نوشته : بهناز عباسيمقدم كارشناس ارشد تغذيه
براي اغلب ما اين اتفاق افتاده است كه نسبت به تفسير نتايج آزمايش خون خود يا نزديكانمان حساس شده باشيم، البته اغلب نتايج آزمايشات خون همراه با مقادير مرجع و رفرانس هستند كه كار را بسيار راحت نموده است. با وجود اين، در بعضي موارد، علامتهاي اختصاري و يا در برخي موارد اطلاعات مختصر ما در مورد نقش بعضي مواد شيميايي در بدن، ممكن است ما را گيج كنند كه البته همين اتفاق ما را به دانستن سريعتر نتيجه آزمايش حساستر ميكند.
در اغلب موارد، به دنبال بروز مشكل يا بيماري مكلف به انجام تست خون ميشويم، اما در موارد بسياري هم تغييراتي در اجزاء خوني ما رخ ميدهد كه بدون انجام آزمايش هيچ موقع متوجه آن نميشويم و اين تغييرات در درازمدت بر روي سلامتي ما اثر سوء خود را نشان ميدهند.
امروزه، نتايج آزمايشات خون در قسمتهاي هماتولوژي، بيوشيمي، ايمونولوژي و ارزيابي هورمونها به تفكيك ارائه ميشوند. ميتوان گفت بيشترين تأثير تغذيه در قسمت بيوشيمي خون قابل مشاهده است، چون مواردي نظير قند خون، چربي خون، اوره و... در اين بخش اندازهگيري ميشوند.
در اين مقاله سعي شده است اطلاعات مختصري راجع به اجزاء تفكيك شده در قسمت بيوشيمي خون آورده شود. اين توضيحات فقط به عنوان يك راهنماي اوليه ارائه ميشوند تا شما با مكانيسم عمل مواد شيميايي حمل شده در خون بيشتر آشنا شويد. هرگونه تفسير دقيق نياز به تداخل و دقت پزشك مورد نظر دارد و خارج از حوصله اين بحث است.
گلوكز يا قند خون
(Fasting blood sugar = FBS):
اين ماده، منبع اصلي تأمين انرژي در تمام موجودات زنده است. براي اندازهگيري قند خون فرد حتما بايد ناشتا باشد، به همين دليل واژه Fasting به كار ميرود، يعني بعد از مدت كوتاهي گرسنگي قند خون اندازهگيري شده است. اين مدت حدود 10 تا 12 ساعت ميباشد. اگر سطح قند خون فردي بعد از 12 ساعت ناشتا بيشتر از 105 ميليگرم در دسيليتر باشد، نشان دهنده استعداد ابتلاء وي به ديابت در طي ده سال آينده است. ميزان نرمال قند خون بين حداقل 70- 65 و حداكثر 110- 100در محدوده بالا ميباشد، البته افزايش خفيف قند خون ممكن است در اثر دريافت اخير فرد باشد، اما اگر در آزمايشات مكرر ميزان آن تغييري نكرد، فرد نياز به توصيههاي رژيمي براي پيشگيري از ابتلا به ديابت در آينده دارد.
كلسترول (Chol):
ماده چرب زرد رنگي است كه در خون جريان دارد و افزايش سطح آن با افزايش ريسك بيماريهاي قلبي رابطه مستقيم دارد. وجود كلسترول براي بدن حياتي است، زيرا اعمال مهمي در بدن انجام ميدهد، مثلا براي عملكرد فيبرهاي عصبي، تشكيل نمكهاي صفراوي، حفظ ساختمان غشاء سلولها و به عنوان پيشساز هورمونهاي جنسي در بدن كاربرد دارد. ميزان بالاي آن در آزمايش نشان دهنده افزايش مصرف قند و كربوهيدرات و چربي در رژيم است و سطوح پايين آن نشان دهنده چربي كم در رژيم، سوء تغذيه و ... ميباشد. تقريبا 40 درصد كلسترول از منابع غذايي تأمين ميگردد (بقيه توسط خود بدن ساخته ميشود)، بنابراين با رژيم كم كلسترول ميتوان آن را به راحتي تنظيم نمود.
بيشتر منشا كلسترول رژيم، چربيهاي اشباع موجود در محصولات گوشتي حيواني و فرآوردههاي لبني پرچرب هستند. كلسترول خود شامل دو نوع HDL و LDL است.
:LDL
LDL به نام «كلسترول بد» هم خوانده ميشود و در واقع براي بدن ضروري است، چون كلسترول ساخته شده در كبد را براي نيازهاي ساختماني سلول حمل مينمايد، اما مقادير اضافي آن در ديواره رگها و بافتها رسوب ميكند. توصيه پزشكان كاهش سطح LDL به كمتر از 130 ميليگرم در دسيليتر است كه البته در افرادي كه دچار بيماريهاي قلبي هستند، بهتر است حتي به كمتر از 100 ميليگرم در دسيليتر هم برسد.
HDL:
HDL به كلسترول خوب معروف است، زيرا وظيفه آن برداشت كلسترول اضافي از ديواره رگها و انتقال آن به كبد براي دفع كلسترول ميباشد. ميزان كم HDL در آزمايش، نشان دهنده دريافت رژيم غني از كربوهيدرات تصفيه شده است. ميزان HDL حدود 20 درصد كل كلسترول است. در بعضي آزمايشات نسبت نيز آورده ميشود كه بهتر است كمتر از 5 باشد. مناسبترين ميزان آن در مردان بزرگسال بيشتر از 40 و در زنان بزرگسال بيشتر از 50 است. هر چقدر اين مقادير بيشتر باشند، از نظر سلامتي مناسبتر است. در واقع نسبت ارزش تشخيصي زيادي دارد و بهتر است اين نسبت كمتر از 3 باشد. در افرادي كه در آنها اين نسبت بين 6- 3 قرار دارد، جزو گروه ريسك متوسط هستند و اگر اين نسبت بيشتر از 6 باشد، در گروه پر خطر براي ابتلا به بيماريهاي قلبي قرار ميگيرند.
چربي خون (TG= تريگليسيريد):
تري گليسيريدها در واقع دستهاي از چربيهاي بدن هستند كه به عنوان سوخت و تأمين انرژي براي متابوليسم بدن به كار ميروند. افزايش سطح آنها در خون معمولا نشانه دريافت زياد كربوهيدرات است و كاهش آن در هيپرتيروئيدي، سوء تغذيه و سوء جذب مشاهده ميشود و در مقايسه با كلسترول، ارتباط ضعيفتري با بيماريهاي قلبي دارد. سطح آن به دريافت اخير غذايي بسيار حساس است (خوردن غذاي سبك قبل از آزمايش و حتيالامكان مصرف آن عصر روز قبل به طوري كه 12 ساعت ناشتا رعايت شود، يكي از همين دلايل است).
ميزان مناسب تري گليسيريد، معمولا زير 200- 150 بوده و در شرايط سني مختلف متفاوت است. اگر ميزان اندازهگيري شده بالاتر از 200 بود، ضمن رعايت رژيم غذايي مناسب، توصيه جدي به انجام تمرينات ورزشي منظم روزانه ميشود.
اسيد اوريك:
اسيد اوريك، محصول نهايي متابوليسم پورينها در بدن است. پورينها موادي هستند كه به طور عمده در محصولات گوشتي وجود دارند. ميزان بالاي اين ماده در رژيم پرپروتئين، نقرس و عفونت مشاهده ميشود و سطح پايين آن نشان دهنده رژيم كم پروتئين و كم موليبدنيوم (عنصر يافت شده در تركيبات حيواني) است. ميزان نرمال آن در زنان بين 7- 2ميليگرم در دسيليتر و در مردان بين 5/8- 2 ميليگرم در دسيليتر است، البته در بسياري از آزمايشات به جاي بيان اسيداوريك، از blood urea كه با B.U.N يا B.U نشان داده ميشود، استفاده ميكنند. در اين صورت مقادير نرمال متفاوت خواهند بود و بايد حدود 50- 10 ميليگرم در دسيليتر باشد.
كراتينين (Creatinine):
اين ماده نيز محصول شكست پروتئين است و سطح آن انعكاسي از توده ماهيچهاي بدن ميباشد. سطوح پايين كراتينين در اثر دريافت ناكافي پروتئين، بيماري كبدي و حاملگي مشاهده ميشود. افزايش ميزان آن نيز در مشكلات كليوي روي ميدهد. ميزان نرمال كراتينين در حدود 4/1- 7/0 است.
آلبومين (Alb):
آلبومين عمدهترين پروتئين خون است كه در كبد ساخته ميشود و در واقع مثل آنتياكسيدانها عمل ميكند و بافتها و سلولها را از آسيب راديكالهاي آزاد محافظت مينمايد. آلبومين به محصولات دفعي، سموم و داروهاي مضر كه ممكن است به بدن آسيب بزنند متصل و موجب دفع آنها ميشود. همچنين بافر عمده بدن است و تعادل اسمزي را حفظ ميكند، زيرا باعث كنترل ميزان آب بدن ميشود. علاوه بر آن، آلبومين باعث انتقال بسياري از ويتامينها، مواد معدني و هورمونها در خون ميشود. هر چقدر ميزان آن بيشتر باشد، بهتر است. بيشترين مقدار مورد انتظار آلبومين حدود 5/5 ميباشد.
ترانس آمينازها (SGPT , SGOT):
اين آنزيمها كه به ترتيب آسپارتات ترانسفراز (AST) و آلانين ترانسفراز (ALT) نيز خوانده ميشوند، در ابتدا در كبد شناسايي شدند و به همين دليل به آنزيمهاي كبدي معروفند. بعضي از داروها، بيماريهاي كبدي، هپاتيت و بيماريهاي مجاري صفراوي منجر به افزايش اين آنزيمها در خون ميشوند، البته مقادير كم آنها ممكن است به دليل كمبود ويتامين B6 باشد. ميزان مناسب آنها در محدوده وسيع 40‑5 قرار دارد.
آهن (IRON):
بدن براي ساخت هموگلوبين و انتقال اكسيژن به ماهيچهها (ميوگلوبين) نياز به عنصر آهن دارد. اگر آهن بدن پايين باشد، تمام سلولهاي بدن به خصوص سلولهاي ماهيچهاي در بزرگسالان و سلولهاي عصبي در كودكان نميتوانند عملكرد مناسب خود را انجام دهند. ميزان مناسب آهن در محدوده 155- 40 قرار دارد و اگر در آزمايش فردي مقدار آن كمتر از محدوده نرمال بود، در آزمايش بعدي نياز به تست فريتين (براي تشخيص كمخوني دقيقتر است) ميباشد.
پروتئين كل (total pro):
پروتئين كل كه ميزان كل پروتئين را در خون نشان ميدهد، مقادير كم يا زياد آن نشان از بيماري خاصي ندارد، اما بيانگر اين ميباشد كه براي يافتن علت آن به آزمايشات تكميلي دقيقتري نياز است.
لازم به ذكر ميباشد كه در بررسي هماتولوژي خون، مقادير هموگلوبين و هماتوكريت، بيشترين ارتباط را با تغذيه دارند. در واقع هموگلوبين مهمترين ناقل اكسيژن در بدن است و از دو قسمت گلوبين (بخش پروتئيني) و هِم (بخش حاوي آهن) تشكيل شده است. مقادير نرمال آن مابين 16- 12 ميباشد كه البته كاهش مقدار آن نشان دهنده كمخوني و يا رژيم فقير و سوءتغذيه است. هماتوكريت هم نشان دهنده درصد گلبولهاي قرمز خون در كل حجم خون ميباشد. ميزان مناسب آن بين 47- 36 درصد بوده و كاهش آن شاخص مهمي در ارزيابي كمخوني است.
MCV هم كه در بررسي هماتولوژي اندازهگيري ميشود، نشان دهنده سايز و حجم گلبولهاي قرمز است كه در تشخيص نوع كمخوني مهم ميباشد. معمولا در كمخوني فقر آهن قطر گلبول قرمز كم ميشود و در كمخوني ناشي از كمبود ويتامين B12 و يا فولات، قطر گلبول قرمز بيشتر از ميزان طبيعي است.
منبع: دنیای تغذیه ش 96
در اغلب موارد، به دنبال بروز مشكل يا بيماري مكلف به انجام تست خون ميشويم، اما در موارد بسياري هم تغييراتي در اجزاء خوني ما رخ ميدهد كه بدون انجام آزمايش هيچ موقع متوجه آن نميشويم و اين تغييرات در درازمدت بر روي سلامتي ما اثر سوء خود را نشان ميدهند.
امروزه، نتايج آزمايشات خون در قسمتهاي هماتولوژي، بيوشيمي، ايمونولوژي و ارزيابي هورمونها به تفكيك ارائه ميشوند. ميتوان گفت بيشترين تأثير تغذيه در قسمت بيوشيمي خون قابل مشاهده است، چون مواردي نظير قند خون، چربي خون، اوره و... در اين بخش اندازهگيري ميشوند.
در اين مقاله سعي شده است اطلاعات مختصري راجع به اجزاء تفكيك شده در قسمت بيوشيمي خون آورده شود. اين توضيحات فقط به عنوان يك راهنماي اوليه ارائه ميشوند تا شما با مكانيسم عمل مواد شيميايي حمل شده در خون بيشتر آشنا شويد. هرگونه تفسير دقيق نياز به تداخل و دقت پزشك مورد نظر دارد و خارج از حوصله اين بحث است.
گلوكز يا قند خون
(Fasting blood sugar = FBS):
اين ماده، منبع اصلي تأمين انرژي در تمام موجودات زنده است. براي اندازهگيري قند خون فرد حتما بايد ناشتا باشد، به همين دليل واژه Fasting به كار ميرود، يعني بعد از مدت كوتاهي گرسنگي قند خون اندازهگيري شده است. اين مدت حدود 10 تا 12 ساعت ميباشد. اگر سطح قند خون فردي بعد از 12 ساعت ناشتا بيشتر از 105 ميليگرم در دسيليتر باشد، نشان دهنده استعداد ابتلاء وي به ديابت در طي ده سال آينده است. ميزان نرمال قند خون بين حداقل 70- 65 و حداكثر 110- 100در محدوده بالا ميباشد، البته افزايش خفيف قند خون ممكن است در اثر دريافت اخير فرد باشد، اما اگر در آزمايشات مكرر ميزان آن تغييري نكرد، فرد نياز به توصيههاي رژيمي براي پيشگيري از ابتلا به ديابت در آينده دارد.
كلسترول (Chol):
ماده چرب زرد رنگي است كه در خون جريان دارد و افزايش سطح آن با افزايش ريسك بيماريهاي قلبي رابطه مستقيم دارد. وجود كلسترول براي بدن حياتي است، زيرا اعمال مهمي در بدن انجام ميدهد، مثلا براي عملكرد فيبرهاي عصبي، تشكيل نمكهاي صفراوي، حفظ ساختمان غشاء سلولها و به عنوان پيشساز هورمونهاي جنسي در بدن كاربرد دارد. ميزان بالاي آن در آزمايش نشان دهنده افزايش مصرف قند و كربوهيدرات و چربي در رژيم است و سطوح پايين آن نشان دهنده چربي كم در رژيم، سوء تغذيه و ... ميباشد. تقريبا 40 درصد كلسترول از منابع غذايي تأمين ميگردد (بقيه توسط خود بدن ساخته ميشود)، بنابراين با رژيم كم كلسترول ميتوان آن را به راحتي تنظيم نمود.
بيشتر منشا كلسترول رژيم، چربيهاي اشباع موجود در محصولات گوشتي حيواني و فرآوردههاي لبني پرچرب هستند. كلسترول خود شامل دو نوع HDL و LDL است.
:LDL
LDL به نام «كلسترول بد» هم خوانده ميشود و در واقع براي بدن ضروري است، چون كلسترول ساخته شده در كبد را براي نيازهاي ساختماني سلول حمل مينمايد، اما مقادير اضافي آن در ديواره رگها و بافتها رسوب ميكند. توصيه پزشكان كاهش سطح LDL به كمتر از 130 ميليگرم در دسيليتر است كه البته در افرادي كه دچار بيماريهاي قلبي هستند، بهتر است حتي به كمتر از 100 ميليگرم در دسيليتر هم برسد.
HDL:
HDL به كلسترول خوب معروف است، زيرا وظيفه آن برداشت كلسترول اضافي از ديواره رگها و انتقال آن به كبد براي دفع كلسترول ميباشد. ميزان كم HDL در آزمايش، نشان دهنده دريافت رژيم غني از كربوهيدرات تصفيه شده است. ميزان HDL حدود 20 درصد كل كلسترول است. در بعضي آزمايشات نسبت نيز آورده ميشود كه بهتر است كمتر از 5 باشد. مناسبترين ميزان آن در مردان بزرگسال بيشتر از 40 و در زنان بزرگسال بيشتر از 50 است. هر چقدر اين مقادير بيشتر باشند، از نظر سلامتي مناسبتر است. در واقع نسبت ارزش تشخيصي زيادي دارد و بهتر است اين نسبت كمتر از 3 باشد. در افرادي كه در آنها اين نسبت بين 6- 3 قرار دارد، جزو گروه ريسك متوسط هستند و اگر اين نسبت بيشتر از 6 باشد، در گروه پر خطر براي ابتلا به بيماريهاي قلبي قرار ميگيرند.
چربي خون (TG= تريگليسيريد):
تري گليسيريدها در واقع دستهاي از چربيهاي بدن هستند كه به عنوان سوخت و تأمين انرژي براي متابوليسم بدن به كار ميروند. افزايش سطح آنها در خون معمولا نشانه دريافت زياد كربوهيدرات است و كاهش آن در هيپرتيروئيدي، سوء تغذيه و سوء جذب مشاهده ميشود و در مقايسه با كلسترول، ارتباط ضعيفتري با بيماريهاي قلبي دارد. سطح آن به دريافت اخير غذايي بسيار حساس است (خوردن غذاي سبك قبل از آزمايش و حتيالامكان مصرف آن عصر روز قبل به طوري كه 12 ساعت ناشتا رعايت شود، يكي از همين دلايل است).
ميزان مناسب تري گليسيريد، معمولا زير 200- 150 بوده و در شرايط سني مختلف متفاوت است. اگر ميزان اندازهگيري شده بالاتر از 200 بود، ضمن رعايت رژيم غذايي مناسب، توصيه جدي به انجام تمرينات ورزشي منظم روزانه ميشود.
اسيد اوريك:
اسيد اوريك، محصول نهايي متابوليسم پورينها در بدن است. پورينها موادي هستند كه به طور عمده در محصولات گوشتي وجود دارند. ميزان بالاي اين ماده در رژيم پرپروتئين، نقرس و عفونت مشاهده ميشود و سطح پايين آن نشان دهنده رژيم كم پروتئين و كم موليبدنيوم (عنصر يافت شده در تركيبات حيواني) است. ميزان نرمال آن در زنان بين 7- 2ميليگرم در دسيليتر و در مردان بين 5/8- 2 ميليگرم در دسيليتر است، البته در بسياري از آزمايشات به جاي بيان اسيداوريك، از blood urea كه با B.U.N يا B.U نشان داده ميشود، استفاده ميكنند. در اين صورت مقادير نرمال متفاوت خواهند بود و بايد حدود 50- 10 ميليگرم در دسيليتر باشد.
كراتينين (Creatinine):
اين ماده نيز محصول شكست پروتئين است و سطح آن انعكاسي از توده ماهيچهاي بدن ميباشد. سطوح پايين كراتينين در اثر دريافت ناكافي پروتئين، بيماري كبدي و حاملگي مشاهده ميشود. افزايش ميزان آن نيز در مشكلات كليوي روي ميدهد. ميزان نرمال كراتينين در حدود 4/1- 7/0 است.
آلبومين (Alb):
آلبومين عمدهترين پروتئين خون است كه در كبد ساخته ميشود و در واقع مثل آنتياكسيدانها عمل ميكند و بافتها و سلولها را از آسيب راديكالهاي آزاد محافظت مينمايد. آلبومين به محصولات دفعي، سموم و داروهاي مضر كه ممكن است به بدن آسيب بزنند متصل و موجب دفع آنها ميشود. همچنين بافر عمده بدن است و تعادل اسمزي را حفظ ميكند، زيرا باعث كنترل ميزان آب بدن ميشود. علاوه بر آن، آلبومين باعث انتقال بسياري از ويتامينها، مواد معدني و هورمونها در خون ميشود. هر چقدر ميزان آن بيشتر باشد، بهتر است. بيشترين مقدار مورد انتظار آلبومين حدود 5/5 ميباشد.
ترانس آمينازها (SGPT , SGOT):
اين آنزيمها كه به ترتيب آسپارتات ترانسفراز (AST) و آلانين ترانسفراز (ALT) نيز خوانده ميشوند، در ابتدا در كبد شناسايي شدند و به همين دليل به آنزيمهاي كبدي معروفند. بعضي از داروها، بيماريهاي كبدي، هپاتيت و بيماريهاي مجاري صفراوي منجر به افزايش اين آنزيمها در خون ميشوند، البته مقادير كم آنها ممكن است به دليل كمبود ويتامين B6 باشد. ميزان مناسب آنها در محدوده وسيع 40‑5 قرار دارد.
آهن (IRON):
بدن براي ساخت هموگلوبين و انتقال اكسيژن به ماهيچهها (ميوگلوبين) نياز به عنصر آهن دارد. اگر آهن بدن پايين باشد، تمام سلولهاي بدن به خصوص سلولهاي ماهيچهاي در بزرگسالان و سلولهاي عصبي در كودكان نميتوانند عملكرد مناسب خود را انجام دهند. ميزان مناسب آهن در محدوده 155- 40 قرار دارد و اگر در آزمايش فردي مقدار آن كمتر از محدوده نرمال بود، در آزمايش بعدي نياز به تست فريتين (براي تشخيص كمخوني دقيقتر است) ميباشد.
پروتئين كل (total pro):
پروتئين كل كه ميزان كل پروتئين را در خون نشان ميدهد، مقادير كم يا زياد آن نشان از بيماري خاصي ندارد، اما بيانگر اين ميباشد كه براي يافتن علت آن به آزمايشات تكميلي دقيقتري نياز است.
لازم به ذكر ميباشد كه در بررسي هماتولوژي خون، مقادير هموگلوبين و هماتوكريت، بيشترين ارتباط را با تغذيه دارند. در واقع هموگلوبين مهمترين ناقل اكسيژن در بدن است و از دو قسمت گلوبين (بخش پروتئيني) و هِم (بخش حاوي آهن) تشكيل شده است. مقادير نرمال آن مابين 16- 12 ميباشد كه البته كاهش مقدار آن نشان دهنده كمخوني و يا رژيم فقير و سوءتغذيه است. هماتوكريت هم نشان دهنده درصد گلبولهاي قرمز خون در كل حجم خون ميباشد. ميزان مناسب آن بين 47- 36 درصد بوده و كاهش آن شاخص مهمي در ارزيابي كمخوني است.
MCV هم كه در بررسي هماتولوژي اندازهگيري ميشود، نشان دهنده سايز و حجم گلبولهاي قرمز است كه در تشخيص نوع كمخوني مهم ميباشد. معمولا در كمخوني فقر آهن قطر گلبول قرمز كم ميشود و در كمخوني ناشي از كمبود ويتامين B12 و يا فولات، قطر گلبول قرمز بيشتر از ميزان طبيعي است.
منبع: دنیای تغذیه ش 96
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر