نوشته : محمد حضوری دانشجوی دکترای تغذیه
مقدمه:
در مقاله قبلی مقدماتی در مورد دلایل کاهش وزن در ورزشکاران ذکر گردید و به طور خلاصه به برخی اثرات کاهش وزن در ورزشکاران اشاره شد. در ادامه مبحث، برخی عوامل موثر بر موفقیت در کاهش وزن را مرور خواهیم نمود.
عوامل موثر بر توانایی ورزشکاران در دستیابی به وزن و ترکیب مطلوب بدن:
1- عوامل ژنتیکی:
بخش قابل توجهی از تفاوتهای فردی در میزان چربی بدن، توسط عوامل ژنتیکی تعیین میگردد. بر اساس مطالعات موجود حدود 40‑25 درصد از بافت چربی، وابسته به ژنتیک بوده و در برخی افراد و برخی شرایط محیطی خاص، این میزان ممکن است تا حدود 70 درصد افزایش یابد. تاثیر ژنتیک بر دریافت کل انرژی از کربوهیدرات و چربی حدود 20 درصد میباشد. در حالی که تاثیر عوامل فرهنگی و محیطی بر میزان دریافت این دو ترکیب به ترتیب حدود 10 و 70 درصد است.
2- تاثیر ورزش بر اشتها:
ورزش تاثیری قابل توجه در حفظ وزن بدن و پیشگیری از افزایش وزن فرد پس از یک دوره زمانی کاهش وزن دارد. البته اینکه انجام چه ورزشی و با چه شدتی میتواند بر اشتها، انرژی دریافتی، تعادل انرژی و در نهایت کاهش وزن و یا چربی بدن موثر باشد، هنوز تحت بررسی است. مطالعات محدودی به بررسی تاثیر نوع ورزش بر انرژی مصرفی و اشتها پرداخته اند. در یک بررسی تفاوتی بین دوچرخه سواری و ورزش بر روی تِرِد میل (دوی ثابت) مشاهده نگردید. البته شواهدی مبنی بر تاثیر شنا بر اشتهای ورزشکاران به دست آمده، ولی هیچ مطالعهای به مقایسه شنا با سایر ورزشها نپرداخته است. از طرف دیگر به نظر میرسد دمای محیط عامل موثری در میزان اشتهای ورزشکار و تمایل او به دریافت انرژی پس از ورزش باشد. در یک مطالعه انجام ورزش دوچرخه سواری در محیطي با دمای خُنک (20 درجه سانتیگراد) موجب افزایش بیشتری در مصرف غذای فرد پس از ورزش در مقایسه با دوچرخه سواری در دمای 32 درجه گردید.
3- تاثير ورزش بر انتخاب درشت مغذيهاي
مصرفي:
شواهدي در دست ميباشد كه نشانگر تاثير ورزش بر تمايل فرد به مصرف و انتخاب درشت مغذيها است. به گونهاي كه به نظر ميرسد ورزش موجب افزايش مصرف كربوهيدرات ميگردد و اين امر به عنوان يك عامل موثر در جايگزيني و دوبارهسازي ذخاير گليكوژن قابل قبول ميباشد. يافتههاي ديگر مطالعات موجود نيز گواه آن است كه اشتهاي فرد در مرحله پس از ورزش با روند جايگزيني و بازسازي ذخاير كربوهيدرات مرتبط است.
4- فعاليت فيزيكي و مصرف انرژي:
ميزان مصرف انرژي در طي ورزش وابسته به خصوصيات فردي (نظير وزن بدن و كارآيي فرد در انجام فعاليتهاي ويژه) و نيز نوع ورزش (نظير فركانس و توالي ورزش، طول مدت و شدت ورزش) ميباشد. افزايش وزن بدن موجب افزايش ميزان كار مورد نياز براي اجراي فعاليتهاي ورزشي توام با تحمل وزن، ميگردد، در حالي كه پس از تمرينات متوالي، با افزايش مهارت و تواناييهاي فردي در انجام فعاليت مزبور، كاهش مصرف انرژي مشاهده ميگردد. فركانس، طول مدت و شدت ورزش نيز از عوامل تعيينكننده ميزان كل انرژي مصرفي در طي فعاليت ورزشي هستند. پس از يك فعاليت ورزشي با شدت زياد و مدت طولاني، ميزان مصرف انرژي پس از ورزش ممكن است به طور چشمگيري افزايش يابد. البته اين بخش از انرژي مصرفي براي افراد غيرورزشكار بسيار جزئي در نظر گرفته ميشود. استعداد ژنتيكي نيز به دليل تاثير آن در تعيين حداكثر توان هوازي و استعداد فرد در انجام فعاليتهاي ملايم تا شديد، از اهميت خاصي برخوردار است. تداخل و برهم كنش بين عوامل ژنتيكي و عوامل تمريني شامل نوع، شدت و حجم تمرين ورزشي، بر ظرفيت اكسيده كردن چربي و ميزان از دست دادن چربي از طريق ورزش موثرند.
كل فعاليت فيزيكي شامل دو بخش است؛ تمرينات منظم ورزشكار همراه با مسابقات وي و فعاليتهاي معمول كه در ساعت غيرتمريني انجام ميشود. اگرچه فعاليتهاي جانبي و معمول با شدت كمتر انجام ميشوند، ولي نبايد از آنها چشم پوشيد، زيرا اين گروه فعاليتها از جمله عوامل مرتبط و مداخلهگر در ميزان انرژي مصرفي و تعادل انرژي ميباشند. در ورزشكاران حرفهاي ممكن است به دليل ترجيح آنها به استراحت و تفريح به جاي فعاليت بدني، ميزان فعاليتهاي فرعي كاهش نشان دهد. كاهش ميزان فعاليتهاي جانبي در افراد ميانسالي كه طبق برنامهاي منظم به تمرين ورزشي پرداختهاند نيز مشاهده گرديده، ولي در ساير گروههاي سني چنين حالتي مشاهده نشده است.
ديگر عامل موثر كه بايد در نظر گرفته شود، خصلت فصلي بودن برخي فعاليتهاي ورزشي است كه ممكن است با تعطيلاتي مانند عيد نوروز و يا فصل زمستان منطبق گردد. براساس بررسيها، در مواردي نظير تعطيلات بين دو فصل از رقابتها، افزايش وزن ورزشكاران مشاهده ميشود.
صدمات و يا آسيبهاي ورزشي نيز ممكن است به كاهش انرژي مصرفي منجر گردد و كنترل وزن را در ورزشكار تحت تاثير قرار دهد. يكي از مهمترين اهدافي كه در دوره زماني تعطيلي ليگهاي ورزشي و يا كاهش تمرينات ورزشي بايد در نظر گرفته شود، حفظ وزن بدن و پيشگيري از افزايش وزن و يا چربي در بدن ميباشد. بر اين اساس، ارزيابي ميزان انرژي مصرفي در ورزشكاران نيازمند داشتن دركي صحيح از ميزان انرژي مصرفي فرد در طول تمرين و زمان خارج از تمرين ورزشي ميباشد.
همچنين براساس برخي مطالعات، تفاوتهايي بين ميزان انرژي دريافتي در مرحله پس از ورزش و پاسخ به تمرينات ورزشي بين دو جنس وجود دارد، به گونهاي كه زنان ممكن است انرژي بيشتري دريافت كنند و يا انرژي كمتري مصرف نمايند.
5- اثر فعالیت فیزیکی بر میزان متابولیسم استراحت:
در ورزشکاران نُخبه (حرفهاي) همگام با افزایش مصرف انرژی و افزایش دریافت انرژی، افزایش میزان متابولیسم استراحت مشاهده میشود. این امر میتواند به دلیل افزایش توده بدون چربی بدن در طی ورزش و یا به دلیل تغییرات در تعادل انرژی پدید آید. شواهد نشانگر آن است که فعالیت فیزیکی با الگویی که برای کاهش وزن در اقشار معمول جامعه توصیه میگردد، تاثیر اندکی بر کاهش وزن در ورزشکاران خواهد داشت.
6- فعالیت فیزیکی و مواد مصرفی (سوبسترای) برای تامین انرژی:
شدت ورزش عامل اصلی تعیینکننده این امر است که کدام ترکیب انرژی زا توسط عضلات فعال مورد استفاده قرار میگیرد. در ورزشهایی با شدت پایین (حداکثر اکسیژن مصرفی کمتر از 50 درصد)، اسیدهای چرب آزاد پلاسمایی سوخت اصلی تامینکننده انرژی برای عضلات فعال میباشند. با افزایش شدت ورزش، وابستگی عضلات به گلوکز و گلیکوژن عضلانی بیشتر میشود. میزان توانایی فرد در مصرف کربوهیدراتها در طی ورزش نیز به میزان آمادگی فرد و تمرینات ورزشی قبلی وی بستگی دارد. ورزشکاران با تمرین قبلی مناسب، به دلیل افزایش تعداد میتوکندریها و افزایش غلظت آنزیمهای اکسیداتیو، قابلیت مصرف و اکسیداسیون مقادیر بیشتری از چربی را نسبت به افراد بدون تمرین قبلی دارند. همچنین در این افراد میزان نقل و انتقال اسیدهای چرب به درون میتوکندری ممکن است افزایش یابد و نیز با افزایش شدت تمرین، میزان کاتکولامینها (هورمونهای اپینفرین و نوراپی نفرین) در خون آنها کمتر از افراد بدون تمرین قبلی میباشد. این تطابقها به همراه موارد دیگری نظیر افزایش میزان مویرگها و افزایش تریگلیسيرید درون عضلات، موجب ارتقا و بهبود انتقال اکسیژن و افزایش توانایی مصرف چربیها به ویژه در ورزشهای با شدت کم و متوسط میگردد. البته تمرینات ورزشی موجب برخی تغییرات در راستای بهبود و ارتقای مصرف کربوهیدرات، نظیر افزایش حســاســیت به انسولین نیز میشوند. فعالیتهای هوازی بیش از فعالیتهای بیهوازی، با تطابقهای متابولیکی فوق مرتبط میباشند، ولی به تازگی یک مطالعه نشان داده است که فعالیتهای با شدت زیاد موجب افزایش مصرف چربیها در مرحله پس از ورزش میشوند. نتایج این مطالعه نشان داد در طی دوره قطع فعالیت و بازتوانی پس از فعالیتهای قدرتی، میزان اکسیداسیون چربیها افزایش مییابد. البته هنوز مطالعات بیشتری برای تایید این یافتهها و تعیین اثربخشی این نوع ورزشها در مقایسه با انواع ورزشهای هوازی که در حال حاضر در افراد مختلف جامعه به کار میروند، مورد نیاز است.
7- عوامل اجتماعی و رفتاری:
عادات غذایی در حفظ وزن مطلوب بدن موثر و مهم میباشند. محیط مراکز ورزشی به گونه ای است که ورزشکاران را به شیوههای سفارش غذا همانند آنچه در کافه تریا و یا بوفهها به کار میرود، عادت داده و این شیوههای غذا خوردن به ویژه اگر غذا غنی از چربی باشد، فرد را مستعد افزایش وزن و ذخایر چربی خواهد نمود. فشار و تنش ایجاد شده در طی دوران پیروی از برنامههای غذایی خاص برای دستیابی به وزن و درصد خاصی از چربی در بدن، موجب سرپیچی فرد از رژیم طراحی و تعیین شده میگردد. از طرف دیگر تمایل فرد برای کاهش وزن و چربی بدن، او را مستعد مبتلا شدن به اختلالات خوردن خواهد نمود. بررسیها نشانگر آن است که در گروه سنی نوجوانان و جوانان به دلیل تمایل آنها به کاهش چربی بدن و داشتن اندامی لاغر، همراه با تمایل آنان به مصرف غذاهای آماده و پرچرب، این گروه سنی را مستعدترین گروه در ابتلای به اختلالات خوردن مینماید.
8- رشد و تغییرات در طی بلوغ:
محدودیت انرژی دریافتی برای کنترل وزن و سطوح چربی ممکن است به تاخیر رشد منجر شده و به بروز کوتاهی قد در ورزشکاران جوان بینجامد. تغییرات توام با بلوغ در دختران ممکن است بر توانایی آنان در دستیابی به حداکثر لاغری و مشخصات فیزیکی آنان برای انجام ورزش مورد نظر تاثیر بگذارد.
9- تمرینات سبک قبل از مسابقه اصلی:
تمرینات سبک که اغلب قبل از مسابقات که از یک سو با هدف بازسازی ذخایر انرژی و تسهیل بازتوانی ورزشکاران و از دیگر سو برای استراحت دادن به عضلات و پرهیز از آسیب دیدگیهای عضلانی در دوره زمانی نزدیک به مسابقات در نظر گرفته میشود، با کاهش مصرف انرژی توام بوده و این کاهش شدت تمرینات میتواند به افزایش بافت چربی و کاهش توده بدون چربی در بدن منجر گردد.
در برخی موارد گزارشهایی مبنی بر افزایش وزن در طی این دوره زمانی در گروههای مختلف ورزشکاران ارایه گردیده است.
البته نتایج برخی دیگر از تحقیقات که به بررسی اثرات متابولیک و فیزیولوژیک این نوع تمرینات پرداخته اند، ثبات نسبی وزن ورزشکار را در این دوره گزارش کردهاند. ولی این محققین تنها شاخص وزن را بررسی نموده و نسبت به سنجش ترکیب بدن اقدام ننمودهاند. بررسیها نشان میدهد که در طی دوره زمانی کوتاه کاهش شدت فعالیت ورزشی که قبل از آغاز رقابتها در نظر گرفته میشود، هیچ مکانیسم یا راهکار جبرانی برای کاهش دریافت انرژی در ورزشکاران فعال نشده و به همین دلیل دریافت انرژی در همان سطح قبلی که برای انجام فعالیت ورزشی سنگین تعریف شده است، ادامه خواهد یافت. این ناتوانی در جبران انرژی دریافتی پس از کاهش مصرف انرژی در طی این دوره تمرینی، ممکن است در مواردی که ورزشکاران باید برای برگزاری مسابقه مسافرت طولانی را سپری نمایند، پیچیده تر و تشدید شود.
زیرا در طی مسافرت علاوه بر کاهش شدید فعالیت فیزیکی، بر دریافت غذایی ورزشکاران نیز کنترل کافی وجود نخواهد داشت. به عنوان مثال در دوره برگزاری رقابتهای مقدماتی بین المللی، از حدود یک هفته قبل از روز مسابقه، تیمها برای آشنایی با محیط و شرایط محل برگزاری، به کشور میزبان مراجعه مینمایند که طی این دوره زمانی نمی توان انتظار داشت برنامه غذایی مطابق با نیازهای بدنی و با در نظر داشتن ترکیبات و وزن بدن، به طور دقیق رعایت گردد.
منبع: دنیای تغذیه ش 96
در مقالات بعدی به مرور روشهایی که ورزشکاران برای کاهش وزن مورد استفاده قرار میدهند، خواهیم پرداخت.
در مقاله قبلی مقدماتی در مورد دلایل کاهش وزن در ورزشکاران ذکر گردید و به طور خلاصه به برخی اثرات کاهش وزن در ورزشکاران اشاره شد. در ادامه مبحث، برخی عوامل موثر بر موفقیت در کاهش وزن را مرور خواهیم نمود.
عوامل موثر بر توانایی ورزشکاران در دستیابی به وزن و ترکیب مطلوب بدن:
1- عوامل ژنتیکی:
بخش قابل توجهی از تفاوتهای فردی در میزان چربی بدن، توسط عوامل ژنتیکی تعیین میگردد. بر اساس مطالعات موجود حدود 40‑25 درصد از بافت چربی، وابسته به ژنتیک بوده و در برخی افراد و برخی شرایط محیطی خاص، این میزان ممکن است تا حدود 70 درصد افزایش یابد. تاثیر ژنتیک بر دریافت کل انرژی از کربوهیدرات و چربی حدود 20 درصد میباشد. در حالی که تاثیر عوامل فرهنگی و محیطی بر میزان دریافت این دو ترکیب به ترتیب حدود 10 و 70 درصد است.
2- تاثیر ورزش بر اشتها:
ورزش تاثیری قابل توجه در حفظ وزن بدن و پیشگیری از افزایش وزن فرد پس از یک دوره زمانی کاهش وزن دارد. البته اینکه انجام چه ورزشی و با چه شدتی میتواند بر اشتها، انرژی دریافتی، تعادل انرژی و در نهایت کاهش وزن و یا چربی بدن موثر باشد، هنوز تحت بررسی است. مطالعات محدودی به بررسی تاثیر نوع ورزش بر انرژی مصرفی و اشتها پرداخته اند. در یک بررسی تفاوتی بین دوچرخه سواری و ورزش بر روی تِرِد میل (دوی ثابت) مشاهده نگردید. البته شواهدی مبنی بر تاثیر شنا بر اشتهای ورزشکاران به دست آمده، ولی هیچ مطالعهای به مقایسه شنا با سایر ورزشها نپرداخته است. از طرف دیگر به نظر میرسد دمای محیط عامل موثری در میزان اشتهای ورزشکار و تمایل او به دریافت انرژی پس از ورزش باشد. در یک مطالعه انجام ورزش دوچرخه سواری در محیطي با دمای خُنک (20 درجه سانتیگراد) موجب افزایش بیشتری در مصرف غذای فرد پس از ورزش در مقایسه با دوچرخه سواری در دمای 32 درجه گردید.
3- تاثير ورزش بر انتخاب درشت مغذيهاي
مصرفي:
شواهدي در دست ميباشد كه نشانگر تاثير ورزش بر تمايل فرد به مصرف و انتخاب درشت مغذيها است. به گونهاي كه به نظر ميرسد ورزش موجب افزايش مصرف كربوهيدرات ميگردد و اين امر به عنوان يك عامل موثر در جايگزيني و دوبارهسازي ذخاير گليكوژن قابل قبول ميباشد. يافتههاي ديگر مطالعات موجود نيز گواه آن است كه اشتهاي فرد در مرحله پس از ورزش با روند جايگزيني و بازسازي ذخاير كربوهيدرات مرتبط است.
4- فعاليت فيزيكي و مصرف انرژي:
ميزان مصرف انرژي در طي ورزش وابسته به خصوصيات فردي (نظير وزن بدن و كارآيي فرد در انجام فعاليتهاي ويژه) و نيز نوع ورزش (نظير فركانس و توالي ورزش، طول مدت و شدت ورزش) ميباشد. افزايش وزن بدن موجب افزايش ميزان كار مورد نياز براي اجراي فعاليتهاي ورزشي توام با تحمل وزن، ميگردد، در حالي كه پس از تمرينات متوالي، با افزايش مهارت و تواناييهاي فردي در انجام فعاليت مزبور، كاهش مصرف انرژي مشاهده ميگردد. فركانس، طول مدت و شدت ورزش نيز از عوامل تعيينكننده ميزان كل انرژي مصرفي در طي فعاليت ورزشي هستند. پس از يك فعاليت ورزشي با شدت زياد و مدت طولاني، ميزان مصرف انرژي پس از ورزش ممكن است به طور چشمگيري افزايش يابد. البته اين بخش از انرژي مصرفي براي افراد غيرورزشكار بسيار جزئي در نظر گرفته ميشود. استعداد ژنتيكي نيز به دليل تاثير آن در تعيين حداكثر توان هوازي و استعداد فرد در انجام فعاليتهاي ملايم تا شديد، از اهميت خاصي برخوردار است. تداخل و برهم كنش بين عوامل ژنتيكي و عوامل تمريني شامل نوع، شدت و حجم تمرين ورزشي، بر ظرفيت اكسيده كردن چربي و ميزان از دست دادن چربي از طريق ورزش موثرند.
كل فعاليت فيزيكي شامل دو بخش است؛ تمرينات منظم ورزشكار همراه با مسابقات وي و فعاليتهاي معمول كه در ساعت غيرتمريني انجام ميشود. اگرچه فعاليتهاي جانبي و معمول با شدت كمتر انجام ميشوند، ولي نبايد از آنها چشم پوشيد، زيرا اين گروه فعاليتها از جمله عوامل مرتبط و مداخلهگر در ميزان انرژي مصرفي و تعادل انرژي ميباشند. در ورزشكاران حرفهاي ممكن است به دليل ترجيح آنها به استراحت و تفريح به جاي فعاليت بدني، ميزان فعاليتهاي فرعي كاهش نشان دهد. كاهش ميزان فعاليتهاي جانبي در افراد ميانسالي كه طبق برنامهاي منظم به تمرين ورزشي پرداختهاند نيز مشاهده گرديده، ولي در ساير گروههاي سني چنين حالتي مشاهده نشده است.
ديگر عامل موثر كه بايد در نظر گرفته شود، خصلت فصلي بودن برخي فعاليتهاي ورزشي است كه ممكن است با تعطيلاتي مانند عيد نوروز و يا فصل زمستان منطبق گردد. براساس بررسيها، در مواردي نظير تعطيلات بين دو فصل از رقابتها، افزايش وزن ورزشكاران مشاهده ميشود.
صدمات و يا آسيبهاي ورزشي نيز ممكن است به كاهش انرژي مصرفي منجر گردد و كنترل وزن را در ورزشكار تحت تاثير قرار دهد. يكي از مهمترين اهدافي كه در دوره زماني تعطيلي ليگهاي ورزشي و يا كاهش تمرينات ورزشي بايد در نظر گرفته شود، حفظ وزن بدن و پيشگيري از افزايش وزن و يا چربي در بدن ميباشد. بر اين اساس، ارزيابي ميزان انرژي مصرفي در ورزشكاران نيازمند داشتن دركي صحيح از ميزان انرژي مصرفي فرد در طول تمرين و زمان خارج از تمرين ورزشي ميباشد.
همچنين براساس برخي مطالعات، تفاوتهايي بين ميزان انرژي دريافتي در مرحله پس از ورزش و پاسخ به تمرينات ورزشي بين دو جنس وجود دارد، به گونهاي كه زنان ممكن است انرژي بيشتري دريافت كنند و يا انرژي كمتري مصرف نمايند.
5- اثر فعالیت فیزیکی بر میزان متابولیسم استراحت:
در ورزشکاران نُخبه (حرفهاي) همگام با افزایش مصرف انرژی و افزایش دریافت انرژی، افزایش میزان متابولیسم استراحت مشاهده میشود. این امر میتواند به دلیل افزایش توده بدون چربی بدن در طی ورزش و یا به دلیل تغییرات در تعادل انرژی پدید آید. شواهد نشانگر آن است که فعالیت فیزیکی با الگویی که برای کاهش وزن در اقشار معمول جامعه توصیه میگردد، تاثیر اندکی بر کاهش وزن در ورزشکاران خواهد داشت.
6- فعالیت فیزیکی و مواد مصرفی (سوبسترای) برای تامین انرژی:
شدت ورزش عامل اصلی تعیینکننده این امر است که کدام ترکیب انرژی زا توسط عضلات فعال مورد استفاده قرار میگیرد. در ورزشهایی با شدت پایین (حداکثر اکسیژن مصرفی کمتر از 50 درصد)، اسیدهای چرب آزاد پلاسمایی سوخت اصلی تامینکننده انرژی برای عضلات فعال میباشند. با افزایش شدت ورزش، وابستگی عضلات به گلوکز و گلیکوژن عضلانی بیشتر میشود. میزان توانایی فرد در مصرف کربوهیدراتها در طی ورزش نیز به میزان آمادگی فرد و تمرینات ورزشی قبلی وی بستگی دارد. ورزشکاران با تمرین قبلی مناسب، به دلیل افزایش تعداد میتوکندریها و افزایش غلظت آنزیمهای اکسیداتیو، قابلیت مصرف و اکسیداسیون مقادیر بیشتری از چربی را نسبت به افراد بدون تمرین قبلی دارند. همچنین در این افراد میزان نقل و انتقال اسیدهای چرب به درون میتوکندری ممکن است افزایش یابد و نیز با افزایش شدت تمرین، میزان کاتکولامینها (هورمونهای اپینفرین و نوراپی نفرین) در خون آنها کمتر از افراد بدون تمرین قبلی میباشد. این تطابقها به همراه موارد دیگری نظیر افزایش میزان مویرگها و افزایش تریگلیسيرید درون عضلات، موجب ارتقا و بهبود انتقال اکسیژن و افزایش توانایی مصرف چربیها به ویژه در ورزشهای با شدت کم و متوسط میگردد. البته تمرینات ورزشی موجب برخی تغییرات در راستای بهبود و ارتقای مصرف کربوهیدرات، نظیر افزایش حســاســیت به انسولین نیز میشوند. فعالیتهای هوازی بیش از فعالیتهای بیهوازی، با تطابقهای متابولیکی فوق مرتبط میباشند، ولی به تازگی یک مطالعه نشان داده است که فعالیتهای با شدت زیاد موجب افزایش مصرف چربیها در مرحله پس از ورزش میشوند. نتایج این مطالعه نشان داد در طی دوره قطع فعالیت و بازتوانی پس از فعالیتهای قدرتی، میزان اکسیداسیون چربیها افزایش مییابد. البته هنوز مطالعات بیشتری برای تایید این یافتهها و تعیین اثربخشی این نوع ورزشها در مقایسه با انواع ورزشهای هوازی که در حال حاضر در افراد مختلف جامعه به کار میروند، مورد نیاز است.
7- عوامل اجتماعی و رفتاری:
عادات غذایی در حفظ وزن مطلوب بدن موثر و مهم میباشند. محیط مراکز ورزشی به گونه ای است که ورزشکاران را به شیوههای سفارش غذا همانند آنچه در کافه تریا و یا بوفهها به کار میرود، عادت داده و این شیوههای غذا خوردن به ویژه اگر غذا غنی از چربی باشد، فرد را مستعد افزایش وزن و ذخایر چربی خواهد نمود. فشار و تنش ایجاد شده در طی دوران پیروی از برنامههای غذایی خاص برای دستیابی به وزن و درصد خاصی از چربی در بدن، موجب سرپیچی فرد از رژیم طراحی و تعیین شده میگردد. از طرف دیگر تمایل فرد برای کاهش وزن و چربی بدن، او را مستعد مبتلا شدن به اختلالات خوردن خواهد نمود. بررسیها نشانگر آن است که در گروه سنی نوجوانان و جوانان به دلیل تمایل آنها به کاهش چربی بدن و داشتن اندامی لاغر، همراه با تمایل آنان به مصرف غذاهای آماده و پرچرب، این گروه سنی را مستعدترین گروه در ابتلای به اختلالات خوردن مینماید.
8- رشد و تغییرات در طی بلوغ:
محدودیت انرژی دریافتی برای کنترل وزن و سطوح چربی ممکن است به تاخیر رشد منجر شده و به بروز کوتاهی قد در ورزشکاران جوان بینجامد. تغییرات توام با بلوغ در دختران ممکن است بر توانایی آنان در دستیابی به حداکثر لاغری و مشخصات فیزیکی آنان برای انجام ورزش مورد نظر تاثیر بگذارد.
9- تمرینات سبک قبل از مسابقه اصلی:
تمرینات سبک که اغلب قبل از مسابقات که از یک سو با هدف بازسازی ذخایر انرژی و تسهیل بازتوانی ورزشکاران و از دیگر سو برای استراحت دادن به عضلات و پرهیز از آسیب دیدگیهای عضلانی در دوره زمانی نزدیک به مسابقات در نظر گرفته میشود، با کاهش مصرف انرژی توام بوده و این کاهش شدت تمرینات میتواند به افزایش بافت چربی و کاهش توده بدون چربی در بدن منجر گردد.
در برخی موارد گزارشهایی مبنی بر افزایش وزن در طی این دوره زمانی در گروههای مختلف ورزشکاران ارایه گردیده است.
البته نتایج برخی دیگر از تحقیقات که به بررسی اثرات متابولیک و فیزیولوژیک این نوع تمرینات پرداخته اند، ثبات نسبی وزن ورزشکار را در این دوره گزارش کردهاند. ولی این محققین تنها شاخص وزن را بررسی نموده و نسبت به سنجش ترکیب بدن اقدام ننمودهاند. بررسیها نشان میدهد که در طی دوره زمانی کوتاه کاهش شدت فعالیت ورزشی که قبل از آغاز رقابتها در نظر گرفته میشود، هیچ مکانیسم یا راهکار جبرانی برای کاهش دریافت انرژی در ورزشکاران فعال نشده و به همین دلیل دریافت انرژی در همان سطح قبلی که برای انجام فعالیت ورزشی سنگین تعریف شده است، ادامه خواهد یافت. این ناتوانی در جبران انرژی دریافتی پس از کاهش مصرف انرژی در طی این دوره تمرینی، ممکن است در مواردی که ورزشکاران باید برای برگزاری مسابقه مسافرت طولانی را سپری نمایند، پیچیده تر و تشدید شود.
زیرا در طی مسافرت علاوه بر کاهش شدید فعالیت فیزیکی، بر دریافت غذایی ورزشکاران نیز کنترل کافی وجود نخواهد داشت. به عنوان مثال در دوره برگزاری رقابتهای مقدماتی بین المللی، از حدود یک هفته قبل از روز مسابقه، تیمها برای آشنایی با محیط و شرایط محل برگزاری، به کشور میزبان مراجعه مینمایند که طی این دوره زمانی نمی توان انتظار داشت برنامه غذایی مطابق با نیازهای بدنی و با در نظر داشتن ترکیبات و وزن بدن، به طور دقیق رعایت گردد.
منبع: دنیای تغذیه ش 96
در مقالات بعدی به مرور روشهایی که ورزشکاران برای کاهش وزن مورد استفاده قرار میدهند، خواهیم پرداخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر