نوشته : زهرا فرهناک کارشناس ارشد تغذيه
دارچين به كنترل سطح قند خون كمك ميكند
مطالعات اخیر نشان دادهاند که دارچین از طریق افزایش حساسیت انسولین میتواند به کنترل سطح قند خون کمک کند.
تیمی از محققین انگلیسی به بررسی اثر دارچین بر کاهش قند خون در افراد دیابتی نوع 2 و غیر دیابتی پرداختند. در 2 بررسی دیده شد که دارچین در كاهش سطح قندخون نسبت به دارونما موثرتر است.
در مطالعه دیگری کاهش در سطح قند خون ناشتا دیده شد. در بررسي دیگری این کاهش تا میزان 15 درصد بود. در مطالعه دیگری در افراد غیردیابتی دارچین باعث کاهش 4/8 درصدی در قند خون شد. محققین عنوان کردند با وجود اینکه نقش دارچین به عنوان یک درمان ضد دیابت به هیچ عنوان بیان نمیشود، ولی خواص کاهشدهنده قند خون و توانایی پايين آوردن قند خون بعد از مصرف غذا را دارد.
كتواسيدوز ديابتي با ضعيف شدن حافظه مرتبط است
كودكان مبتلا به ديابت نوع 1 با سابقه كتواسيدوز به طور معنيداري حافظه ضعيفتري در به خاطر سپاري مطالب نسبت به كودكان ديابتي كه كتواسيدوز ندارند، دارند. والدين كودكان مبتلا به ديابت نوع 1 اغلب متوجه مشكلات حافظهاي كودكانشان ميشوند. والدين اشاره ميكنند كه كودكانشان در حيطه يادگيري مشكلاتي دارند كه ممكن است ناشي از ديابت باشد. اگرچه اين مشكل حافظه اثر منفي بر روي IQ فرد ندارد.
اين مطالعه بر روي 33 كودك كه تجربه كتواسيدوز داشتند و 29 كودك ديابتي كه كتو اسيدوز نداشتند، انجام شد. کودکان در گروه كتواسيدوز تستهاي عملكرد حافظه پايين تري نسبت به گروه ديگر (بدون كتو اسيدوز) داشتند. كودكاني كه تجربه كتواسيدوز را قبل 7 سالگي داشتند، عملكرد حافظه ضعيفتري نشان دادند. در ميان كودكاني كه يكبار كتواسيدوز داشتند، زمان طولاني كتواسيدوز مرتبط با عملكرد ضعيفتر در زمينه تستها بود. در واقع زمان طولاني كتواسيدوز باعث آسيب بيشتر مغز ميشود و مداخله به موقع باعث کاهش آسيب مغزي خواهد شد.
72 درصد كودكاني كه در گروه كتواسيدوز بودند، كتواسيدوزشان در زمان تشخيص ديابت ثبت شده بود و 90 درصد اولين بار بود كه دچار كتواسيدوز شده بودند.
نتايج مطالعه بر اهميت پيشگيري از كتواسيدوز در كودكان مبتلا به ديابت نوع 1 و اهميت تشخيص به موقع ديابت نوع 1 قبل از پيشروي كتواسيدوز تاكيد ميكند.
همچنين در اين بررسي تاكيد شده است كه برنامههاي آموزشي در سطح جامعه خصوصا براي پرسنل مدارس و مراقبين بهداشتي در زمينه علايم اوليه ديابت نوع 1 در كاهش چشمگير كتواسيدوز در شروع ديابت، بسيار موثر ميباشد.
پانکراس مصنوعي در 11 بيمار به خوبي جواب داده است
آزمايش پانکراس مصنوعي که قند خون را پايش و انسولين و هورمون تنظيمي گلوکاگن را آزاد ميکند، به بيماران ديابتي کمک کرده است تا سطح قند خون در آنها براي بيش از 24 ساعت نزديک به سطح نرمال حفظ شود.
اين سيستم (پانکراس مصنوعي) به گونه اي طراحي شده که تقليدي از مکانيزم طبيعي بدن براي کنترل قند خون بالا و همين طور قند خون پايين است. در آزمايش هاي قبلي طراحي سيستم به صورتي بود که فقط انسولين آزاد مي کرد و برخي بيماران دچار هيپوگليسمي هاي شديد مي شدند. اضافه کردن دوز کمي از گلوکاگن (هورمون مترشحه از پانکراس که قند خون را افزايش مي دهد) کمک کرد تا بر اين مشکل غلبه شود.
اين نخستين پانکراس مصنوعي ميباشد که در طراحي آن هم از انسولين و هم از گلوکاگن استفاده شده است. اين بررسي بر روي 11 بيمار انجام شد که حتي بعد از خوردن 3 وعده غذايي با کربوهيدرات بالا کنترل قند خون خوبي داشتند.
در دستگاه هاي مانيتور مداوم گلوکز نظير پمپ انسولين، باز خطر هيپوگليسمي در بيمار وجود دارد، در حالي که در پانکراس مصنوعي طراحي شده به دليل آزاد شدن گلوکاگن اين مشکل رفع شده است. در افراد ديابتي نوع 1، هورمون گلوکاگن به درستي عمل نمي کند. افزودن اين هورمون به پانکراس مصنوعي توانسته است تعادلي بين کاهش و افزايش قند خون به وجود آورد و باعث کنترل بهتر قند خون بيمار شود.
طراحي پانکراس مصنوعي به گونه اي است که به طور مداوم قند خون فرد آناليز مي شود و اينکه چه زماني نياز به دوز انسولين يا گلوکاگن دارد، محاسبه مي گردد. با اين حال پيچيدگي هاي زيادي در راه درمان افراد ديابتي وجود دارد.
غلات کامل خطر ابتلا به ديابت نوع 2 را کاهش ميدهند
مصرف برنج قهوهاي و غلات کامل ميتواند منجر به کاهش خطر ابتلا به ديابت نوع 2 شود. محققين در يک بررسي بر روي 200 هزار شرکتکننده، غذاي مصرفي افراد را براي 2 تا 4 سال ارزيابي کردند. در آغاز مطالعه، هيچ يک از شرکتکنندگان ديابت يا بيماري قلبي نداشتند، اما در طي سالهاي پيگيري تقريبا 10 هزار مورد جديد ديابت نوع 2 شناسايي شد.
نتايج بررسي غذايي افراد نشان داد، در کساني که 5 واحد يا بيشتر برنج سفيد در هفته مصرف ميکنند، نسبت به کساني که کمتر از 1 واحد در ماه از آن مصرف ميکنند، 17 درصد احتمال ابتلا به ديابت نوع 2 بيشتر است. همچنين ديده شد در افرادي که 2 واحد يا بيشتر برنج قهوهاي در هفته مصرف ميکنند، نسبت به کساني که کمتر از 1 واحد در ماه از آن مصرف ميکنند، 11 درصد احتمال ابتلا به ديابت كمتر است.
با توجه به نتايج مطالعه، محققين تخمين ميزنند که مصرف و جايگزيني 50 گرم برنج قهوهاي در روز به جاي برنج سفيد، با 16 درصد کاهش خطر ابتلا به ديابت نوع 2 مرتبط ميباشد. حال اگر جايگزيني را با غلات کامل به عنوان يک گروه انجام دهيم (يعني دريافت غذايي از گروه غلات به صورت غلات کامل و سبوسدار باشد)، احتمال ابتلا به ديابت نوع 2 به ميزان 36 درصد کاهش مييابد.
تاثير رژيم مديترانه اي در ديابت نوع 2
در يک مطالعه کنترل شده تصادفي، 108 فرد که به تازگي ديابت نوع 2 در آنها تشخيص داده شده بود، تحت رژيم مديترانهاي قرار گرفتند. 157 فرد هم بر اساس توصيه هاي انجمن قلب آمريکا بر روي رژيم کم چرب قرار گرفتند.
رژيم مديترانه اي غني از سبزيجات و غلات کامل بود، گوشت قرمز خيلي کم و50 درصد کالري از کربوهيدرات پيچيده و 30 درصد کالري نيز از چربي بود (به طور عمده روغن زيتون). رژيم کم چرب غني از غلات کامل، 30 درصد کالري از چربي و فقط 10 درصد از چربي اشباع بود.
در هر دو رژيم دريافت انرژي براي مردان 1800كيلو کالري در روز و براي زنان 1500كيلوکالري در روز بود و هر دو گروه توصيه هاي يکساني براي افزايش فعاليت بدني دريافت کردند. بيماراني که به تازگي تشخيص ديابت نوع 2 در موردشان داده شده بود، به طور متوسط محدوده سني 52 سال داشتند. نيمي مرد و نيمي زن بودند. نمايه توده بدني حدود kg/m2 30 و A1c 7/7 درصد داشتند. افراد به مدت 4 سال (براي تعيين نتايج اوليه زمان معرفي و شروع دارو درماني) مورد بررسي بودند. طبق پروتکل، دارو درماني زماني آغاز مي شد که A1c در دو دوره پياپي 3 ماهه بالاي 7 درصد بود. اندازه گيري هاي ثانويه شامل تغيير در وزن، کنترل گليسميک، سطح ليپيد و فشار خون بود.
در انتهاي کارآزمايي، 44 درصد افرادي که رژيم مديترانهاي داشتند، در مقايسه با 70 درصد که بر روي رژيم کم چرب بودند، نياز به دارو درماني داشتند. هر دو گروه کاهش وزن داشتند و در گروه رژيم مديترانهاي اين کاهش به طور معني داري در سال اول بيشتر بود. ساير شاخص هاي کنترل گليسميک ( تغيير در سطح A1c ، گلوکز پلاسما، انسولين سرم، حساسيت انسوليني و آديپونکتين ) در گروهي که رژيم مديترانهاي دريافت کرده بودند وضع بهتري داشت. همچنين افزايش HDL و کاهش تريگليسيريد به طور معني داري در گروه رژيم مديترانهاي بيشتر بود.
منبع: دنیای تغذیه ش ۹۸
دارچين به كنترل سطح قند خون كمك ميكند
مطالعات اخیر نشان دادهاند که دارچین از طریق افزایش حساسیت انسولین میتواند به کنترل سطح قند خون کمک کند.
تیمی از محققین انگلیسی به بررسی اثر دارچین بر کاهش قند خون در افراد دیابتی نوع 2 و غیر دیابتی پرداختند. در 2 بررسی دیده شد که دارچین در كاهش سطح قندخون نسبت به دارونما موثرتر است.
در مطالعه دیگری کاهش در سطح قند خون ناشتا دیده شد. در بررسي دیگری این کاهش تا میزان 15 درصد بود. در مطالعه دیگری در افراد غیردیابتی دارچین باعث کاهش 4/8 درصدی در قند خون شد. محققین عنوان کردند با وجود اینکه نقش دارچین به عنوان یک درمان ضد دیابت به هیچ عنوان بیان نمیشود، ولی خواص کاهشدهنده قند خون و توانایی پايين آوردن قند خون بعد از مصرف غذا را دارد.
كتواسيدوز ديابتي با ضعيف شدن حافظه مرتبط است
كودكان مبتلا به ديابت نوع 1 با سابقه كتواسيدوز به طور معنيداري حافظه ضعيفتري در به خاطر سپاري مطالب نسبت به كودكان ديابتي كه كتواسيدوز ندارند، دارند. والدين كودكان مبتلا به ديابت نوع 1 اغلب متوجه مشكلات حافظهاي كودكانشان ميشوند. والدين اشاره ميكنند كه كودكانشان در حيطه يادگيري مشكلاتي دارند كه ممكن است ناشي از ديابت باشد. اگرچه اين مشكل حافظه اثر منفي بر روي IQ فرد ندارد.
اين مطالعه بر روي 33 كودك كه تجربه كتواسيدوز داشتند و 29 كودك ديابتي كه كتو اسيدوز نداشتند، انجام شد. کودکان در گروه كتواسيدوز تستهاي عملكرد حافظه پايين تري نسبت به گروه ديگر (بدون كتو اسيدوز) داشتند. كودكاني كه تجربه كتواسيدوز را قبل 7 سالگي داشتند، عملكرد حافظه ضعيفتري نشان دادند. در ميان كودكاني كه يكبار كتواسيدوز داشتند، زمان طولاني كتواسيدوز مرتبط با عملكرد ضعيفتر در زمينه تستها بود. در واقع زمان طولاني كتواسيدوز باعث آسيب بيشتر مغز ميشود و مداخله به موقع باعث کاهش آسيب مغزي خواهد شد.
72 درصد كودكاني كه در گروه كتواسيدوز بودند، كتواسيدوزشان در زمان تشخيص ديابت ثبت شده بود و 90 درصد اولين بار بود كه دچار كتواسيدوز شده بودند.
نتايج مطالعه بر اهميت پيشگيري از كتواسيدوز در كودكان مبتلا به ديابت نوع 1 و اهميت تشخيص به موقع ديابت نوع 1 قبل از پيشروي كتواسيدوز تاكيد ميكند.
همچنين در اين بررسي تاكيد شده است كه برنامههاي آموزشي در سطح جامعه خصوصا براي پرسنل مدارس و مراقبين بهداشتي در زمينه علايم اوليه ديابت نوع 1 در كاهش چشمگير كتواسيدوز در شروع ديابت، بسيار موثر ميباشد.
پانکراس مصنوعي در 11 بيمار به خوبي جواب داده است
آزمايش پانکراس مصنوعي که قند خون را پايش و انسولين و هورمون تنظيمي گلوکاگن را آزاد ميکند، به بيماران ديابتي کمک کرده است تا سطح قند خون در آنها براي بيش از 24 ساعت نزديک به سطح نرمال حفظ شود.
اين سيستم (پانکراس مصنوعي) به گونه اي طراحي شده که تقليدي از مکانيزم طبيعي بدن براي کنترل قند خون بالا و همين طور قند خون پايين است. در آزمايش هاي قبلي طراحي سيستم به صورتي بود که فقط انسولين آزاد مي کرد و برخي بيماران دچار هيپوگليسمي هاي شديد مي شدند. اضافه کردن دوز کمي از گلوکاگن (هورمون مترشحه از پانکراس که قند خون را افزايش مي دهد) کمک کرد تا بر اين مشکل غلبه شود.
اين نخستين پانکراس مصنوعي ميباشد که در طراحي آن هم از انسولين و هم از گلوکاگن استفاده شده است. اين بررسي بر روي 11 بيمار انجام شد که حتي بعد از خوردن 3 وعده غذايي با کربوهيدرات بالا کنترل قند خون خوبي داشتند.
در دستگاه هاي مانيتور مداوم گلوکز نظير پمپ انسولين، باز خطر هيپوگليسمي در بيمار وجود دارد، در حالي که در پانکراس مصنوعي طراحي شده به دليل آزاد شدن گلوکاگن اين مشکل رفع شده است. در افراد ديابتي نوع 1، هورمون گلوکاگن به درستي عمل نمي کند. افزودن اين هورمون به پانکراس مصنوعي توانسته است تعادلي بين کاهش و افزايش قند خون به وجود آورد و باعث کنترل بهتر قند خون بيمار شود.
طراحي پانکراس مصنوعي به گونه اي است که به طور مداوم قند خون فرد آناليز مي شود و اينکه چه زماني نياز به دوز انسولين يا گلوکاگن دارد، محاسبه مي گردد. با اين حال پيچيدگي هاي زيادي در راه درمان افراد ديابتي وجود دارد.
غلات کامل خطر ابتلا به ديابت نوع 2 را کاهش ميدهند
مصرف برنج قهوهاي و غلات کامل ميتواند منجر به کاهش خطر ابتلا به ديابت نوع 2 شود. محققين در يک بررسي بر روي 200 هزار شرکتکننده، غذاي مصرفي افراد را براي 2 تا 4 سال ارزيابي کردند. در آغاز مطالعه، هيچ يک از شرکتکنندگان ديابت يا بيماري قلبي نداشتند، اما در طي سالهاي پيگيري تقريبا 10 هزار مورد جديد ديابت نوع 2 شناسايي شد.
نتايج بررسي غذايي افراد نشان داد، در کساني که 5 واحد يا بيشتر برنج سفيد در هفته مصرف ميکنند، نسبت به کساني که کمتر از 1 واحد در ماه از آن مصرف ميکنند، 17 درصد احتمال ابتلا به ديابت نوع 2 بيشتر است. همچنين ديده شد در افرادي که 2 واحد يا بيشتر برنج قهوهاي در هفته مصرف ميکنند، نسبت به کساني که کمتر از 1 واحد در ماه از آن مصرف ميکنند، 11 درصد احتمال ابتلا به ديابت كمتر است.
با توجه به نتايج مطالعه، محققين تخمين ميزنند که مصرف و جايگزيني 50 گرم برنج قهوهاي در روز به جاي برنج سفيد، با 16 درصد کاهش خطر ابتلا به ديابت نوع 2 مرتبط ميباشد. حال اگر جايگزيني را با غلات کامل به عنوان يک گروه انجام دهيم (يعني دريافت غذايي از گروه غلات به صورت غلات کامل و سبوسدار باشد)، احتمال ابتلا به ديابت نوع 2 به ميزان 36 درصد کاهش مييابد.
تاثير رژيم مديترانه اي در ديابت نوع 2
در يک مطالعه کنترل شده تصادفي، 108 فرد که به تازگي ديابت نوع 2 در آنها تشخيص داده شده بود، تحت رژيم مديترانهاي قرار گرفتند. 157 فرد هم بر اساس توصيه هاي انجمن قلب آمريکا بر روي رژيم کم چرب قرار گرفتند.
رژيم مديترانه اي غني از سبزيجات و غلات کامل بود، گوشت قرمز خيلي کم و50 درصد کالري از کربوهيدرات پيچيده و 30 درصد کالري نيز از چربي بود (به طور عمده روغن زيتون). رژيم کم چرب غني از غلات کامل، 30 درصد کالري از چربي و فقط 10 درصد از چربي اشباع بود.
در هر دو رژيم دريافت انرژي براي مردان 1800كيلو کالري در روز و براي زنان 1500كيلوکالري در روز بود و هر دو گروه توصيه هاي يکساني براي افزايش فعاليت بدني دريافت کردند. بيماراني که به تازگي تشخيص ديابت نوع 2 در موردشان داده شده بود، به طور متوسط محدوده سني 52 سال داشتند. نيمي مرد و نيمي زن بودند. نمايه توده بدني حدود kg/m2 30 و A1c 7/7 درصد داشتند. افراد به مدت 4 سال (براي تعيين نتايج اوليه زمان معرفي و شروع دارو درماني) مورد بررسي بودند. طبق پروتکل، دارو درماني زماني آغاز مي شد که A1c در دو دوره پياپي 3 ماهه بالاي 7 درصد بود. اندازه گيري هاي ثانويه شامل تغيير در وزن، کنترل گليسميک، سطح ليپيد و فشار خون بود.
در انتهاي کارآزمايي، 44 درصد افرادي که رژيم مديترانهاي داشتند، در مقايسه با 70 درصد که بر روي رژيم کم چرب بودند، نياز به دارو درماني داشتند. هر دو گروه کاهش وزن داشتند و در گروه رژيم مديترانهاي اين کاهش به طور معني داري در سال اول بيشتر بود. ساير شاخص هاي کنترل گليسميک ( تغيير در سطح A1c ، گلوکز پلاسما، انسولين سرم، حساسيت انسوليني و آديپونکتين ) در گروهي که رژيم مديترانهاي دريافت کرده بودند وضع بهتري داشت. همچنين افزايش HDL و کاهش تريگليسيريد به طور معني داري در گروه رژيم مديترانهاي بيشتر بود.
منبع: دنیای تغذیه ش ۹۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر