در
آغاز فصل پاييز و روزهاي خاطرهانگيز بازگشايي مدارس هستيم. اين اوقات
شيرين همانگونه كه تحولي در زندگي كودكان ايجاد ميكند، تغييرات گستردهاي
نيز در تغذيه آنان به وجود ميآورد. به طور كلي تغذيه كودكان حائز اهميت
زياد است، زيرا:
` كودكان در حال رشد سريع هستند و هر نوع اختلال تغذيهاي ميتواند به رشد آنان لطمات جدي و گاه جبران ناپذير وارد سازد.
منشا و ريشه بسياري از بيمارهاي بزرگسالي، از دوران كودكي شروع شده و ممكن است تا پايان عمر گريبانگير شخص باقي بماند.
` بسياري از اختلالات تغذيهاي در كودكان، عوارضي ايجاد مينمايد كه جبران آنها اكثرا بسيار مشكل و حتي گاه امكان ناپذير است.
` كودكان پس از رفتن به مدرسه تغذيهشان از كنترل مادر خارج ميشود و تصميمگيري در مورد تغذيه را خود به عهده ميگيرند.
` كمبود آگاهي تغذيهاي كودكان، يكي از عوامل مهم استفاده از الگوي غذايي نامناسب در آنان است.
` تبليغات گسترده برخي از رسانههاي گروهي در مورد مواد غذايي يا غذاهاي فاقد ارزش تغذيهاي، منجر به استفاده كودكان از اين مواد ميشود.
` وجود مواد غذايي آماده فراوري شده در بوفه برخي از مدارس، آنان را تشويق به استفاده از ميان وعدههاي آماده فراوري شده ميكند كه براي سلامتيشان مفيد نيست.
` كودكان معمولا در مورد تغذيه از همسن و سالان و همكلاسان خود پيروي ميكنند كه اين امر ميتواند موجب برقراري عادات غذايي نامناسب و نادرست در آنان شود.
اختلالات تغذيهاي در كودكان دبستاني معمولا در يكي از چهار بعد زير خلاصه ميشود:
1- بدخوري: اختصاص دادن برنامه غذايي عمدتا به مواد فاقد ارزش تغذيهاي و يا مواد باارزش تغذيهاي پايين
2- پرخوري: مصرف زياد مواد غذايي در هر وعده، و يا ريزه خواري
3- كم خوري: كمبود دريافت مواد مغذي مورد نياز
4- نخوردن صبحانه و يا مصرف صبحانه خيلي مختصر و ناكافي
مشكلات عمدهاي كه تغذيه غلط و نامناسب و به طور كلي اختلالات تغذيهاي در سلامت كودكان ايجاد ميكنند، عبارتند از:
چاقي، كم وزني، لاغري، كوتاه قدي، كاهش قدرت ايمني و كمبود مقاومت در برابر بيماريها، كاهش قدرت يادگيري، كم خوني، يبوست، بيحالي، خستگي، سستي و بيرغبتي به تحصيل و برخي عوارض ديگر.
حال بهتر است هر يك از چهار بعد اختلالات تغذيهاي كودكان و تاثير آنها بر سلامت را به طور جداگانه مورد بررسي قرار دهيم:
1- بدخوري: يكي از شايعترين اختلالات تغذيهاي در بين كودكان به خصوص كودكان دبستاني، بد غذايي است. بد غذايي ميتواند در وعدههاي غذايي اصلي (يعني صبحانه، ناهار و شام) و يا در ميان وعدهها باشد.
استفاده از غذاهاي آماده (Fast Foods) به عنوان غذاي اصلي و يا ميان وعدههاي آماده فراوري شده، مشكلاتي را در سلامت كودكان بر جاي ميگذارد.
در تهيه غذاهاي آماده و يا ميان وعدههاي آماده فراوري شده، معمولا مقدار زيادي روغن به خصوص روغنهاي جامد كه قيمت ارزانتري دارند و حمل و نقل و نگهداري آنها آسانتر است، استفاده ميشود. همچنين اكثرا مقدار نمك اضافه شده به اين غذاها يا مواد خوراكي زياد و خيلي بيش از مقدار توصيه شده توسط مجامع علمي بينالمللي است.
برخي از ميان وعدههاي آماده فراوري شده، مانند انواع نوشابههاي گازدار، پودر شربتهاي آماده، آبميوههاي آماده و امثال آن نيز حاوي مقدار زيادي شكر هستند. اين سه ماده يعني روغن، نمك و شكر چنانچه به طور نامناسب و به مقدار زياد يا مكرر مورد استفاده قرار گيرند، بسيار مضر و براي سلامت انسان خطرناك خواهند بود.
2- پرخوري: بسياري از كودكان، عادت به پرخوري و مصرف زياد غذا دارند. اين افراد، سرسفره بشقاب خود را از غذا پر ميكنند و يا به دفعات غذا در بشقاب خود ميكشند. همچنين در فواصل بين وعدههاي اصلي غذايي نيز مقدار زيادي ميان وعده، به خصوص ميان وعدههاي فاقد ارزش تغذيهاي ميل ميكنند.
3- كمخوري: برخي از كودكان به علت كم اشتهايي ناشي از اختلالات جسمي و يا استرسهاي ناشي از رفتن به مدرسه، امتحان، ترس از عدم موفقيت تحصيلي و يا عوارض عصبي ناشي از مسائل خانوادگي، قادر به مصرف مقدار كافي و لازم غذا و ميان وعده نيستند. اين كودكان به علت كمخوري نميتوانند نيازهاي تغذيهاي خود را تامين كنند و دچار اختلالات و عوارض ناشي از كمبودهاي تغذيهاي خواهند شد.
4- نخوردن صبحانه: نخوردن صبحانه و يا استفاده از صبحانه مختصر و ناكافي يكي از عادات شايع در بين كودكان دبستاني است. اين عادت نامناسب گاه تا سنين بالاتر يعني دوران نوجواني، جواني و حتي سالمندي نيز ادامه خواهد داشت. برخي از افراد تصور ميكنند كه نخوردن صبحانه، يعني حذف مهمترين و مفيدترين وعده غذايي، يك امر عادي و بيضرر است و انسان ميتواند به هر دليلي اين وعده مهم را از برنامه غذايي خود حذف كند. اين تصور به هيچوجه صحيح نيست. وعده صبحانه به دلايل زير براي همه افراد، به خصوص كودكان، اهميت فراوان و حياتي دارد.
` عادت غلط نخوردن صبحانه متاسفانه در كودكان دبستاني گستردگي زيادي دارد و جمعيت قابل توجهي را در برميگيرد.
` صبح پس از برخاستن از خواب، چون سلولهاي بدن براي مدتي نسبتا طولاني از مواد غذايي محروم بودهاند، لذا نياز زيادي به دريافت مواد مغذي حاصل از صبحانه دارند.
` نظر به اينكه كودكان پس از برخاستن از خواب، روز پر تحرك و فعالي را از نظر جسمي و فكري در پيش دارند، لذا نيازشان به صبحانه بسيار زياد است.
` به علت نخوردن صبحانه، ميزان قندخون كاهش مييابد و احتمال بروز عوارض عصبي از قبيل بيحوصلگي، پرخاشگري، عصبانيت، خستگي و كوفتگي، افسردگي و حتي سرگيجه و سردرد در كودكان زياد خواهد بود.
` كاهش قدرت يادگيري و تمركز و در نتيجه افت تحصيلي به علت كاهش قندخون از عوارض شايع نخوردن صبحانه است.
` به علت آنكه معده كودكان كوچك است و نميتوانند مقدار زيادي غذا در يك وعده مصرف كنند، بنابراين مواد مغذي مورد نياز آنها در دو وعده اصلي غذايي ديگر (ناهار و شام) تامين نميشود.
` كمبود تحرك و بازي و جست و خيز از ديگر عوارض نخوردن صبحانه است كه اين امر موجب اختلال در رشد و بروز رخوت و سستي در كودك ميشود.
` نخوردن صبحانه، موجب روي آوردن كودك به ميان وعدههاي آماده فراوري شده ميگردد.
` به علت استفاده از ميان وعدههاي آماده كه اكثرا چرب يا شيرين هستند، كودك اشتهاي لازم براي صرف غذاي كافي در وعده ناهار را ندارد. به اين ترتيب، اين عادت نامناسب كه متاسفانه شيوع زيادي نيز در بين كودكان دبستاني دارد، ميتواند لطمات و زيانهاي بسياري براي اين گروه سني حساس در پي داشته باشد.
حال بپردازيم به اختلالاتي كه به علت بدخوري يا پرخوري در كودكان بروز مينمايد. يكي از مهمترين عوارض بدخوري يا پرخوري در كودكان دبستاني، چاقي است.
چاقي در كودكان
` به مسأله چاقي در كودكان، به عنوان يك مشكل ويژه بنگريم و در پي درمان جدي آن باشيم.
` چاقي در دوران كودكي، ريشه و منشا بسياري از بيماريها در دوران بزرگسالي است.
` چاقي در دوران كودكي ميتواند منشا ديابت بزرگسالي باشد.
نتايج تحقيقات در كشورمان، شيوع رو به افزايش چاقي را در بين كودكان نشان ميدهد. به اين ترتيب كه 10 درصد كودكان 6 ساله و 17 درصد جوانان 15 ساله در كشورمان مبتلا به چاقي مزمن هستند.
اسفبارتر آنكه طي 20 سال گذشته تعداد كودكان مبتلا به چاقي در ايران 3 برابر شده است.
همچنين، امروزه شاهد برخي ديگر از عوارض ناشي از بدخوري، مانند افزايش فشار خون و چربيهاي نامطلوب خون در بين كودكان هستيم. دلايل تغذيهاي مشكل چاقي در بين كودكان، به شرح زير است:
به علت پديده گذار تغذيهاي (Nutrition Transition)، تغييراتي به شرح زير در تغذيه افراد و به خصوص كودكان و نوجوانان رخ داده است:
` استفاده گسترده از غذاهاي فراوري شده
` افزايش مصرف مواد پر كالري (مانند غذاهاي چرب، سرخ كرده و شيرين)
` اختصاص برنامه غذايي به مواد بدون باقيمانده (مواد فاقد فيبر غذايي)
كاهش يا عدم مصرف فيبر غذايي (مانند: انواع سبزيهاي تازه، سالاد، ميوهها با پوست، حبوبات و غلات سبوسدار در برنامه غذايي روزانه)
` كمبود مصرف لبنيات
` افزايش مصرف مواد گوشتي از قبيل گوشت قرمز، سوسيس و كالباس
` كمبود تحرك و فعاليت جسمي كافي و استفاده از اتومبيل جهت رفت و آمد.
چاقي اختلالات زيادي براي كودكان ايجاد ميكند كه از جمله اين اختلالات، ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
` از نقطه نظر ظاهري، به زيبايي و جذابيت آنان لطمه ميزند.
` از نظر رواني، كودكان را تحت فشار روحي قرار ميدهد، زيرا آنان تصور ميكنند مورد قبول و جذاب نيستند.
` احتمال زمين خوردن، پيچ خوردن پا و ضربههاي حاصله را در آنان افزايش ميدهد.
` تپش قلب، تنگي نفس و خستگي زودرس به هنگام بازي و تحرك جسمي در كودكان چاق، از عوامل فشار روحي و عصبانيت يا احساس خجالت نزد دوستان و همكلاسان آنها است.
علاوه بر اختلالات ذكر شده ناشي از چاقي، مشكلات جدي و پيچيده آن، كه در دوران جواني و بزرگسالي گريبانگير شخص ميشود، نيز اهميت چاقي، مبارزه، درمان و پيشگيري از آن را در دوران كودكي هر چه بيشتر شفاف ميسازد.
در شماره بعد، در مورد لاغري، كم وزني و كوتاه قدي در كودكان صحبت خواهيم كرد.
منبع: دنیای تغذیه ش ۸۹
` كودكان در حال رشد سريع هستند و هر نوع اختلال تغذيهاي ميتواند به رشد آنان لطمات جدي و گاه جبران ناپذير وارد سازد.
منشا و ريشه بسياري از بيمارهاي بزرگسالي، از دوران كودكي شروع شده و ممكن است تا پايان عمر گريبانگير شخص باقي بماند.
` بسياري از اختلالات تغذيهاي در كودكان، عوارضي ايجاد مينمايد كه جبران آنها اكثرا بسيار مشكل و حتي گاه امكان ناپذير است.
` كودكان پس از رفتن به مدرسه تغذيهشان از كنترل مادر خارج ميشود و تصميمگيري در مورد تغذيه را خود به عهده ميگيرند.
` كمبود آگاهي تغذيهاي كودكان، يكي از عوامل مهم استفاده از الگوي غذايي نامناسب در آنان است.
` تبليغات گسترده برخي از رسانههاي گروهي در مورد مواد غذايي يا غذاهاي فاقد ارزش تغذيهاي، منجر به استفاده كودكان از اين مواد ميشود.
` وجود مواد غذايي آماده فراوري شده در بوفه برخي از مدارس، آنان را تشويق به استفاده از ميان وعدههاي آماده فراوري شده ميكند كه براي سلامتيشان مفيد نيست.
` كودكان معمولا در مورد تغذيه از همسن و سالان و همكلاسان خود پيروي ميكنند كه اين امر ميتواند موجب برقراري عادات غذايي نامناسب و نادرست در آنان شود.
اختلالات تغذيهاي در كودكان دبستاني معمولا در يكي از چهار بعد زير خلاصه ميشود:
1- بدخوري: اختصاص دادن برنامه غذايي عمدتا به مواد فاقد ارزش تغذيهاي و يا مواد باارزش تغذيهاي پايين
2- پرخوري: مصرف زياد مواد غذايي در هر وعده، و يا ريزه خواري
3- كم خوري: كمبود دريافت مواد مغذي مورد نياز
4- نخوردن صبحانه و يا مصرف صبحانه خيلي مختصر و ناكافي
مشكلات عمدهاي كه تغذيه غلط و نامناسب و به طور كلي اختلالات تغذيهاي در سلامت كودكان ايجاد ميكنند، عبارتند از:
چاقي، كم وزني، لاغري، كوتاه قدي، كاهش قدرت ايمني و كمبود مقاومت در برابر بيماريها، كاهش قدرت يادگيري، كم خوني، يبوست، بيحالي، خستگي، سستي و بيرغبتي به تحصيل و برخي عوارض ديگر.
حال بهتر است هر يك از چهار بعد اختلالات تغذيهاي كودكان و تاثير آنها بر سلامت را به طور جداگانه مورد بررسي قرار دهيم:
1- بدخوري: يكي از شايعترين اختلالات تغذيهاي در بين كودكان به خصوص كودكان دبستاني، بد غذايي است. بد غذايي ميتواند در وعدههاي غذايي اصلي (يعني صبحانه، ناهار و شام) و يا در ميان وعدهها باشد.
استفاده از غذاهاي آماده (Fast Foods) به عنوان غذاي اصلي و يا ميان وعدههاي آماده فراوري شده، مشكلاتي را در سلامت كودكان بر جاي ميگذارد.
در تهيه غذاهاي آماده و يا ميان وعدههاي آماده فراوري شده، معمولا مقدار زيادي روغن به خصوص روغنهاي جامد كه قيمت ارزانتري دارند و حمل و نقل و نگهداري آنها آسانتر است، استفاده ميشود. همچنين اكثرا مقدار نمك اضافه شده به اين غذاها يا مواد خوراكي زياد و خيلي بيش از مقدار توصيه شده توسط مجامع علمي بينالمللي است.
برخي از ميان وعدههاي آماده فراوري شده، مانند انواع نوشابههاي گازدار، پودر شربتهاي آماده، آبميوههاي آماده و امثال آن نيز حاوي مقدار زيادي شكر هستند. اين سه ماده يعني روغن، نمك و شكر چنانچه به طور نامناسب و به مقدار زياد يا مكرر مورد استفاده قرار گيرند، بسيار مضر و براي سلامت انسان خطرناك خواهند بود.
2- پرخوري: بسياري از كودكان، عادت به پرخوري و مصرف زياد غذا دارند. اين افراد، سرسفره بشقاب خود را از غذا پر ميكنند و يا به دفعات غذا در بشقاب خود ميكشند. همچنين در فواصل بين وعدههاي اصلي غذايي نيز مقدار زيادي ميان وعده، به خصوص ميان وعدههاي فاقد ارزش تغذيهاي ميل ميكنند.
3- كمخوري: برخي از كودكان به علت كم اشتهايي ناشي از اختلالات جسمي و يا استرسهاي ناشي از رفتن به مدرسه، امتحان، ترس از عدم موفقيت تحصيلي و يا عوارض عصبي ناشي از مسائل خانوادگي، قادر به مصرف مقدار كافي و لازم غذا و ميان وعده نيستند. اين كودكان به علت كمخوري نميتوانند نيازهاي تغذيهاي خود را تامين كنند و دچار اختلالات و عوارض ناشي از كمبودهاي تغذيهاي خواهند شد.
4- نخوردن صبحانه: نخوردن صبحانه و يا استفاده از صبحانه مختصر و ناكافي يكي از عادات شايع در بين كودكان دبستاني است. اين عادت نامناسب گاه تا سنين بالاتر يعني دوران نوجواني، جواني و حتي سالمندي نيز ادامه خواهد داشت. برخي از افراد تصور ميكنند كه نخوردن صبحانه، يعني حذف مهمترين و مفيدترين وعده غذايي، يك امر عادي و بيضرر است و انسان ميتواند به هر دليلي اين وعده مهم را از برنامه غذايي خود حذف كند. اين تصور به هيچوجه صحيح نيست. وعده صبحانه به دلايل زير براي همه افراد، به خصوص كودكان، اهميت فراوان و حياتي دارد.
` عادت غلط نخوردن صبحانه متاسفانه در كودكان دبستاني گستردگي زيادي دارد و جمعيت قابل توجهي را در برميگيرد.
` صبح پس از برخاستن از خواب، چون سلولهاي بدن براي مدتي نسبتا طولاني از مواد غذايي محروم بودهاند، لذا نياز زيادي به دريافت مواد مغذي حاصل از صبحانه دارند.
` نظر به اينكه كودكان پس از برخاستن از خواب، روز پر تحرك و فعالي را از نظر جسمي و فكري در پيش دارند، لذا نيازشان به صبحانه بسيار زياد است.
` به علت نخوردن صبحانه، ميزان قندخون كاهش مييابد و احتمال بروز عوارض عصبي از قبيل بيحوصلگي، پرخاشگري، عصبانيت، خستگي و كوفتگي، افسردگي و حتي سرگيجه و سردرد در كودكان زياد خواهد بود.
` كاهش قدرت يادگيري و تمركز و در نتيجه افت تحصيلي به علت كاهش قندخون از عوارض شايع نخوردن صبحانه است.
` به علت آنكه معده كودكان كوچك است و نميتوانند مقدار زيادي غذا در يك وعده مصرف كنند، بنابراين مواد مغذي مورد نياز آنها در دو وعده اصلي غذايي ديگر (ناهار و شام) تامين نميشود.
` كمبود تحرك و بازي و جست و خيز از ديگر عوارض نخوردن صبحانه است كه اين امر موجب اختلال در رشد و بروز رخوت و سستي در كودك ميشود.
` نخوردن صبحانه، موجب روي آوردن كودك به ميان وعدههاي آماده فراوري شده ميگردد.
` به علت استفاده از ميان وعدههاي آماده كه اكثرا چرب يا شيرين هستند، كودك اشتهاي لازم براي صرف غذاي كافي در وعده ناهار را ندارد. به اين ترتيب، اين عادت نامناسب كه متاسفانه شيوع زيادي نيز در بين كودكان دبستاني دارد، ميتواند لطمات و زيانهاي بسياري براي اين گروه سني حساس در پي داشته باشد.
حال بپردازيم به اختلالاتي كه به علت بدخوري يا پرخوري در كودكان بروز مينمايد. يكي از مهمترين عوارض بدخوري يا پرخوري در كودكان دبستاني، چاقي است.
چاقي در كودكان
` به مسأله چاقي در كودكان، به عنوان يك مشكل ويژه بنگريم و در پي درمان جدي آن باشيم.
` چاقي در دوران كودكي، ريشه و منشا بسياري از بيماريها در دوران بزرگسالي است.
` چاقي در دوران كودكي ميتواند منشا ديابت بزرگسالي باشد.
نتايج تحقيقات در كشورمان، شيوع رو به افزايش چاقي را در بين كودكان نشان ميدهد. به اين ترتيب كه 10 درصد كودكان 6 ساله و 17 درصد جوانان 15 ساله در كشورمان مبتلا به چاقي مزمن هستند.
اسفبارتر آنكه طي 20 سال گذشته تعداد كودكان مبتلا به چاقي در ايران 3 برابر شده است.
همچنين، امروزه شاهد برخي ديگر از عوارض ناشي از بدخوري، مانند افزايش فشار خون و چربيهاي نامطلوب خون در بين كودكان هستيم. دلايل تغذيهاي مشكل چاقي در بين كودكان، به شرح زير است:
به علت پديده گذار تغذيهاي (Nutrition Transition)، تغييراتي به شرح زير در تغذيه افراد و به خصوص كودكان و نوجوانان رخ داده است:
` استفاده گسترده از غذاهاي فراوري شده
` افزايش مصرف مواد پر كالري (مانند غذاهاي چرب، سرخ كرده و شيرين)
` اختصاص برنامه غذايي به مواد بدون باقيمانده (مواد فاقد فيبر غذايي)
كاهش يا عدم مصرف فيبر غذايي (مانند: انواع سبزيهاي تازه، سالاد، ميوهها با پوست، حبوبات و غلات سبوسدار در برنامه غذايي روزانه)
` كمبود مصرف لبنيات
` افزايش مصرف مواد گوشتي از قبيل گوشت قرمز، سوسيس و كالباس
` كمبود تحرك و فعاليت جسمي كافي و استفاده از اتومبيل جهت رفت و آمد.
چاقي اختلالات زيادي براي كودكان ايجاد ميكند كه از جمله اين اختلالات، ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
` از نقطه نظر ظاهري، به زيبايي و جذابيت آنان لطمه ميزند.
` از نظر رواني، كودكان را تحت فشار روحي قرار ميدهد، زيرا آنان تصور ميكنند مورد قبول و جذاب نيستند.
` احتمال زمين خوردن، پيچ خوردن پا و ضربههاي حاصله را در آنان افزايش ميدهد.
` تپش قلب، تنگي نفس و خستگي زودرس به هنگام بازي و تحرك جسمي در كودكان چاق، از عوامل فشار روحي و عصبانيت يا احساس خجالت نزد دوستان و همكلاسان آنها است.
علاوه بر اختلالات ذكر شده ناشي از چاقي، مشكلات جدي و پيچيده آن، كه در دوران جواني و بزرگسالي گريبانگير شخص ميشود، نيز اهميت چاقي، مبارزه، درمان و پيشگيري از آن را در دوران كودكي هر چه بيشتر شفاف ميسازد.
در شماره بعد، در مورد لاغري، كم وزني و كوتاه قدي در كودكان صحبت خواهيم كرد.
منبع: دنیای تغذیه ش ۸۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر