نوشته : لادن گیاهی دانشجوی دکترای تغذیه دانشگاه وین
رژیم غذایی با کالری منفی (Negative Calorie Diets) یا به عبارت دیگر رژیم حاوی مواد غذایی چربی سوز همواره مورد توجه و صحبت در محافل عمومی، مجلات و سایتهای مختلف است. هدف از این مقاله بیان واقعیت علمی و چگونگی اثربخشی این رژیمها و مواد غذایی معروف به چربیسوز در کاهش وزن میباشد.
در حقیقت ادعای رژیمهای با کالری منفی و مواد غذایی چربیسوز بر این اساس است که این دسته از مواد غذایی ضمن آنکه داراي كالري پاييني هستند، در بدن انرژي بیشتری نسبت به آنچه که از مصرف آنها جذب ميشود، صرف هضم و جذب آنها گردد. درنتیجه خوردن آنها نه تنها کالری به بدن اضافه نمیکند، بلکه مقداری انرژی نیز برای متابولیسم آنها از ذخایر انرژی بدن گرفته میشود و برخی در ادامه نیز چنین نتیجهگیری کردهاند که هر چقدر بخواهید میتوانید از این مواد غذایی مصرف کنید و همچنان وزن خود را کاهش دهید.
چند مثال هیجانانگیز هم غالبا برای خوانندگان زده میشود، کرفس و کلم بروکلی از نمونههای رایج هستند. مثلا در مورد کرفس گفته میشود که 40 گرم کرفس 7 كيلوکالری انرژی دارد، در حالی که بدن به 30 كيلوکالری برای هضم و جذب آن نیاز دارد، اگر چنین مطلبی درست باشد شما
23 كيلوکالری منفي مصرف میکنید و اگر در روز 5 بار مصرف آن را تکرار کنید، در پایان ماه حدود نیم کیلوگرم وزن کم میکنید. همچنین در مورد کلم بروکلی ذکر شده است که مصرف 100 گرم آن باعث صرف
55 كيلوکالری از بدن برای هضم و جذب آن میشود و یا در مورد پرتقال گفته میشود 25 كيلوکالری نهایتا از بدن گرفته میشود تا این میوه مورد استفاده بدن قرار گیرد!!! و یا گریپفروت را یک کاتالیست سوزاننده چربی معرفی کرده و بنابراین مصرف آن را قبل و یا همراه وعده غذایی توصیه میکنند!!!!
این ایده و تئوری که گستردگی بسیاری در سایتهای اینترنتی، کتابها و تبلیغات الکترونیک به ویژه از سال 2005 میلادی پیدا کرده است، در وهله اول بسیار جالب و خوشایند به نظر میآید، اما آیا این ایده با فیزیولوژی و عمکلرد متابولیکی واقعی بدن هماهنگی دارد؟ آیا خوردن هر چه بیشتر این مواد غذایی آن طور که ادعا میشود باعث میگردد تا بدن مانند یک ماشین چربیسوز عمل کند؟ با اینکه با یک جستجوی ساده «رژیم غذایی با کالری منفی» در اینترنت با انواع بسیار متنوعی از این رژیمها مواجه میشوید، اطلاعات بسیار کمی همراه با این رژیمها به شما داده میشود. در عوض با تبلیغات بسیار گوناگون، ذهن شما را همزمان درگیر میکنند، مثل کاهش وزن از طریق هیپنوتیزم و...... . در کتاب رژیم غذایی با کالری منفی حدود 100 ماده غذایی با خاصیت فوق برای شما نام برده میشود که با خوردن آنها بدون اینکه نیازی به ورزش و یا روزهداری و یا تحمل گرسنگی داشته باشید، میتوانید در 7 روز 7 کیلوگرم وزن کم کنید و 3 برابر سریعتر از سایر رژیمها لاغر شوید، البته این لیست و کتاب
80 صفحهای الکترونیک بعد از پرداخت حدود 20 دلار در اختیار شما قرار داده میشود و غالبا یک حراج چند دلاری نیز در گوشه صفحه شما را به پرداخت این مبلغ تشویق میکند!!!
حال بگذارید با یک عینک علمی که با فیزیولوژی و متابولیسم واقعی بدن منطبق است این ادعا را بررسی کنیم، زیرا هر ایده و تئوری که در ظاهر به نظر منطقی بیاید، الزاما در بدن ما به همان صورت اتفاق نخواهد افتاد.
اولا، باید گفت که تا کنون هیچ مطالعه علمی چنین تئوری را بررسی نکرده است و به گفته دانشمندانی که بر روی متابولیسم بدن مطالعه میکنند، در حال حاضر ابزار متابولیکی برای سنجش انرژی مورد نیاز برای هضم و جذب مواد غذایی خاص وجود ندارد. به عبارت دیگر هیچ مطالعه تجربی تا امروز انجام نشده که نشان دهد اگر برای مثال مقدار مشخصی شاه توت مصرف کنید، دقیقا چه مقدار انرژی صرف هضم و جذب آن میشود. ضمن آنکه میزان مصرف انرژی هضم و جذب مواد غذایی علاوه بر ویژگیهای خود ماده غذایی به وضعیت متابولیسم فردی، ترکیب غذای مصرفی در وعدههای غذایی قبل، شدت فعالیت فیزیکی و سن بستگی دارد، در نتيجه این مقدار نمی تواند در تمام افراد یکسان باشد.
آنچه مسلم است این است که تمام مواد غذایی، حتی آنهایی که در فهرست مواد غذایی با کالری منفی ذکر میشوند، داراي ميزان مشخصي كالري ميباشند و هيچ ماده غذايي را نمي توانيد پيدا كنيد كه به هيچ وجه داراي كالري نباشد، زیرا مواد غذایی از نسبتهای متفاوت کربوهیدرات، پروتئین، چربی و فیبر تشکیل شدهاند که یک گرم از آنها به ترتیب دارای 4، 4، 9 و 2 كيلوکالری هستند.
بنابراین کم کردن وزن به دنبال مصرف مواد غذایی که در فهرست مواد غذایی با انرژی منفی وجود دارند، به جهت آن نیست که این مواد چربی میسوزانند، بلکه به علت جایگزین نمودن آنها با مواد غذایی پرکالری است. نتایج یک مطالعه نشان داده است که وقتی وعده غذایی با یک سالاد بزرگ 100 كيلوکالری (مرکب از کاهو، گوجهفرنگي، هویج، خیار، کمی سس بدون چربی و پنیر موزارلا) شروع میشود، میزان کل انرژی دریافتی در وعده غذایی تا 12 درصد نسبت به زمانی که سالاد مصرف نمیشود کاهش مییابد، ولی اگر وعده غذایی با سالاد کوچک و کم حجمتر ولی 200 كيلوکالری شروع شود، در پایان وعده 8 درصد کالری بیشتر دریافت میگردد و اگر وعده غذایی با سالاد 400 كيلوکالری شروع شود، انرژی دریافتی در پایان 17 درصد بیشتر است. پس در حقیقت ما به دنبال احساس سیری است که کالری کمتری دریافت میکنیم و نه به علت اثرات متابولیک مواد غذایی در بدن.
نکته مهم دیگر آن است که تنظیم رژیم غذایی فقط علم محاسبه کالری مواد غذایی نیست. این اشتباه بزرگی است که رژیم غذایی فقط با محاسبه کالری تنظیم شود. غذا خوردن و تغذیه یک رفتار است که در طی زمان شکل میگیرد و توجه به عوامل رفتاری هنگام تنظیم رژیم غذایی بیش از محاسبه کالری در موفقیت اجرای بلند مدت رژیم غذایی موثر است.
بنابراین براي اثبات تئوري رژیم غذایی با کالری منفی، نياز به انجام تحقيقات بيشتري است، اما به هر حال مواد غذایی که در فهرست ذکر شده قرار دارند علاوه بر اینکه دارای كالري پايينی هستند، منبع خوبي براي بسیاری از ویتامینها، مواد معدنی و فیبر ميباشند. پس اين مواد غذايي، گزینههای مناسبی در رژیم کاهش وزن هستند و همين امر خود به عنوان اقدامي مثبت براي يك شروع ايدهآل پيرامون كاهش وزن دايمي ميباشد. گرچه ادعای اثر چربیسوزی که در مورد آنها القا شده است، پشتوانه علمی ندارد.
ذکر این نکته نیز ضرورت دارد که رژیمهای با کالری منفی فاقد مقدار کافی منابع کلسیم هستند و مقدار پروتئین و چربی آنها نیز پایین است، بنابراین مصرف چند هفته و یا چند ماه آنها بدن را با کمبود مواجه میکند. از طرف دیگر گرچه کم کردن کالری دریافتی قطعا باعث کاهش وزن میشود، اما باید بدانید که کم کردن بیش از حد انرژی دریافتی، باعث افت متابولیسم بدن و در نتیجه افزایش وزن میشود.
نکته دیگری که مناسب است در اینجا به آن اشاره شود، اثر گرمازایی مواد غذایی(Thermic effect of food) یا همان انرژی مورد نیاز برای متابولیسم چربیها، کربوهیدراتها و پروتئینها است که بهطور کلی 10 درصد انرژی مصرفی بدن را تشکیل میدهند. این میزان در چربیها 3 تا 5 درصد، در کربوهیدراتها 15 درصد و در پروتئینها حدود 30 درصد است. برای مثال با مصرف سینه مرغ که حدود 200 كيلوکالری باشد 30 درصد انرژی یا
60 كيلوکالری صرف متابولیسم میشود و نهایتا 140 كيلوکالری در بدن باقی میماند، بنابراین با مصرف منابع پروتئينی کمچرب همراه با منابع موجود در فهرست مواد غذایی با کالری منفی که ارزش ویتامین، مواد معدنی و فیبر بالایی دارند، نه تنها میتوانید اشتهاي خود را كنترل كنيد، بلكه سوخت و ساز بدن خود را در محدوده مشخصی میتوانید افزايش دهید.
پس نتیجه توضیحات ارائه شده آن است که مصرف میوهها و سبزیهاي خاص نمیتواند بدن را به یک ماشین چربیسوز تبدیل کند و مصرف بیش از حد یک ماده غذایی حتی اگر در فهرست مواد غذایی با کالری منفی باشد، زمانی که شما بیش از نیاز انرژی دریافت میکنید، نمیتواند در کاهش وزن موثر باشد. اگر واقعا میخواهید بهطور موثر کالری بسوزانید باید ورزش را شروع کنید، زیرا ماده غذایی با خاصیت چربیسوزی وجود ندارد، اما تشویق به مصرف اين مواد به جهت نقش آنها در تامین ویتامین، املاح و فیبر مورد نیاز بدن در رژیم غذایی بسیار مناسب است.
منبعک دنیای تغذیه ش 103
در حقیقت ادعای رژیمهای با کالری منفی و مواد غذایی چربیسوز بر این اساس است که این دسته از مواد غذایی ضمن آنکه داراي كالري پاييني هستند، در بدن انرژي بیشتری نسبت به آنچه که از مصرف آنها جذب ميشود، صرف هضم و جذب آنها گردد. درنتیجه خوردن آنها نه تنها کالری به بدن اضافه نمیکند، بلکه مقداری انرژی نیز برای متابولیسم آنها از ذخایر انرژی بدن گرفته میشود و برخی در ادامه نیز چنین نتیجهگیری کردهاند که هر چقدر بخواهید میتوانید از این مواد غذایی مصرف کنید و همچنان وزن خود را کاهش دهید.
چند مثال هیجانانگیز هم غالبا برای خوانندگان زده میشود، کرفس و کلم بروکلی از نمونههای رایج هستند. مثلا در مورد کرفس گفته میشود که 40 گرم کرفس 7 كيلوکالری انرژی دارد، در حالی که بدن به 30 كيلوکالری برای هضم و جذب آن نیاز دارد، اگر چنین مطلبی درست باشد شما
23 كيلوکالری منفي مصرف میکنید و اگر در روز 5 بار مصرف آن را تکرار کنید، در پایان ماه حدود نیم کیلوگرم وزن کم میکنید. همچنین در مورد کلم بروکلی ذکر شده است که مصرف 100 گرم آن باعث صرف
55 كيلوکالری از بدن برای هضم و جذب آن میشود و یا در مورد پرتقال گفته میشود 25 كيلوکالری نهایتا از بدن گرفته میشود تا این میوه مورد استفاده بدن قرار گیرد!!! و یا گریپفروت را یک کاتالیست سوزاننده چربی معرفی کرده و بنابراین مصرف آن را قبل و یا همراه وعده غذایی توصیه میکنند!!!!
این ایده و تئوری که گستردگی بسیاری در سایتهای اینترنتی، کتابها و تبلیغات الکترونیک به ویژه از سال 2005 میلادی پیدا کرده است، در وهله اول بسیار جالب و خوشایند به نظر میآید، اما آیا این ایده با فیزیولوژی و عمکلرد متابولیکی واقعی بدن هماهنگی دارد؟ آیا خوردن هر چه بیشتر این مواد غذایی آن طور که ادعا میشود باعث میگردد تا بدن مانند یک ماشین چربیسوز عمل کند؟ با اینکه با یک جستجوی ساده «رژیم غذایی با کالری منفی» در اینترنت با انواع بسیار متنوعی از این رژیمها مواجه میشوید، اطلاعات بسیار کمی همراه با این رژیمها به شما داده میشود. در عوض با تبلیغات بسیار گوناگون، ذهن شما را همزمان درگیر میکنند، مثل کاهش وزن از طریق هیپنوتیزم و...... . در کتاب رژیم غذایی با کالری منفی حدود 100 ماده غذایی با خاصیت فوق برای شما نام برده میشود که با خوردن آنها بدون اینکه نیازی به ورزش و یا روزهداری و یا تحمل گرسنگی داشته باشید، میتوانید در 7 روز 7 کیلوگرم وزن کم کنید و 3 برابر سریعتر از سایر رژیمها لاغر شوید، البته این لیست و کتاب
80 صفحهای الکترونیک بعد از پرداخت حدود 20 دلار در اختیار شما قرار داده میشود و غالبا یک حراج چند دلاری نیز در گوشه صفحه شما را به پرداخت این مبلغ تشویق میکند!!!
حال بگذارید با یک عینک علمی که با فیزیولوژی و متابولیسم واقعی بدن منطبق است این ادعا را بررسی کنیم، زیرا هر ایده و تئوری که در ظاهر به نظر منطقی بیاید، الزاما در بدن ما به همان صورت اتفاق نخواهد افتاد.
اولا، باید گفت که تا کنون هیچ مطالعه علمی چنین تئوری را بررسی نکرده است و به گفته دانشمندانی که بر روی متابولیسم بدن مطالعه میکنند، در حال حاضر ابزار متابولیکی برای سنجش انرژی مورد نیاز برای هضم و جذب مواد غذایی خاص وجود ندارد. به عبارت دیگر هیچ مطالعه تجربی تا امروز انجام نشده که نشان دهد اگر برای مثال مقدار مشخصی شاه توت مصرف کنید، دقیقا چه مقدار انرژی صرف هضم و جذب آن میشود. ضمن آنکه میزان مصرف انرژی هضم و جذب مواد غذایی علاوه بر ویژگیهای خود ماده غذایی به وضعیت متابولیسم فردی، ترکیب غذای مصرفی در وعدههای غذایی قبل، شدت فعالیت فیزیکی و سن بستگی دارد، در نتيجه این مقدار نمی تواند در تمام افراد یکسان باشد.
آنچه مسلم است این است که تمام مواد غذایی، حتی آنهایی که در فهرست مواد غذایی با کالری منفی ذکر میشوند، داراي ميزان مشخصي كالري ميباشند و هيچ ماده غذايي را نمي توانيد پيدا كنيد كه به هيچ وجه داراي كالري نباشد، زیرا مواد غذایی از نسبتهای متفاوت کربوهیدرات، پروتئین، چربی و فیبر تشکیل شدهاند که یک گرم از آنها به ترتیب دارای 4، 4، 9 و 2 كيلوکالری هستند.
بنابراین کم کردن وزن به دنبال مصرف مواد غذایی که در فهرست مواد غذایی با انرژی منفی وجود دارند، به جهت آن نیست که این مواد چربی میسوزانند، بلکه به علت جایگزین نمودن آنها با مواد غذایی پرکالری است. نتایج یک مطالعه نشان داده است که وقتی وعده غذایی با یک سالاد بزرگ 100 كيلوکالری (مرکب از کاهو، گوجهفرنگي، هویج، خیار، کمی سس بدون چربی و پنیر موزارلا) شروع میشود، میزان کل انرژی دریافتی در وعده غذایی تا 12 درصد نسبت به زمانی که سالاد مصرف نمیشود کاهش مییابد، ولی اگر وعده غذایی با سالاد کوچک و کم حجمتر ولی 200 كيلوکالری شروع شود، در پایان وعده 8 درصد کالری بیشتر دریافت میگردد و اگر وعده غذایی با سالاد 400 كيلوکالری شروع شود، انرژی دریافتی در پایان 17 درصد بیشتر است. پس در حقیقت ما به دنبال احساس سیری است که کالری کمتری دریافت میکنیم و نه به علت اثرات متابولیک مواد غذایی در بدن.
نکته مهم دیگر آن است که تنظیم رژیم غذایی فقط علم محاسبه کالری مواد غذایی نیست. این اشتباه بزرگی است که رژیم غذایی فقط با محاسبه کالری تنظیم شود. غذا خوردن و تغذیه یک رفتار است که در طی زمان شکل میگیرد و توجه به عوامل رفتاری هنگام تنظیم رژیم غذایی بیش از محاسبه کالری در موفقیت اجرای بلند مدت رژیم غذایی موثر است.
بنابراین براي اثبات تئوري رژیم غذایی با کالری منفی، نياز به انجام تحقيقات بيشتري است، اما به هر حال مواد غذایی که در فهرست ذکر شده قرار دارند علاوه بر اینکه دارای كالري پايينی هستند، منبع خوبي براي بسیاری از ویتامینها، مواد معدنی و فیبر ميباشند. پس اين مواد غذايي، گزینههای مناسبی در رژیم کاهش وزن هستند و همين امر خود به عنوان اقدامي مثبت براي يك شروع ايدهآل پيرامون كاهش وزن دايمي ميباشد. گرچه ادعای اثر چربیسوزی که در مورد آنها القا شده است، پشتوانه علمی ندارد.
ذکر این نکته نیز ضرورت دارد که رژیمهای با کالری منفی فاقد مقدار کافی منابع کلسیم هستند و مقدار پروتئین و چربی آنها نیز پایین است، بنابراین مصرف چند هفته و یا چند ماه آنها بدن را با کمبود مواجه میکند. از طرف دیگر گرچه کم کردن کالری دریافتی قطعا باعث کاهش وزن میشود، اما باید بدانید که کم کردن بیش از حد انرژی دریافتی، باعث افت متابولیسم بدن و در نتیجه افزایش وزن میشود.
نکته دیگری که مناسب است در اینجا به آن اشاره شود، اثر گرمازایی مواد غذایی(Thermic effect of food) یا همان انرژی مورد نیاز برای متابولیسم چربیها، کربوهیدراتها و پروتئینها است که بهطور کلی 10 درصد انرژی مصرفی بدن را تشکیل میدهند. این میزان در چربیها 3 تا 5 درصد، در کربوهیدراتها 15 درصد و در پروتئینها حدود 30 درصد است. برای مثال با مصرف سینه مرغ که حدود 200 كيلوکالری باشد 30 درصد انرژی یا
60 كيلوکالری صرف متابولیسم میشود و نهایتا 140 كيلوکالری در بدن باقی میماند، بنابراین با مصرف منابع پروتئينی کمچرب همراه با منابع موجود در فهرست مواد غذایی با کالری منفی که ارزش ویتامین، مواد معدنی و فیبر بالایی دارند، نه تنها میتوانید اشتهاي خود را كنترل كنيد، بلكه سوخت و ساز بدن خود را در محدوده مشخصی میتوانید افزايش دهید.
پس نتیجه توضیحات ارائه شده آن است که مصرف میوهها و سبزیهاي خاص نمیتواند بدن را به یک ماشین چربیسوز تبدیل کند و مصرف بیش از حد یک ماده غذایی حتی اگر در فهرست مواد غذایی با کالری منفی باشد، زمانی که شما بیش از نیاز انرژی دریافت میکنید، نمیتواند در کاهش وزن موثر باشد. اگر واقعا میخواهید بهطور موثر کالری بسوزانید باید ورزش را شروع کنید، زیرا ماده غذایی با خاصیت چربیسوزی وجود ندارد، اما تشویق به مصرف اين مواد به جهت نقش آنها در تامین ویتامین، املاح و فیبر مورد نیاز بدن در رژیم غذایی بسیار مناسب است.
منبعک دنیای تغذیه ش 103
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر