نوشته : برليانت بزرگمهر مشاور تغذيه و رژيمدرماني
دلايل اهميت تغذيه سالمندان
در اكثر موارد، سالمندان داراي مشكلات پيچيدهاي هستند كه درمان تغذيهاي يك مشكل ممكن است بر مسأله ديگر اثرات زيانباري برجا گذارد، مثلاً كمخوني از عوارضي است كه گريبانگير بسياري از سالمندان است. در عين حال افزايش چربيهاي نامطلوب خون، افزايش فشار خون، افزايش وزن، پرخوري عصبي يا كاهش وزن و بياشتهايي عصبي و بسياري از اختلالات ديگر در سالمندان وجود دارد كه درمان تغذيهاي اين عوارض ميتواند اثرات نامطلوب بر يكديگر داشته باشد، مثلاً منابع غذايي آهن (از قبيل جگر، دل و قلوه، گوشت قرمز و...) اكثراً موادي هستند كه موجب افزايش چربيهاي خون ميشوند و يا افراد چاقي كه عمدتاً به علل روحي مبتلا به پرخوري ميباشند (پرخوري عصبي) و يا از مواد شيرين و چرب به مقدار زياد استفاده ميكنند به آساني قادر به ترك اين عادت غذايي غلط و نامناسب نيستند و رژيم لاغري حتي ممكن است آنان را حريصتر و راغبتر به مصرف اين قبيل مواد بنمايد و يا افراد لاغري كه بهعلت مشكلات روحي و يا جسمي، تمايلي به خوردن غذا و رغبتي به پيروي از رژيم غذايي مفيد كه بتواند وزن آنان را در حدود طبيعي تثبيت نمايد ندارند.
تمام اين تحريمها و امتناع اين گروه در برخورداري از تغذيه سالم، به مشكلات روحي و جسمي آنان دامن ميزند.
سالمنداني كه از برنامه غذايي نامتعادل و نامناسب استفاده ميكنند، معمولاً مدت طولاني به پيروي از اين قبيل تغذيه غلط عادت دارند و بهعلت برقراري درازمدت عادات غذايي نامناسب، به اين فرم تغذيه تعصب نشان ميدهند و از توصيههاي رژيمي مناسب توسط رژيمشناس، پيروي نميكنند و حتي اين توصيهها را يك نوع دخالت در زندگي خصوصي خود تصور مينمايند.
در دوران سالمندي تغييراتي در وضعيت جسمي و روحي افراد ايجاد ميشود كه چنانچه به اين تغييرات توجه نشود و نوع تغذيه و شيوه زندگي با پيامدهاي پديده سالمندي منطبق نگردد، ميتواند آسيبهاي مهم و گاه غيرقابل جبران بر سلامت سالمندان وارد سازد.
ساير دلايل اهميت تغذيه سالمندان
سالمندان جمعيت رو به افزايش جهان را تشكيل ميدهند، زيرا بهعلت پيشرفت علم پزشكي و تغذيه، و نيز بهبود امكانات رفاهي زندگي، طول عمر افراد بهطور كلي بيشتر شده و به اين ترتيب تعداد سالمندان نيز در نقاط مختلف جهان رو به افزايش است، بنابراين امروزه تعداد بيشتري از جمعيت جوامع مختلف را افراد سالمند تشكيل ميدهند.
گروه سالمند، آسيبپذيرتر از افراد ديگر هستند و هر نوع اختلالي در تغذيه آنان ميتواند منجر به لطمات مهم و گاه جبرانناپذير بشود.
اغلب اوقات امكانات كافي جهت رسيدگي جسمي و روحي به سالمندان وجود ندارد.
در دوران سالمندي يك سري اختلالات جسمي كم و بيش گسترده در شخص رخ ميدهد كه اين اختلالات اجتنابناپذير هستند، ولي با مراقبتهاي لازم ميتوان شدت آنها را كاهش داد.
علاوه بر عوارض جسمي، طيف وسيعي از اختلالات روحي نيز در سالمندان ايجاد ميشود كه اهميت آن نه تنها كمتر از مسائل جسمي نيست، بلكه از نقش مهمتري در تغذيه و سلامت سالمندان برخوردار است.
گروه سالمند معمولاً انگيزهاي جهت برخورداري از تغذيه سالم و صحيح ندارند، بنابراين تلاشي در جهت تغيير برنامه غذايي خود و اصلاح آن نميكنند.
عدم توانايي در خريد، آمادهسازي و طبخ مواد غذايي نيز از ديگر دلايل امتناع آنان از تنظيم برنامه غذايي صحيح و متنوع براي خود ميباشد.
گروه سالمند بهعلت مشكلات جسمي و روحي و عمدتاً بهدليل ترس از ناتواني معمولاً از داروهاي مختلف استفاده ميكنند كه اين امر خطر تداخل دارو و غذا را ممكن است براي آنان فراهم كند.
تغييرات در تركيب بدن
كاهش توده عضلاني بدن: بعد از اتمام دوران رشد، در هر دهه از عمر حدود 3-2 درصد توده عضلاني كاهش مييابد.
افزايش توده چربي: متناسب با كاهش توده عضلاني، توده چربي در بدن افزايش پيدا ميكند.
كاهش انرژي پايه: انرژي پايه، مقدار انرژي است كه صرف انجام اعمال حياتي داخلي بدن ميشود. در سنين بالا، انرژي پايه كاهش مييابد و يكي از دلايل افزايش وزن در سنين ميانسالي و سالمندي مسأله پايين آمدن انرژي پايه است كه در طول زندگي حدود 20-15 درصد كاهش مييابد.
كاهش حواس پنجگانه:
كاهش حواس پنجگانه ميتواند بر الگوي غذايي، وضعيت روحي، تحرك و فعاليت جسمي شخص سالمند تأثيرگذار باشد.
تغييرات گوارشي:
در دوران سالمندي عارضه شايعي كه معمولاً مبتلا به اين گروه سني ميشود، اختلالات گوارشي از قبيل نفخ و سنگيني دستگاه گوارش، خوب هضم نشدن غذا، يبوست يا اسهال و عوارضي از اين قبيل ميباشد. اين عوارض ميتوانند تغييرات نامطلوب گستردهاي در برنامه غذايي و فرم تغذيه آنان ايجاد نمايند.
افزايش فشار خون و چربيهاي نامطلوب خون و اختلالات قلبي- عروقي:
يكي ديگر از عوارض دوران سالمندي اختلالاتي است كه نهايتاً به مشكلات قلبي- عروقي منجر ميشود. افزايش چربيهاي نامطلوب خون و فشار خون از عوارض شايع اين دوران است كه البته بيشتر بهعلت تغذيه نامناسب و پرخوري و نيز شيوه غلط زندگي بروز مينمايد و متأسفانه پيامد آن، اثرات ناگوار و خطرناك بر قلب و عروق است.
اختلالات دهان و دندان:
يكي از مشكلات مهم سالمندان مسأله اختلالات دنداني در آنان است كه اثرات گستردهاي بر انتخاب غذايي آنان بهجا ميگذارد و تنوع الگوي غذايي آنان را محدود ميكند.
چاقي:
يكي از مهمترين اختلالات دوران سالمندي افزايش وزن و چاقي است كه عمدتاً بهعلت تغذيه غلط و استفاده از مواد غذايي فاقد ارزش تغذيهاي، و پركالري ايجاد ميشود.
اختلالات استخواني و مفاصل:
دردهاي استخوان و مفاصل بهعلت پوكي استخوان يا آرتروز از ديگر مشكلات شايع افراد سالمند است كه ميتواند در خريد مواد غذايي و آمادهسازي و طبخ غذا اختلال ايجاد نمايد.
اختلالات روحي و عصبي:
بيحوصلگي، آسيبپذيري روحي، افسردگي و ساير عوارض عصبي معمولاً در دوران سالمندي شخص را تهديد مينمايند كه تأثير زيادي بر تغذيه فرد بهجاي ميگذارند.
كاهش قدرت ايمني:
با افزايش سن بهطور معمول قدرت ايمني شخص كاهش مييابد كه اين امر ارتباط زيادي با تغذيه دارد. نظر به اينكه افراد سالمند از مواد غذايي موثر در قدرت ايمني بدن، به ميزان كافي استفاده نميكنند، لذا با شروع دوران ميانسالي و سالمندي مقاومت خود را در برابر بيماريها به ميزان قابل توجهي از دست داده و آسيبپذير و آماده ابتلا به عفونتها و امراض مختلف ميشوند.
منبع: دنیای تغذیه ش 105
در اكثر موارد، سالمندان داراي مشكلات پيچيدهاي هستند كه درمان تغذيهاي يك مشكل ممكن است بر مسأله ديگر اثرات زيانباري برجا گذارد، مثلاً كمخوني از عوارضي است كه گريبانگير بسياري از سالمندان است. در عين حال افزايش چربيهاي نامطلوب خون، افزايش فشار خون، افزايش وزن، پرخوري عصبي يا كاهش وزن و بياشتهايي عصبي و بسياري از اختلالات ديگر در سالمندان وجود دارد كه درمان تغذيهاي اين عوارض ميتواند اثرات نامطلوب بر يكديگر داشته باشد، مثلاً منابع غذايي آهن (از قبيل جگر، دل و قلوه، گوشت قرمز و...) اكثراً موادي هستند كه موجب افزايش چربيهاي خون ميشوند و يا افراد چاقي كه عمدتاً به علل روحي مبتلا به پرخوري ميباشند (پرخوري عصبي) و يا از مواد شيرين و چرب به مقدار زياد استفاده ميكنند به آساني قادر به ترك اين عادت غذايي غلط و نامناسب نيستند و رژيم لاغري حتي ممكن است آنان را حريصتر و راغبتر به مصرف اين قبيل مواد بنمايد و يا افراد لاغري كه بهعلت مشكلات روحي و يا جسمي، تمايلي به خوردن غذا و رغبتي به پيروي از رژيم غذايي مفيد كه بتواند وزن آنان را در حدود طبيعي تثبيت نمايد ندارند.
تمام اين تحريمها و امتناع اين گروه در برخورداري از تغذيه سالم، به مشكلات روحي و جسمي آنان دامن ميزند.
سالمنداني كه از برنامه غذايي نامتعادل و نامناسب استفاده ميكنند، معمولاً مدت طولاني به پيروي از اين قبيل تغذيه غلط عادت دارند و بهعلت برقراري درازمدت عادات غذايي نامناسب، به اين فرم تغذيه تعصب نشان ميدهند و از توصيههاي رژيمي مناسب توسط رژيمشناس، پيروي نميكنند و حتي اين توصيهها را يك نوع دخالت در زندگي خصوصي خود تصور مينمايند.
در دوران سالمندي تغييراتي در وضعيت جسمي و روحي افراد ايجاد ميشود كه چنانچه به اين تغييرات توجه نشود و نوع تغذيه و شيوه زندگي با پيامدهاي پديده سالمندي منطبق نگردد، ميتواند آسيبهاي مهم و گاه غيرقابل جبران بر سلامت سالمندان وارد سازد.
ساير دلايل اهميت تغذيه سالمندان
سالمندان جمعيت رو به افزايش جهان را تشكيل ميدهند، زيرا بهعلت پيشرفت علم پزشكي و تغذيه، و نيز بهبود امكانات رفاهي زندگي، طول عمر افراد بهطور كلي بيشتر شده و به اين ترتيب تعداد سالمندان نيز در نقاط مختلف جهان رو به افزايش است، بنابراين امروزه تعداد بيشتري از جمعيت جوامع مختلف را افراد سالمند تشكيل ميدهند.
گروه سالمند، آسيبپذيرتر از افراد ديگر هستند و هر نوع اختلالي در تغذيه آنان ميتواند منجر به لطمات مهم و گاه جبرانناپذير بشود.
اغلب اوقات امكانات كافي جهت رسيدگي جسمي و روحي به سالمندان وجود ندارد.
در دوران سالمندي يك سري اختلالات جسمي كم و بيش گسترده در شخص رخ ميدهد كه اين اختلالات اجتنابناپذير هستند، ولي با مراقبتهاي لازم ميتوان شدت آنها را كاهش داد.
علاوه بر عوارض جسمي، طيف وسيعي از اختلالات روحي نيز در سالمندان ايجاد ميشود كه اهميت آن نه تنها كمتر از مسائل جسمي نيست، بلكه از نقش مهمتري در تغذيه و سلامت سالمندان برخوردار است.
گروه سالمند معمولاً انگيزهاي جهت برخورداري از تغذيه سالم و صحيح ندارند، بنابراين تلاشي در جهت تغيير برنامه غذايي خود و اصلاح آن نميكنند.
عدم توانايي در خريد، آمادهسازي و طبخ مواد غذايي نيز از ديگر دلايل امتناع آنان از تنظيم برنامه غذايي صحيح و متنوع براي خود ميباشد.
گروه سالمند بهعلت مشكلات جسمي و روحي و عمدتاً بهدليل ترس از ناتواني معمولاً از داروهاي مختلف استفاده ميكنند كه اين امر خطر تداخل دارو و غذا را ممكن است براي آنان فراهم كند.
تغييرات در تركيب بدن
كاهش توده عضلاني بدن: بعد از اتمام دوران رشد، در هر دهه از عمر حدود 3-2 درصد توده عضلاني كاهش مييابد.
افزايش توده چربي: متناسب با كاهش توده عضلاني، توده چربي در بدن افزايش پيدا ميكند.
كاهش انرژي پايه: انرژي پايه، مقدار انرژي است كه صرف انجام اعمال حياتي داخلي بدن ميشود. در سنين بالا، انرژي پايه كاهش مييابد و يكي از دلايل افزايش وزن در سنين ميانسالي و سالمندي مسأله پايين آمدن انرژي پايه است كه در طول زندگي حدود 20-15 درصد كاهش مييابد.
كاهش حواس پنجگانه:
كاهش حواس پنجگانه ميتواند بر الگوي غذايي، وضعيت روحي، تحرك و فعاليت جسمي شخص سالمند تأثيرگذار باشد.
تغييرات گوارشي:
در دوران سالمندي عارضه شايعي كه معمولاً مبتلا به اين گروه سني ميشود، اختلالات گوارشي از قبيل نفخ و سنگيني دستگاه گوارش، خوب هضم نشدن غذا، يبوست يا اسهال و عوارضي از اين قبيل ميباشد. اين عوارض ميتوانند تغييرات نامطلوب گستردهاي در برنامه غذايي و فرم تغذيه آنان ايجاد نمايند.
افزايش فشار خون و چربيهاي نامطلوب خون و اختلالات قلبي- عروقي:
يكي ديگر از عوارض دوران سالمندي اختلالاتي است كه نهايتاً به مشكلات قلبي- عروقي منجر ميشود. افزايش چربيهاي نامطلوب خون و فشار خون از عوارض شايع اين دوران است كه البته بيشتر بهعلت تغذيه نامناسب و پرخوري و نيز شيوه غلط زندگي بروز مينمايد و متأسفانه پيامد آن، اثرات ناگوار و خطرناك بر قلب و عروق است.
اختلالات دهان و دندان:
يكي از مشكلات مهم سالمندان مسأله اختلالات دنداني در آنان است كه اثرات گستردهاي بر انتخاب غذايي آنان بهجا ميگذارد و تنوع الگوي غذايي آنان را محدود ميكند.
چاقي:
يكي از مهمترين اختلالات دوران سالمندي افزايش وزن و چاقي است كه عمدتاً بهعلت تغذيه غلط و استفاده از مواد غذايي فاقد ارزش تغذيهاي، و پركالري ايجاد ميشود.
اختلالات استخواني و مفاصل:
دردهاي استخوان و مفاصل بهعلت پوكي استخوان يا آرتروز از ديگر مشكلات شايع افراد سالمند است كه ميتواند در خريد مواد غذايي و آمادهسازي و طبخ غذا اختلال ايجاد نمايد.
اختلالات روحي و عصبي:
بيحوصلگي، آسيبپذيري روحي، افسردگي و ساير عوارض عصبي معمولاً در دوران سالمندي شخص را تهديد مينمايند كه تأثير زيادي بر تغذيه فرد بهجاي ميگذارند.
كاهش قدرت ايمني:
با افزايش سن بهطور معمول قدرت ايمني شخص كاهش مييابد كه اين امر ارتباط زيادي با تغذيه دارد. نظر به اينكه افراد سالمند از مواد غذايي موثر در قدرت ايمني بدن، به ميزان كافي استفاده نميكنند، لذا با شروع دوران ميانسالي و سالمندي مقاومت خود را در برابر بيماريها به ميزان قابل توجهي از دست داده و آسيبپذير و آماده ابتلا به عفونتها و امراض مختلف ميشوند.
منبع: دنیای تغذیه ش 105
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر