نشانگان شبخوري (Night eating syndrome) اختلالي است كه در آن الگوي غذايي و خواب فرد تغيير ميكند. مطالعات انجاميافته در اين زمينه نشان ميدهند كه مبتلايان به اين اختلال بخش اعظم غذاي خود را در طي ساعات شب و زمان بيدار شدنهاي متعدد از خواب دريافت مينمايند. مطالعات جديدتر حاكي از آن است كه گرچه تعداد بيدار شدنهاي شبانه در مبتلايان بيش از افراد سالم بوده، اما زمان خواب و برخاستن از آن در هر دو گروه مشابه است و تغيير ريتم غذايي به طور ثانويه الگوي خواب را تغيير ميدهد. داروهاي محرك سيستم «سروتونين» به عنوان درمان اختلال «NES»مطرح شدهاند.
اختلال شبخوري با تغييرات الگوي غذايي فرد، بيدار شدنهاي شبانه مكرر و تمايل به غذا خوردن در اين زمانها شناخته ميشود. افزايش دريافت كالري با افزايش وزن و ازدياد خطر چاقي در اين مبتلايان همراه بوده است.
تغييرات هورمون «كورتيزول» نيز از ديگر ويژگيهاي اختلال شبخوري است. دورههاي استرس و زمينههاي خانوادگي با اين پديده ارتباط دارند، اما اينكه عامل ايجادكننده هستند، يا تنها يك ارتباط آماري با مسأله داشتهاند، مشخص نشده است.
درمان NES :
هيچيك از اقدامات درماني با داروهاي ضدافسردگي، ملاتونين، گياهان دارويي و هيپنوتيزم موفقيتآميز نبودهاند و تنها درمان با داروهاي انتخابي مهاركننده برداشت «سروتونين» سودمند گزارش شده است.
دوره درمان 12 هفتهاي، با كاهش بيداري شبانه (به ميزان نصف)، غذا خوردن شبانه (به ميزان يك سوم) و دريافت كالري شبانه (به حدود نصف ميزان پيش از درمان) همراه بود. ميانگين كاهش وزن ايجادشده در گروه درمان، نزديك به 5 كيلوگرم گزارش شد. امتيازات مربوط به وضعيت روحي مبتلايان نيز بهبودي قابل توجهي را نشان ميداد.
نتيجهگيري:
درمانهاي دارويي با عوامل محرك سيستم «سروتونين» در مغز اثرات سودمندي را نشان داده است. اما اينكه مصرف غذاهاي محرك توليد «سروتونين» در مغز (نظير كربوهيدراتها و شير شكلات) نيز ميتوانند در بهبود اختلال يادشده موثر باشند، تاكنون مورد بررسي قرار نگرفته است.
منبع: دنیای تغذیه ش 100
اختلال شبخوري با تغييرات الگوي غذايي فرد، بيدار شدنهاي شبانه مكرر و تمايل به غذا خوردن در اين زمانها شناخته ميشود. افزايش دريافت كالري با افزايش وزن و ازدياد خطر چاقي در اين مبتلايان همراه بوده است.
تغييرات هورمون «كورتيزول» نيز از ديگر ويژگيهاي اختلال شبخوري است. دورههاي استرس و زمينههاي خانوادگي با اين پديده ارتباط دارند، اما اينكه عامل ايجادكننده هستند، يا تنها يك ارتباط آماري با مسأله داشتهاند، مشخص نشده است.
درمان NES :
هيچيك از اقدامات درماني با داروهاي ضدافسردگي، ملاتونين، گياهان دارويي و هيپنوتيزم موفقيتآميز نبودهاند و تنها درمان با داروهاي انتخابي مهاركننده برداشت «سروتونين» سودمند گزارش شده است.
دوره درمان 12 هفتهاي، با كاهش بيداري شبانه (به ميزان نصف)، غذا خوردن شبانه (به ميزان يك سوم) و دريافت كالري شبانه (به حدود نصف ميزان پيش از درمان) همراه بود. ميانگين كاهش وزن ايجادشده در گروه درمان، نزديك به 5 كيلوگرم گزارش شد. امتيازات مربوط به وضعيت روحي مبتلايان نيز بهبودي قابل توجهي را نشان ميداد.
نتيجهگيري:
درمانهاي دارويي با عوامل محرك سيستم «سروتونين» در مغز اثرات سودمندي را نشان داده است. اما اينكه مصرف غذاهاي محرك توليد «سروتونين» در مغز (نظير كربوهيدراتها و شير شكلات) نيز ميتوانند در بهبود اختلال يادشده موثر باشند، تاكنون مورد بررسي قرار نگرفته است.
منبع: دنیای تغذیه ش 100
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر