خوش بود گر محك تجربه آيد به ميان!
نوشته : دكتر سيدضياءالدين مظهري متخصص تغذيه و رژيم درماني رئيس انجمن علمي غذا و تغذيه حامي سلامت ايران
مقدمه
بعد از سالهاي طولاني بررسي و كسب تجربه علمي و عملي نتايجي را به دست آوردهام كه ميخواهم با شما همراهان نازنين و دوستداشتني در ميان بگذارم. برخلاف نوشتارهاي قبلي خود اين بار به تجزيه، تحليل و جمعبندي پروندههاي متعدد و مختلفي پرداخته ميشود كه شايد شباهت نزديكي با روحيات و خلقيات شما هم داشته باشد. در مسيري كه در نظر دارم شما بزرگواران را با خود به همراهي دعوت نمايم، با مسائل و اصطلاحاتي آشنا خواهيد شد كه شايد تاكنون بهدليل واقعي آن پي نبرده باشيد. اگر موافق و همراه ميباشيد بار سفر بربنديد كه راه بس طولاني را پيش رو داريم تا با فراز و فرودهايي كه در راستاي دستيابي به خواسته خود داريم آشنا گرديم.
ايستگاه اول:
در قبال اصطلاح «يويو افكت» چه تفكر و انديشهاي داريد. همان بازي مورد علاقه بچهها يا رفت و برگشت فرفرهاي كه به نخ متصل بوده و بهطور مرتب و سريع به طرف پايين سرازير ميشود و سپس بدون لحظهاي درنگ فوراً به مبدأ خود برميگردد. درست شبيه عزيزاني كه در كوتاهترين زمان بالاترين موفقيت را در قبال كاهش وزن كسب كرده و در چشم برهمزدني همه دستاوردها نيست و نابود ميگردد و حتي جريمهاي را نيز بهصورت چند كيلوگرم بار اضافيتر از وزن قبلي خود بر دوش خواهند كشيد.
حتم دارم اگر كسي در قبال افزايش و كاهش وزن متناوب شخصاً تجربهاي را بهعمل نياورده باشد، قطعاً در اطرافيان دور و نزديك خود آن را مشاهده و تجربه نموده است كه چه سان با رنج فراوان و حسرت بيپايان در اثر چشمپوشي از خورد و خوراك مورد علاقه و مالوف خود به سرعت چند كيلوگرمي از وزن خود را كاهش ميدهند، ولي به محض قطع برنامه اجرايي خود مجدداً وزن از دسترفته در كوتاهترين زمان جبران ميشود، حتي گاهي خيلي بيشتر از مقدار وزن كاهشداده شده افزايش وزن پيدا ميكنند. چه اتفاقي افتاده و كجاي كار درست نبوده است؟ خواهش ميكنم قبل از ادامه مطالعه، چشمان خود را بربنديد و لختي با انگشت خيال دفتر خاطره گذشته خود را ورق بزنيد و برشماريد كه چه سان اشتباهات خود را تكرار كردهايد و تجربه نيندوختهايد.
بررسي رخدادهاي مراجعين در قبال اين رخدادها و ناكاميها بهطور حيرتآوري نشاندهنده اين موضوع ميباشد كه فرد رژيمدهنده برنامهاي را تدوين و توصيه نموده كه ميزان انرژي را خيلي بيشتر از حد معمول كاهش داده و با حذف برخي از گروههاي هرم غذايي، آن را از بعد تنوع بسيار محدود و گروهي از مواد مصرفي روزمره را بهطور كلي ممنوع اعلام نموده است. گرچه چنين برنامههايي در كوتاهمدت اثر خود را به صورت كاهش وزن و تعديل سايز نمايان كرده و تحسين رژيمگيرنده و اطرافيان او را برانگيخته و ديگران را نيز جهت مراجعه به اين فرد غيرمتعهد و متخصص ترغيب نموده، ولي در وراي موفقيتهاي صوري و ظاهري يك سلسله رخدادهاي منفي بهصورت زنجيرهاي در سيستمهاي متابوليكي فرد رژيمگيرنده فعال گرديده كه سادهترين آنها احساس خطر مكانيسمهاي غيرارادي مسوول حفظ فعاليتهاي حياتي فرد ميباشد كه آژير آمادهباش را به صدا درآورده و اعلام وضعيت اضطراري نموده، در اين حالت شعله موتور بقاء زندگي را به ميزان قابل توجهي كم كرده و برنامه صرفهجويي را جايگزين رفاه و پرنعمتي قبلي نموده است.
پيامد چنين تغيير جهت متابوليكي، فرد را به افزايش تخليه بيش از معمول آب بدن، تحليل بافتهاي عضلاني و كاهش مصرف انرژي پايه تا ميزان 35 درصد نسبت به قبل از آغاز اجراي اين رژيمها واميدارد.
در اين آشفتهبازار ايجادشده تحت تأثير اجراي انواع رژيمهاي نامتعادل و نامتناسب تنها چيزي كه دست نخورده باقي مانده و ابداً از مقادير آن كاسته نخواهد شد، چربيهاي انباشتهشده در بدن فرد ميباشد، چرا كه برنامهريزيهاي بلندمدت ناشي از نرمافزارهاي تدوينشده از دوران بشرهاي اوليه حفظ و صرفهجويي در قبال چربيهاي موجود در بدن را بهعنوان مخازن انرژي بسيار مهم تداوم حيات در قحطيهاي گستردهتر تلقي مينمايد و با عكسالعمل مناسب، ادامه زندگي را در صورت طولاني شدن عدم دريافت غذاي كافي امكانپذير ميكند تا زندگي كماكان تا دستيابي به منبع غذايي جديد به سير خود ادامه دهد.
البته تا زماني كه چنين برنامههاي تغذيهاي غلط، به صورت بيرويه و غيرعلمي ادامه داشته باشد، كاهش وزن تا نقطه set point يا حد تعيينشده (يعني هر فردي تحت تأثير كنترلهاي دروني موروثي خود ميزان معين و مشخصي از چربيها را ذخيره ميكند و رفتارهاي تغذيهاي فردي را مشخص ميسازد) ادامه دارد و سپس كاهش وزن متوقف ميشود تا رژيمگيرنده از اين عدم موفقيت خسته شود و از گرسنگي به جان آيد و لاجرم چنين برنامه نامتعادلي را رها سازد و به تغذيه قبلي خود برگردد.
در اين زمان بافتهاي گرسنه و سلولهاي رياضتكشيده بدون درنگ و به سرعت باورنكردني سرمايههاي از دست داده را مجدداً پسانداز نموده و حتي بهره آن را نيز محاسبه كرده و به وزن و سايز از دست رفته ميافزايند. فردي كه دچار اين دور باطل ميشود، وقتي مشاهده مينمايد كه به جاي آب به سراب رسيده و در عوض دستيابي به موزوني اندام، خيلي بيشتر از قبل تناسب بدن خود را دچار آشفتگي و مخاطره نموده، لذا خواهناخواه يكبار ديگر به اجراي رژيم جديد سختتر از قبل مبادرت ميورزد و بازي از نو آغاز ميگردد، ولي بدون نتيجه قابل توجهي نه تنها اين بار وزن در قبال برنامه توصيهشده تغيير ناچيزي را نشان ميدهد، بلكه فشار غير قابل تحملي را به تمام وجود فرد رژيمگيرنده از منظر جسمي و اختلالات رواني وارد ميسازد.
ايستگاه دوم:
نفس اماره يا هوي و هوس دروني كه خود را چنين معرفي مينمايد:
اجازه ميخواهم خودم را معرفي نمايم؛ در كنار شخصيت فرشتهخصال شما، شيطان يا ديو هوس پليد و گمراهكننده هستم كه لذتخواهي و لذتجويي و تنآسايي را به شما تحميل مينمايم. من اصلاً قسمتي از وجود شما هستم، چه بخواهيد و چه نخواهيد.
اين منم كه به شما ديكته ميكنم به لذتجويي، لذتخواهي و تنآسايي بپردازيد. برنامههاي پيادهروي، شنا، ورزش و كوهنوردي شما را چنان برهم ميزنم كه ترجيح ميدهيد جلوي تلويزيون ولو شده، ورزشكاران را مشاهده كنيد و يا از برنامههاي سرگرمكننده ديگري استفاده نماييد و در حين تماشاي اين برنامهها مشتمشت آجيل، بستني، ساندويچ، شيريني و شكلات و لحظه به لحظه نوشابه و شربت ميل كرده و جسم خود را با انرژيهاي مازاد بر نياز انباشته سازيد. آري، اين منم كه شما را به خوردن شيرينيجات و ساندويچهاي پرچرب واميدارم.
مخصوصاً بازار بنده وقتي پررونق ميشود كه شما در وضعيت استرس، اضطراب، افسردگي و غم و اندوه قرار داشته باشيد يا به اميد دستيابي به اندام موزونتر يا تعديل و تسكين يك بيماري، تحت رژيم خاص قرار داشته باشيد كه بهطور قطع دستاوردهاي من بيشتر بوده و موفقيتم در قبال نيست و نابود كردن توصيههاي منطقي شخصيت حريفانم كه دستيابي به سلامتي و حفظ اندامتان را يادآوري مينمايند، بيشتر خواهد بود، زيرا نفوذ من خيلي چشمگيرتر بوده و وسوسههاي پاسخ به لذتجويي اثربخشتر عمل ميكند. به اين ترتيب براي شما لذت آني ولي حسرت دائمي فراهم ميكنم.
البته فكر نكنيد من از روي بدجنسي چنين به جان شما افتادهام. من هم با منطق خود ميخواهم به شما ياري برسانم و از فشارهاي عصبي، غم و غصههاي شما بكاهم و سعي ميكنم دم را غنيمت شمرده و لحظههاي زمان حالتان را لذتبخشتر نمايم. نميدانم چرا هيچكس مرا نميفهمد و قدرم را نميشناسد و از خودتان گرفته تا اطرافيان دور و نزديكتان بر من لعن و نفرين ميفرستيد. شما نيز به محض رهايي از غم و غصه و افسردگي، انگشت ندامت را با دندان حسرت ميگزيد كه باز دامن از دست داده و به ديو هوي و هوستان ميدان دادهايد. من اعتراف ميكنم كه شما را تنبل، تنپرور و حريص به خوردن و نوشيدن مينمايم، اما به شما قول ميدهم در مواردي كه ميخواهيد وزن كم نماييد يا ورزش مناسبي كنيد كمكتان كنم، به شرط آنكه عاقلانه تصميم گرفته و منطقيتر اقدام نماييد و بدون اينكه چشم و گوش بسته اسير تبليغات اغواكننده و دور از واقعيت شويد و خودتان را زير فشار قرار بدهيد، از يك برنامه متناسب، متعادل و متنوع بهره گرفته و با صبر و حوصله به آرامي كيلوهاي اضافي خود را با ايجاد يك بيلان منفي سبك، به صورت هفتهاي 250 گرم، 500 گرم يا حداكثر يك كيلوگرم كم كنيد، ولي در جهت حفظ دستاوردهاي ارزشمندتان بايد در قبال توصيههاي غيرمنطقي و تعارفات به ظاهر مشفقانه و اشتهابرانگيز اطرافيان و همكارانتان، سرسختانه مقاومت نشان بدهيد.
پرهيز از سهلانگاريهاي اوليه و تصميمات عجولانه غيرواقعبينانه:
تا جشن نامزديام حداقل 15 كيلوگرم از وزنم را كم خواهم كرد يا جهت شركت در مهماني باشكوه فلان دوست و آشنا كه چند هفتهاي بيشتر به روز موعود باقي نمانده است اندام خودم را قلمي و موزون خواهم ساخت. چگونه؟ خيلي راحت مثلاً در روز فقط يك وعده غذا خواهم خورد. از همين حالا ديگر شيرينيجات نخواهم خورد. از غذاي محل كارم هم فقط سالاد آن را ميل خواهم كرد. در مهمانيهاي خانوادگي از صرف كردن شيريني، شكلات، مربا و كيك خودداري خواهم نمود. نان، برنج، ماكاروني و سيبزميني را حذف كرده و به خورش تنها قناعت خواهم كرد!
ميدانيد درصورت اجراي چنين روشي چه موفقيتي به دست خواهيد آورد؟ واقعاً هيچ. چرا كه شما در تصميمگيريهاي خود ديو هوس و لذتجويي و اراده ضعيف خود را ناديده انگاشتهايد و وقتي تازه به فكر آن خواهيد افتاد كه يك بسته شكلات را تا ته ميل كرده و عطش دروني خود را با چندين ليوان نوشابه فرو نشاندهايد و سيبزميني سرخكرده را با چيزبرگر دوبل در چشم برهمزدني از صفحه روزگار نيست و نابود نمودهايد. در اين هنگام تازه بهخود آمده و سرزنش دروني را به كار گرفته و در دل ميگوييد آخر تا به كي اسير هوي و هوس باشم؟ چقدر بيارادگي و ضعف در قبال خورد و خوراك! در دادگاه وجدان و ضمير باطن، آرزوهاي خودتان را محكوم و كيفرتان را معلوم ميسازيد و جرايم مصوب را با خود مرور مينماييد؛ از همين دقيقه تا آخر شب هيچ چيز نخواهم خورد. در قبال تعارف دوست و آشنا و حتي عزيزترين كسانم نيز كلمه «نه» را به زبان خواهم آورد و حسرت دائمي را هرگز با بهرهمندي از لذت آني بر خود روا نخواهم داشت (قول ميدهم).
صبح و عصر حداقل نيم ساعت ورزش نموده و يا يكساعتي در پارك پيادهروي ميكنم. متأسفانه كيفرخواست صادره و جرايم تعيينشده تا زماني در ذهن شما باقي خواهد ماند كه تلفن همراه شما به صدا درآمده و دوستي از دوستان شما را دعوت به خوردن شام در گوشهاي دنج و نوشيدن فنجاني چاي و قهوه در پاتوق ديگر ميكند و سپس رفتن به سينما را پيشنهاد مينمايد.
بهطور قطع بدون توجه به تصميمگيريهاي قبل از تلفن اخير، بلافاصله موافقت خود را با اين پيشنهاد و با خوشحالي ابراز نموده و ضمن اعلام آمادگي جهت شركت در اين برنامه با خود خواهيد انديشيد از فردا حتماً و حتماً فرد ديگري خواهم شد و اشتباهات امروز را تكرار نخواهم كرد. در اين مرحله است كه ديو درونتان به شما خواهد خنديد، چرا كه با دامن زدن به هوس لذتخواهي و لذتجويي خود بر فكر، اراده و برنامه شما فايق آمده است، چون اطمينان دارد فردا نيز به وقت صبحانه در جمع دوستان بربري يا سنگك دوآتشه خشخاشي با خامه شكلاتي و يا چاي شيرين لبسوز و لبدوز و لبريز با پنير ليقوان و گردوي لواسان و نيمروي عطرآگين خوشرنگ و خوشطعم، تمام تفكرات شما را بر باد خواهد داد و در اين دور باطل مرتباً چند سانتيمتري به قطر شكم و چند كيلويي بر وزنتان روز به روز افزوده خواهد شد و بار ديگر هم از بعد سنگيني وزن و هم عذاب وجدان غير قابل تحملتر دچار مشكل خواهيد شد و با خود خواهيد گفت كه تاكنون چند بار به دنبال سراب كاهش وزن سريع و بيزحمت، هدف و مقصد خود را گم كردهايد.
بارها با توصيه و تشويق دوستي از دوستان به سراغ رژيمهاي جادويي سريع اثركننده و بدون تحمل رنج و زحمت رفتهايد، ولي طرحي نبستهايد و باز دگرباره وسوسه شده و بنا به توصيه دوستان به سراغ انواع رژيمها رفتهايد؛ مثلاً اجراي رژيم غذايي فاقد كربوهيدرات و رژيمهاي تكخوري و چند صباحي رژيم پر پروتئين و چربي را امتحان نمودهايد و يا براي مدت طولاني فقط از رژيم ميوه استفاده كردهايد كه بعد از مدتي انباشتن معده با انواع فيبرهاي مختلف و كمك طلبيدن از داروهاي رنگارنگ لاغري با مكانيسم اثر كاهش سريع وزن، ولي تنها دستاورد بهدست آمده، عبارت است از ماندگاري عوارض دارو و برگشت سريع وزن حتي بيشتر از قبل و عدم تناسب و انباشتگي چربيهاي جديد در ناحيه شكم، پهلوها و نشيمنگاه.
گرچه شما بهخوبي ميدانستيد كه اين رژيمهاي تكخوري و جادويي فقط در جابهجايي آب بدن و تخليه آن تأثيرگذار ميباشند، نه كاستن از حجم بافتهاي چربي بدن كه انرژيهاي متراكمي را تشكيل ميدهند و هرگز با اين ترفند از بين رفتني نيستند، چراكه انرژي چه در بدن انسان و چه در طبيعت فقط به سرعت قادر به تغيير فرم ميباشد كه به سه صورت و شكل قابل رويت و مشخص شده است.
انرژي ميتواند تبديل به نور، حرارت و حركت شود، چون هرگز نوري از شما نخواهد تابيد، پس فقط دو راه پيش رو داريد؛ حركت و حرارت در حد معقول و كنترلشده كه انرژيهاي انباشتهشده افراد چاق را به آرامي و بدون هيچ آسيبزايي و ضرر و زياني به مصرف خواهد رساند.
مخصوصاً با يك برنامه غذايي متنوع و متعادل كه فقط انرژي آن به مقدار 250 تا 500 تا هزار كيلوكالري در روز كمتر از نياز واقعي فرد تنظيم و تدوين گرديده باشد. البته در صورت رعايت دقيق اين روش، فرد رژيمگيرنده به ترتيب در ماه يك، دو و يا چهار كيلوگرم از چربيهاي انباشتهشده خود را به مصرف خواهد رساند. ميزان كاهش وزن بايد در هر حالتي با وضعيت سن، جنس و حالت فيزيولوژيكي و شرايط اقليمي، اجتماعي و غيره تطبيق داده شود. چه بسا براي افرادي كاهش وزن يك كيلوگرم در ماه مفيدتر و ماندگارتر از چندين كيلوگرم كاهش وزن در طول يك ماه باشد.
درشماره آينده در مورد عوارض كوتاه يا بلند مدت رژيمهاي غير علمي صحبت خواهيم كرد.
منبع: دنیای تغذیه ش 104
بعد از سالهاي طولاني بررسي و كسب تجربه علمي و عملي نتايجي را به دست آوردهام كه ميخواهم با شما همراهان نازنين و دوستداشتني در ميان بگذارم. برخلاف نوشتارهاي قبلي خود اين بار به تجزيه، تحليل و جمعبندي پروندههاي متعدد و مختلفي پرداخته ميشود كه شايد شباهت نزديكي با روحيات و خلقيات شما هم داشته باشد. در مسيري كه در نظر دارم شما بزرگواران را با خود به همراهي دعوت نمايم، با مسائل و اصطلاحاتي آشنا خواهيد شد كه شايد تاكنون بهدليل واقعي آن پي نبرده باشيد. اگر موافق و همراه ميباشيد بار سفر بربنديد كه راه بس طولاني را پيش رو داريم تا با فراز و فرودهايي كه در راستاي دستيابي به خواسته خود داريم آشنا گرديم.
ايستگاه اول:
در قبال اصطلاح «يويو افكت» چه تفكر و انديشهاي داريد. همان بازي مورد علاقه بچهها يا رفت و برگشت فرفرهاي كه به نخ متصل بوده و بهطور مرتب و سريع به طرف پايين سرازير ميشود و سپس بدون لحظهاي درنگ فوراً به مبدأ خود برميگردد. درست شبيه عزيزاني كه در كوتاهترين زمان بالاترين موفقيت را در قبال كاهش وزن كسب كرده و در چشم برهمزدني همه دستاوردها نيست و نابود ميگردد و حتي جريمهاي را نيز بهصورت چند كيلوگرم بار اضافيتر از وزن قبلي خود بر دوش خواهند كشيد.
حتم دارم اگر كسي در قبال افزايش و كاهش وزن متناوب شخصاً تجربهاي را بهعمل نياورده باشد، قطعاً در اطرافيان دور و نزديك خود آن را مشاهده و تجربه نموده است كه چه سان با رنج فراوان و حسرت بيپايان در اثر چشمپوشي از خورد و خوراك مورد علاقه و مالوف خود به سرعت چند كيلوگرمي از وزن خود را كاهش ميدهند، ولي به محض قطع برنامه اجرايي خود مجدداً وزن از دسترفته در كوتاهترين زمان جبران ميشود، حتي گاهي خيلي بيشتر از مقدار وزن كاهشداده شده افزايش وزن پيدا ميكنند. چه اتفاقي افتاده و كجاي كار درست نبوده است؟ خواهش ميكنم قبل از ادامه مطالعه، چشمان خود را بربنديد و لختي با انگشت خيال دفتر خاطره گذشته خود را ورق بزنيد و برشماريد كه چه سان اشتباهات خود را تكرار كردهايد و تجربه نيندوختهايد.
بررسي رخدادهاي مراجعين در قبال اين رخدادها و ناكاميها بهطور حيرتآوري نشاندهنده اين موضوع ميباشد كه فرد رژيمدهنده برنامهاي را تدوين و توصيه نموده كه ميزان انرژي را خيلي بيشتر از حد معمول كاهش داده و با حذف برخي از گروههاي هرم غذايي، آن را از بعد تنوع بسيار محدود و گروهي از مواد مصرفي روزمره را بهطور كلي ممنوع اعلام نموده است. گرچه چنين برنامههايي در كوتاهمدت اثر خود را به صورت كاهش وزن و تعديل سايز نمايان كرده و تحسين رژيمگيرنده و اطرافيان او را برانگيخته و ديگران را نيز جهت مراجعه به اين فرد غيرمتعهد و متخصص ترغيب نموده، ولي در وراي موفقيتهاي صوري و ظاهري يك سلسله رخدادهاي منفي بهصورت زنجيرهاي در سيستمهاي متابوليكي فرد رژيمگيرنده فعال گرديده كه سادهترين آنها احساس خطر مكانيسمهاي غيرارادي مسوول حفظ فعاليتهاي حياتي فرد ميباشد كه آژير آمادهباش را به صدا درآورده و اعلام وضعيت اضطراري نموده، در اين حالت شعله موتور بقاء زندگي را به ميزان قابل توجهي كم كرده و برنامه صرفهجويي را جايگزين رفاه و پرنعمتي قبلي نموده است.
پيامد چنين تغيير جهت متابوليكي، فرد را به افزايش تخليه بيش از معمول آب بدن، تحليل بافتهاي عضلاني و كاهش مصرف انرژي پايه تا ميزان 35 درصد نسبت به قبل از آغاز اجراي اين رژيمها واميدارد.
در اين آشفتهبازار ايجادشده تحت تأثير اجراي انواع رژيمهاي نامتعادل و نامتناسب تنها چيزي كه دست نخورده باقي مانده و ابداً از مقادير آن كاسته نخواهد شد، چربيهاي انباشتهشده در بدن فرد ميباشد، چرا كه برنامهريزيهاي بلندمدت ناشي از نرمافزارهاي تدوينشده از دوران بشرهاي اوليه حفظ و صرفهجويي در قبال چربيهاي موجود در بدن را بهعنوان مخازن انرژي بسيار مهم تداوم حيات در قحطيهاي گستردهتر تلقي مينمايد و با عكسالعمل مناسب، ادامه زندگي را در صورت طولاني شدن عدم دريافت غذاي كافي امكانپذير ميكند تا زندگي كماكان تا دستيابي به منبع غذايي جديد به سير خود ادامه دهد.
البته تا زماني كه چنين برنامههاي تغذيهاي غلط، به صورت بيرويه و غيرعلمي ادامه داشته باشد، كاهش وزن تا نقطه set point يا حد تعيينشده (يعني هر فردي تحت تأثير كنترلهاي دروني موروثي خود ميزان معين و مشخصي از چربيها را ذخيره ميكند و رفتارهاي تغذيهاي فردي را مشخص ميسازد) ادامه دارد و سپس كاهش وزن متوقف ميشود تا رژيمگيرنده از اين عدم موفقيت خسته شود و از گرسنگي به جان آيد و لاجرم چنين برنامه نامتعادلي را رها سازد و به تغذيه قبلي خود برگردد.
در اين زمان بافتهاي گرسنه و سلولهاي رياضتكشيده بدون درنگ و به سرعت باورنكردني سرمايههاي از دست داده را مجدداً پسانداز نموده و حتي بهره آن را نيز محاسبه كرده و به وزن و سايز از دست رفته ميافزايند. فردي كه دچار اين دور باطل ميشود، وقتي مشاهده مينمايد كه به جاي آب به سراب رسيده و در عوض دستيابي به موزوني اندام، خيلي بيشتر از قبل تناسب بدن خود را دچار آشفتگي و مخاطره نموده، لذا خواهناخواه يكبار ديگر به اجراي رژيم جديد سختتر از قبل مبادرت ميورزد و بازي از نو آغاز ميگردد، ولي بدون نتيجه قابل توجهي نه تنها اين بار وزن در قبال برنامه توصيهشده تغيير ناچيزي را نشان ميدهد، بلكه فشار غير قابل تحملي را به تمام وجود فرد رژيمگيرنده از منظر جسمي و اختلالات رواني وارد ميسازد.
ايستگاه دوم:
نفس اماره يا هوي و هوس دروني كه خود را چنين معرفي مينمايد:
اجازه ميخواهم خودم را معرفي نمايم؛ در كنار شخصيت فرشتهخصال شما، شيطان يا ديو هوس پليد و گمراهكننده هستم كه لذتخواهي و لذتجويي و تنآسايي را به شما تحميل مينمايم. من اصلاً قسمتي از وجود شما هستم، چه بخواهيد و چه نخواهيد.
اين منم كه به شما ديكته ميكنم به لذتجويي، لذتخواهي و تنآسايي بپردازيد. برنامههاي پيادهروي، شنا، ورزش و كوهنوردي شما را چنان برهم ميزنم كه ترجيح ميدهيد جلوي تلويزيون ولو شده، ورزشكاران را مشاهده كنيد و يا از برنامههاي سرگرمكننده ديگري استفاده نماييد و در حين تماشاي اين برنامهها مشتمشت آجيل، بستني، ساندويچ، شيريني و شكلات و لحظه به لحظه نوشابه و شربت ميل كرده و جسم خود را با انرژيهاي مازاد بر نياز انباشته سازيد. آري، اين منم كه شما را به خوردن شيرينيجات و ساندويچهاي پرچرب واميدارم.
مخصوصاً بازار بنده وقتي پررونق ميشود كه شما در وضعيت استرس، اضطراب، افسردگي و غم و اندوه قرار داشته باشيد يا به اميد دستيابي به اندام موزونتر يا تعديل و تسكين يك بيماري، تحت رژيم خاص قرار داشته باشيد كه بهطور قطع دستاوردهاي من بيشتر بوده و موفقيتم در قبال نيست و نابود كردن توصيههاي منطقي شخصيت حريفانم كه دستيابي به سلامتي و حفظ اندامتان را يادآوري مينمايند، بيشتر خواهد بود، زيرا نفوذ من خيلي چشمگيرتر بوده و وسوسههاي پاسخ به لذتجويي اثربخشتر عمل ميكند. به اين ترتيب براي شما لذت آني ولي حسرت دائمي فراهم ميكنم.
البته فكر نكنيد من از روي بدجنسي چنين به جان شما افتادهام. من هم با منطق خود ميخواهم به شما ياري برسانم و از فشارهاي عصبي، غم و غصههاي شما بكاهم و سعي ميكنم دم را غنيمت شمرده و لحظههاي زمان حالتان را لذتبخشتر نمايم. نميدانم چرا هيچكس مرا نميفهمد و قدرم را نميشناسد و از خودتان گرفته تا اطرافيان دور و نزديكتان بر من لعن و نفرين ميفرستيد. شما نيز به محض رهايي از غم و غصه و افسردگي، انگشت ندامت را با دندان حسرت ميگزيد كه باز دامن از دست داده و به ديو هوي و هوستان ميدان دادهايد. من اعتراف ميكنم كه شما را تنبل، تنپرور و حريص به خوردن و نوشيدن مينمايم، اما به شما قول ميدهم در مواردي كه ميخواهيد وزن كم نماييد يا ورزش مناسبي كنيد كمكتان كنم، به شرط آنكه عاقلانه تصميم گرفته و منطقيتر اقدام نماييد و بدون اينكه چشم و گوش بسته اسير تبليغات اغواكننده و دور از واقعيت شويد و خودتان را زير فشار قرار بدهيد، از يك برنامه متناسب، متعادل و متنوع بهره گرفته و با صبر و حوصله به آرامي كيلوهاي اضافي خود را با ايجاد يك بيلان منفي سبك، به صورت هفتهاي 250 گرم، 500 گرم يا حداكثر يك كيلوگرم كم كنيد، ولي در جهت حفظ دستاوردهاي ارزشمندتان بايد در قبال توصيههاي غيرمنطقي و تعارفات به ظاهر مشفقانه و اشتهابرانگيز اطرافيان و همكارانتان، سرسختانه مقاومت نشان بدهيد.
پرهيز از سهلانگاريهاي اوليه و تصميمات عجولانه غيرواقعبينانه:
تا جشن نامزديام حداقل 15 كيلوگرم از وزنم را كم خواهم كرد يا جهت شركت در مهماني باشكوه فلان دوست و آشنا كه چند هفتهاي بيشتر به روز موعود باقي نمانده است اندام خودم را قلمي و موزون خواهم ساخت. چگونه؟ خيلي راحت مثلاً در روز فقط يك وعده غذا خواهم خورد. از همين حالا ديگر شيرينيجات نخواهم خورد. از غذاي محل كارم هم فقط سالاد آن را ميل خواهم كرد. در مهمانيهاي خانوادگي از صرف كردن شيريني، شكلات، مربا و كيك خودداري خواهم نمود. نان، برنج، ماكاروني و سيبزميني را حذف كرده و به خورش تنها قناعت خواهم كرد!
ميدانيد درصورت اجراي چنين روشي چه موفقيتي به دست خواهيد آورد؟ واقعاً هيچ. چرا كه شما در تصميمگيريهاي خود ديو هوس و لذتجويي و اراده ضعيف خود را ناديده انگاشتهايد و وقتي تازه به فكر آن خواهيد افتاد كه يك بسته شكلات را تا ته ميل كرده و عطش دروني خود را با چندين ليوان نوشابه فرو نشاندهايد و سيبزميني سرخكرده را با چيزبرگر دوبل در چشم برهمزدني از صفحه روزگار نيست و نابود نمودهايد. در اين هنگام تازه بهخود آمده و سرزنش دروني را به كار گرفته و در دل ميگوييد آخر تا به كي اسير هوي و هوس باشم؟ چقدر بيارادگي و ضعف در قبال خورد و خوراك! در دادگاه وجدان و ضمير باطن، آرزوهاي خودتان را محكوم و كيفرتان را معلوم ميسازيد و جرايم مصوب را با خود مرور مينماييد؛ از همين دقيقه تا آخر شب هيچ چيز نخواهم خورد. در قبال تعارف دوست و آشنا و حتي عزيزترين كسانم نيز كلمه «نه» را به زبان خواهم آورد و حسرت دائمي را هرگز با بهرهمندي از لذت آني بر خود روا نخواهم داشت (قول ميدهم).
صبح و عصر حداقل نيم ساعت ورزش نموده و يا يكساعتي در پارك پيادهروي ميكنم. متأسفانه كيفرخواست صادره و جرايم تعيينشده تا زماني در ذهن شما باقي خواهد ماند كه تلفن همراه شما به صدا درآمده و دوستي از دوستان شما را دعوت به خوردن شام در گوشهاي دنج و نوشيدن فنجاني چاي و قهوه در پاتوق ديگر ميكند و سپس رفتن به سينما را پيشنهاد مينمايد.
بهطور قطع بدون توجه به تصميمگيريهاي قبل از تلفن اخير، بلافاصله موافقت خود را با اين پيشنهاد و با خوشحالي ابراز نموده و ضمن اعلام آمادگي جهت شركت در اين برنامه با خود خواهيد انديشيد از فردا حتماً و حتماً فرد ديگري خواهم شد و اشتباهات امروز را تكرار نخواهم كرد. در اين مرحله است كه ديو درونتان به شما خواهد خنديد، چرا كه با دامن زدن به هوس لذتخواهي و لذتجويي خود بر فكر، اراده و برنامه شما فايق آمده است، چون اطمينان دارد فردا نيز به وقت صبحانه در جمع دوستان بربري يا سنگك دوآتشه خشخاشي با خامه شكلاتي و يا چاي شيرين لبسوز و لبدوز و لبريز با پنير ليقوان و گردوي لواسان و نيمروي عطرآگين خوشرنگ و خوشطعم، تمام تفكرات شما را بر باد خواهد داد و در اين دور باطل مرتباً چند سانتيمتري به قطر شكم و چند كيلويي بر وزنتان روز به روز افزوده خواهد شد و بار ديگر هم از بعد سنگيني وزن و هم عذاب وجدان غير قابل تحملتر دچار مشكل خواهيد شد و با خود خواهيد گفت كه تاكنون چند بار به دنبال سراب كاهش وزن سريع و بيزحمت، هدف و مقصد خود را گم كردهايد.
بارها با توصيه و تشويق دوستي از دوستان به سراغ رژيمهاي جادويي سريع اثركننده و بدون تحمل رنج و زحمت رفتهايد، ولي طرحي نبستهايد و باز دگرباره وسوسه شده و بنا به توصيه دوستان به سراغ انواع رژيمها رفتهايد؛ مثلاً اجراي رژيم غذايي فاقد كربوهيدرات و رژيمهاي تكخوري و چند صباحي رژيم پر پروتئين و چربي را امتحان نمودهايد و يا براي مدت طولاني فقط از رژيم ميوه استفاده كردهايد كه بعد از مدتي انباشتن معده با انواع فيبرهاي مختلف و كمك طلبيدن از داروهاي رنگارنگ لاغري با مكانيسم اثر كاهش سريع وزن، ولي تنها دستاورد بهدست آمده، عبارت است از ماندگاري عوارض دارو و برگشت سريع وزن حتي بيشتر از قبل و عدم تناسب و انباشتگي چربيهاي جديد در ناحيه شكم، پهلوها و نشيمنگاه.
گرچه شما بهخوبي ميدانستيد كه اين رژيمهاي تكخوري و جادويي فقط در جابهجايي آب بدن و تخليه آن تأثيرگذار ميباشند، نه كاستن از حجم بافتهاي چربي بدن كه انرژيهاي متراكمي را تشكيل ميدهند و هرگز با اين ترفند از بين رفتني نيستند، چراكه انرژي چه در بدن انسان و چه در طبيعت فقط به سرعت قادر به تغيير فرم ميباشد كه به سه صورت و شكل قابل رويت و مشخص شده است.
انرژي ميتواند تبديل به نور، حرارت و حركت شود، چون هرگز نوري از شما نخواهد تابيد، پس فقط دو راه پيش رو داريد؛ حركت و حرارت در حد معقول و كنترلشده كه انرژيهاي انباشتهشده افراد چاق را به آرامي و بدون هيچ آسيبزايي و ضرر و زياني به مصرف خواهد رساند.
مخصوصاً با يك برنامه غذايي متنوع و متعادل كه فقط انرژي آن به مقدار 250 تا 500 تا هزار كيلوكالري در روز كمتر از نياز واقعي فرد تنظيم و تدوين گرديده باشد. البته در صورت رعايت دقيق اين روش، فرد رژيمگيرنده به ترتيب در ماه يك، دو و يا چهار كيلوگرم از چربيهاي انباشتهشده خود را به مصرف خواهد رساند. ميزان كاهش وزن بايد در هر حالتي با وضعيت سن، جنس و حالت فيزيولوژيكي و شرايط اقليمي، اجتماعي و غيره تطبيق داده شود. چه بسا براي افرادي كاهش وزن يك كيلوگرم در ماه مفيدتر و ماندگارتر از چندين كيلوگرم كاهش وزن در طول يك ماه باشد.
درشماره آينده در مورد عوارض كوتاه يا بلند مدت رژيمهاي غير علمي صحبت خواهيم كرد.
منبع: دنیای تغذیه ش 104
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر