براي اينكه برنامه غذايي اشخاص و گروهها بهگونهاي تنظيم شود كه از ديدگاه تغذيهاي و سلامت مناسب باشد، متخصصان تغذيه و سلامت بايد آگاهيهاي فرهنگي مردم را گسترش دهند و از منابع موردنظر براي گروههاي خاص استفاده كنند. يكي از اين آموزشها، آگاهي دادن به مردم براي انتخاب صحيح مواد غذايي با استفاده از اطلاعات موجود بر روي برچسبهاي تغذيهاي آنهاست.
در سال 1973 سازمان غذا و دارو (FDA) براي كمك به مصرفكنندگان جهت تامين نيازهاي غذايي خود و انتخاب عاقلانه غذاي سالم سيستمي براي تعيين محتواي مواد مغذي بعضي از محصولات غذايي به صورت برچسبهاي مواد غذايي ايجاد كرد. چهارچوب درج اطلاعات تغذيهاي روي برچسبها توسط USDA (كه مسووليت تنظيم گوشت و محصولات ماكيان و تخممرغ را بر عهده دارد) و FDA (كه مسووليت تنظيم ساير محصولات را بر عهده دارد)، پس از تصويب لايحه برچسبگذاري غذايي و آموزش NLEA، در اواخر 1990 بازبيني شد. روش جديد برچسبگذاري در سال 1994 اجباري شد و به دنبال آن ميبايست برچسبهاي تغذيهاي روي همه محصولات غذايي (به جز مواردي كه حاوي مواد مغذي اندكي هستند نظير قهوه و ادويهجات) و همچنين غذاهاي رستوراني و غذاهاي آماده مصرف قرار ميگرفت. تامين اطلاعات تغذيهاي روي محصولات غذايي خام اختياري است. اطلاعات تغذيه غذاهاي رستوراني از طريق سايتهاي اينترنتي يا ديگر تابلوهاي تبليغاتي در دسترس مردم قرار ميگيرد.
برچسب غذايي بايد طوري تنظيم و نوشته شود كه يك رژيمشناس بتواند در طراحي يك رژيم از آن استفاده كند. معمولا جدول اطلاعات تغذيهاي موجود بر روي برچسبهاي تغذيهاي به ازاي هر سهم يا واحد عنوان ميشود. اندازه هر سهم يا واحد محصولات غذايي توسط دولت و بر اساس مقادير مرجع كه عموما استفاده ميشوند، تعيين ميگردد. مثلا يك سهم شير معادل 8 اونس (معادل 240 ميلي ليتر يا يك ليوان) و يك سهم سس سالاد معادل 2 قاشق مرباخوري است. اندازه سهمهاي استاندارد اين امكان را به مصرفكنندگان ميدهد كه محتوي مواد مغذي محصولات مشابه را با هم مقايسه كنند. در كشور ما جاي سهم مقادير در 100 گرم از ماده غذايي عنوان ميشود. اين جدول مقدار كل چربي، چربي اشباع، كلسترول، سديم، كل كربوهيدرات، فيبر رژيمي، قند و پروتئين را از وزن بيشتر به وزن كمتر نشان ميدهد تا مصرفكننده بتواند با يك نگاه حداكثر اطلاعات را كسب كند. براي بسياري از اين مواد غذايي ارزش روزانه نيز ذكر ميشود. ارزش روزانه يا Daily value ارزش هر محصول را در رژيم غذايي از طريق مقايسه محتوي مواد مغذي آن با مقادير توصيهشده آن ماده مغذي نشان ميدهد. براي تعيين آن، دو ارزش مرجع به نامهاي دريافتهاي مرجع روزانه (RDI) و مقادير مرجع روزانه (DRV) مشخص شدهاند كه افراد عادي از آن اطلاعي ندارند؛ زيرا در برچسبها ظاهر نميشود؛ ولي از آنها براي تعيين DVs استفاده ميگردد. نكته مهم اينكه DV مقادير دريافت توصيهشده براي افراد نيست، بلكه فقط مقادير مرجعي است كه دورنمايي از نياز افراد را نشان ميدهد. به عبارت ديگر DVs به ما خواهد گفت كه يك سروينگ يا سهم از يك ماده غذايي چند درصد مقادير مواد مغذي مورد نياز فرد را كه در طول روز بايد دريافت كند، تامين خواهد كرد. به عنوان مثال، يك برچسب تغذيهاي ممكن است نشان دهد كه درصد ارزش غذايي معادل 30 درصد براي پروتئين وجود دارد. اين به آن معني است كه هنوز 70 درصد ميزان پروتئين مورد نياز فرد بايد از ساير منابع غذايي تامين شود. لازم به ذكر است كه DVs بر اساس رژيم 2000 Kal براي بزرگسالان بالاتر از 18 سال در نظر گرفته ميشود؛ در صورتي كه نياز به انرژي بيشتر و يا كمتري باشد DV نيز متفاوت خواهد بود و در اين صورت از DVs به عنوان يك معيار تقريبي براي اطمينان از تامين مقادير كافي مواد مغذي استفاده ميكنند.
همچنين DVs موجود بر روي برچسب تغذيهاي به افراد براي انتخاب بهتر مواد غذايي مشابه كمك خواهد كرد؛ زيرا اگر در برچسب نوشته شده باشد 1 ميليگرم آهن يا كلسيم، مصرفكننده نميداند اين مقدار، كم است يا كافي است؛ ولي در مقايسه با مقادير استاندارد متوجه ميشود اين مقدار آهن بيشتر از 5 درصد مقدار استاندارد نياز مصرفكننده به آهن را برطرف ميكند و از نظر كلسيم DV بسيار ناچيز است. همچنين با توجه به راهنماهاي رژيمي موجود كه محدوديت دريافت كل چربي، چربي اشباع كلسترول و سديم را توصيه ميكنند، بايد غذاهايي با DV بالا از اين مواد مغذي را مصرف نمود. DVs راه خوبي براي ارزشيابي مقدار ماده مغذي موردنظر در غذاست. غذاهايي كه DVs در آن 19-10 درصد باشد، منبع خوبي از آن ماده مغذي هستند و زماني كه DVs ماده مغذي 20 درصد يا بيشتر باشد، آن غذا به عنوان يك منبع خوب و زماني كه DVs ماده مغذي كمتر از 5 درصد باشد، آن غذا يك منبع فقير از آن ماده مغذي است.
بنابراين، مصرفكننده ميتواند مقدار كالري مورد نياز خود را بر اساس برنامههاي غذايي ويژه –مانند كم سديم و كم كلسترول– تامين كند و افراد مبتلا به بيماري قلبي – عروقي يا ديابت قادرند غذاهايي را انتخاب كنند كه خطر بيماري را در آنها كاهش دهد. همچنين اين اطلاعات در كنترل وزن نقش مهمي دارد. با توجه به موارد گفته شده، برچسبگذاري هزينههاي درمان، ضايعات و مشكلات مرگ و مير را در جامعه كاهش ميدهد.
منبع: دنیای تغذیه ش 78
در سال 1973 سازمان غذا و دارو (FDA) براي كمك به مصرفكنندگان جهت تامين نيازهاي غذايي خود و انتخاب عاقلانه غذاي سالم سيستمي براي تعيين محتواي مواد مغذي بعضي از محصولات غذايي به صورت برچسبهاي مواد غذايي ايجاد كرد. چهارچوب درج اطلاعات تغذيهاي روي برچسبها توسط USDA (كه مسووليت تنظيم گوشت و محصولات ماكيان و تخممرغ را بر عهده دارد) و FDA (كه مسووليت تنظيم ساير محصولات را بر عهده دارد)، پس از تصويب لايحه برچسبگذاري غذايي و آموزش NLEA، در اواخر 1990 بازبيني شد. روش جديد برچسبگذاري در سال 1994 اجباري شد و به دنبال آن ميبايست برچسبهاي تغذيهاي روي همه محصولات غذايي (به جز مواردي كه حاوي مواد مغذي اندكي هستند نظير قهوه و ادويهجات) و همچنين غذاهاي رستوراني و غذاهاي آماده مصرف قرار ميگرفت. تامين اطلاعات تغذيهاي روي محصولات غذايي خام اختياري است. اطلاعات تغذيه غذاهاي رستوراني از طريق سايتهاي اينترنتي يا ديگر تابلوهاي تبليغاتي در دسترس مردم قرار ميگيرد.
برچسب غذايي بايد طوري تنظيم و نوشته شود كه يك رژيمشناس بتواند در طراحي يك رژيم از آن استفاده كند. معمولا جدول اطلاعات تغذيهاي موجود بر روي برچسبهاي تغذيهاي به ازاي هر سهم يا واحد عنوان ميشود. اندازه هر سهم يا واحد محصولات غذايي توسط دولت و بر اساس مقادير مرجع كه عموما استفاده ميشوند، تعيين ميگردد. مثلا يك سهم شير معادل 8 اونس (معادل 240 ميلي ليتر يا يك ليوان) و يك سهم سس سالاد معادل 2 قاشق مرباخوري است. اندازه سهمهاي استاندارد اين امكان را به مصرفكنندگان ميدهد كه محتوي مواد مغذي محصولات مشابه را با هم مقايسه كنند. در كشور ما جاي سهم مقادير در 100 گرم از ماده غذايي عنوان ميشود. اين جدول مقدار كل چربي، چربي اشباع، كلسترول، سديم، كل كربوهيدرات، فيبر رژيمي، قند و پروتئين را از وزن بيشتر به وزن كمتر نشان ميدهد تا مصرفكننده بتواند با يك نگاه حداكثر اطلاعات را كسب كند. براي بسياري از اين مواد غذايي ارزش روزانه نيز ذكر ميشود. ارزش روزانه يا Daily value ارزش هر محصول را در رژيم غذايي از طريق مقايسه محتوي مواد مغذي آن با مقادير توصيهشده آن ماده مغذي نشان ميدهد. براي تعيين آن، دو ارزش مرجع به نامهاي دريافتهاي مرجع روزانه (RDI) و مقادير مرجع روزانه (DRV) مشخص شدهاند كه افراد عادي از آن اطلاعي ندارند؛ زيرا در برچسبها ظاهر نميشود؛ ولي از آنها براي تعيين DVs استفاده ميگردد. نكته مهم اينكه DV مقادير دريافت توصيهشده براي افراد نيست، بلكه فقط مقادير مرجعي است كه دورنمايي از نياز افراد را نشان ميدهد. به عبارت ديگر DVs به ما خواهد گفت كه يك سروينگ يا سهم از يك ماده غذايي چند درصد مقادير مواد مغذي مورد نياز فرد را كه در طول روز بايد دريافت كند، تامين خواهد كرد. به عنوان مثال، يك برچسب تغذيهاي ممكن است نشان دهد كه درصد ارزش غذايي معادل 30 درصد براي پروتئين وجود دارد. اين به آن معني است كه هنوز 70 درصد ميزان پروتئين مورد نياز فرد بايد از ساير منابع غذايي تامين شود. لازم به ذكر است كه DVs بر اساس رژيم 2000 Kal براي بزرگسالان بالاتر از 18 سال در نظر گرفته ميشود؛ در صورتي كه نياز به انرژي بيشتر و يا كمتري باشد DV نيز متفاوت خواهد بود و در اين صورت از DVs به عنوان يك معيار تقريبي براي اطمينان از تامين مقادير كافي مواد مغذي استفاده ميكنند.
همچنين DVs موجود بر روي برچسب تغذيهاي به افراد براي انتخاب بهتر مواد غذايي مشابه كمك خواهد كرد؛ زيرا اگر در برچسب نوشته شده باشد 1 ميليگرم آهن يا كلسيم، مصرفكننده نميداند اين مقدار، كم است يا كافي است؛ ولي در مقايسه با مقادير استاندارد متوجه ميشود اين مقدار آهن بيشتر از 5 درصد مقدار استاندارد نياز مصرفكننده به آهن را برطرف ميكند و از نظر كلسيم DV بسيار ناچيز است. همچنين با توجه به راهنماهاي رژيمي موجود كه محدوديت دريافت كل چربي، چربي اشباع كلسترول و سديم را توصيه ميكنند، بايد غذاهايي با DV بالا از اين مواد مغذي را مصرف نمود. DVs راه خوبي براي ارزشيابي مقدار ماده مغذي موردنظر در غذاست. غذاهايي كه DVs در آن 19-10 درصد باشد، منبع خوبي از آن ماده مغذي هستند و زماني كه DVs ماده مغذي 20 درصد يا بيشتر باشد، آن غذا به عنوان يك منبع خوب و زماني كه DVs ماده مغذي كمتر از 5 درصد باشد، آن غذا يك منبع فقير از آن ماده مغذي است.
بنابراين، مصرفكننده ميتواند مقدار كالري مورد نياز خود را بر اساس برنامههاي غذايي ويژه –مانند كم سديم و كم كلسترول– تامين كند و افراد مبتلا به بيماري قلبي – عروقي يا ديابت قادرند غذاهايي را انتخاب كنند كه خطر بيماري را در آنها كاهش دهد. همچنين اين اطلاعات در كنترل وزن نقش مهمي دارد. با توجه به موارد گفته شده، برچسبگذاري هزينههاي درمان، ضايعات و مشكلات مرگ و مير را در جامعه كاهش ميدهد.
منبع: دنیای تغذیه ش 78
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر