مس جزء ريزمغذيهاي ضروري براي بدن است كه مقدار آن در كبد، مغز و قلب با بالاترين غلظت و در ماهيچهها بسيار كم ميباشد؛ اما به علت زياد بودن توده ماهيچهاي، حدود 40 درصد كل مس بدن در عضلات اسكلتي وجود دارد.
متابوليسم مس:
جذب مس در روده باريك انجام ميشود. ورود مس به سطح مخاطي روده با انتشار تسهيل شده و خروج آن از غشاي قاعدهاي – جانبي به شكل انتقال فعال صورت ميپذيرد. جذب خالص مس از 60-25 درصد متغير است و با افزايش دريافت، جذب آن كاهش مييابد. مس به سرعت از معده و قسمت بالاي روده كه محتوياتش هنوز حالت اسيدي دارد، جذب ميشود. جذب مس از روده به تركيب مس – متالوتيونين وابسته است. اين تركيب با افزايش مصرف اسيد اسكوربيك كم ميشود و نشان ميدهد كه به علت افزايش مصرف ويتامين C كمبود مس ايجاد شده است.
مس در كبد به متالوتيونين متصل شده و به شكل ذخيره نگهداري ميشود و با سرولوپلاسمين از كبد به پلاسما وارد ميگردد. مس به مقدار كم از طريق صفرا از كبد خارج ميشود. اين عمدهترين مسير دفع مس ميباشد. مقادير كمي مس نيز از طريق عرق، ادرار و خون سيكل ماهيانه دفع ميشود.
عملكرد مس:
مس براي جذب و استفاده آهن در بدن مورد نياز است. اين ماده به عنوان بخشي از آنزيم سوپراكسيد دسموتاز بدن را در مقابل راديكالهاي آزاد حفظ ميكند و در توليد انرژي در ميتوكندري و در سنتز ملانين، كاتكولامينها و كلاژن نيز نقش دارد.
دريافت مقدار كافي مس در رژيم غذايي زن باردار عاملي موثر در ميزان رشد جنين و رشد نوزاد پس از تولد ميباشد.
نقش مس در متابوليسم ليپيدها و بيماري قلبي – عروقي:
مس در متابوليسم ليپيدها موثر است. با آزمايشي كه روي موشها انجام گرفت، مشخص شد كمبود اين ماده به طور قابل توجهي كلسترول پلاسما را افزايش ميدهد و علاوه بر آن موجب تغييراتي در باند شدن كلسترول به انواع مختلف ليپوپروتئينها ميشود كه با افزايش ريسك آترواسكلروز همراه است.
تداخلات:
تداخل مس با مواد مغذي:
روي: با رژيم غذايي حاوي مقادير بالاي روي، وضعيت مس در انسانها و حيوانات دچار اختلال ميشود.
اسيد اسكوربيك: مكملهاي اسيداسكوربيك باعث كمبود مس در حيوانات ميگردد.
موليبدن: مصرف مقدار بالاي موليبدن در رژيم غذايي انسانها دفع ادراري مس را افزايش ميدهد.
كربوهيدراتها: هنوز مدارك مستدلي براي تداخل كربوهيدرات و مس در انسان به دست نيامده است. فيبر و فيتات اثر مهاري ضعيفي بر جذب مس دارد.
داروها:
پنيسيلين كه براي درمان بيماري ويلسون به كار ميرود، باعث دفع ادراري مس ميشود. استفاده از آنتياسيدها در مقادير بالا نيز در جذب مس اختلال ايجاد ميكند.
منابع غذايي:
مس در بيشتر مواد غذايي وجود دارد؛ از جمله منابع حيواني. مواد غذايي حاوي مس بالا شامل: صدف، جگر، گوشت ماهيچه، مغزها، حبوبات، غلات، شكلات و ميوههاي خشك ميباشد. ميوهها و سبزيها مقدار كمي مس دارند. شير گاو هم از نظر مس فقير است؛ اما مس شير مادر به خوبي جذب ميشود.
مقادير مورد نياز:
ميزان توصيه شده روزانه براي نوجوانان و بالغين در هر دو جنس 900 ميكروگرم، براي شيرخواران 220-200 ميكروگرم، براي خردسالان 440-340 ميكروگرم، در دوران بارداري 1000 ميكروگرم و در دوران شيردهي 1300 ميكروگرم ميباشد.
كمبود:
كمتر از 20 درصد افراد از كمبود مس رنج ميبرند. شاخصهاي حساس براي وضعيت مس آنزيمهاي حاوي مس در سلولهاي خوني است.
كمبود مس با كمخوني، نانوتروپني و اختلالات اسكلتي، بهخصوص غيرمعدني شدن مشخص ميگردد و در كودكان نوتروپني و لوكوپني از نشانههاي اوليه كمبود مس است. بيماريهاي ناشي از كمبود مس عبارتند از: استئوپروز، استئوآرتريت و روماتوئيد، بيماري قلبي – عروقي، ايجاد وضعيتهاي مزمن در استخوان، بافت پيوندي قلب و رگهاي خوني و سرطان كولون. كمبودمس در كودكان موجب كمخوني، شكل غيرعادي در استخوان، اختلال در رشد، اضافهوزن، كثرت عفونتها و كمبود انرژي ميشود.
كمبود خفيف مس نيز موجب كاهش تحمل در مقابل عفونت، مشكلات جنسي، خستگي و اختلال در عملكرد مغز ميگردد.
علل كمبود مس:
مصرف غذاهايي كه از نظر مس فقير هستند، يكي از علل كمبود مس ميباشد. همچنين، اختلال در هضم، اسهال يا مشكلات كبدي و نيز دريافت مكملهايي كه در جذب مس تداخل ايجاد ميكنند (مانند آهن و روي)، موجب كمبود اين ماده در بدن ميشوند.
چه افرادي در معرض كمبود قرار دارند؟
افراد مسن، ورزشكاران و افرادي كه كارهاي فيزيكي سخت انجام ميدهند، گياهخواران، بهويژه آنهايي كه لبنيات هم مصرف نميكنند، زنان باردار و جنين آنها، نوزادان نارس، بهويژه نوزادان بسيار كموزن، نوزاداني كه از فرمولاهايي كه با مس غني نشدهاند و يا از شير گاو استفاده ميكنند، بيشتر در معرض كمبود مس قرار ميگيرند.
چگونه متوجه شويم كه نوزاد ما دچار كمبود مس نيست؟
1- افراد باردار و شيرده دريافت مس خود را افزايش دهند.
2- اگر نوزادان از شير غنيشده استفاده ميكنند، بايد تعادلي ميان روي، مس و كلسيم آنها باشد.
3- اگر نوزادان از شير گاو استفاده ميكنند، دريافت مكمل مس براي آنها ضروري است.
4- نوزادان نارس و كموزن و نيز آنهايي كه به طور مداوم دچار اسهال يا عفونت ميشوند، بايد مس بيشتري دريافت كنند.
سندرم منكز:
اين سندرم به نام سندرم موي مجعد نيز شناخته ميشود كه منجر به سوءجذب مس، افزايش دفع ادراري و انتقال غيرطبيعي آن در داخل سلول ميشود. سندرم منكز يك بيماري ارثي است كه با عقبماندگي رشد، كاهش دماي بدن، نقص در كراتينه شدن و رنگ موها و اختلال رواني پيشرونده در شيرخواران مشخص ميشود. در اين بيماران اختلالات زيادي در بافت پيوندي وجود دارد.
مسموميت:
مسموميت با مس از طريق مصرف غذا بسيار نادر است؛ اما مصرف زياد مكمل يا نمكهاي مس مورد مصرف در كشاورزي سبب مسموميت ميشوند. دريافت مقادير سمي منجر به اختلال در تشكيل گلبولهاي قرمز، سيروز كبدي، كما و كاهش ترشح ادرار ميگردد. هر بيماري كبدي كه موجب اختلال در دفع صفرا شود، موجب نگهداري مس ميشود.
بيماري ويلسون: با تجمع زياد مس در بافتهاي بدن، مثل چشمها مشخص ميشود. يك رژيم گياهخواري سخت ممكن است براي اين افراد مفيد واقع شود؛ زيرا ميوهها و سبزيها مقادير كمي مس دارند.
منبع: دنیای تغیه ش 86
متابوليسم مس:
جذب مس در روده باريك انجام ميشود. ورود مس به سطح مخاطي روده با انتشار تسهيل شده و خروج آن از غشاي قاعدهاي – جانبي به شكل انتقال فعال صورت ميپذيرد. جذب خالص مس از 60-25 درصد متغير است و با افزايش دريافت، جذب آن كاهش مييابد. مس به سرعت از معده و قسمت بالاي روده كه محتوياتش هنوز حالت اسيدي دارد، جذب ميشود. جذب مس از روده به تركيب مس – متالوتيونين وابسته است. اين تركيب با افزايش مصرف اسيد اسكوربيك كم ميشود و نشان ميدهد كه به علت افزايش مصرف ويتامين C كمبود مس ايجاد شده است.
مس در كبد به متالوتيونين متصل شده و به شكل ذخيره نگهداري ميشود و با سرولوپلاسمين از كبد به پلاسما وارد ميگردد. مس به مقدار كم از طريق صفرا از كبد خارج ميشود. اين عمدهترين مسير دفع مس ميباشد. مقادير كمي مس نيز از طريق عرق، ادرار و خون سيكل ماهيانه دفع ميشود.
عملكرد مس:
مس براي جذب و استفاده آهن در بدن مورد نياز است. اين ماده به عنوان بخشي از آنزيم سوپراكسيد دسموتاز بدن را در مقابل راديكالهاي آزاد حفظ ميكند و در توليد انرژي در ميتوكندري و در سنتز ملانين، كاتكولامينها و كلاژن نيز نقش دارد.
دريافت مقدار كافي مس در رژيم غذايي زن باردار عاملي موثر در ميزان رشد جنين و رشد نوزاد پس از تولد ميباشد.
نقش مس در متابوليسم ليپيدها و بيماري قلبي – عروقي:
مس در متابوليسم ليپيدها موثر است. با آزمايشي كه روي موشها انجام گرفت، مشخص شد كمبود اين ماده به طور قابل توجهي كلسترول پلاسما را افزايش ميدهد و علاوه بر آن موجب تغييراتي در باند شدن كلسترول به انواع مختلف ليپوپروتئينها ميشود كه با افزايش ريسك آترواسكلروز همراه است.
تداخلات:
تداخل مس با مواد مغذي:
روي: با رژيم غذايي حاوي مقادير بالاي روي، وضعيت مس در انسانها و حيوانات دچار اختلال ميشود.
اسيد اسكوربيك: مكملهاي اسيداسكوربيك باعث كمبود مس در حيوانات ميگردد.
موليبدن: مصرف مقدار بالاي موليبدن در رژيم غذايي انسانها دفع ادراري مس را افزايش ميدهد.
كربوهيدراتها: هنوز مدارك مستدلي براي تداخل كربوهيدرات و مس در انسان به دست نيامده است. فيبر و فيتات اثر مهاري ضعيفي بر جذب مس دارد.
داروها:
پنيسيلين كه براي درمان بيماري ويلسون به كار ميرود، باعث دفع ادراري مس ميشود. استفاده از آنتياسيدها در مقادير بالا نيز در جذب مس اختلال ايجاد ميكند.
منابع غذايي:
مس در بيشتر مواد غذايي وجود دارد؛ از جمله منابع حيواني. مواد غذايي حاوي مس بالا شامل: صدف، جگر، گوشت ماهيچه، مغزها، حبوبات، غلات، شكلات و ميوههاي خشك ميباشد. ميوهها و سبزيها مقدار كمي مس دارند. شير گاو هم از نظر مس فقير است؛ اما مس شير مادر به خوبي جذب ميشود.
مقادير مورد نياز:
ميزان توصيه شده روزانه براي نوجوانان و بالغين در هر دو جنس 900 ميكروگرم، براي شيرخواران 220-200 ميكروگرم، براي خردسالان 440-340 ميكروگرم، در دوران بارداري 1000 ميكروگرم و در دوران شيردهي 1300 ميكروگرم ميباشد.
كمبود:
كمتر از 20 درصد افراد از كمبود مس رنج ميبرند. شاخصهاي حساس براي وضعيت مس آنزيمهاي حاوي مس در سلولهاي خوني است.
كمبود مس با كمخوني، نانوتروپني و اختلالات اسكلتي، بهخصوص غيرمعدني شدن مشخص ميگردد و در كودكان نوتروپني و لوكوپني از نشانههاي اوليه كمبود مس است. بيماريهاي ناشي از كمبود مس عبارتند از: استئوپروز، استئوآرتريت و روماتوئيد، بيماري قلبي – عروقي، ايجاد وضعيتهاي مزمن در استخوان، بافت پيوندي قلب و رگهاي خوني و سرطان كولون. كمبودمس در كودكان موجب كمخوني، شكل غيرعادي در استخوان، اختلال در رشد، اضافهوزن، كثرت عفونتها و كمبود انرژي ميشود.
كمبود خفيف مس نيز موجب كاهش تحمل در مقابل عفونت، مشكلات جنسي، خستگي و اختلال در عملكرد مغز ميگردد.
علل كمبود مس:
مصرف غذاهايي كه از نظر مس فقير هستند، يكي از علل كمبود مس ميباشد. همچنين، اختلال در هضم، اسهال يا مشكلات كبدي و نيز دريافت مكملهايي كه در جذب مس تداخل ايجاد ميكنند (مانند آهن و روي)، موجب كمبود اين ماده در بدن ميشوند.
چه افرادي در معرض كمبود قرار دارند؟
افراد مسن، ورزشكاران و افرادي كه كارهاي فيزيكي سخت انجام ميدهند، گياهخواران، بهويژه آنهايي كه لبنيات هم مصرف نميكنند، زنان باردار و جنين آنها، نوزادان نارس، بهويژه نوزادان بسيار كموزن، نوزاداني كه از فرمولاهايي كه با مس غني نشدهاند و يا از شير گاو استفاده ميكنند، بيشتر در معرض كمبود مس قرار ميگيرند.
چگونه متوجه شويم كه نوزاد ما دچار كمبود مس نيست؟
1- افراد باردار و شيرده دريافت مس خود را افزايش دهند.
2- اگر نوزادان از شير غنيشده استفاده ميكنند، بايد تعادلي ميان روي، مس و كلسيم آنها باشد.
3- اگر نوزادان از شير گاو استفاده ميكنند، دريافت مكمل مس براي آنها ضروري است.
4- نوزادان نارس و كموزن و نيز آنهايي كه به طور مداوم دچار اسهال يا عفونت ميشوند، بايد مس بيشتري دريافت كنند.
سندرم منكز:
اين سندرم به نام سندرم موي مجعد نيز شناخته ميشود كه منجر به سوءجذب مس، افزايش دفع ادراري و انتقال غيرطبيعي آن در داخل سلول ميشود. سندرم منكز يك بيماري ارثي است كه با عقبماندگي رشد، كاهش دماي بدن، نقص در كراتينه شدن و رنگ موها و اختلال رواني پيشرونده در شيرخواران مشخص ميشود. در اين بيماران اختلالات زيادي در بافت پيوندي وجود دارد.
مسموميت:
مسموميت با مس از طريق مصرف غذا بسيار نادر است؛ اما مصرف زياد مكمل يا نمكهاي مس مورد مصرف در كشاورزي سبب مسموميت ميشوند. دريافت مقادير سمي منجر به اختلال در تشكيل گلبولهاي قرمز، سيروز كبدي، كما و كاهش ترشح ادرار ميگردد. هر بيماري كبدي كه موجب اختلال در دفع صفرا شود، موجب نگهداري مس ميشود.
بيماري ويلسون: با تجمع زياد مس در بافتهاي بدن، مثل چشمها مشخص ميشود. يك رژيم گياهخواري سخت ممكن است براي اين افراد مفيد واقع شود؛ زيرا ميوهها و سبزيها مقادير كمي مس دارند.
منبع: دنیای تغیه ش 86
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر