قرن 21، قرن پراسترسي است و حتما براي شما پيش آمده كه پس از پشت سر گذاشتن يك موقعيت استرسزا در يخچال را باز كرده و يك خوراكي شيرين و پركالري نوش جان كرده باشيد. اين غذا كه اعصاب شما را راحت ميكند، پر از كالري و سرشار از قند و چربي است و به نظر ميرسد بهترين راهحل براي همه مشكلات دنيا و متاسفانه بهترين روش براي ايجاد چاقي و اضافه وزن باشد.
اين خوردن عاطفي واكنشي آني به استرس براي آرام كردن شماست كه هيچ زحمتي نداشته، بلافاصله تاثير ميگذارد و معمولا پوششي است براي مشكلات زمينهاي. اينگونه خوردن يك مشكل پيچيده است كه بسياري افراد از دوران كودكي با اين الگو بزرگ شدهاند و با آن درگيرند؛ ولي به هر حال قابل كنترل است و بهتر است بدون خوردن غذاهاي پر از قند و چربي و چاقكننده، به جنگ مشكلات زندگي برويد.
پژوهشها نشان داده كه آنچه فرد را واميدارد اين عادت ناپسند را بارها و بارها تكرار كند، رفع احساس گرسنگي نيست، بلكه پاسخ به يك حس و نياز به خوردن است كه در اصطلاح آن را «خوردن احساسي» مينامند. متاسفانه، خوردن احساسي بخشي از فرهنگ ماست. ما براي جشن گرفتن، رفع خستگي، رفع كسالت (مثل زماني كه پاي تلويزيون نشستهايم) و براي خلاص شدن از شر مشكلات به خوردن پناه ميبريم. اين عادت نوعي اختلال خوردن به شمار ميآيد و از عوامل ثابتشده چاقي، اضافهوزن و خطرات ناشي از آن است. خوردن احساسي مثالي از اعتياد به خوردن است كه غلبه بر آن كار راحتي نيست.
حال چه بايد كرد تا در اينگونه موارد سراغ غذا خوردن نرويم؟
اين كار بايد گام به گام انجام شود و اولين گام اين است كه درك كنيم درحالي كه غذا براي سلامتي لازم است، افراط در آن مضر ميباشد. به طور كلي شخصي كه عادت به خوردن احساسي دارد، باور كرده كه اگر اينگونه غذا نخورد، از شر آن احساسات بد و افكار منفي خلاص نميشود. پس گام دوم از بين بردن اين باور غلط ميباشد. اگر شما هم عادت به خوردن احساسي داريد، به جاي اينكه در يك موقعيت استرسزا سراغ يخچال برويد، قدري قدم بزنيد، با دوست خود صحبت كنيد، يوگا يا دوچرخهسواري كنيد، احساساتتان را بنويسيد، اتاقتان را مرتب كنيد يا دوش بگيريد. ورزش اندورفين و آدرنالين را در خون آزاد كرده و احساس خوبي ايجاد ميكند و باعث ميشود كه ذهن براي دقايقي از افكار ناراحتكننده و احساسات ناخوشايند خلاص شود. ورزش ميزان ترشح مواد منتقلكننده پيامهاي عصبي (نوروترانسميترها) را افزايش ميدهد و باعث ميشود كمتر از روي احساسات تصميم بگيريد و بتوانيد به آنچه واقعا ناراحتتان كرده پي ببريد و با آن روبهرو شويد.
سعي كنيد به جاي اينكه بدون فكر غذا بخوريد و با غذا از احساسات منفي دوري كنيد، با آنها روبهرو شويد.
در واقع، كسي كه عادت به خوردن احساسي دارد، بايد به جاي استفاده از خوردن به عنوان راهي براي مبارزه با افكار منفي، روش درست برخورد با يك موقعيت استرسزا را ياد بگيرد. اين كار به آموزش نياز دارد و اگر ميبينيد كه خودتان نميتوانيد از پس اين كار برآييد، به يك مشاور و رفتار درمانگر مراجعه كنيد.
كساني كه از روي احساس و براي فرار از استرس، احساس ترس، اندوه يا نگراني به خوردن روي ميآورند، در طولانيمدت دچار عوارضي ميشوند كه سادهترين آنها چاقي است و به دنبال آن كلسترول خون و ريسك ابتلا به بيماريهاي قلبي – عروقي نيز افزايش مييابد. يافتن راهحلهاي علمي و جديد براي برخورد با موقعيتهاي استرسزا ميتواند از خوردن احساسي جلوگيري كند. زماني كه بتوانيد اين عادت ناسالم را ترك كنيد، از زندگي لذت بسياري خواهيد برد.
منبع: دنیای تغذیه ش 86
اين خوردن عاطفي واكنشي آني به استرس براي آرام كردن شماست كه هيچ زحمتي نداشته، بلافاصله تاثير ميگذارد و معمولا پوششي است براي مشكلات زمينهاي. اينگونه خوردن يك مشكل پيچيده است كه بسياري افراد از دوران كودكي با اين الگو بزرگ شدهاند و با آن درگيرند؛ ولي به هر حال قابل كنترل است و بهتر است بدون خوردن غذاهاي پر از قند و چربي و چاقكننده، به جنگ مشكلات زندگي برويد.
پژوهشها نشان داده كه آنچه فرد را واميدارد اين عادت ناپسند را بارها و بارها تكرار كند، رفع احساس گرسنگي نيست، بلكه پاسخ به يك حس و نياز به خوردن است كه در اصطلاح آن را «خوردن احساسي» مينامند. متاسفانه، خوردن احساسي بخشي از فرهنگ ماست. ما براي جشن گرفتن، رفع خستگي، رفع كسالت (مثل زماني كه پاي تلويزيون نشستهايم) و براي خلاص شدن از شر مشكلات به خوردن پناه ميبريم. اين عادت نوعي اختلال خوردن به شمار ميآيد و از عوامل ثابتشده چاقي، اضافهوزن و خطرات ناشي از آن است. خوردن احساسي مثالي از اعتياد به خوردن است كه غلبه بر آن كار راحتي نيست.
حال چه بايد كرد تا در اينگونه موارد سراغ غذا خوردن نرويم؟
اين كار بايد گام به گام انجام شود و اولين گام اين است كه درك كنيم درحالي كه غذا براي سلامتي لازم است، افراط در آن مضر ميباشد. به طور كلي شخصي كه عادت به خوردن احساسي دارد، باور كرده كه اگر اينگونه غذا نخورد، از شر آن احساسات بد و افكار منفي خلاص نميشود. پس گام دوم از بين بردن اين باور غلط ميباشد. اگر شما هم عادت به خوردن احساسي داريد، به جاي اينكه در يك موقعيت استرسزا سراغ يخچال برويد، قدري قدم بزنيد، با دوست خود صحبت كنيد، يوگا يا دوچرخهسواري كنيد، احساساتتان را بنويسيد، اتاقتان را مرتب كنيد يا دوش بگيريد. ورزش اندورفين و آدرنالين را در خون آزاد كرده و احساس خوبي ايجاد ميكند و باعث ميشود كه ذهن براي دقايقي از افكار ناراحتكننده و احساسات ناخوشايند خلاص شود. ورزش ميزان ترشح مواد منتقلكننده پيامهاي عصبي (نوروترانسميترها) را افزايش ميدهد و باعث ميشود كمتر از روي احساسات تصميم بگيريد و بتوانيد به آنچه واقعا ناراحتتان كرده پي ببريد و با آن روبهرو شويد.
سعي كنيد به جاي اينكه بدون فكر غذا بخوريد و با غذا از احساسات منفي دوري كنيد، با آنها روبهرو شويد.
در واقع، كسي كه عادت به خوردن احساسي دارد، بايد به جاي استفاده از خوردن به عنوان راهي براي مبارزه با افكار منفي، روش درست برخورد با يك موقعيت استرسزا را ياد بگيرد. اين كار به آموزش نياز دارد و اگر ميبينيد كه خودتان نميتوانيد از پس اين كار برآييد، به يك مشاور و رفتار درمانگر مراجعه كنيد.
كساني كه از روي احساس و براي فرار از استرس، احساس ترس، اندوه يا نگراني به خوردن روي ميآورند، در طولانيمدت دچار عوارضي ميشوند كه سادهترين آنها چاقي است و به دنبال آن كلسترول خون و ريسك ابتلا به بيماريهاي قلبي – عروقي نيز افزايش مييابد. يافتن راهحلهاي علمي و جديد براي برخورد با موقعيتهاي استرسزا ميتواند از خوردن احساسي جلوگيري كند. زماني كه بتوانيد اين عادت ناسالم را ترك كنيد، از زندگي لذت بسياري خواهيد برد.
منبع: دنیای تغذیه ش 86
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر