مواد مغذی منجر میشود.
اگزالات بهطور معمول به كاتیونهای دوظرفیتی باند میشود. عدم جذب مواد در دستگاه گوارش موجب افزايش جذب اگزالات در كولون شده و اين امر موجب هیپراگزالوری و افزایش سنگهای اگزالات كلیوی میشود. دهیدراسیون نسبی و تغلیظ ادرار نيز كه در نتیجه جراحی ایلئوم شایع هستند، ممكن است خطر تشكیل سنگ را بیشتر افزایش دهند.
در نبود ايلئوم و حتی زمانی که كولون برداشته نشده باشد، سوء جذب نمكهای صفراوی ترشح شده میتواند به عنوان محركی برای مخاط کولون عمل كند كه بیش از جذب مايعات و الکتروليتها، آنها را به داخل لومن ترشح کند و ضمنا حرکات کولون نيز افزایش میيابد.
مصرف رژیمهای حاوی چربی بالا در كسانی كه ایلئوم آنها برداشته شده، ولی كولون آنها دستنخورده است، میتواند به تشكیل هیدروكسی اسیدهای چرب منجر شود كه میتواند ترشح مایعات را نیز افزایش دهد.
چون در نتیجه برداشت ایلئوم، نسبت اسیدهای صفراوی، فسفولیپید و كلسترول در ترشحات صفراوی تغییر میكند، ممکن است سنگهای كلسترول صفراوی تشكیل شوند. وابستگی به تغذیه وریدی ممكن است به دلیل كاستن تحریكاتی كه برای تخلیه صفرا از مجرای آن ضروری هستند، خطر ته نشینی صفراوی ثانویه را بیشتر افزایش دهد.
اسیدوزلاكتیك یك عارضه نسبتا نادر است كه فقط در سندرم شدید روده كوتاه (SBS) و باقی ماندن كولون رخ میدهد. مشكل، ناشی از دریافت زیاد و سوءجذب كربوهیدرات است. اسیدوز متابولیك و تولید d-لاكتات ناشی از تخمیر كربوهیدرات، تولید SCFAs، كاهش PH كولون و تكثیر میكروبهای كولون مقاوم به اسید (كه تولید d- لاكتات مینمایند) اتفاق میافتد. اين مشكل با درمان اسیدوز متابولیك و كاهش دریافت قندها (و كل كربوهیدراتها) برطرف میگردد.
نتایج برداشت ایلئوم عبارتند از:
عبور سریع محتویات روده؛
كاهش سطح جذب مایعات؛
سوء جذب كمپلكس «ویتامین B12- فاكتورداخلی»؛
سوء جذب نمكهای صفراوی؛
ناكافی بودن نمكهای صفراوی برای محلول كردن، هضم کردن و جذب چربی، كه به از دست دادن چربی و مواد مغذی محلول در چربی منجر میشود؛
كاهش ترشح نمكهای صفراوی به داخل كولون به دلیل كاهش جذب مجدد؛
تشكیل هیدروكسی اسیدهای چرب از چربیهایی كه به خوبی جذب نشدهاند، به وسیله باكتریهای كولون كه منجر به كاهش جذب مایعات و الكترولیت میشود؛
سوء جذب كلسیم، منیزیم و روی به دلیل تشكیل صابونهای غیرمحلول با اسیدهای چربِ آزاد كه به خوبی جذب نشدهاند.
افزایش خطر سنگهای اگزالات به دلیل افزایش جذب كولونی اگزالات كه معمولاً به كلسیم، روی و منیزیم باند میشود.
فاكتورهای مؤثر بر روند سندرم روده كوتاه عبارتند از:
طول باقیمانده روده كوچك؛
عدم وجود ایلئوم، بهویژه یكسوم دیستال؛
عدم وجود دریچه ایلئوستال؛
عدم وجود كولون؛
بیماری در بخشهای باقیمانده دستگاه معدی- رودهای؛
التهاب روده ناشی از تابش اشعه؛
وجود سوء تغذیه؛
سن بالاتر در هنگام جراحی.
منبع: دنیای تغذیه ش 102
در شماره آينده به بيان درمانهاي پزشكي و تغذيهاي سندرم روده كوتاه ميپردازيم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر