نوشته : دكتر احمدرضا درستی مطلق متخصص تغذیه و رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی كشور
عوارض :
به دنبال برخی از انواع جراحی معده، عوارضی چون سوء جذب یا اسهال چرب به همراه دامپینگ و هیپوگلیسمی ایجاد میگردد. حدود 10 درصد بیماران به دلیل عبور سریع غذا، کاهش لیپاز معدی و یا عدم کفایت عملکرد صفراوی و پانکراسی به اسهال چرب ثانویه مبتلا میشوند.
این مسأله به دلیل اختلال در زمان ورود غذا به روده کوچک و آزاد سازی هورمونها وآنزیمهای رودهای و کاهش کارایی هضم است.
بیمارانی که قبل از جراحی معده مشکل عدم تحمل لاکتوز نداشتهاند، امکان دارد که بعد از جراحی به کمبود نسبی لاکتاز مبتلا شوند، این مسأله یا به علت ورود غذا به روده کوچک با سرعت بیشتر و یا به خاطر افزایش سرعت انتقال از ابتداي روده کوچک است.
ممكن است کم خونی، پوکی استخوان و کمبودهای ویتامینی و املاح معدنی، به علت سوء جذب طولانی مدت با محدودیت دریافت غذایی ایجاد شود. احتمال کاهش ترشح اسید میتواند سبب کمبود آهن گردد که بطور طبیعی باعث کاهش ترکیبات آهن ميشود و امکان جذب، انتقال سریع و کاهش تماس با جایگاههای جذب آهن یا کم خونی را فراهم میکند.
کمبود آهن در اين صورت باعث بروز آنمی مگالوبلاستیک میشود. چنانچه مقدار مخاط معدی کاهش پیدا کند، تولید فاکتور داخلی به میزان لازم برای جذب کامل ویتامین B12 كاهش مييابد و میتواند منجر به آنمی پرنیشیوز گردد.
رشد بیش از حد باکتریها در روده کوچک نيز سبب کاهش ویتامین B12 میگردد؛ زیرا باکتریها با میزبان در استفاده از این ویتامین رقابت میکنند. بعد از گاستروکتومی عموما بیماران باید دوزهای پیشگیری کننده ویتامین B12 را به صورت تزریقی دریافت نمایند.
بیمارانی که دچار علائم بعد از جراحی معده هستند، اغلب با کاهش وزن روبهرو میگردند. کاهش وزن نتیجه دریافت ناکافی مواد غذایی است که در اثر ترس و اضطراب ایجاد میشود و اغلب با گیجی و عوارض ضعیف کننده همراه است.
بعضی بیماران عوارض ظاهری را اشتباها به جاي اين كه ناشی از مقدار، ویژگی و یا نوع غذای مصرفي بدانند، ناشي از خود غذا خوردن میدانند. گاهاً بیماران مصرف انواع غذاها را به درد و ناراحتی ایجاد شده مربوط ميدانند و بهندرت غذاهای مناسب را بر اساس تجربیاتشان انتخاب مي کنند.
درمان سندرم:
بسته به نوع جراحی و روشهای تغذیه مورد استفاده فرد، شدت علائم بيماري از خفیف تا ناتوانی نسبی طبقهبندی میشود. با آنکه عوارض و پیامدهای کوتاه مدت و درازمدت بسیار هستند، ولی بهبود رژیم غذايي میتواند باعث کاهش و یا از بین رفتن علائم در اکثر افراد گردد.
برای آن دسته از بیماران که علیرغم تغییر عادات غذایی همچنان علائم و عوارض در آنها مشاهد ميشود، از داروهای کاهش دهنده حرکات دستگاه گوارش استفاده ميکنند. علائم طی مراحل متعدد به وجود میآیند، که هر یک با مکانیسمهای متفاوت، با تخلیه غذا و نوشیدنیها به داخل روده کوچک ارتباط دارند و همه بیماران، پیامدهای بيماري را با یک شدت بروز نميدهند. در كل اين عوارض در 3 مرحله ظاهر ميشوند:
در اولین مرحله، بیماران 10 تا 20 دقیقه پس ازخوردن وعده غذایی با پری شکمی و تهوع روبهرو میشوند. این مرحله با تورم روده کوچک به خاطر وجود غذا و مایعات و همچنين تغییر جهت جزئی مایع از درون خون به درون روده همراه است. علت اين تغيير جهت هیپرتونیک شدن غذا در اثر عمل آنزیمها است. در این زمان علائمی مثل بر افروختگی، تپش قلب، ضعف، عرق کردن در بیماران ایجاد میشود که افراد مبتلا نیاز به نشستن یا دراز کشیدن پیدا میکنند.
مرحله میانی که از حدود 20 دقیقه تا بیش از 1 ساعت بعد از خوردن غذا ایجاد میشود، با تورم شکم، افزایش نفخ، درد ناشی از دل پیچه و اسهال همراه میباشد. علائم کولونی با تشديد سوء جذب کربوهیدراتها و سایر مواد غذایی خورده شده و به دنبال آن تخمیر مواد وارد شده به کولون مرتبط است.
مرحله آخر، 2 تا 3 ساعت پس از وعده غذایی اتفاق مي افتد كه توام با واکنش كاهش قند خون يا هیپوگليسمی (تغذیهای) است. بیماران دچار علائمی مثل عرق کردن، اضطراب، ضعف، لرزه و یا گرسنگی شده و تمرکز خود را از دست میدهند.
عبور سریع به همراه هیدرولیز و جذب کربوهیدراتها باعث افزایش شدید در سطح انسولین و به دنبال آن کاهش سطح گلوکز خون میگردد. تغییرات سریع در سطح گلوگز خون و ترشح پپتیدهای رودهای و پلی پپتید شبه گلوکاگون مسؤول ایجاد بخشی از علائم يادشده هستند.
داروهاي آنالوگ سوماتواستاتین جهت کاهش سرعت تخلیه معده در بیماران مبتلا به تخلیه سریع و سندرم دامپینگ استفاده میشود. داروي آکاربوز که مهارکننده آلفاگلوکوزید هیدرولاز بوده و بهطور طبیعی در کنترل دیابت ملیتوس نوع II بکار میرود، نيز در برخی از افراد دچار سندرم دامپینگ استفاده میشود. آکاربوز باعث مهار هضم و جذب نشاسته، ساکاروز و مالتوز میشود و میتواند بروز هیپوگليسمی را کاهش دهد، ولی توان تشديد ایجاد گاز در کولون و اسهال را دارد.
کمک تغذيه به درمان :
معالجه اختلالات دستگاه گوارش فوقانی در قرن اخیر کاملا تغییرکرده است. طی سالهای طولانی، بیماران از رژیمهای حاوی شیر و خامه زیاد، تبعیت میکردند؛ چرا که تصور میشد این مواد غذایی با ایجاد پوششی در دیواره معده باعث کاهش درد میشوند. بعدها مشخص شد که این رژیم اثر خاصی در درمان ندارد. از لحاظ زمانبندي، رژیم در زمان قديم شامل 4 مرحله بود: در مرحله اول با رژیم شير و خامه شروع شده و به مرور به مرحله چهارم ميرسيد كه در آن بهطور دلخواه فقط موادی مثل شکلات، نعنا، فلفل سیاه و نوشابههای الکلی حذف ميشد.
پیشرفت در درمان پزشکی این نوع اختلالات، نیاز به چنین روش خشک تغذیه درمانی را تقريبا بهطور كامل از بین برده است. امروزه خوشبختانه مراقبت تغذیهای در بیماران مبتلا به اختلالات دستگاه گوارش فوقانی بهصورت ویژه و تخصصی درآمده و بسیار موثرتر از سابق میباشد و این به خاطر بالا رفتن دانش و آگاهی در زمینه مکانیسمهای نورو آندوکرینی، پاتوژنها و عوامل محیطی موثر است. مهارت تغذیهای، تغییرات و مداخلات رژیمی به خوبی میتوانند سبب بهبود موثر جراحی و کل درمان شوند.
به دليل مشکلاتی که با غذا خوردن بروز میکند، بیماران مبتلا به سندرم دامپینگ به اندازه کافی غذا نمیخورند.
ضمنا از آنجا كه به علت افزایش فعالیت رودهای دچار اسهال نيز میشوند، با کاهش وزن، سوء تغذیه و خستگی روبهرو هستند. اولین هدف مراقبت تغذیهای، بهبود وضعیت تغذیه و بالا بردن کیفیت زندگی است. پروتئینها و چربیها به دلیل آهستهتر بودن هیدرولیزشان در محیطهای فعال اسمزی، بهتر از کربوهیدراتها تحمل میشوند.
مصرف کربوهیدراتهای ساده مانند لاکتوز، ساکاروز و دکستروز به دلیل هیدرولیز سریع، بايد محدود گردد؛ ولی کربوهیدراتهای پیچیده (نشاسته) را میتوان در رژیم غذایی استفاده نمود. رژیم غذایی با هدف پیشگیری از علائم سندرم دامپینگ، داراي چربی نسبتا بيشتر (تامين كننده 45-35% کالری)، کربوهیدرات ساده كمتر و میزان پروتئین بیشتر (20% کالری) خواهد بود.
در صورت وجود اسهال چرب میتوان از ترکیباتی که چربی آنها از مشتقات تریگليسیریدهای متوسط زنجیر است، استفاده کرد. برای تنظیم هر رژیم غذایی باید تاریخچه اجتماعی و رژیمی را بررسی نمود.
مصرف مایعات همراه غذا به دلیل انتقال سریع آنها به داخل ژژونوم (بخشي از روده كوچك)، میتواند در بعضی از بیماران مشکلات عدم تحمل را ایجاد کند؛ بنابراين بهتر است بیماران مبتلا به سندرم دامپینگ مصرف مایعات همراه وعده غذایی را محدود کرده و مایعات را فقط بین وعدهها (و آن هم بدون صرف غذای جامد) دریافت كنند. درازکشیدن بلافاصله بعد از وعده غذایی امکان دارد باعث کاهش شدت علائم شود.
استفاده از مکملهای فیبر غذایی در کنترل سندرم دامپینگ مفید است، زیرا باعث کاهش زمان انتقال در دستگاه گوارش فوقانی شده و میزان جذب گلوگز را پایین ميآورد و بهدنبال آن پاسخ انسولینی را نیز کاهش میدهد. پکتین که بهطور طبیعی در میوهها، سبزیها و صمغها (مثل گوار) وجود دارد، در معالجه سندرم دامپینگ موثر میباشد. در مصرف منابع پرفیبر باید جانب احتیاط را رعایت کرد، چرا که موارد متعددی از انسداد به خاطر مصرف زیاد صمغ گوار و سایر مواد با ویسکوزیته بالا بهویژه بدون دریافت آب کافی، گزارش شده است.
بعد از عمل گاستروکتومی اغلب بیماران قادر به تحمل لاکتوز نيستند و مقدار بسیار کمی لاکتوز (6 گرم یا کمتر در هر وعده) را در یک زمان میتوانند دریافت کنند. این بیماران پنیر و ماست غیر شیرین را بهتر تحمل میکنند. محصولات تجاری لاکتاز برای کسانی که بهطور مشخص دچار سوء جذب لاکتوز هستند، در دسترس میباشد. زمانیکه دریافت لبنیات به ناچار محدود باشد، باید از مکملهای کلسیم و ویتامین D استفاده نمود.
راهنمای مراقبت تغذیهای برای بیماران مبتلا به سندرم دامپینگ و هیپوگليسمی تغذیهای
کوچک كردن حجم و افزایش تعداد وعدهها در روز، جذب خالص را بهتر ميكند و انتقال مایع را کاهش میدهد.
مصرف غذاهایی با پروتئین بالا و چربی متوسط با میزان کالری کافی به جهت نگهداری یا بهدست آوردن وزن مورد نیاز، توصیه میشود و کربوهیدراتهای پیچیده نیز با توجه به سطح تحمل بیمار وارد رژیم میشوند.
دریافت غذاهای فیبری باعث افزایش ویسکوزیته شده و سرعت انتقال مواد در دستگاه گوارش فوقانی را آهسته میکند. به جهت پیشگیری از انسداد در زمان استفاده از مکملهای فیبری و بهویژه با توجه به بدی حرکت و باریک بودن خروجی مری یا معده، بايد جانب احتیاط را رعایت کرد.
دراز کشیدن و اجتناب از فعالیت بهويژه تا یک ساعت بعد از غذا خوردن میتواند به آهسته شدن تخلیه معده کمک کند.
دریافت مقادیر زیاد مایعات همراه وعده غذایی باعث تسریع انتقال در دستگاه گوارش میگردد و بنابراين توصيه نمي شود. بهتر است مقادیرکافی مایعات در طول روز و به تناوب و هر بار در حجم کوچک دریافت شود.
مصرف مواد شیرین هیپرتونیک و غلیظ فقط در مقادیر بسیار کم قابل تحمل است. این مواد شامل انواع نوشابههای غیر الکلی، آبمیوه، پای کیک، بیسکویت و دسرهای یخ زده میباشد (مگر اینکه با جانشینهای قند تهیه شده باشند).
لاکتوز بهویژه در شیر و بستنی خیلی کم قابل تحمل است، چرا که باعث تسریع انتقال در دستگاه گوارش میشود و باید از مصرف اين مواد اجتناب گردد. پنیر و ماست بهتر تحمل میشوند.
منبعک دنیای تغذیه ش ۸۷
به دنبال برخی از انواع جراحی معده، عوارضی چون سوء جذب یا اسهال چرب به همراه دامپینگ و هیپوگلیسمی ایجاد میگردد. حدود 10 درصد بیماران به دلیل عبور سریع غذا، کاهش لیپاز معدی و یا عدم کفایت عملکرد صفراوی و پانکراسی به اسهال چرب ثانویه مبتلا میشوند.
این مسأله به دلیل اختلال در زمان ورود غذا به روده کوچک و آزاد سازی هورمونها وآنزیمهای رودهای و کاهش کارایی هضم است.
بیمارانی که قبل از جراحی معده مشکل عدم تحمل لاکتوز نداشتهاند، امکان دارد که بعد از جراحی به کمبود نسبی لاکتاز مبتلا شوند، این مسأله یا به علت ورود غذا به روده کوچک با سرعت بیشتر و یا به خاطر افزایش سرعت انتقال از ابتداي روده کوچک است.
ممكن است کم خونی، پوکی استخوان و کمبودهای ویتامینی و املاح معدنی، به علت سوء جذب طولانی مدت با محدودیت دریافت غذایی ایجاد شود. احتمال کاهش ترشح اسید میتواند سبب کمبود آهن گردد که بطور طبیعی باعث کاهش ترکیبات آهن ميشود و امکان جذب، انتقال سریع و کاهش تماس با جایگاههای جذب آهن یا کم خونی را فراهم میکند.
کمبود آهن در اين صورت باعث بروز آنمی مگالوبلاستیک میشود. چنانچه مقدار مخاط معدی کاهش پیدا کند، تولید فاکتور داخلی به میزان لازم برای جذب کامل ویتامین B12 كاهش مييابد و میتواند منجر به آنمی پرنیشیوز گردد.
رشد بیش از حد باکتریها در روده کوچک نيز سبب کاهش ویتامین B12 میگردد؛ زیرا باکتریها با میزبان در استفاده از این ویتامین رقابت میکنند. بعد از گاستروکتومی عموما بیماران باید دوزهای پیشگیری کننده ویتامین B12 را به صورت تزریقی دریافت نمایند.
بیمارانی که دچار علائم بعد از جراحی معده هستند، اغلب با کاهش وزن روبهرو میگردند. کاهش وزن نتیجه دریافت ناکافی مواد غذایی است که در اثر ترس و اضطراب ایجاد میشود و اغلب با گیجی و عوارض ضعیف کننده همراه است.
بعضی بیماران عوارض ظاهری را اشتباها به جاي اين كه ناشی از مقدار، ویژگی و یا نوع غذای مصرفي بدانند، ناشي از خود غذا خوردن میدانند. گاهاً بیماران مصرف انواع غذاها را به درد و ناراحتی ایجاد شده مربوط ميدانند و بهندرت غذاهای مناسب را بر اساس تجربیاتشان انتخاب مي کنند.
درمان سندرم:
بسته به نوع جراحی و روشهای تغذیه مورد استفاده فرد، شدت علائم بيماري از خفیف تا ناتوانی نسبی طبقهبندی میشود. با آنکه عوارض و پیامدهای کوتاه مدت و درازمدت بسیار هستند، ولی بهبود رژیم غذايي میتواند باعث کاهش و یا از بین رفتن علائم در اکثر افراد گردد.
برای آن دسته از بیماران که علیرغم تغییر عادات غذایی همچنان علائم و عوارض در آنها مشاهد ميشود، از داروهای کاهش دهنده حرکات دستگاه گوارش استفاده ميکنند. علائم طی مراحل متعدد به وجود میآیند، که هر یک با مکانیسمهای متفاوت، با تخلیه غذا و نوشیدنیها به داخل روده کوچک ارتباط دارند و همه بیماران، پیامدهای بيماري را با یک شدت بروز نميدهند. در كل اين عوارض در 3 مرحله ظاهر ميشوند:
در اولین مرحله، بیماران 10 تا 20 دقیقه پس ازخوردن وعده غذایی با پری شکمی و تهوع روبهرو میشوند. این مرحله با تورم روده کوچک به خاطر وجود غذا و مایعات و همچنين تغییر جهت جزئی مایع از درون خون به درون روده همراه است. علت اين تغيير جهت هیپرتونیک شدن غذا در اثر عمل آنزیمها است. در این زمان علائمی مثل بر افروختگی، تپش قلب، ضعف، عرق کردن در بیماران ایجاد میشود که افراد مبتلا نیاز به نشستن یا دراز کشیدن پیدا میکنند.
مرحله میانی که از حدود 20 دقیقه تا بیش از 1 ساعت بعد از خوردن غذا ایجاد میشود، با تورم شکم، افزایش نفخ، درد ناشی از دل پیچه و اسهال همراه میباشد. علائم کولونی با تشديد سوء جذب کربوهیدراتها و سایر مواد غذایی خورده شده و به دنبال آن تخمیر مواد وارد شده به کولون مرتبط است.
مرحله آخر، 2 تا 3 ساعت پس از وعده غذایی اتفاق مي افتد كه توام با واکنش كاهش قند خون يا هیپوگليسمی (تغذیهای) است. بیماران دچار علائمی مثل عرق کردن، اضطراب، ضعف، لرزه و یا گرسنگی شده و تمرکز خود را از دست میدهند.
عبور سریع به همراه هیدرولیز و جذب کربوهیدراتها باعث افزایش شدید در سطح انسولین و به دنبال آن کاهش سطح گلوکز خون میگردد. تغییرات سریع در سطح گلوگز خون و ترشح پپتیدهای رودهای و پلی پپتید شبه گلوکاگون مسؤول ایجاد بخشی از علائم يادشده هستند.
داروهاي آنالوگ سوماتواستاتین جهت کاهش سرعت تخلیه معده در بیماران مبتلا به تخلیه سریع و سندرم دامپینگ استفاده میشود. داروي آکاربوز که مهارکننده آلفاگلوکوزید هیدرولاز بوده و بهطور طبیعی در کنترل دیابت ملیتوس نوع II بکار میرود، نيز در برخی از افراد دچار سندرم دامپینگ استفاده میشود. آکاربوز باعث مهار هضم و جذب نشاسته، ساکاروز و مالتوز میشود و میتواند بروز هیپوگليسمی را کاهش دهد، ولی توان تشديد ایجاد گاز در کولون و اسهال را دارد.
کمک تغذيه به درمان :
معالجه اختلالات دستگاه گوارش فوقانی در قرن اخیر کاملا تغییرکرده است. طی سالهای طولانی، بیماران از رژیمهای حاوی شیر و خامه زیاد، تبعیت میکردند؛ چرا که تصور میشد این مواد غذایی با ایجاد پوششی در دیواره معده باعث کاهش درد میشوند. بعدها مشخص شد که این رژیم اثر خاصی در درمان ندارد. از لحاظ زمانبندي، رژیم در زمان قديم شامل 4 مرحله بود: در مرحله اول با رژیم شير و خامه شروع شده و به مرور به مرحله چهارم ميرسيد كه در آن بهطور دلخواه فقط موادی مثل شکلات، نعنا، فلفل سیاه و نوشابههای الکلی حذف ميشد.
پیشرفت در درمان پزشکی این نوع اختلالات، نیاز به چنین روش خشک تغذیه درمانی را تقريبا بهطور كامل از بین برده است. امروزه خوشبختانه مراقبت تغذیهای در بیماران مبتلا به اختلالات دستگاه گوارش فوقانی بهصورت ویژه و تخصصی درآمده و بسیار موثرتر از سابق میباشد و این به خاطر بالا رفتن دانش و آگاهی در زمینه مکانیسمهای نورو آندوکرینی، پاتوژنها و عوامل محیطی موثر است. مهارت تغذیهای، تغییرات و مداخلات رژیمی به خوبی میتوانند سبب بهبود موثر جراحی و کل درمان شوند.
به دليل مشکلاتی که با غذا خوردن بروز میکند، بیماران مبتلا به سندرم دامپینگ به اندازه کافی غذا نمیخورند.
ضمنا از آنجا كه به علت افزایش فعالیت رودهای دچار اسهال نيز میشوند، با کاهش وزن، سوء تغذیه و خستگی روبهرو هستند. اولین هدف مراقبت تغذیهای، بهبود وضعیت تغذیه و بالا بردن کیفیت زندگی است. پروتئینها و چربیها به دلیل آهستهتر بودن هیدرولیزشان در محیطهای فعال اسمزی، بهتر از کربوهیدراتها تحمل میشوند.
مصرف کربوهیدراتهای ساده مانند لاکتوز، ساکاروز و دکستروز به دلیل هیدرولیز سریع، بايد محدود گردد؛ ولی کربوهیدراتهای پیچیده (نشاسته) را میتوان در رژیم غذایی استفاده نمود. رژیم غذایی با هدف پیشگیری از علائم سندرم دامپینگ، داراي چربی نسبتا بيشتر (تامين كننده 45-35% کالری)، کربوهیدرات ساده كمتر و میزان پروتئین بیشتر (20% کالری) خواهد بود.
در صورت وجود اسهال چرب میتوان از ترکیباتی که چربی آنها از مشتقات تریگليسیریدهای متوسط زنجیر است، استفاده کرد. برای تنظیم هر رژیم غذایی باید تاریخچه اجتماعی و رژیمی را بررسی نمود.
مصرف مایعات همراه غذا به دلیل انتقال سریع آنها به داخل ژژونوم (بخشي از روده كوچك)، میتواند در بعضی از بیماران مشکلات عدم تحمل را ایجاد کند؛ بنابراين بهتر است بیماران مبتلا به سندرم دامپینگ مصرف مایعات همراه وعده غذایی را محدود کرده و مایعات را فقط بین وعدهها (و آن هم بدون صرف غذای جامد) دریافت كنند. درازکشیدن بلافاصله بعد از وعده غذایی امکان دارد باعث کاهش شدت علائم شود.
استفاده از مکملهای فیبر غذایی در کنترل سندرم دامپینگ مفید است، زیرا باعث کاهش زمان انتقال در دستگاه گوارش فوقانی شده و میزان جذب گلوگز را پایین ميآورد و بهدنبال آن پاسخ انسولینی را نیز کاهش میدهد. پکتین که بهطور طبیعی در میوهها، سبزیها و صمغها (مثل گوار) وجود دارد، در معالجه سندرم دامپینگ موثر میباشد. در مصرف منابع پرفیبر باید جانب احتیاط را رعایت کرد، چرا که موارد متعددی از انسداد به خاطر مصرف زیاد صمغ گوار و سایر مواد با ویسکوزیته بالا بهویژه بدون دریافت آب کافی، گزارش شده است.
بعد از عمل گاستروکتومی اغلب بیماران قادر به تحمل لاکتوز نيستند و مقدار بسیار کمی لاکتوز (6 گرم یا کمتر در هر وعده) را در یک زمان میتوانند دریافت کنند. این بیماران پنیر و ماست غیر شیرین را بهتر تحمل میکنند. محصولات تجاری لاکتاز برای کسانی که بهطور مشخص دچار سوء جذب لاکتوز هستند، در دسترس میباشد. زمانیکه دریافت لبنیات به ناچار محدود باشد، باید از مکملهای کلسیم و ویتامین D استفاده نمود.
راهنمای مراقبت تغذیهای برای بیماران مبتلا به سندرم دامپینگ و هیپوگليسمی تغذیهای
کوچک كردن حجم و افزایش تعداد وعدهها در روز، جذب خالص را بهتر ميكند و انتقال مایع را کاهش میدهد.
مصرف غذاهایی با پروتئین بالا و چربی متوسط با میزان کالری کافی به جهت نگهداری یا بهدست آوردن وزن مورد نیاز، توصیه میشود و کربوهیدراتهای پیچیده نیز با توجه به سطح تحمل بیمار وارد رژیم میشوند.
دریافت غذاهای فیبری باعث افزایش ویسکوزیته شده و سرعت انتقال مواد در دستگاه گوارش فوقانی را آهسته میکند. به جهت پیشگیری از انسداد در زمان استفاده از مکملهای فیبری و بهویژه با توجه به بدی حرکت و باریک بودن خروجی مری یا معده، بايد جانب احتیاط را رعایت کرد.
دراز کشیدن و اجتناب از فعالیت بهويژه تا یک ساعت بعد از غذا خوردن میتواند به آهسته شدن تخلیه معده کمک کند.
دریافت مقادیر زیاد مایعات همراه وعده غذایی باعث تسریع انتقال در دستگاه گوارش میگردد و بنابراين توصيه نمي شود. بهتر است مقادیرکافی مایعات در طول روز و به تناوب و هر بار در حجم کوچک دریافت شود.
مصرف مواد شیرین هیپرتونیک و غلیظ فقط در مقادیر بسیار کم قابل تحمل است. این مواد شامل انواع نوشابههای غیر الکلی، آبمیوه، پای کیک، بیسکویت و دسرهای یخ زده میباشد (مگر اینکه با جانشینهای قند تهیه شده باشند).
لاکتوز بهویژه در شیر و بستنی خیلی کم قابل تحمل است، چرا که باعث تسریع انتقال در دستگاه گوارش میشود و باید از مصرف اين مواد اجتناب گردد. پنیر و ماست بهتر تحمل میشوند.
منبعک دنیای تغذیه ش ۸۷
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر